پنج شنبه / ۲۰ آذر ۱۴۰۴ / ۱۰:۰۰
کد خبر: 35040
گزارشگر: 548
۲۶۰
۰
۰
۱
​ورشکستگی آبی ایران؛

برای حل مشکل، چقدر دیگر باران ببارد؟!

برای حل مشکل، چقدر دیگر باران ببارد؟!
کارشناسان از «ورشکستگی آبی» ایران و نزدیک شدن تهران به «روز صفر» هشدار می‌دهند. ذخیره سدهای تهران با کسری ۲۷۲ میلیون مترمکعبی نسبت به سال گذشته به ۴۰۹ میلیون مترمکعب رسیده است. دکتر پوریا زرشناس، حوزه اقتصاددان انرژی، تأکید می‌کند که این بحران نتیجه دهه‌ها سوءمدیریت، تفکر خودکفایی به هر قیمت و حکمرانی نادرست آب است، نه صرفاً خشکسالی. راه نجات، تغییر رویکرد از مدیریت متمرکز به مشارکتی، اصلاح الگوی کشت، نوسازی شبکه‌های آبی و گذار به اقتصاد کم‌آب‌بر است. زمان برای اقدامات نمایشی به پایان رسیده است.

آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:

پوریا زرشناس

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر
 تهران، پایتخت ۱۶ میلیونی ایران، در آستانه فصلی سرد قرار دارد. بارش‌های پراکنده پاییزی، اگرچه خیابان‌ها را نمناک کرده، اما ذخایر آبی این کلانشهر را عمیقاً تغذیه نکرده است. حجم ذخیره مخازن سدهای پنج‌گانه تهران با کسری ۲۷۲ میلیون مترمکعبی نسبت به سال گذشته، بر روی عدد نگران‌کننده ۴۰۹ میلیون مترمکعب متوقف مانده است. این تصویر، تنها نمایی کوچک از یک بحران سراسری است: ورشکستگی آبی ایران. وضعیتی که در آن، ترازنامه آبی کشور برای دهه‌ها منفی بوده و اکنون طبیعت صورت‌حساب را ارائه کرده است. امسال خشک‌ترین سال شش دهه اخیر تهران و یکی از شدیدترین دوره‌های خشکسالی ۵۰ سال گذشته کشور ثبت شده است. کلان‌شهرهایی چون تهران، تبریز، مشهد و کرج زیر فشار مضاعف هستند و هشدار «روز صفر آبی» - روزی که شیرهای آب عمومی بسته می‌شوند - دیگر یک اخطار تئوریک نیست، بلکه احتمالی محتمل در صورت تداوم مدیریت ناکارآمد و کم‌بارشی است. اما آیا این بحران، صرفاً فرزند تغییرات اقلیمی و خشکسالی‌های متوالی است؟ بررسی عمیق‌تر نشان می‌دهد که سوءمدیریت و خطاهای راهبردی در حکمرانی آب، سهمی به مراتب تعیین‌کننده‌تر از کمبود باران در رسیدن به این نقطه داشته‌اند. این مقاله با تشریح ابعاد بحران، واکاوی ریشه‌های حکمرانی آن و در نهایت ارائه راه‌حل‌های فوری و بلندمدت، می‌کوشد مسیری برای خروج از این تنگنای ملی ترسیم کند.

تشریح بحران؛ تصویر یک ورشکستگی سراسری

بحران آب در ایران امروز، دیگر یک «چالش» یا «مشکل» نیست؛ بلکه به تعبیر کارشناسان، یک «ورشکستگی آبی» تمام‌عیار است. خانواده‌ای را تصور کنید که ماهیانه ده میلیون تومان درآمد دارد، اما سی میلیون تومان خرج می‌کند و برای جبران این شکاف، اصل دارایی و سرمایه خود را می‌فروشد. این دقیقاً مدل مدیریت آب در ایران طی نیم قرن گذشته بوده است. کشور از درآمد آبی تجدیدپذیر (بارش‌ها) بیشتر خرج کرده و کسری را از طریق برداشت بی‌رویه از سرمایه ثابت، یعنی ذخایر آب زیرزمینی، جبران نموده است. پیامد این حساب‌وکتاب اشتباه، بروز بحران در چند جبهه همزمان است:

۱. خشکیدگی پیکره‌های آبی نمادین

دریاچه ارومیه، تالاب گاوخونی، هامون و بختگان، تنها اسامی روی نقشه نیستند، بلکه اکوسیستم‌های حیاتی بودند که امروز به نمادهای مرگ آبی تبدیل شده‌اند. عامل اصلی نابودی آن‌ها نه فقط کاهش بارش، بلکه عدم رعایت حقابه محیط زیست و سدسازی‌ها و بهره‌برداری‌های بی‌رویه در بالادست بوده است. خشکی این پهنه‌های آبی، نه تنها زیست‌بوم منطقه را نابود کرده، بلکه طوفان‌های نمک و ریزگردهای ناشی از آن، سلامت میلیون‌ها نفر را تهدید می‌کند.

۲. فرونشست زمین؛ زلزله خاموش

ایران رکورددار فرونشست زمین در جهان است. دشت‌های تهران، ورامین، مشهد و کرج با نرخ‌هایی باورنکردنی (گاهی بیش از ۳۰ سانتیمتر در سال) در حال فرورفتن هستند. این پدیده مستقیم ناشی از کشیدن آب از صدها متری زمین و خالی شدن مخازن زیرزمینی است. فرونشست، غیرقابل بازگشت است و زیرساخت‌های حیاتی مانند خطوط ریلی، جاده‌ها، لوله‌های انتقال نفت و گاز و پایه‌های برق را برای همیشه تخریب می‌کند.

۳. شکاف عمیق بین عرضه و تقاضا در کلان‌شهرها

جمعیت تهران و کرج به تنهایی بیش از یک‌چهارم جمعیت کشور را در خود جای داده‌اند. در این مناطق، بیش از نیمی از منابع آبی صرف آب شرب می‌شود. از یک سو با کاهش بارش‌ها و ورودی آب به سدها (که امسال ۳۵ درصد کاهش یافته) و از سوی دیگر با افزایش مستمر مصرف، شکافی عمیق و روزافزون به وجود آمده است. فشار این شکاف مستقیماً به منابع زیرزمینی منتقل شده و چاه‌های تهران هر روز عمیق‌تر و ذخایر آن‌ها تهی‌تر می‌شود.

۴. آینده‌ای مبهم با پیش‌بینی‌های ناپایدار

اگرچه پیش‌بینی‌های فصلی از زمستانی نرمال یا نزدیک به نرمال خبر می‌دهند، اما این نباید مایه خوش‌بینی شود. اولاً این پیش‌بینی‌ها با عدم قطعیت زیادی همراه هستند. ثانیاً، حتی یک زمستان پربارش نیز تنها می‌تواند کشور را از وضعیت «فوق‌بحرانی» فعلی به حالت «بحرانی» بازگرداند و مشکل ریشه‌دار ورشکستگی آبی را حل نخواهد کرد. بارش‌های رگباری و سیل‌آسا نیز در زمین خشک و بی‌پوشش ایران، عمدتاً به روان‌آب و سیلاب تبدیل شده و بیش از آنکه ذخیره شود، موجب تخریب می‌شود.

واکاوی مسئله؛ حکمرانی ناکارآمد، عامل اصلی ورشکستگی

اگر تغییر اقلیم و خشکسالی را به عنوان یک «تهدید بیرونی» در نظر بگیریم، نحوه «مدیریت داخلی» منابع آب است که تعیین می‌کند یک جامعه چقدر در برابر این تهدید آسیب‌پذیر باشد. مقایسه ایران با کشوری مانند عربستان سعودی گویای این حقیقت است. عربستان با آب قابل استحصال سالانه تنها ۱ میلیارد مترمکعب، باید ۳.۵ میلیارد مترمکعب آب شرب تأمین کند (کسری ۳۵۰ درصدی). ایران با حدود ۱۰۰ میلیارد مترمکعب آب قابل استحصال، تنها به ۹ میلیارد مترمکعب برای شرب نیاز دارد (کسری ۹ درصدی). با این حال، شهروند عربستانی نگران تشنگی نیست، در حالی که تهرانی هر تابستان با قطعی آب دست‌وپنجه نرم می‌کند. این تناقض از کجا ناشی می‌شود؟ پاسخ در حکمرانی نادرست آب است.

۱. تفکر خودکفایی به هر قیمت؛ بلای جان منابع آبی

یک خطای راهبردی بزرگ، اصرار بر خودکفایی غذایی کامل بدون در نظر گرفتن محدودیت آب بوده است. این تفکر منجر به توسعه کشاورزی ناپایدار در مناطقی شده که اصلاً ظرفیت آبی آن را ندارند. نمونه‌های بارز آن، کشت محصولات آب‌بری مانند یونجه در استان همدان (که با کمبود آب شرب مواجه است) برای صادرات به امارات، یا توسعه باغات سیب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه است. این کار معادل صادرات آب مجازی در مقیاس عظیم و به بهای نابودی منابع داخلی است.

۲. مدیریت متمرکز، دستوری و بدون مشارکت

حکمرانی آب در ایران کاملاً از بالا به پایین و در انحصار نهادهای مرکزی مانند وزارت نیرو است. در این مدل، ذی‌نفعان اصلی (کشاورزان، جوامع محلی، فعالان محیط زیست) و دانش بومی آن‌ها هیچ نقشی در تصمیم‌گیری‌ها ندارند. این امر منجر به اجرای پروژه‌های عظیم و پرهزینه‌ای مانند سدسازی‌های بی‌رویه و طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای شده که اغلب نه تنها مشکل را حل نکرده، بلکه بحران را پیچیده‌تر کرده است. در مقابل، در مدل‌های موفق (مانند آبخوان ادواردز در تگزاس آمریکا)، مدیریت به صورت مشارکتی و از پایین به بالا و با توافق تمام ذی‌نفعان و با پایش مستمر انجام می‌شود.

۳. فقدان یک اقتصاد مقاوم در برابر کم‌آبی

اقتصاد ایران شدیداً وابسته به آب است. بخش کشاورزی که حدود ۹۰ درصد مصرف آب کشور را به خود اختصاص داده، بهره‌وری بسیار پایینی دارد. ادامه این روند یعنی تداوم فشار بر منابع آبی برای ایجاد ارزش اقتصادی اندک. در حالی که کشور نیازمند گذار به سمت اقتصادی است که با آب کمتر، ارزش افزوده بیشتری ایجاد کند. این امر مستلزم توسعه صنایع و خدمات کم‌آب‌بر، گردشگری هدفمند و بازنگری اساسی در الگوی کشت و زرع است.

۴. ضعف فنی و هدررفت بالا

حتی در بخش توزیع نیز مدیریت ناکارآمد به چشم می‌خورد. برآورد می‌شود به دلیل فرسودگی شبکه‌های توزیع، بین ۳۰ تا ۴۰ درصد از آب شرب باکیفیت تهران از طریق نشتی لوله‌ها هدر می‌رود. این رقم در کشورهای توسعه‌یافته بین ۵ تا ۱۵ درصد است. این هدررفت عظیم، نشان از غفلت در نگهداشت و نوسازی زیرساخت‌ها دارد.

بخش سوم: راه‌حل‌ها؛ گذار از حکمرانی بحران‌محور به مدیریت پایدار

نجات از ورشکستگی آبی نیازمند یک تحول پارادایمی در نگرش و عمل است. این تحول نمی‌تواند محدود به توصیه‌های کلی باشد، بلکه باید در قالب یک برنامه عمل فوری، میان‌مدت و بلندمدت تدوین و با عزمی ملی اجرا شود.

اول: راهکارهای فوری و کوتاه‌مدت (کنترل آسیب)

۱. اجرای طرح‌های محدودیت مصرف هوشمند و عادلانه

دولت باید به جای شعارهای کلی، با شفافیت کامل و ارائه آمار واقعی، برنامه‌ای مرحله‌ای و مشخص برای محدودیت مصرف در بخش‌های پرمصرف (کشاورزی ناکارآمد، صنایع آب‌بر) و خانوارهای پرمصرف اعلام کند. این برنامه باید مبتنی بر پایش هوشمند و هدفمند باشد، نه قطعی‌های گسترده و ناعادلانه.

۲. تشکیل «ستاد بحران آب» با مشارکت واقعی تشکل‌ها

این ستاد باید فراتر از یک نهاد دولتی و با حضور نمایندگان واقعی کشاورزان، صنایع، NGOs محیط زیستی و کارشناسان مستقل تشکیل شود تا برای مدیریت تنش پیش‌رو، برنامه‌ریزی و اعتماد ازدست‌رفته را بازیابد.

