شنبه / ۲۲ آذر ۱۴۰۴ / ۰۷:۱۱
کد خبر: 35119
گزارشگر: 432
۵۵
۰
۰
۳
سینما به‌مثابه ابزار آگاهی‌بخشی عمومی درباره اختلالات عصبی

فیلم «I Swear» و بازتعریف نگاه جامعه به سندروم تورت

فیلم «I Swear» و بازتعریف نگاه جامعه به سندروم تورت
فیلم «I Swear» با روایت زندگی جان دیویدسون، نمونه‌ای شاخص از نقش سینما در اصلاح برداشت‌های نادرست عمومی درباره سندروم تورت و اختلالات عصب‌رشدی است.
به گزارش آسیانیوز ایران ؛ فیلم سینمایی «I Swear» (۲۰۲۵) به کارگردانی Kirk Jones، یکی از نمونه‌های معاصر سینمای بیوگرافیک است که فراتر از روایت زندگی یک فرد، به بازخوانی اجتماعی یک اختلال عصب‌رشدی بدفهمیده(سوءبرداشت) می‌پردازد. این فیلم با تمرکز بر زندگی جان دیویدسون، فعال اجتماعی اسکاتلندی مبتلا به Tourette Syndrome، تلاش می‌کند تصویری واقع‌گرایانه، غیرسانتی‌مانتال و در عین حال انسانی از زیست فردی و اجتماعی مبتلایان به این اختلال ارائه دهد.
سندروم تورت (Tourette Syndrome) که در متون پزشکی با اختصار TS شناخته می‌شود، از جمله اختلالات عصب‌رشدی است که با وجود شناخته‌شدن نام آن، همچنان در معرض سوءبرداشت‌های گسترده قرار دارد. تشخیص این اختلال بر پایه‌ی بروز هم‌زمان چند تیک حرکتی و دست‌کم یک تیک صوتی است که بیش از یک سال استمرار داشته و آغاز آن‌ها پیش از سن ۱۸ سالگی رخ داده باشد. برخلاف باور رایج که تورت را صرفاً با ناسزاگویی پیوند می‌زند، پدیده‌ی «کوپرولالیا» تنها در درصد اندکی از مبتلایان مشاهده می‌شود؛ در حالی که اکثریت افراد مبتلا، با تیک‌های حرکتی یا صوتی ساده‌تر زندگی روزمره‌ی خود را ادامه می‌دهند.

سوءبرداشت اصلی درباره‌ی سندروم تورت از تقلیل این اختلال پیچیده به رفتارهای نمایشی و اغراق‌شده، به‌ویژه ناسزاگویی ناگهانی، ناشی می‌شود؛ تصویری که بیش از آن‌که ریشه در واقعیت بالینی داشته باشد، محصول بازنمایی‌های نادرست رسانه‌ای است. در واقع، ناسزاگویی یا «کوپرولالیا» نه ویژگی غالب، بلکه نشانه‌ای نادر در میان مبتلایان به تورت محسوب می‌شود و تمرکز افراطی بر آن باعث نادیده‌گرفتن ماهیت واقعی این اختلال شده است؛ ماهیتی که عمدتاً با تیک‌های غیرارادی، ساده و تکرارشونده‌ی حرکتی یا صوتی شناخته می‌شود. این سوءبرداشت، افزون بر تحریف فهم عمومی، به برچسب‌زنی اجتماعی، قضاوت اخلاقی نادرست و فشار روانی مضاعف بر افراد مبتلا می‌انجامد و مسیر درک علمی و همدلانه‌ی جامعه نسبت به این اختلال را مخدوش می‌کند. 

