آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
حادثهای خونین بار دیگر استان سیستان و بلوچستان را در بهت و تأثر فرو برد. درگیری مسلحانهای که روز گذشته در منطقه لار زاهدان رخ داد، جان سه نفر از اعضای نیروی زمینی سپاه پاسداران را گرفت. این حمله در شرایطی صورت گرفت که خودروهای نظامی در حال حرکت به سمت پایگاه خود در این منطقه بودند. منابع خبری از هدف قرار گرفتن چهار خودروی سپاه توسط افراد مسلح خبر دادند. گفته میشود در یکی از خودروهای مورد هدف، یکی از فرماندهان عملیاتی سپاه نیز حضور داشته است. برخی گزارشهای اولیه از کشته شدن این فرمانده در جریان حمله حکایت داشتند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با انتشار اطلاعیهای، کشته شدن سه نفر از نیروهای خود را تأیید کرد. این نهاد، این افراد را به عنوان «شهدای مدافع امنیت» معرفی نمود.
منطقه لار زاهدان از جمله مناطق حاشیهای و با امنیت پیچیده در استان سیستان و بلوچستان محسوب میشود. در سالهای گذشته نیز درگیریهای پراکندهای میان نیروهای امنیتی و افراد مسلح در این منطقه گزارش شده است. این حادثه در حالی رخ داده که استان سیستان و بلوچستان، به ویژه مناطق مرزی آن، همواره شاهد چالشهای امنیتی متعددی بوده است. دولت بارها تأکید کرده که برای برقراری آرامش کامل در این مناطق تلاش میکند. با این وجود، چنین حملاتی نشان میدهد که هنوز بسترهای ناامنی و درگیری در برخی نقاط دورافتاده و مرزی کشور وجود دارد. تحلیلگران امنیتی معتقدند مدیریت این چالشها نیازمند راهبردهای همهجانبه و بلندمدت است. اکنون انتظار میرود نیروهای امنیتی و قضایی برای شناسایی و دستگیری عاملان این حمله، تحقیقات گستردهای را آغاز کنند. خانوادههای این شهدا نیز تحت حمایتهای لازم قرار خواهند گرفت.
جغرافیای امنیتی منطقه لار زاهدان و سابقه درگیریها
منطقه لار در حاشیه شهر زاهدان، به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه و نزدیکی به مرزهای شرقی، همواره از مناطق حساس از نظر امنیتی بوده است. این منطقه به دلیل وجود گذرگاههای طبیعی و دورافتاده بودن برخی نقاط آن، امکان تردد و پنهان شدن گروههای مسلح غیرقانونی را فراهم میآورد. در سالهای گذشته، گزارشهای متعددی از درگیریهای محدود بین نیروهای امنیتی و قاچاقچیان یا گروههای مسلح در این منطقه منتشر شده است. این درگیریها اغلب با اهداف مختلفی از جمله قاچاق مواد مخدر، کالا و یا فعالیتهای خرابکارانه مرتبط بوده است. وجود چنین سابقهای، لزوم توجه ویژه به امنیت در مناطق حاشیهای استان سیستان و بلوچستان را نشان میدهد. دولت و نیروهای نظامی بارها بر برنامههای خود برای تقویت پایگاههای امنیتی و افزایش گشتهای مرزی در این مناطق تأکید کردهاند.
تاکتیکهای مورد استفاده در حمله و ارزیابی آسیبپذیری ترددهای نظامی
بر اساس گزارش اولیه، مهاجمان به چهار خودروی نظامی در حال حرکت حمله کردهاند. این موضوع نشان میدهد که مهاجمان از پیش از حرکت خودروها اطلاع داشتهاند یا توانایی رصد تحرکات نظامی در منطقه را دارا بودهاند. حمله به خودروهای در حال حرکت، به ویژه در مسیرهای شناخته شده و ثابت، نشان از آشنایی مهاجمان با شیوههای تردد نیروهای امنیتی دارد. این موضوع لزوم تغییر الگوهای تردد، استفاده از مسیرهای متغیر و افزایش اقدامات امنیتی در جابهجاییها را پررنگ میکند. ارزیابی آسیبپذیری چنین حملاتی، نیازمند بازنگری در پروتکلهای حفاظتی در مناطق پرخطر است. استفاده از خودروهای زرهی، همراهی هلیکوپترهای شناسایی یا گشتهای هوایی در مسیرهای پرخطر میتواند از تکرار چنین حوادثی جلوگیری کند.
نقش فرماندهان عملیاتی در میدان و پیامدهای روانی کشته شدن آنان
گزارش حضور یکی از فرماندهان سپاه در خودروی مورد هدف، نشاندهنده سطح درگیری و اهمیت عملیات در این منطقه است. حضور فرماندهان در خط مقدم درگیریها، هرچند روحیهبخش است، اما خطرات امنیتی خاص خود را به همراه دارد. کشته یا زخمی شدن فرماندهان در چنین حوادثی، علاوه بر تأثیر مستقیم بر روند عملیات، میتواند تأثیر روانی قابل توجهی بر نیروهای تحت امر داشته باشد. از دست دادن فرماندهان باتجربه و آشنا به جغرافیای منطقه، خلا اطلاعاتی و عملیاتی ایجاد میکند. این موضوع لزوم برنامهریزی برای جانشینپروری و تربیت فرماندهان جوان و کارآزموده در مناطق مرزی را دوچندان میکند. همچنین، استفاده از روشهای ارتباطی و فرماندهی غیرمتمرکز میتواند آسیبپذیری را در چنین شرایطی کاهش دهد.
بازتابهای رسانهای و مدیریت افکار عمومی پس از حادثه
انتشار خبر این حمله از سوی سایتهای خبری و تأیید سریع آن توسط نهادهای رسمی، نشان از شفافیت نسبی در اطلاعرسانی دارد. این شفافیت میتواند از گسترش شایعات و روایتهای غیردقیق جلوگیری کند. مدیریت افکار عمومی در چنین حوادثی، نیازمند تعادل میان بیان واقعیتها و حفظ امنیت ملی است. افشای جزئیات عملیاتی میتواند به دشمنان کمک کند، اما پنهانکاری کامل نیز میتواند به بیاعتمادی عمومی منجر شود. رویکرد کنونی نشان میدهد که نهادهای مربوطه سعی در حفظ این تعادل دارند.
چشمانداز امنیتی منطقه و اقدامات تلافیجویانه احتمالی
پس از این حمله، انتظار میرود نیروهای امنیتی حضور خود در منطقه لار و نقاط مشابه را افزایش دهند. این افزایش حضور میتواند به صورت گشتهای گستردهتر، استقرار پایگاههای موقت و استفاده از فناوریهای نظارتی مانند دوربینها و پهپادها باشد. اقدام تلافیجویانه علیه عاملان حمله، محتمل به نظر میرسد. نیروهای امنیتی احتمالاً عملیاتهای شناسایی و تعقیب و گریز گستردهای را برای دستگیری یا انهدام گروه مهاجم آغاز خواهند کرد. این عملیات میتواند در ابعاد محدود یا گسترده انجام شود. در بلندمدت، این حادثه لزوم اتخاذ راهبرد جامعتری برای تأمین امنیت در مناطق مرزی شرق کشور را گوشزد میکند. این راهبرد باید شامل توسعه اقتصادی، ایجاد اشتغال، تقویت مشارکت مردمی و استفاده از دیپلماسی مرزی با کشورهای همسایه باشد تا ریشههای ناامنی خشکانده شود.