آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:
لایحه بودجه سال ۱۴۰۵ کل کشور، رقمی چشمگیر را برای یکی از بزرگترین نهادهای فرهنگی کشور پیشبینی کرده است. رقمی که رشد قابل توجهی نسبت به سال گذشته دارد و پرسشهایی درباره چگونگی هزینهشدن آن ایجاد میکند. بر اساس این لایحه، مجموع اعتبارات سازمان صداوسیما با رشد بیش از ۲۰ درصدی، به ۳۵ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان افزایش یافته است. این رشد در شرایطی رخ داده که بسیاری از بخشهای بودجه عمومی کشور با محدودیت مواجه هستند. سهم عمده این بودجه عظیم، به تولیدات نمایشی اختصاص دارد. رقمی معادل ۹ هزار میلیارد تومان ویژه تولید آثار نمایشی و فاخر در نظر گرفته شده است. این رقم نشاندهنده اولویت بالای این بخش در برنامهریزیهای آتی این سازمان است. بخش دیگری از این بودجه، معادل ۲ هزار میلیارد تومان، به عنوان «حمایت فرهنگی» و با اهدافی مانند کمک به تولید آثار آگاهیبخش و افزایش آگاهی عمومی در نظر گرفته شده است. این ردیف نیز بر نقش آموزشی و فرهنگسازی صداوسیما تأکید میکند.
علاوه بر این دو ردیف اصلی، بودجه قابل توجهی نیز برای امور فنی، نوسازی تجهیزات و بخشهای خرد اجرایی سازمان اختصاص یافته است. این امر نشان از توجه به زیرساختهای فنی و عملیاتی این رسانه ملی دارد. این افزایش بودجه در حالی است که صداوسیما به عنوان رسانه ملی، در سالهای اخیر با انتقاداتی درباره عملکرد، محتوا و هزینهکردهایش مواجه بوده است. حالا با این رشد ۲۰ درصدی، انتظار افکار عمومی برای شفافیت و کارآمدی بیشتر افزایش خواهد یافت. پرسش اصلی این است که این بودجه عظیم چگونه و با چه مکانیسمهای نظارتی هزینه خواهد شد؟ آیا شاهد تحولی در کیفیت تولیدات، تنوع محتوایی و بهرهوری در بزرگترین رسانه کشور خواهیم بود؟ پاسخ به این پرسشها، نه تنها بر اعتبار این سازمان، بلکه بر رضایت عمومی از نحوه هزینهکرد بودجه ملی نیز تأثیر مستقیم خواهد گذاشت.
رشد ۲۰ درصدی در شرایط ریاضت اقتصادی؛ توجیهپذیری و اولویتگذاری
افزایش بیش از ۲۰ درصدی بودجه صداوسیما در شرایطی رخ داده که دولت با کسری بودجه مواجه است و فشار تورمی بر زندگی مردم سنگینی میکند. این رشد قابل توجه، نیازمند توجیه قانعکنندهای برای افکار عمومی و نمایندگان مجلس است. آیا این افزایش، متناسب با افزایش کارایی، تولید محتوای باکیفیتتر یا گسترش پوشش رسانهای است؟ یا صرفاً افزایشی هزینهمحور و بدون برنامهریزی برای بازدهی بالاتر؟ در مقایسه با بودجه بخشهای حیاتی مانند بهداشت، آموزش و رفاه اجتماعی، این سؤال مطرح میشود که آیا تخصیص چنین بودجه کلانی به یک رسانه، در اولویت ملی قرار دارد؟ شفافسازی درباره دلایل این رشد و انتظارات از خروجی آن، گام اول برای پذیرش عمومی این رقم است.
تمرکز بر تولیدات نمایشی؛ فرصتها و ریسکها
تخصیص ۹ هزار میلیارد تومان (بیش از ۲۵ درصد کل بودجه) به تولیدات نمایشی و فاخر، نشاندهنده وزن بالای این بخش در استراتژی محتوایی صداوسیماست. این فرصتی است برای سرمایهگذاری بر روی تولید سریالها، فیلمها و برنامههای نمایشی با کیفیت بالا که میتواند هم مخاطب داخلی را جذب کند و هم در بازارهای منطقهای اثرگذار باشد. اما ریسک اینجاست که این بودجه عظیم، بدون سیستم نظارتی دقیق بر کیفیت محتوا، هزینهاثربخشی و میزان استقبال واقعی مخاطب، صرف شود. آیا شاخصهای روشنی برای سنجش «فاخر» بودن آثار تعریف شده است؟ آیا سازوکاری برای جلوگیری از هزینهکردهای بیضابطه، انحصار و رابطهمحوری در سفارش تولیدات وجود دارد؟ موفقیت این ردیف بودجه، کاملاً وابسته به مکانیسمهای شفاف توزیع و نظارت بر خروجی آن است.
بودجه «حمایت فرهنگی»؛ ابهام در تعریف و شفافیت در اجرا
ردیف ۲ هزار میلیارد تومانی «حمایت فرهنگی» با اهداف کلی مانند «تولید آثار آگاهیبخش» و «افزایش آگاهی عمومی» تعریف شده است. این تعاریف کلی میتواند محل ابهام باشد. دقیقاً چه نوع آثاری آگاهیبخش محسوب میشوند؟ معیار انتخاب پروژهها یا نهادهای دریافتکننده این حمایت چیست؟ آیا این بودجه صرف تولید محتوای آموزشی، مستندهای اجتماعی، برنامههای علمی یا تبلیغات فرهنگی میشود؟ عدم شفافیت در جزئیات این ردیف، میتواند منجر به انتقاداتی درباره جهتدار بودن هزینهکرد یا عدم تمرکز بر نیازهای واقعی فرهنگی جامعه شود. ضروری است که سازمان، دستورالعملهای شفاف و عمومی برای تخصیص این بودجه ارائه دهد تا از تبدیل شدن آن به منبعی برای حمایتهای سلیقهای جلوگیری شود.
هزینهکردهای فنی و نوسازی؛ ضرورتی برای بقا در عصر دیجیتال
تخصیص بخشی از بودجه به نوسازی تجهیزات و امور فنی، امری ضروری و اجتنابناپذیر است. صداوسیما در رقابت با رسانههای نوین و فضای مجازی، برای حفظ کیفیت پخش، تولید محتوای جذاب و توسعه پلتفرمهای دیجیتال خود، نیازمند سرمایهگذاری مستمر در فناوری است. این هزینهکرد اگر با برنامه و مدیریت هوشمند همراه باشد، میتواند به ارتقای زیرساختهای قدیمی، کاهش هزینههای عملیاتی در بلندمدت و افزایش بهرهوری منجر شود. پرسش کلیدی این است که آیا این اعتبارات صرف خرید تجهیزات به روز با بهترین قیمت و کارایی میشود؟ یا خطر بروز مشکلاتی مانند خریدهای غیرضروری، وابستگی به برندهای خاص یا عدم آموزش نیروی انسانی برای بهرهبرداری بهینه وجود دارد؟ نظارت تخصصی بر خریدهای فنی امری حیاتی است.
الزام پاسخگویی و شفافیت؛ شرط اعتماد عمومی
با توجه به حجم عظیم بودجه (۳۵.۵ هزار میلیارد تومان) و منشأ آن که از محل منابع عمومی کشور است، صداوسیما بیش از هر زمان دیگری نیازمند شفافیت و پاسخگویی دقیق است. این سازمان باید به طور مستمر و با جزئیات کافی، به مردم و نمایندگان مجلس گزارش دهد که هر ریال این بودجه در کجا، چگونه و با چه دستاورد عینی هزینه شده است. ایجاد سامانههای شفافیتساز، انتشار قراردادهای بزرگ، گزارش عملکرد کمی و کیفی تولیدات و استقبال مخاطبان، میتواند اعتماد از دست رفته یا مخدوش شده را تا حدی بازگرداند. در غیر این صورت، این افزایش بودجه نه تنها به عنوان یک فرصت، بلکه به عنوان عاملی برای تشدید انتقادات و کاهش مشروعیت عملکرد این نهاد نزد افکار عمومی تلقی خواهد شد. پاسخگویی، تنها راه تبدیل این رقم بزرگ به سرمایهای برای تولید ثروت فرهنگی و افزایش رضایت ملی است.