 فیلم «I Swear» دقیقاً از همین نقطه وارد میدان می‌شود؛ جایی که سینما می‌تواند نقش اصلاح‌گر برداشت‌های رسانه‌ای را ایفا کند. روایت فیلم به‌جای تمرکز بر اغراق علائم یا ایجاد شوک احساسی، بر تجربه زیسته فردی تمرکز دارد که در جامعه‌ای ناآگاه، با سوءبرداشت، طرد، خشونت و حذف ساختاری مواجه شده است. این انتخاب روایی، فیلم را از دام کلیشه‌های رایج آثار موسوم به «feel-good disability films» دور می‌کند؛ هرچند برخی منتقدان آن را در بخش‌هایی بیش‌ازحد احساساتی یا تکرارشونده ارزیابی کرده‌اند.
نکته قابل توجه در «I Swear»، بازی Robert Aramayo در نقش جان دیویدسون است؛ اجرایی که نه صرفاً تقلید فیزیکی تیک‌ها، بلکه درک عمیق از سازوکار بدن، تنش‌های عصبی و فشارهای اجتماعی ناشی از اختلال را به نمایش می‌گذارد. این رویکرد، فیلم را به تجربه‌ای آموزشی برای مخاطب عام بدل می‌کند؛ تجربه‌ای که بدون زبان علمی پیچیده، مفاهیم کلیدی نورولوژیک و روان‌اجتماعی را منتقل می‌کند.
از منظر علمی، سندروم تورت اختلالی با منشأ چندعاملی است که ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی در بروز آن نقش دارند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند احتمال بروز تورت در بستگان درجه اول افراد مبتلا به‌طور معناداری بالاتر از جمعیت عمومی است. در سطح عصبی، اختلال در مدارهای قشری–استریاتوم–تالاموس–قشر (CSTC) و بی‌نظمی در انتقال‌دهنده‌های عصبی به‌ویژه دوپامین، از مهم‌ترین فرضیه‌های زیستی مرتبط با این اختلال هستند.
با این حال، آنچه بیشترین آسیب را به کیفیت زندگی مبتلایان وارد می‌کند، نه خود تیک‌ها، بلکه اختلالات همراه مانند ADHD، OCD، اضطراب و افسردگی، و مهم‌تر از آن، واکنش‌های ناآگاهانه جامعه است. فیلم «I Swear» به‌درستی نشان می‌دهد که چگونه ناآگاهی، برچسب‌زنی و سوءبرداشت می‌تواند فرد را به حاشیه براند و مسیر زندگی او را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار دهد.
اهمیت تولید آثاری از این دست، صرفاً در بازنمایی یک بیماری خلاصه نمی‌شود. سینما در اینجا به ابزار سیاست‌گذاری فرهنگی بدل می‌شود؛ ابزاری که می‌تواند نگاه معلمان، والدین، سیاست‌گذاران سلامت، رسانه‌ها و حتی نظام قضایی را نسبت به اختلالات عصبی و رفتاری اصلاح کند. تجربه تاریخی نشان داده است که بسیاری از تغییرات نگرشی عمومی، پیش از آنکه از مسیر متون تخصصی عبور کنند، از دل روایت‌های هنری و فرهنگی به جامعه راه یافته‌اند.
در شرایطی که رسانه‌های عمومی همچنان در بازنمایی اختلالات ذهنی و عصبی دچار ساده‌سازی، اغراق یا کلیشه‌سازی هستند، فیلم‌هایی مانند «I Swear» می‌توانند نقش مرجع فرهنگی ایفا کنند؛ مرجعی که هم‌زمان آموزش می‌دهد، هم همدلی ایجاد می‌کند و هم مرز میان شوخی، خنده و تحقیر را بازتعریف می‌کند.
در نهایت، «I Swear» را می‌توان نه صرفاً یک بیوگرافی سینمایی، بلکه بخشی از یک گفتمان گسترده‌تر دانست؛ گفتمانی که بر ضرورت آگاهی علمی، مسئولیت رسانه‌ای و کرامت انسانی مبتلایان به اختلالات عصب‌رشدی تأکید دارد. چنین آثاری یادآور این واقعیت‌اند که تفاوت‌های عصبی، بخشی از تنوع انسانی‌اند و جامعه‌ای سالم‌تر است که این تنوع را بفهمد، بپذیرد و حمایت کند.
عباس ملاجعفری | نویسنده و پژوهشگر میان‌حوزه‌ای
https://www.asianewsiran.com/u/i0e
اخبار مرتبط
سندروم تورت یک اختلال عصبی‌رشدی شایع در کودکان و نوجوانان است که با تیک‌های حرکتی و صوتی شناخته می‌شود؛ اما واقعیت آن بسیار پیچیده‌تر از برداشت عمومی جامعه است و نیازمند آگاهی علمی و فرهنگی گسترده‌تری است.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید