آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
اختلاف بر سر جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی بار دیگر به یکی از حساسترین موضوعات منطقهای تبدیل شده است؛ این بار با ورود بازیگری جدید: چین. در حالی که ایران همواره بر مالکیت تاریخی و قانونی این جزایر تأکید کرده، امارات متحده عربی با حمایت دیپلماتیک پکن، بار دیگر ادعای خود را مطرح ساخته است. این حمایت در بیانیه مشترک پس از دیدار وانگ یی، وزیر خارجه چین، با عبدالله بن زاید آل نهیان، همتای اماراتیاش، به وضوح اعلام شد. چین با تأکید بر حل مسالمتآمیز اختلافات از طریق مذاکره دوجانبه، مواضع امارات را تأیید کرد و از «تمامیت ارضی» این کشور حمایت نمود. این موضعگیری در حالی صورت میگیرد که ایران همواره هرگونه مذاکره در مورد جزایر سهگانه را رد کرده و آنها را «بخش جداییناپذیر از خاک خود» میداند. این اختلاف تاریخی، اکنون با ورود چین به عنوان یک قدرت جهانی، ابعاد جدیدی یافته است. واکنش ایران به حمایت چین از امارات فوری و تند بود. اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، ادعاهای امارات را «بیاساس» و «نادرست» خواند و اصرار این کشور بر طرح ادعاهای ارضی در حضور هیئتهای دیپلماتیک را محکوم کرد. او تأکید کرد که هرگونه ادعای ارضی نسبت به این جزایر، مغایر با اصل «احترام به تمامیت ارضی کشورها» است.
اما چرا چین وارد این اختلاف شده است؟
تحلیلگران معتقدند که پکن در پی تقویت روابط راهبردی با امارات و گسترش نفوذ خود در منطقه خلیج فارس است. چین، که به عنوان یکی از بزرگترین شرکای اقتصادی امارات شناخته میشود، با این حمایت دیپلماتیک، سعی در افزایش وزن سیاسی خود در منطقه دارد. در این میان، روسیه نیز موضع خود را روشن کرد. وزیر خارجه روسیه با اشاره به قرارداد مشارکت راهبردی با ایران، اعلام کرد که مسکو در صورت بروز هرگونه جنگ فراتر از درگیریهای محدود، از حقوق قانونی ایران حمایت خواهد کرد. این اظهارنظر، در حالی مطرح میشود که تنشهای منطقهای در سالهای اخیر افزایش یافته است. جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی از دیرباز مورد مناقشه ایران و امارات بودهاند. ایران این جزایر را در سال ۱۳۵۰ شمسی (۱۹۷۱ میلادی) از بریتانیا پس گرفت و از آن زمان، امارات همواره ادعای مالکیت بر آنها را مطرح کرده است. این اختلاف، اکنون با ورود چین به عنوان یک بازیگر کلیدی، وارد فاز جدیدی شده است. این حمایت چین از امارات میتواند پیامدهای گستردهای برای تعادل قدرت در منطقه داشته باشد. ایران، که همواره بر حق حاکمیت خود بر این جزایر تأکید کرده، ممکن است با واکنشهای دیپلماتیک و حتی نظامی به این حمایتها پاسخ دهد. از سوی دیگر، امارات با تکیه بر حمایت چین، ممکن است فشار بیشتری بر ایران وارد کند. در نهایت، این اختلاف نه تنها بر روابط ایران و امارات، بلکه بر تعادل قدرت در خلیج فارس و حتی در سطح جهانی تأثیرگذار خواهد بود. با توجه به اهمیت راهبردی جزایر سهگانه، هرگونه تغییر در موازنه قدرت میتواند پیامدهای جدی برای امنیت منطقه و منافع کشورهای بزرگ داشته باشد.
انگیزههای چین از حمایت از امارات
چین در سالهای اخیر به یکی از مهمترین شرکای اقتصادی و سیاسی امارات تبدیل شده است. این کشور، که به دنبال گسترش نفوذ خود در منطقه خلیج فارس است، با حمایت از ادعای امارات بر جزایر سهگانه، سعی در تقویت روابط راهبردی با ابوظبی دارد. پکن، که به عنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت از امارات شناخته میشود، با این حمایت دیپلماتیک، میخواهد وزن سیاسی خود را در منطقه افزایش دهد. از سوی دیگر، چین با این اقدام، سعی در ایجاد تعادل در روابط خود با کشورهای منطقه دارد. در حالی که چین روابط اقتصادی گستردهای با ایران نیز دارد، حمایت از امارات میتواند به عنوان ابزاری برای فشار بر تهران و کسب امتیازات بیشتر در مذاکرات اقتصادی و سیاسی مورد استفاده قرار گیرد. این سیاست، که به «دیپلماسی تعادل» معروف است، به چین امکان میدهد تا در عین حفظ روابط با ایران، منافع خود را در امارات نیز تضمین کند. اما این حمایت میتواند پیامدهای منفی نیز برای چین داشته باشد. ایران، که همواره بر حق حاکمیت خود بر جزایر سهگانه تأکید کرده، ممکن است با واکنشهای دیپلماتیک و حتی اقتصادی به این حمایتها پاسخ دهد. این موضوع میتواند بر روابط اقتصادی چین و ایران، به ویژه در حوزه انرژی و تجارت، تأثیر منفی بگذارد و پکن را با چالشهای جدیدی مواجه کند.
واکنش ایران: از محکومیت دیپلماتیک تا تهدیدات نظامی
ایران بلافاصله به حمایت چین از امارات واکنش نشان داد و ادعاهای امارات را «بیاساس» و «نادرست» خواند. اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، با محکوم کردن تکرار ادعاهای ارضی امارات، تأکید کرد که جزایر سهگانه «بخش جداییناپذیر از قلمرو ایران» هستند. این واکنش، نشاندهنده حساسیت بالای تهران به این موضوع و عدم تمایل به هرگونه مذاکره در مورد مالکیت این جزایر است. اما واکنش ایران تنها به محکومیت دیپلماتیک محدود نمیشود. تهران همواره تأکید کرده که از حق دفاع از تمامیت ارضی خود استفاده خواهد کرد و هرگونه تهدید علیه این حق را با قدرت پاسخ خواهد داد. این موضوع، به ویژه در شرایطی که تنشهای منطقهای افزایش یافته، میتواند به افزایش احتمال درگیریهای نظامی منجر شود. از سوی دیگر، ایران ممکن است با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی، سعی در فشار بر چین و امارات داشته باشد. تهران میتواند با کاهش همکاریهای اقتصادی با پکن یا افزایش فشار بر شرکتهای چینی فعال در ایران، سعی در تغییر موضع چین داشته باشد. این اقدامات، میتواند بر روابط اقتصادی و سیاسی چین و ایران تأثیر منفی بگذارد و پکن را با چالشهای جدیدی مواجه کند.
نقش روسیه:صرفا جملات دیپلماتیک!
روسیه، که روابط راهبردی نزدیکی با ایران دارد، در واکنش به حمایت چین از امارات، موضع خود را روشن کرد. وزیر خارجه روسیه با اشاره به قرارداد مشارکت راهبردی با ایران، اعلام کرد که مسکو در صورت بروز جنگ از حقوق قانونی ایران حمایت خواهد کرد! روسیه، که به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در خاورمیانه شناخته میشود، با این موضعگیری، سعی در تقویت جایگاه خود در منطقه و افزایش نفوذ بر تهران دارد. اما ااین مسئله صرفا یک پاسخ دیپلماتیک است و در عمل نشانگر هیچگونه حمایتی نیست. اما همین حمایت میتواند چالشهایی نیز برای روسیه ایجاد کند. چین، که یکی از شرکای راهبردی روسیه است، با حمایت از امارات، ممکن است با مسکو در مورد ایران اختلاف نظر پیدا کند. این موضوع، میتواند بر روابط روسیه و چین تأثیر منفی بگذارد و پوتین را با چالشهای جدیدی در سیاست خارجی مواجه کند.
پیامدهای منطقهای: افزایش تنشها در خلیج فارس
حمایت چین از امارات میتواند به افزایش تنشها در خلیج فارس منجر شود. ایران، که همواره بر حق حاکمیت خود بر جزایر سهگانه تأکید کرده، ممکن است با واکنشهای نظامی یا دیپلماتیک به این حمایتها پاسخ دهد. این موضوع، میتواند به افزایش احتمال درگیریهای نظامی در منطقه و افزایش ناآرامیها منجر شود. از سوی دیگر، این حمایت میتواند به تقویت اتحادهای منطقهای جدید منجر شود. امارات، که با حمایت چین، فشار بیشتری بر ایران وارد میکند، ممکن است با سایر کشورهای منطقه، مانند عربستان سعودی و اسرائیل، همکاریهای بیشتری داشته باشد. این موضوع، میتواند به تغییر موازنه قدرت در منطقه و افزایش تنشها منجر شود. اما این تنشها میتواند فرصتهایی نیز برای برخی کشورها ایجاد کند. کشورهای غربی، مانند آمریکا و بریتانیا، که همواره به دنبال افزایش نفوذ خود در منطقه هستند، ممکن است از این تنشها برای افزایش فشار بر ایران و تقویت روابط با کشورهای عربی استفاده کنند. این موضوع، میتواند به تغییرات مهمی در تعادل قدرت منطقهای منجر شود.
آینده اختلاف: مذاکره یا درگیری؟
آینده اختلاف بر سر جزایر سهگانه هنوز مشخص نیست. ایران، که همواره بر حق حاکمیت خود بر این جزایر تأکید کرده، ممکن است با واکنشهای دیپلماتیک و نظامی به حمایت چین از امارات پاسخ دهد. این موضوع، میتواند به افزایش تنشها و احتمال درگیریهای نظامی منجر شود. اما امکان مذاکره نیز وجود دارد. چین، که از «حل مسالمتآمیز اختلافات» حمایت کرده، ممکن است سعی در میانجیگری بین ایران و امارات داشته باشد. این موضوع، میتواند به کاهش تنشها و آغاز مذاکرات جدید منجر شود. اما با توجه به حساسیت بالای تهران به این موضوع، احتمال موفقیت چنین مذاکراتی پایین است. در نهایت، این اختلاف میتواند به تغییرات مهمی در تعادل قدرت منطقهای و جهانی منجر شود. ورود چین به عنوان یک بازیگر کلیدی، میتواند بر روابط ایران و امارات، چین و روسیه، و حتی آمریکا و کشورهای عربی تأثیر بگذارد. این موضوع، نشاندهنده اهمیت روزافزون خلیج فارس در سیاست جهانی و لزوم توجه بیشتر به این منطقه است.