۳. تجهیز و نوسازی اورژانسی شبکه‌های توزیع آب شهری

با به‌کارگیری فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی و مانیتورینگ فشار، نشت‌یابی سریع انجام شده و با یک عملیات ویژه، بخش قابل توجهی از هدررفت ۴۰ درصدی آب شرب تهران مهار شود.

دوم: راهکارهای میان‌مدت و ساختاری (اصلاح حکمرانی)

۱. بازتعریف «امنیت غذایی» به جای «خودکفایی»

مجلس و دولت باید در قالب یک قانون جامع امنیت آبی و غذایی، رویکرد خود را اصلاح کنند. این قانون باید صادرات آب مجازی (از طریق محصولات آب‌بر) را محدود و واردات برخی کالاهای استراتژیک آب‌بر را تسهیل کند. امنیت غذایی باید از طریق تنوع در منابع تأمین (تولید داخلی بهینه + واردات) تعریف شود، نه تولید داخلی به هر قیمت.

۲. تغییر الگوی کشت و اصلاح حکمرانی بخش کشاورزی

باید با ارائه مشوق‌ها و بیمه‌های هدفمند، کشاورزان را به سمت کشت محصولات کم‌آب‌بر و با ارزش افزوده بالا سوق داد. تعیین حقابه‌های معین و قابل دادوستد برای کشاورزان و ایجاد بازار آب می‌تواند به تخصیص بهینه این منبع کمیاب کمک کند.

۳. توسعه فناوری‌های نوین مدیریت آب

سرمایه‌گذاری گسترده روی تصفیه و بازچرخانی پساب برای استفاده در کشاورزی و صنعت، آب‌شیرین‌کن‌های مقیاس متوسط با انرژی تجدیدپذیر در مناطق ساحلی، و سیستم‌های آبیاری تحت فشار و هوشمند در کشاورزی باید در اولویت بود.

۴. تمرکززدایی و حکمرانی مشارکتی آب

مدل متمرکز کنونی باید به سمت مدیریت یکپارچه منابع آب در سطح حوضه‌های آبریز تغییر کند. در این مدل، تمام ذی‌نفعان یک حوضه (استانداران، کشاورزان، صنعتگران، نمایندگان محیط زیست) حول یک میز تصمیم‌گیری می‌نشینند و سهمیه‌ها و برنامه‌های مصرف را با توافق و نظارت متقابل تعیین می‌کنند.

سوم: راهکارهای بلندمدت و زیرساختی (بازطراحی اقتصاد)

۱. بازنگری در الگوی توسعه منطقه‌ای

برنامه‌ریزی برای استقرار جمعیت، صنایع و حتی پایتخت باید با ظرفیت آبی هر منطقه بازتعریف شود. صحبت از «انتقال جمعیت تهران» اگرچه افراطی به نظر می‌رسد، اما نشان‌دهنده ضرورت توقف تمرکزگرایی بیشتر و حمایت از توسعه متوازن بر اساس مزیت‌های اقلیمی هر استان است.

۲. گذار به اقتصاد کم‌آب‌بر

دولت باید با مشوق‌های جدی، سرمایه‌گذاری در بخش‌هایی مانند فناوری اطلاعات، خدمات تخصصی، گردشگری طبیعی و فرهنگی و صنایع های‌تک را تشویق کند. این بخش‌ها ارزش اقتصادی بالا و مصرف آب ناچیزی دارند.

۳. فرهنگ‌سازی عمیق و آموزش عمومی

بحران آب باید از یک موضوع حاشیه‌ای به دغدغه اصلی ملی تبدیل شود. رسانه ملی و نظام آموزشی باید صادقانه و مستمر درباره عمق بحران، علل واقعی و راه‌حل‌ها اطلاع‌رسانی کنند. شهروند آگاه، مهم‌ترین همکار در مدیریت مصرف است.
جمع‌بندی
بحران آب ایران، یک فاجعه طبیعی گذرا نیست. این بحران، نتیجه تجمیع دهه‌ها سوءمدیریت، برنامه‌ریزی غیرعلمی و تفکر توسعه‌ای بدون ملاحظه محدودیت‌های اکولوژیک است. راه نجات، در تکرار نسخه‌های شکست‌خورده گذشته (مانند ساخت سدهای بیشتر یا طرح‌های انتقال آب پرهزینه) نیست. بلکه در شجاعت برای پذیرش خطاهای راهبردی، تغییر پارادایم حکمرانی از حالت متمرکز و دستوری به مشارکتی و خردمندانه، و بازطراحی اقتصاد ملی بر محور تاب‌آوری آبی نهفته است. تهدید «روز صفر» تنها برای تهران نیست؛ این تهدید برای تمامی مدل توسعه‌ای است که آب را بی‌پایان فرض کرد. زمان برای اقدامات نمایشی و مقطعی به پایان رسیده است. آینده ایران در گرو آن است که امروز، آب را نه به عنوان یک کالای عادی، بلکه به عنوان بنیادی‌ترین سرمایه ملی و محدودکننده اصلی توسعه به رسمیت بشناسیم و برای حفاظت از آن، از هیچ اصلاح ساختاری هراس نداشته باشیم.
به قلم: پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر
https://www.asianewsiran.com/u/hYW
اخبار مرتبط
هواشناسی از تداوم بارش‌ها در سراسر کشور تا روز دوشنبه ۲۴ آذر خبر داده است. بر اساس این پیش‌بینی، سامانه‌های بارشی فعال در پنج روز آینده بر روی ایران تأثیرگذار خواهند بود. فردا پنج‌شنبه ۲۰ آذر، استان‌های جنوبی و جنوب غربی کشور باران خواهند داشت. از بعدازظهر همین روز نیز بارش برف و باران در استان‌های زنجان، قزوین، البرز، تهران و سمنان آغاز می‌شود. این شرایط جوی نیازمند آمادگی خدمات شهری و توجه شهروندان به توصیه‌های ایمنی است. سازمان‌های امدادی و راهداری در مناطق برف‌خیز در حالت آماده‌باش هستند.
عباس علی‌آبادی، وزیر نیرو، گفت واردات آب به صورت «مجازی» و «حقیقی» در دستور کار دولت قرار دارد و مذاکراتی در این زمینه انجام شده است. او تأکید کرد که همه کشورهای منطقه با کم‌آبی مواجه هستند. این اعلام در حالی صورت می‌گیرد که مرکز تحقیقاتی سوفان در آمریکا هشدار داده بحران آب در ایران از چالش محیط‌زیستی به مسئله‌ای سیاسی و امنیتی تبدیل شده است. گزارش این مرکز اشاره کرده که دهه‌ها سیاست نادرست، خشکسالی و نفوذ «مافیای آب» ایران را در آستانه بحران جدی قرار داده است.
عباس علی‌آبادی، وزیر نیرو، اعلام کرده است واردات آب از کشورهای همسایه در دستور کار دولت قرار دارد. وی گفته در صورت فراهم شدن امکان خرید «آب مازاد» با «قیمت مناسب»، ایران آماده آغاز واردات است. با این حال، وزیر نیرو هیچ جزئیاتی درباره کشورهای فروشنده بالقوه، حجم و مسیر واردات، هزینه‌های مالی و زیست‌محیطی این طرح ارائه نکرده است. این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که منتقدان، اولویت‌بندی واردات آب را با وجود فرسودگی گسترده شبکه توزیع، هدررفت بالا و مصرف ناپایدار در کشور، اقدامی انحرافی و شبیه به «انتقال صورت مسئله» می‌دانند.
اداره حفاظت محیط زیست شمیرانات از پلمب یک رستوران متخلف در منطقه فشم خبر داد. علت این اقدام، تخلیه غیرمجاز فاضلاب انسانی به رودخانه ورجین (از سرشاخه‌های جاجرود) اعلام شده است. امامعلی یگان‌زاده، رئیس این اداره گفت که با دریافت گزارش‌های مردمی، بلافاصله کارشناسان و یگان حفاظت به محل اعزام و از ادامه تخلیه جلوگیری شد. سپس با هماهنگی قضایی، دستور پلمب واحد متخلف صادر گردید. وی این عمل را نقض جدی قانون و تهدیدی مستقیم برای سلامت عمومی و اکوسیستم رودخانه دانست و بر برخورد قاطع با هرگونه تهدید مشابه تأکید کرد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید