آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:
آمارهای جدید صندوق بازنشستگی کشوری، تصویری نگرانکننده و پرتناقض از نظام بازنشستگی ایران ارائه میدهد. بر اساس این آمار، میانگین سن بازنشستگی در کشور تنها ۵۲ سال است، اما میانگین سن فعلی افرادی که مستمری دریافت میکنند، به ۶۵ سال رسیده است. این فاصله ۱۳ ساله بین سن رسمی خروج از کار و سن کنونی مستمریبگیران، نشاندهنده یک شکاف بزرگ در نظام تأمین اجتماعی است. به نظر میرسد بسیاری از افراد پس از بازنشستگی در ۵۲ سالگی، همچنان به صورت غیررسمی یا در مشاغل کاذب فعال هستند، زیرا مستمری دریافتی کفاف زندگی آنان را نمیدهد. صندوق بازنشستگی کشوری همچنین از افزایش ۲.۶ درصدی تعداد حقوقبگیران در یک سال گذشته خبر داده است. این رشد در شرایطی اتفاق افتاده که نرخ بیکاری در کشور همچنان بالاست و فشار بر صندوقهای بازنشستگی روز به روز بیشتر میشود. کم بودن سن بازنشستگی در ایران همواره یکی از چالشهای اصلی نظام تأمین اجتماعی بوده است. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، سن بازنشستگی بین ۶۵ تا ۶۷ سال است، در حالی که در ایران افراد در اوج توان کاری و تجربه، از چرخه رسمی کار خارج میشوند. اما واقعیت این است که خروج از کار در ۵۲ سالگی به معنای استراحت و آسایش نیست. بسیاری از بازنشستگان به دلیل ناکافی بودن مستمری، مجبورند به کار ادامه دهند. این مسئله هم بر کیفیت زندگی آنان تأثیر منفی میگذارد و هم فرصتهای شغلی را از جوانان میگیرد.
افزایش تعداد حقوقبگیران در حالی است که نسبت فعال به بازنشسته در صندوق بازنشستگی کشوری روز به روز در حال کاهش است. این به معنای فشار بیشتر بر نسل جوان شاغل است که باید هزینه مستمری بازنشستگان را تأمین کنند. این آمارها زنگ خطری برای سیاستگذاران و مدیران کشور است. نظام بازنشستگی ایران نیازمند اصلاحات ساختاری عمیق است. افزایش تدریجی سن بازنشستگی، بهبود مدیریت صندوقها و ایجاد نظام چندلایه تأمین اجتماعی از جمله راهکارهای ضروری هستند. در این گزارش به تحلیل ابعاد مختلف این آمار نگرانکننده میپردازیم. از دلایل پایین بودن سن بازنشستگی تا پیامدهای افزایش تعداد مستمریبگیران و راهکارهای خروج از این بحران. تحلیلی که میتواند چراغ راهی برای اصلاح نظام بازنشستگی کشور باشد.
تحلیل فاصله ۱۳ ساله بین سن بازنشستگی و سن فعلی مستمریبگیران
فاصله ۱۳ ساله بین میانگین سن بازنشستگی (۵۲ سال) و میانگین سن فعلی مستمریبگیران (۶۵ سال) نشاندهنده یک پارادوکس بزرگ در نظام بازنشستگی ایران است. این فاصله به وضوح ثابت میکند که بازنشستگی در ایران به معنای خروج از بازار کار نیست. بسیاری از افراد پس از دریافت حکم بازنشستگی، به دلیل ناکافی بودن مستمری، مجبور به ادامه کار در بخشهای غیررسمی، مشاغل آزاد یا حتی شغلهای کاذب میشوند. این مسئله هم بر کیفیت زندگی خود آنان تأثیر منفی میگذارد و هم بازار کار را با اختلال مواجه میسازد. از دیدگاه اقتصادی، این پدیده بیانگر ناکارآمدی نظام تأمین اجتماعی است. وقتی سیستم بازنشستگی نمیتواند حداقل معیشت را برای افراد فراهم کند، عملاً کارکرد اصلی خود را از دست داده است. این مسئله نیازمند بازنگری اساسی در محاسبه مستمریها و سازوکارهای حمایتی است.
دلایل پایین بودن سن بازنشستگی در ایران
سن پایین بازنشستگی در ایران ریشه در سیاستهای دهههای گذشته دارد. در سالهای پس از انقلاب، با هدف ایجاد فرصت شغلی برای جوانان و نیز تحت تأثیر فرهنگ زودهنگام بازنشستگی، سن بازنشستگی کاهش یافت. قوانین موجود نیز به گونهای است که امکان بازنشستگی پیش از موعد را فراهم میکند. بسیاری از کارکنان دولت با استفاده از سنوات ارفاقی یا خرید خدمت، سالها زودتر از سن قانونی بازنشسته میشوند. این مسئله باعث شده میانگین سن بازنشستگی به طور مصنوعی کاهش یابد. از سوی دیگر، شرایط سخت کاری در برخی مشاغل نیز دلیلی برای بازنشستگی زودهنگام است. اما مشکل اینجاست که این سیاست بدون در نظر گرفتن توان مالی صندوقهای بازنشستگی اجرا شده و اکنون به بحرانی بزرگ تبدیل شده است.
پیامدهای افزایش تعداد حقوقبگیران بر صندوق بازنشستگی
رشد ۲.۶ درصدی تعداد حقوقبگیران در یک سال، در شرایطی اتفاق افتاده که تعداد شاغلان جدید به نسبت کافی نیست. این مسئله باعث کاهش نسبت فعال به بازنشسته شده و فشار مالی بر صندوق بازنشستگی کشوری را افزایش داده است. کاهش نسبت فعال به بازنشسته به معنای آن است که تعداد کمتری از شاغلان باید هزینه مستمری تعداد بیشتری از بازنشستگان را تأمین کنند. این وضعیت در بلندمدت باعث ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی خواهد شد. افزایش تعداد مستمریبگیران همچنین باعث کاهش سرانه پرداختی به هر بازنشسته میشود. وقتی منابع ثابت باشد اما تعداد بهرهبرداران افزایش یابد، سهم هر فرد به طور طبیعی کاهش مییابد. این چرخه معیوب، بحران بازنشستگی را عمیقتر میکند.
تأثیر این وضعیت بر بازار کار و نسل جوان
بازنشستگی زودهنگام و ادامه کار بازنشستگان در بازار غیررسمی، فرصتهای شغلی را از جوانان میگیرد. بسیاری از کارفرمایان ترجیح میدهند از بازنشستگان با تجربه استفاده کنند که هزینه کمتری نیز برای آنان دارد. این مسئله باعث شده نرخ بیکاری جوانان تحصیلکرده در ایران به سطح هشداردهندهای برسد. وقتی افراد ۵۲ ساله بازنشسته میشوند اما همچنان کار میکنند، عملاً جایگزینی برای جوانان وجود ندارد. این یک چرخه معیوب است که هم به ضرر بازنشستگان و هم به ضرر جوانان است. از سوی دیگر، فشار مالی بر نسل جوان شاغل نیز روز به روز بیشتر میشود. آنان باید هم هزینه زندگی خود را تأمین کنند و هم مستمری بازنشستگان را پرداخت نمایند. این مسئله میتواند به کاهش انگیزه کار و افزایش فرار مغزها منجر شود.
راهکارهای خروج از بحران و اصلاح نظام بازنشستگی
- اولین و ضروریترین راهکار، افزایش تدریجی سن بازنشستگی است. این افزایش باید به گونهای برنامهریزی شود که همزمان با بهبود نظام تأمین اجتماعی همراه باشد. نمیتوان سن بازنشستگی را افزایش داد اما حمایتهای اجتماعی را تقویت نکرد.
- راهکار دوم، ایجاد نظام بازنشستگی چندلایه است. در این نظام، افراد علاوه بر مستمری پایه، از طریق صندوقهای خصوصی و پسانداز شخصی نیز تأمین میشوند. این باعث میشود فشار از روی صندوق دولتی کم شود و افراد در دوران بازنشستگی رفاه بیشتری داشته باشند.
- سومین راهکار، بهبود مدیریت صندوقهای بازنشستگی و سرمایهگذاری مولد منابع آن است. صندوق بازنشستگی کشوری باید از حالت پرداختکننده صرف مستمری خارج شود و با سرمایهگذاری در بخشهای مولد، درآمدزایی کند. همچنین، جلوگیری از بازنشستگیهای زودهنگام غیرضروری و ساماندهی مشاغل سخت و زیانآور نیز از راهکارهای مکمل است. در نهایت، این اصلاحات نیازمند عزم ملی و برنامهریزی بلندمدت است.