سه شنبه / ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ / ۱۸:۵۱
کد خبر: 29403
گزارشگر: 548
۱۸۷
۰
۰
۲
از یونان باستان تا ایران امروز

برهنگی در تاریخ!

برهنگی در تاریخ!
کشفیات جدید باستان‌شناسی نشان می‌دهد برهنگی در یونان باستان نه تنها تابو نبود، بلکه ابزاری برای مطالعه آناتومی انسان و شکستن سنت‌های اشتباه گذشته بود! از سوی دیگر، اسناد تاریخی اثبات می‌کنند فقر شدید در صدر اسلام باعث برهنگی گسترده حتی در میان صحابه پیامبر شده بود. این یافته‌ها دیدگاه رایج درباره حجاب و برهنگی را زیر سوال برده است.

آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:

تصور کنید در دنیایی زندگی می‌کنید که برهنگی نه یک تابو، بلکه نماد قدرت، زیبایی و حتی تقدس است! از مجسمه‌های یونان باستان تا طواف برهنه در مکه، تاریخ پر از لحظات شوکه‌کننده‌ای است که دیدگاه ما نسبت به بدن انسان را به چالش می‌کشد. این مقاله شما را به سفری هیجان‌انگیز از دل تمدن‌های باستانی تا جوامع مدرن می‌برد تا رازهای پنهان پشت برهنگی و حجاب را فاش کند. آیا می‌دانستید در ایران باستان، برهنگی نماد باروری بود؟ یا اینکه فقر شدید در صدر اسلام باعث می‌شد بسیاری حتی یک تکه پارچه برای پوشاندن عورت خود نداشته باشند؟ با ما همراه شوید تا حقایقی را کشف کنید که هرگز به شما نگفته‌اند!

تاریخچه برهنگی!

 تاریخچه برهنگی شامل نگرش اجتماعی بهبرهنگی در فرهنگ‌های مختلف در طول تاریخ است. زمانی که انسان‌ها شروع به لباس پوشیدن کردند مشخص نیست، هرچند شواهد باستان‌شناسی نشان می‌دهد که لباس پوشیدن احتمالاً در جامعه انسانی حدود ۷۲۰۰۰ سال پیش فراگیر شده باشد. برهنگی (یا تقریباً کامل برهنه، یا با پوشش قسمت‌های جزئی از بدن) به‌طور سنتی هنجار اجتماعی برای مردان و زنان در برخی از فرهنگ‌های شکارچی در هوای گرم بوده است و هنوز هم در میان بسیاری از مردم بومی رایج استانسان شناسان بر این باورند که پوسته‌های حیوانی و پوشش گیاهی رفته رفته برای حفاظت از سرما، گرما و باران، به عنوان تن‌پوش استفاده شده‌اند، به ویژه در هنگاممهاجرت انسان به مکان‌هایی با آب و هوای جدید. هرچند پوشش ممکن است ابتدا برای مقاصد دیگری مانند سحر و جادو، زینت، اعتبار شخصیتی و امثال این‌ها اختراع شده باشد.

در جوامع مدرن، برهنگی کامل در مکان‌های عمومی به‌تدریج نادر شد، زیرا عریانی با طبقات اجتماعی پایین‌تر مرتبط شد. با این حال، آب‌وهوای معتدل مدیترانه‌ای امکان پوشش حداقلی را فراهم می‌کرد و در شماری از فرهنگ‌های باستانی، برهنگی مردان و پسران در فعالیت‌های ورزشی یا آیینی امری طبیعی به شمار می‌رفت. در یونان باستان، برهنگی با کمال خدایان پیوند یافت. اما در روم باستان، برهنگی کامل می‌توانست بی‌آبرویی عمومی تلقی شود، گرچه در حمام‌های عمومی یا هنر اروتیک دیده می‌شد. در جهان غرب، با گسترش مسیحیت، هرگونه نگاه مثبت به برهنگی جای خود را به مفاهیمی چون گناه و شرم داد. اگرچه در دوره رنسانس و با بازکشف آرمان‌های یونانی، تصویر برهنه در هنر دوباره معنای نمادین یافت، در دوره ویکتوریایی برهنگی عمومی به‌عنوان امری ناپسند و شرم‌آور تلقی می‌شد.

در آسیا، برهنگی عمومی بیشتر به‌عنوان نقض ادب اجتماعی در نظر گرفته می‌شد تا گناه؛ یعنی شرمساری به‌جای خجالت اخلاقی. با این حال، در ژاپن تا پیش از اصلاحات میجی، حمام‌های عمومی مختلط بین زنان و مردان امری کاملاً عادی و رایج بود. در حالی که طبقات بالاتر جامعه لباس را به ابزاری برای مد تبدیل کرده بودند، کسانی که توان مالی نداشتند، همچنان تا قرن نوزدهم در رودخانه‌ها یا حمام‌های عمومی برهنه شنا یا استحمام می‌کردند. پذیرش برهنگی عمومی دوباره در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ظاهر شد. جنبش‌هایی با پایه‌های فلسفی، به‌ویژه در آلمان، به صنعتی شدن اعتراض کردند. جنبش فرای‌کُرپرکولتور (فرهنگ بدن آزاد) نماد بازگشت به طبیعت و زدودن احساس شرم بود. در دهه ۱۹۶۰، جنبش طبیعت‌گرایی (ناتوریسم) از یک خرده‌فرهنگ محدود به بخشی از طرد کلی محدودیت‌های مربوط به بدن بدل شد. زنان بار دیگر حق نشان دادن سینه‌هایشان در انظار عمومی را مطالبه کردندچیزی که تا قرن هفدهم عادی تلقی می‌شد. این روند در بخش بزرگی از اروپا ادامه یافت و مناطق «پوشش اختیاری» در پارک‌ها و سواحل متعددی شکل گرفتبا وجود تمام این تغییرات تاریخی در کشورهای توسعه‌یافته، فرهنگ‌هایی در نواحی گرمسیری مانند جنوب صحرای آفریقا و جنگل‌های آمازون، همچنان به سنت‌های خود پایبند مانده‌اند و در زندگی روزمره به‌صورت جزئی یا کامل برهنه هستند.

 

دوران پیشاتاریخ

فرگشت بدون‌مویی

بدن نسبتاً بدون موی انسان خردمند (هومو ساپینس) نیازمند توضیحی زیستی است، چراکه در دیگر نخستی‌ها، خز برای محافظت در برابر تابش فرابنفش خورشید، جراحت، زخم و نیش حشرات تکامل یافته است. نظریه‌های مختلفی ارائه شده‌اند؛ از جمله اینکه از دست دادن خز مزیتی برای خنک شدن بدن بوده، زمانی که انسان‌های اولیه از جنگل‌های سایه‌دار به دشت‌های باز مهاجرت کردند. این جابه‌جایی همراه با تغییر در رژیم غذایی از گیاه‌خواری به شکار بود، که نیاز به دویدن‌های طولانی برای تعقیب شکار ایجاد می‌کردتوضیح دیگر این است که خز محل مناسبی برای زندگی انگل‌های خارجی مانند کنه‌هاست، که با تشکیل گروه‌های انسانی بزرگ‌تر و زندگی در مکان‌های دائمی، می‌توانستند دردسرساز شوند. با این حال، این فرض با واقعیت وجود انگل‌های فراوان در نواحی پرموی باقی‌مانده بدن انسان در تناقض است.

«جابلونسکی» و «چپلین» معتقدند که انسان‌تباران اولیه (همچون شامپانزه‌های مدرن) پوستی روشن با موی تیره داشته‌اند. با از دست دادن خز، پوست تیره با ملانین بالا به‌عنوان محافظی در برابر تابش UV تکامل یافت. سپس با مهاجرت انسان‌ها به خارج از نواحی گرمسیری، رنگ پوست به‌تدریج روشن‌تر شد تا تولید ویتامین D3 از طریق تابش UVB ممکن شود.

ریزش موی بدن، نقشی کلیدی در جنبه‌های مختلفی از فرگشت انسانی داشت. توانایی دفع گرمای اضافی از طریق عرق کردن توسط غدد اکرین، امکان رشد چشمگیر مغزکه حساس‌ترین اندام نسبت به دماسترا فراهم کرد. برهنگی و هوش همچنین نیاز به توسعه روش‌های غیرکلامی برای ارتباط را پدیدآورد، مانند سرخ شدن صورت یا حالات چهره. این ارتباطات غیرکلامی با ابداع زیورآلات بدنی تقویت شد؛ اموری که در شناسایی اجتماعی و تعلق به گروه نیز نقش داشتند.

 

منشأ پوشاک

پوشیدن لباس، رفتاری انطباقی در نظر گرفته می‌شود که برای محافظت در برابر عوامل محیطی پدید آمده استاز جمله نور خورشید (در جمعیت‌های دارای پوست روشن) و سرما، به‌ویژه با مهاجرت انسان‌ها به مناطق سردسیر. برآورد می‌شود که انسان مدرن آناتومیکی حدود ۲۶۰٬۰۰۰ تا ۳۵۰٬۰۰۰ سال پیش تکامل یافته است.

تحلیل ژنتیکی نشان می‌دهد که شپش لباس حداقل ۸۳٬۰۰۰ سال پیش و احتمالاً تا ۱۷۰٬۰۰۰ سال پیش از اجداد شپش سر جدا شده است؛ که این امر نشان‌دهنده آن است که استفاده از پوشاک احتمالاً با انسان‌های مدرن در آفریقا آغاز شده و پیش از مهاجرت به مناطق سردسیر شکل گرفته استآنچه امروز «پوشاک» نامیده می‌شود، ممکن است در کنار انواع دیگر تزئینات بدنی مانند جواهرات، رنگ‌های بدن، خال‌کوبی‌ها و دیگر اصلاحات بدنی شکل گرفته باشدنوعی «پوشش» که لزوماً برای پنهان‌سازی بدن استفاده نمی‌شدآرایش و تزیین بدن یکی از تغییراتی بود که در دوره پارینه‌سنگی پسین (۴۰٬۰۰۰ تا ۶۰٬۰۰۰ سال پیش) رخ داد و نشان می‌دهد که انسان نه‌تنها از نظر آناتومیکی، بلکه از نظر فرهنگی و روانی نیز مدرن شده بود؛ با توانایی تفکر درونی، خودآگاهی و تعامل نمادین.

 

آگاهی از خود و هنر ابتدایی

یکی از نشانه‌های آگاهی از خود، ظهور هنر بود. نخستین بازمانده‌های هنری بدن انسان، مجسمه‌های کوچکی هستند که در سراسر اوراسیا پیدا شده‌اند و به‌طور کلی «ونوس‌ها» نام گرفته‌اندگرچه برخی از آن‌ها مذکر یا نامشخص هستند. در حالی که معروف‌ترین مجسمه‌ها بدنی چاق دارند، برخی دیگر باریک‌ترند اما نشان‌دهنده بارداری هستند. این ویژگی به‌طور کلی نماد باروری در نظر گرفته می‌شود.

 

تاریخ باستان

استفاده گسترده و عادت‌گونه از پوشاک یکی از نشانه‌های پایان دوران نوسنگی و آغاز تمدن به‌شمار می‌رود. پوشاک و زیورآلات به بخشی از ارتباط نمادین تبدیل شدند که عضویت فرد در جامعه را نشان می‌دادند. از این رو، برهنگی در زندگی روزمره نشانه‌ای از پایین‌ترین جایگاه اجتماعی، بی‌اعتباری و بی‌مقام بودن بود. با این حال، برهنه بودن در هنگام کار یا استحمام کاملاً رایج بود و خدایان یا قهرمانان ممکن بود به‌صورت برهنه نمایش داده شوند تا نماد باروری، قدرت یا پاکی باشند. برخی تصاویر نیز به‌صورت ظریف یا آشکار ماهیت اروتیک داشتند و حالات تحریک‌آمیز یا فعالیت جنسی را نشان می‌دادند.

 

بین‌النهرین

در بین‌النهرین، اکثر مردم تنها یک پوشش ساده داشتند، معمولاً تکه‌ای از  پارچه کتان که به دور بدن پیچیده و گره زده می‌شد. نداشتن لباس به معنای قرار داشتن در پایین‌ترین جایگاه اجتماعی، بدهکار بودن، یا در مورد بردگان، عدم دریافت لباس از سوی مالک بوددر دوره اوروک، کاربرد عملی و کارکردی برهنگی برای انجام بسیاری از کارها پذیرفته شده بود، اما برهنگی کارگران به‌طور ضمنی بر تفاوت اجتماعی میان خدمتکاران و طبقه نخبه که پوشیده بودند، تأکید داشت. نمایش برهنگی در پیکره‌سازی، اغلب معنایی مثبت داشت؛ به‌ویژه در ارتباط باباروری زنان، با پستان‌های بزرگ و لگن‌های پهن. این‌که برهنگی با شرم جنسی همراه بوده، احتمالی است که شاید از تفسیرهای متأخرتر ناشی شده باشد. برهنگی مردان در هنر بیشتر نشان‌دهنده شکست در جنگ یا مرگ بود. هویت الهه‌ای که در نقش‌برجسته برنی به تصویر کشیده شده همچنان موضوع بحث‌های علمی است؛ برخی آن را لیلیت، برخی ایشتار/اینانا یا کلیلی (پیام‌رسان ایشتار)، و برخی دیگر ارشکیگال می‌دانند.

مصر باستان

الههٔ آسمان نوت به‌صورت زنی برهنه به تصویر کشیده شده است که بدن خمیده‌اش را بر روی خدای زمین گب، که در حال دراز کشیدن است، خم کرده و توسط خدای هوا، شو، نگه داشته می‌شود.صحنه‌هایی که بر روی گچ سفید نقاشی شده‌اند، متعلق به دودمان پنجم مصر(حدود ۲۵۰۰ تا ۲۳۰۰ پیش از میلاد) و واقع در نکروپلیس ابو صیر در مصر هستند. مدها در مصر باستان بیش از هزاران سال تغییر نکردند. مصریان باستانی حداقل لباس را می‌پوشیدند. هم مردان و هم زنان از طبقات پایین‌تر معمولاً با سینه و پای برهنه تردد می‌کردند و تنها کمربند ساده در اطراف کمر خود. به علاوه بردگان معمولاً چیزی نمی‌پوشیدند. زنان ثروتمندتر معمولاً دارای یک کلاسیریز، لباس هایی از پارچه کتانی که تا بالا یا زیر سینه را می‌پوشاند. کودکان تا زمانی که سن بلوغ، حدود سن ۱۲ سالگی، بدون لباس بودند. در میان طبقات بالا، وضعیت اجتماعی کودکان با جواهرات مشخص می‌شد، نه لباس. همان‌گونه که انسان‌ها برهنه متولد می‌شدند، در جهان پس از مرگ نیز برهنه بودندالبته در بدنی جدید و در اوج جوانی.

مصریان باستان حداقل لباس را می‌پوشیدند و در تعدادی از فرهنگ‌های مدیترانه ای قدیم، برهنگی در ورزش برای مردان و پسران یک رفتار عادی در فرهنگشان بود. در روم باستان، برهنگی یک رسوایی عمومی در نظر گرفته می‌شد و حتی ممکن بود در محیط‌های سنتی توهین آمیز یا ناخوشایند باشد، هرچند که در حمام عمومی یا در هنر وابسته به عشق شهوانی کاملاً دیده می‌شود. در ژاپن، تا پیش از اصلاحات میجی، برهنگی عمومی کاملاً طبیعی و عادی بود. در قاره اروپا، تابوهای برهنگی در دوران عصر روشنگری و دوران ویکتوریا شروع به رشد کرد، برهنگی عمومی منزجرکننده بود. در سال های اولیه قرن بیستم، جنبش مدرن برهنه گرایی شروع به توسعه کرد.

 

پوشاندن اندام تناسلی

اگرچه معمولا اندام تناسلی بزرگسالان پوشیده بود، برهنگی در مصر باستان برخلاف هنجارهای اجتماعی تلقی نمی‌شد، بلکه اغلب نشانه‌ای از فقر بود؛ کسانی که استطاعت مالی داشتند، بدن خود را بیشتر می‌پوشاندند. برهنگی به‌عنوان وضعیتی طبیعی در نظر گرفته می‌شد. کارگران هنگام انجام بسیاری از کارها، به‌ویژه اگر دمای هوا بالا یا محیط آلوده یا خیس بود، برهنه بودندمانند کشاورزان، ماهیگیران، چوپانان و کسانی که نزدیک آتش یا تنور کار می‌کردند.

در هنر مصر باستان، الهه آسمان، نوت، اغلب به‌صورت زنی برهنه به تصویر کشیده می‌شود که بدنش بر روی خدای زمین، گب، خم شده و توسط خدای هوا، شو، نگه داشته می‌شود. در دوره آغازین دودمانی (۳۱۵۰۲۶۸۶ پیش از میلاد) و پادشاهی کهن (۲۶۸۶۲۱۸۰ پیش از میلاد)، اکثریت مردان و زنان لباس‌هایی مشابه می‌پوشیدند. دامن‌هایی به نام شندیط (shendyt) که از لنگ‌های اولیه تکامل یافته بودند و به دامن‌های اسکاتلندی شباهت داشتند، پوشاک رایج مردان بودند. زنان طبقات بالا اغلب کالاسیریس (kalasiris) به تن داشتندلباسی از کتان نازک و آزاد که تا بالای سینه یا کمی پایین‌تر می‌رسید. خدمتکاران زن و سرگرم‌کنندگان در مهمانی‌ها، نیمه‌پوشیده یا برهنه بودند.

در دورهٔ دودمان پنجم (حدود ۲۵۰۰۲۳۰۰ پیش از میلاد) در نکروپلیس ابو صیر، صحنه‌هایی بر روی گچ سفید نقاشی شده‌اند که بازتابی از زندگی و پوشاک آن زمان‌اند. در دوره نخست میانی (۲۱۸۱۲۰۵۵ پیش از میلاد) و پادشاهی میانه (۲۰۵۵۱۶۵۰ پیش از میلاد)، لباس برای عموم مردم تقریباً همان باقی ماند، اما مد در میان طبقات بالا پیچیده‌تر شددر دوره دوم میانی (۱۶۵۰۱۵۵۰ پیش از میلاد)، بخش‌هایی از مصر تحت کنترل نوبه‌ای‌ها و مردم سامی‌تبار هیکسوس قرار گرفت. در دوران کوتاه پادشاهی نوین (۱۵۵۰۱۰۶۹ پیش از میلاد)، مصری‌ها بار دیگر کنترل کشور را به دست گرفتند. زنان طبقات بالا لباس‌های پیچیده‌تر و تزئین‌شده‌تری می‌پوشیدند که سینه‌هایشان را نیز می‌پوشاند. خدمهٔ خانه‌های ثروتمندان نیز شروع به پوشیدن لباس‌های شکیل‌تری کردند. این سبک‌های متأخر اغلب در فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی به‌اشتباه به‌عنوان سبک رایج تمام دوران‌های مصر باستان به تصویر کشیده می‌شوند.

 

یونان باستان

برهنگی مردانه در یونان باستان بیش از هر فرهنگ دیگری، چه پیش از آن و چه پس از آن، گرامی داشته می‌شد. هزیود، نویسنده منظومه تئوگونیا که دربارهٔ خاستگاه و نسب خدایان یونانی است، توصیه می‌کرد: «اگر می‌خواهی همهٔ میوه‌های دمتر را در فصل خود برداشت کنی، باید برهنه بکاری، برهنه شخم بزنی، و برهنه درو کنی. در فرهنگ یونانی، آزادی، مردانگی، امتیاز اجتماعی و فضیلت بدنی با کنار گذاشتن پوشاک روزمره و انجام ورزش به صورت برهنه به نمایش گذاشته می‌شد. برهنگی به نوعی «لباس آیینی» تبدیل شد، چرا که بدن برهنه با زیبایی و قدرت خدایان مرتبط تلقی می‌گردید. تصویر زن برهنه در هنر از قرن پنجم پیش از میلاد به‌عنوان سوژه‌ای هنری پدیدار شد و صحنه‌هایی از زنان در حال استحمام در داخل و خارج خانه را به تصویر می‌کشید. این تصاویر اغلب حالتی منفعل داشتند و بیانگر جایگاه نابرابر زنان در جامعه در مقایسه با مردان قهرمان و ورزشکار برهنه بودند.

در اسپارت در دوره کلاسیک، زنان نیز در فعالیت‌های ورزشی آموزش می‌دیدند. اختلاف‌نظرهایی میان پژوهشگران وجود دارد که آیا زنان نیز برهنه در رقابت‌ها شرکت می‌کردند یا خیر، زیرا واژه یونانی gymnosis (γύμνωσις) هم برای «برهنه» و هم برای «نیمه‌برهنه» به کار می‌رفت. ممکن است زنان در مسابقاتی خاص مانند دو یا کشتی شرکت می‌کرده‌اند، چراکه این‌ها با اهداف پرورش استقامت بدنی هماهنگ بودند. اما به‌طور کلی پذیرفته شده است که در دوران کلاسیک، زنان اسپارتی تنها در آیین‌ها و مناسک مذهبی خاص برهنه ظاهر می‌شدند. در دوره هلنیستی، زنان اسپارتی با مردان تمرین می‌کردند و در تعداد بیشتری از مسابقات ورزشی شرکت داشتند. با این حال، برخلاف حمام‌های مختلط روم باستان، حمام‌ها در یونان هلنیستی از نظر جنسیتی جدا بودند.

یونان باستان در زمینه زیبایی‌شناسی علاقه‌ای ویژه داشت، چه در زمینه پوشش و چه در نبود آن. در اسپارت، آموزش‌های سخت‌گیرانه‌ای به‌نام آگوگه (ἀγωγή) وجود داشت که تمرینات بدنی در آن به‌صورت برهنه انجام می‌شد. ورزشکاران نیز در رویدادهای عمومی ورزشی برهنه رقابت می‌کردندزنان اسپارتی، همچون مردان، گاهی در رژه‌ها و جشنواره‌های عمومی به‌صورت برهنه ظاهر می‌شدند. هدف این کار تشویق مردان به فضیلت در هنگام جنگ، و تقویت درک سلامت بدنی در میان زنان بود. در مجسمه‌سازی دوره کلاسیک، زنان و الهه‌ها معمولاً با لباس به تصویر کشیده می‌شدند، به‌جز مواردی معدود مانندآفرودیته برهنه.

 

دیدگاه‌های فرهنگی و اجتماعی حول برهنگی

با این حال، در سایر نقاط یونان و دنیای باستانی شرق و غرب، مفاهیمی مانند شرم، توهین، یا راحتی اجتماعی مانع از برهنگی عمومی می‌شدمگر در برخی جوامع بومی در آمریکای جنوبی، آفریقا و استرالیا. پولیبوس، مورخ یونانی، می‌نویسد که سلت‌ها معمولاً برهنه می‌جنگیدند: «ظاهر این جنگجویان برهنه صحنه‌ای ترسناک بود، چرا که همگی مردانی با بدن‌هایی نیرومند و در اوج جوانی بودند.» در فرهنگ یونانی، تصاویر اروتیک برهنگی امری معمول و پذیرفته‌شده بود. یونانیان خود نیز آگاه بودند که نگرششان نسبت به برهنگی خاص است. آن‌ها می‌گفتند: «در سرزمین‌هایی که تحت سلطه بربرها هستند، این رسم ناپسند شمرده می‌شود؛ و دلدادگی به پسران جوان با همان بدنامی‌ای مواجه می‌شود که فلسفه و ورزش‌های برهنه، چرا که این‌ها با استبداد ناسازگارند.» خاستگاه برهنگی در ورزش یونانی به افسانه‌ای دربارهٔ ورزشکاری به‌نام اورسیپوس اهل مگارا بازمی‌گردد که گفته می‌شود اولین ورزشکار برهنه در المپیک بوده است.

 

رابطه هنر و دین در نمایش پیکره انسانی و برهنگی در تاریخ

در طول تاریخ، هنر و دین پیوندی عمیق داشته‌اند. ادیان مختلف گاه از هنر برای تبلیغ استفاده کرده‌اند و گاه آن را محدود یا ممنوع کرده‌اند. نمایش پیکرهٔ انسانی و برهنگی در هنر، همواره موضوعی چالش‌برانگیز بوده است.

 

۱. پیشینهٔ تاریخی

·         دوران پیشاتاریخ: در هنر غارنشینان، حیوانات بیشتر از انسان‌ها به تصویر کشیده می‌شدند. احتمالاً انسان‌ها ترس از جادو یا تفاوت‌گذاری میان خود و حیوانات را دلیل این امر می‌دانستند.

·         مصر باستان: آخناتون (آمن هوتپ چهارم) در قرن ۱۴ پیش از میلاد، ساخت تصویر خدای یکتا (آتون) را ممنوع کرد، زیرا معتقد بود خداوند صورتی ندارد.

·         هند و بودیسم: آیین بودا و متون هندی مانند «شوکرانیتیسارا» ساخت پیکره‌های انسانی را نکوهش می‌کردند، اما تصویرسازی فرشتگان را جایز می‌دانستند.

·         یهودیت: تورات به‌صراحت ساخت هرگونه تصویر جانداران را ممنوع کرده است، زیرا خداوند را نمی‌توان به صورت مجسم نمایش داد.

 

۲. مسیحیت و شمایل‌نگاری

در ابتدا، مسیحیت به‌دلیل ترس از بازگشت به بت‌پرستی، تصویرسازی را محدود کرد. اما بعدها، کلیسا از هنر برای آموزش بی‌سوادان استفاده کرد. پاپ گرگوری کبیر معتقد بود تصاویر می‌توانند مانند نوشته‌ها مفید باشند. با این حال، اختلاف‌نظرها دربارهٔ نمایش تصویر مسیح منجر به جنبش شمایل‌شکنی  شد. برخی معتقد بودند نمایش صورت مسیح شرک‌آمیز است، اما دیگران آن را برای تقویت ایمان ضروری می‌دانستند.

 

۳. اسلام و صورتگری

در اسلام، هرچند قرآن به‌صراحت تصویرسازی را ممنوع نکرده، اما احادیث متعددی ساخت پیکره‌های جانداران را نکوهش کرده‌اند. دلیل این امر احتمالاً جلوگیری از بازگشت به بت‌پرستی بوده است. با این حال، در هنر اسلامی، تصویر انسان به‌ندرت دیده می‌شود و بیشتر از نقوش انتزاعی (مثل اسلیمی) استفاده شده است. البته در دوره‌هایی مانند امویان و عباسیان، نمونه‌هایی از نقاشی‌های انسانی حتی برهنه وجود داشته است.

 

۴. رنسانس و تغییر نگرش

در دورهٔ رنسانس، انسان محور جهان شد(اومانیسم) و هنر از محدودیت‌های دینی فاصله گرفت. نمایش پیکرهٔ برهنه، که در یونان باستان نماد زیبایی و قداست بود، دوباره رواج یافت. اما این بار برهنگی )nudeبیشتر جنبهٔ مادی و زیبایی‌شناختی داشت تا معنوی. هنرمندانی مانند میکل‌آنژ و داوینچی بدن انسان را با دقت علمی به تصویر کشیدند.

 

۵. برهنگی در فرهنگ‌های مختلف

·         یونان باستان: برهنگی در ورزش و هنر مقدس بود و نماد فضیلت به‌شمار می‌رفت.

·         هند: پیکره‌های برهنه نماد باروری و وحدت معنوی بودند.

·         مسیحیت قرون وسطی: برهنگی بیشتر در صحنه‌های رستاخیز یا شهادت قدیسان دیده می‌شد و جنبهٔ نمادین داشت.

·         رنسانس: برهنگی به‌سمت زیبایی‌گرایی مادی حرکت کرد.

 

۶. ایران و برهنه‌نگاری

در ایران باستان، پیکره‌های برهنه (مثل آناهیتا) نماد باروری بودند. پس از اسلام، تصویرسازی انسان محدود شد، اما هرگز به‌طور کامل ممنوع نشد. در دورهٔ قاجار، تحت تأثیر غرب، نقاشی‌های برهنه رواج یافت، هرچند با مخالفت‌هایی روبه‌رو شد. مثلاً کمال‌الملک از کشیدن تصاویر شهوانی خودداری می‌کرد.

 پس در نتیجه:

1.     دین و هنر: ادیان گاه از هنر برای تبلیغ استفاده کرده‌اند و گاه آن را محدود کرده‌اند.

2.     برهنگی: در فرهنگ‌های مختلف معانی متفاوتی داشته است؛ از تقدس تا شهوانی‌گرایی.

3.     تأثیر مدرنیته: در دورهٔ رنسانس و پس از آن، نمایش برهنگی از معنویت فاصله گرفت و به سمت زیبایی‌گرایی مادی حرکت کرد.

4.     ایران: برهنه‌نگاری در ایران بیشتر تحت تأثیر خارجی‌ها (مثل ساسانیان و قاجار) بوده است.

این تحولات نشان می‌دهد که نمایش پیکرهٔ انسانی همواره تحت تأثیر باورهای دینی، فلسفی و اجتماعی بوده است

 

 علت برهنه بودن مجسمه های یونان چیست؟

دنیای هنر دنیای بسیار بزرگ و لایتناهی است که در اقصی نقاط جهان، از فرهنگ، آداب و رسوم مردمان یک کشور و حتی اعتقادات و افسانه‌های مردمان آن منطقه نشأت می‌گیرد. مشاهده کردن مجسمه‌ها، نقاشی‌ها و عکس‌ها در جهان، این موضوع را به خوبی فاش می‌کندبرای مثال آیا تا به حال به این مسئله فکر کرده‌اید کهعلت برهنه بودن مجسمه‌ های یونانچیست؟ در صورتی که باتور اروپا به یونان سفر کنید و یا آثار هنری هنرمندان یونانی را در اینترنت جستجو کنید، متوجه می‌شوید که هنر برهنه یا هنر برهنگی به وفور در این آثار مشاهده می‌شود. ما در این مطلب راز برهنه بودن مجسمه‌های یونان را فاش خواهیم کرد.

 

مهمترین دلیل برهنه بودن مجسمه‌ های یونان

هنر برهنه یکی از سنت‌های است که در هنر غرب در عکاسی، تندیس‌گری و نقاشی به وفور دیده می‌شود. هنرمندان از این سبک هنری برای به تصویر کشیدن آرمان‌های زیبایی در بدن زن و مرد و همچنین تفاوت‌هایی که بین آناتومی بدن زنان و مردان وجود دارد استفاده می‌کنند. در واقع می‌توان اینگونه گفت که هنر برهنه یکی از مهمترین بخش‌های هنر یونان باستان به حساب می‌آید. در این سبک هنری، هنرمندان تصاویری از جنگاوران، ورزشکاران و حتی رقصندگان را به صورت برهنه در قالب تندیس به تصویر می‌کشند تا از این طریق بتوانند انرژی و زیبایی بدن انسان را به تماشاگر القا کنند.

اما دلیل مهمتری برای به تصویر کشیدن مجسمه‌های برهنه در یونان وجود دارد. اگر شما فرهنگ کشور یونان را از دیرباز مطالعه کنید، متوجه خواهید شد که هنر برهنه یک نوع تغییر فرهنگی را در این کشور به همراه داشته است. در واقع در راستای جدا شدن از فرهنگ‌ها و سنت‌های اشتباه گذشته، هنرمندان نیز اقداماتی انجام دادند تا بتوانند سنت سه هزار ساله که متعلق به یونان قدیم بوده و مطالعه کردن ساختمان بدن انسان را ممنوع می‌دانسته است را از بین ببرند.

در یونان گذشته این تفکر وجود داشته که برهنگی به معنای بردگی است و به همین دلیل به هیچ عنوان اجازه مطالعه ساختار بدن انسان وجود نداشته است. اما زمانی که این فرهنگ به تدریج به روش‌های مختلف من جمله هنر برهنه کنار رفت، مردم متوجه شدند که هیچ نوع تضاد اخلاقی در این هنر با فرهنگ کشور دیده نمی‌شود. بلکه هنر برهنه در مجسمه‌های یونان راهی برای کمک به مطالعه آناتومی انسان به حساب می‌آید.

 

تنوع در بین مجسمه‌ های یونان باستان

قطعاً کسانی که با تور یونان به این کشور سفر می‌کنند تنوع بسیار زیادی را در بین تندیس‌های موجود در قسمت‌های مختلف شهر مشاهده خواهند کرد. برای مثال تندیس های ‌ایستاده، نشسته و تندیس‌های نیمه‌ ایستاده، استفاده از اشکال هندسی برای طراحی چهره و چشم‌ها، تفاوت فاحش بین تندیس ورزشکاران، زنان، مردان، دختران و .. هر یک مفاهیمی را به همراه دارنداین نکته را متذکر می‌شویم که استفاده از هنر برهنگی در یونان به خصوص در زمینه تندیس‌گری به این معنا نیست که هنرمندان قصد داشته‌اند تعهدات و باور‌های اخلاقی را از بین ببرند بلکه آنچه مهم بوده است، جدا شدن از سنت‌ها و آداب گذشته و جا افتادن سنت جدید برای احترام به آناتومی بدن انسان و کمک به متخصصان برای کشف قسمت‌های مختلف ساختار درونی بدن انسان است. این در حالی است در گذشته‌های بسیار دور امکان مطالعه ساختمان انسان بدن انسان وجود نداشت و همین موضوع تاثیر بسیار زیادی بر روی باور مردم و همچنین پیشرفت علم می‌گذاشت.

هنرمندان و بدن هایشان!

هنرمندان آن زمان که قلمو را کنار گذاشتند و عرصه های جدید خلق هنری را تجربه کردند، استفاده های گوناگونی از بدن خود را آزمودند. آنچه که بعد ها به هنر بدنی معروف شد. در کنار هنرمندان خارجی در سالهای اخیر هنرمندان ایرانی نیز با تاخیر به این کنشگری روی آوردند. استفاده از بدن و مایعات بدن در کشورهای دیگر تنوع بیشتری دارد. در کشور ما به دلیل محدودیتهای موجود آنچه بیشتر مورد استفاده قرار گرفته خون هنرمند است. گویا ریختن خون کم بهاترین و بی خطرترین نوع کنش بدنی از طرف هنرمند برای دستگاه فرهنگی، اجتماعی حاکم برا کشور ماست. از جمله هنرمندانی که با خون خود دست به خلق اثر هنری زدند امیر معبد می باشد که تابلویی با خون کشیده است، او بها و ارزشی برای این خون مشخص می کند که ذهن مخاطب را به چالش می کشد. این اثر در جشنواره هنرهای تجسمی فجر به تنهایی در غرفه گالری محسن نیز به نمایش درآمد.
استفاده از بدن و به ویژه مایه حیات جاری در رگهای انسان برای بالاتر بردن صدای اعتراض است. اعتراضی همراه با درد و زخم زدن بر خود. هنر اجرا از ابتدا رویکردی اعتراضی داشت، بادی آرت یا هنر تنانه که بدن هنرمند را درگیر می کند بر ماهیت آعتراضی آن افزوده و در اخر با خون به اوج خود می رسد، اعتراضی از بن جان. وجه اعتراضی هنر اجرا در کشور ما پر رنگتر است و حتی راه به گالری ها و جشنوارها پیدا کرد. هومن داوودی در اثر فراموش شدگان که در جشنواره سی هنرمند سی پرفورمنس سال ۲۰۱۲ اجرا شد با نمایشی همراه با درد و خون به وضعیت کودکان کار اعتراض کردافسانه جوادپور هنرمند دیگری که در نمایشگاه خود (گالری نک)، در اعتراض به جنگ و فجایع آوی از عکس های جنگ و خون خود بهره برد تا عمق رنج ناشی از وقایع دردناک تاریخ را غوطه ور در خون به نمایش بگذارد.
به راستی این نوع کنش و اعتراض تا چه میزان در بیدار کردن اذهان عمومی تاثیر داشته است؟

از ایران آغاز می کنیم که به ما نزدیکتر است و ما به او نزدیکتریم

لباس روستائیان و عشایر ،کرد ،بلوچ را که از هجوم فرهنگ غرب محفوظ مانده در نظر بگیرید آیا وجه مشترکی بین آنان وجود داردو چه تفاوتی با لباسهای غربی دارد. همچنین نگاهی به لباسهای کشورهای همسایه می اندازیم  ازجمله عربها ، افغانها ، هند و ... وجه اشتراک این لباسها بلند گشاد و غیر چسبان و عموما همراه کلاه و سربند می باشد و البته در این لباس ها تفاوتهایی وجود دارد از جمله نوع پارچه رنک و دوخت آن ها .

رابطه لباس غربی با فرهنگ غربی

اینکه می پرسیم لباس غربی چه رابطه ای با فرهنک غرب دارد ؟ باید گفت لباس رابطه ای مستقیم با فرهنگ دارد و نیز باید گفت انسان در تمدن غربی چیست ؟
در پاسخ می گوئیم در تمدنی که اساسا مادی است انسان چه می تواند باشد. بیش از 4 قرن است که در اروپا خدا از صحنه زندگی غایب شده معنویت به حاشیه رفته و انسان اصالت انسانی خویش را از دست داده او که خلیفه خدا بر روی زمین است مدتهاست که منصبش را در غرب از دست داده و در این تمدن هیچ فرقی با حیوان ندارد . البته هر حیوانی ویزگی مخصوص به خود را دارد؛ مثلا شیر درنده است و طاوس زیباست و انسان با هوش!
انسان با هوش خود توانسته است به علم و تکنولوزی دست یافته و بر طبیعت چیره شود اما از آغاز و انجام کار او هیچ فرقی با حیوانات ندارد او هم چند سالی در طبیعت زندگی می کند و می میرد و دیگر هیچ ! آری این اندیشه حاکم بر فرهنگ غرب است در چنین فرهنگی که هیچ فردایی پس از مرگ در انتظار انسان نیست و هیچ بهشتی او را به خود دعوت نمی کند انسان چه می تواند بکند همه فرصتی که او برای بودن دارد همین فاصله کوتاه تولد تا مرک است و ناچار است قبل از پایان مدت مسابقه بیشترین امتیاز را برای خود کسب کند و هر چقدر می تواند از این دنیا استفاده کند و ارزش و اعتبار همه چیز او مادی و دنیوی می باشد . این انسان گرایی که مخصوصا در این دوره در قالب ادبیات و هنر جلوه گر شده و از ان به عنوان یک سبک خاص به اومانیسم تعبیر می شود بیش از هر چیز در نقاشی و مجسمه سازی آشکار می سازد و این است که ناگهان از تیشه سنگتراشان  هنرمند رنسانس مجسمه داوود ساخته ی میکلا آنز بیرون می اید و حتی در تصاویر و نقاشیهای مریم مقدس هم تاثیر فراوانی داشته به گونه ای که بیش از این مریم مقدس گویی ازسنخ زنان معمولی کوچه و بازار نیست . دررخ او حجب و حیایی است و حالتی ملکوتی وآسمانی دارد اما نقاشی کنونی او را ازآسمان به زمین می آورد و مدل خود را برای تصویر مریم از میان زنان زیبای کوچه و بازار انتخاب می کند اکنون او دنیوی شده و شرم و تقدس از چهره او رخت بر بسته.

رابطه حجاب با فرهنگ اسلامی

لباس و شکل و نوع ان امری ساده و سطحی نیست که آن را بتوان صرفا محصول سلیقه افراد دانست مسئله مسئله ی دو فرهنگ و دو جهان بینی است که تفاوت آنها از زمین تا آسمان است و این تفاوت در همه امور اصلی مربوط به انسان از جمله در لباس او جلوه گر می شود در عمل هیچ چیز آسانتر از تقلید لباس دیگران نیست اما قرنها می گذرد و دیده می شود که یک جامعه از لباس دیگر ان تقلید نمی کند و سنت خود را در نوع لباس حفظ می کند چرا که تعبیر لباس همواره پیامد تغییر یک فرهنگ است و انسان تا با فرهنگ خود وداع نکند نمی تواند با لباس خود وداع کندتا فرهنگ یک قوم را نپذیرد لباس انان را به تن نمی کند درست به همین دلیل است که در احادیث ما آمده : هرکه خود را به گروهی شبیه سازد هم از ان گروه است. لباس هر انسان پرچم کشور وجودی اوست پرچمی است که او بر سر در خانه وجود خود نصب کرده است و با ان اعلام می کند که از کدام فرهنگ تبعیت می کند همچنانکه هر شخصی با وفاداری و احترام به پرچم خود اعتقاد خود را به هویت ملی و سیاسی خود ابراز می کند هر انسان نیز مادامی که به یک ساسله ارزشها و بینش ها معتقدو دلبسته باشد لباسی متناسب با ان ارزشها وبینش ها را از تن به در نخواهد کرد

شرایط عمومی مردم به لحاظ حجاب و پوشاک در دوران پیش از اسلام و بعد از آن

 قبل از اینکه به مسئلۀ حجاب و پوشاک دوران پیش و بعد از اسلام پرداخته شود، لازم است که معنی حجاب و تغییری که در طول زمان پیدا کرده، روشن شود. مرتضی مطهری می نویسد: «معنای لغوی حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معروف شده است، چیست؟ کلمۀ‏ حجاب، هم به معنی پوشیدن است، و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است». و «استعمال کلمۀ حجاب در مورد پوشش زن، یک اصطلاح نسبتا جدید است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقهاء، کلمۀ “ستر” که به معنی پوشش است به کار رفته است». فقهاء، چه در کتاب الصلوه، و چه در کتاب النکاح که‏ متعرض این مطلب شده ‏اند، کلمۀ “ستر” را بکار برده ‏اند، نه کلمۀ حجاب‏ را. بهتر این بود که این کلمه عوض نمی‏ شد و ما همیشه همان کلمۀ “پوشش” را بکار می‏ بردیم. زیرا چنانکه گفتیم معنی شایع لغت حجاب، پرده است». در این مورد در بخش قرآن باز هم سخن به میان خواهد آمد. وی می افزاید که در آیات قرآن «لغت‏ حجاب بکار نرفته است. آیاتی که در این باره هست، چه در سورۀ مبارکۀ نور، و چه در سورۀ‏ مبارکۀ احزاب، حدود پوشش و تماس های زن و مرد را ذکر کرده است، بدون‏ آنکه کلمۀ حجاب را به کار برده باشد. آیه ‏ای که در آن، کلمۀ حجاب بکار رفته است، مربوط است به زنان پیغمبر اسلام» و «به هر حال آیه‏ ای که در آن آیه، کلمۀ “حجاب” بکار رفته، آیۀ ۵۳ از سورۀ احزاب است که می ‏فرماید: “و اذا سالتموهن متاعا فاسالوهن من‏ وراء حجاب”». یعنی اگر از آن ها متاع و کالای مورد نیازی مطالبه‏ می‏ کنید، از پشت پرده از آن ها بخواهید. در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامی هر جا نام ” آیۀ حجاب” آمده است، مثلا گفته شده قبل از نزول آیۀ حجاب،‏ چنان بود و بعد از نزول آیۀ حجاب چنین شد، این آیه هم مربوط به زنان پیغمبر است»، زیرا آنها به چند جهت با زنان دیگر فرق دارند:

 ۱- زنان پیامبر با سایر زنان تفاوت دارند: «یا نساء النبی لستن کأحد من النساء »، ای زنان پیامبر، شما با سایر زنان فرق دارید.

 ۲- زنان پیامر باید بعد از وفات آن حضرت در خانه های خود بمانند و در امور سیاسی شرکت نکنند. «و قرن فی بیوتکن»، یعنی در خانه‏ های خود بمانید، زیرا «”امهات المؤمنین” که خواه ناخواه احترام زیادی در میان مسلمانان داشتند، از احترام خود سوء استفاده نکنند، و احیاناً ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند. و چنانکه‏ می ‏دانیم، یکی از “امهات المؤمنین” که از این دستور تخلف‏ کرد، ماجراهای سیاسی ناگواری برای جهان اسلام به وجود آورد. خود او، همیشه اظهار تأسف می ‏کرد و می‏ گفت دوست داشتم فرزندان زیادی از پیغمبر می‏ داشتم و می‏ مردند، اما به چنین ماجرایی دست نمی ‏زدم».

و ۳- زنان پیامبر ممنوع شدند که بعد از آن حضرت با شخص دیگری ازدواج کنند: «وَ لا أَن تَنکِحُوا أَزْوَجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذَلِکُمْ کانَ عِندَ اللَّهِ عَظِیماً و شما را نسزد که هرگز پس از او با همسرانش ازدواج کنید، چون اینکار نزد خدا [گناهی] بزرگ است»

 روشن است که هر سه تفاوت برای جلوگیری از سوء استفادۀ سیاسی و اجتماعی از موقعیتی است که زنان پیامبر، چه در حیات، و چه بعد از ممات آن حضرت، نزد مردم داشته اند. افزون بر این از عبارت پایانی آیه، فهمیده می شود که برخی از مراجعین نسبت به همسران پیامبر چه در حیات و چه در ممات آن حضرت، خیالات سویی در ذهن می پروراندند و حتی به طوری که از تفاسیر بر می آید، برخی مردم نقشۀ ازدواج با آنان را، پس از اینکه پیامبر در گذرد، داشتند. اگر به این نیّات سوء که برخی نسبت به زنان آن حضرت داشتند، توجه شود، آنوقت وضعیت فحشاء و جوّ آلوده و غیر عادی آن زمان که برای آنها کاملاً عادی بود، فهمیده شده و بیشترحسّ می شود.

 وقتی بحث از حجاب شرعی به میان می آید، همچنانکه در بالا ذکر شد، برای جوامعی مانند ایران که بخش های مهمی از جامعه برای پوشاندن قسمت های مختلف بدن، چه به لحاظ حفظ از سرما و گرما، و چه به لحاظ خود آراستگی و افزودن بر زیبایی و زینتِ خود، لباس های متعددی دارند، بسیار سخت است که بفهمند وضعیت در آن دوران چگونه بوده است، سهل است، نمی توانند به خود بباورند که در کشور ما، حتی ۶۰ و یا ۷۰ سال قبل، وضعیت تودۀ مردم و نه قشر خاصی، به لحاظ پوشاک به چه نحوی بوده است. زیرا نمی دانند که در دوران پیش از اسلام و دوران پیامبر، مردم دچار معضلات و مشکلاتی مهمتر از حجاب که برایشان هم امری عادی و قبحش از بین رفته بود- وجود داشت. در بین مردم آن دوران، روابط و تماس های ناسالم جنسی به شدت رواج داشت و حتی در جامعه این روابط امری عادی تلقی می شد و مسئله چنان فراگیر بود که پیامبر و مؤمنان نیز از جهات مختلف درگیر آن بودند و قرآن مؤمنان را از اینگونه روابط بر حذر داشت و روابط جنسی را منحصر به دو مورد مشخص کرد: «[مؤمنان] کسانی که نگهدارندۀ فرج های خویشند مگر بر همسران خود و یا کنیزانی که بدست آورده اند که در این صورت بر آنان نکوهشی نیست»‏ . و حتی وقتی بعضی از مهاجرین در مدینه به فقر و تنگدستی از پیامبر خواستند که با زنان تن فروش موقتاً تا خارج شدن از فقر ازدواج کنند، مطابق آیۀ ۳ سورۀ نور، از ازدواج با آنان منع شدند.

فقر و محدودیت

«جامه و پارچه، کالای گرانبهایی بود که در اختیار همه نبود، بویژه که قرآن برای بردگان و کنیزان نیز نازل شده بود. و فقر ایشان بی نیاز از توضیح است». محدودیت چنان بود که بنا به روایات، دامان حضرت فاطمه را هم گرفته بود «فاطمه گاهی وقت ها جامه ای نداشت که اندامش را بپوشاند». و در روایت آمده بود که وقتی سلمان فارسی به دیدار فاطمه می رود، «جامۀ فاطمه در برابر سلمان فارسی چنان بود که اگر سر خو را با آن می پوشانید، دیگر به ساق پایش نمی رسید، و اگر می خواست ساق را بپوشاند، دیگر نمی توانست سرش را تحت پوشش قرار دهد». و «این محدودیت ها، دستِ کم تا قرن دوم هجری ادامه داشت، زیرا مطابق آراء، گروهی از فقهای قرن دوم، نمایان بودن یک چهارم، یک سوم یا حتی یک دوم از اندام حساس زنان مثل ران، شکم و در حین برگزاری نماز، بلا اشکال دانسته شده است» فقر مالی چنان شدید بود که قرآن یکی از کفارۀ «ظهار» را غذا دادن به ۶۰ فقیر معین کرد: یعنی اینکه بسیاری از مردم توانایی تأمین غذا و خوراک خود را نداشتند، چه رسد به تهیۀ پوشاک. فقر مردم چنان شدید بود که باز قرآن، جبران قَسَم هایی که از روی اراده خورده می شود و سپس شکسته می گردد را پوشاندن ۱۰ نیازمند اعلام کرد. گمان نرود که منظور از پوشاندن مستمندان در آیۀ اخیر، یکدست پوشش کامل است، « مراد آیه فقط یک قطعه پارچه است که بتواند عوره و پائین تنه را بپوشاند». توجه داشته باشید که در قرن دوم هجری وقتی از امام در این مورد سؤال می شود که منظور از پوشاندن چیست؟ امام می فرماید:« قطعه پارچه ای که عوره و پائین تنه را بپوشاند».

 عده زیادی از مؤمنان و کسانی که به پیامبر می گرویدند، از برده و غیر برده، از شدت فقر در برهنگی به سر می بردند، گمان ندارم از مسلمانان کسی داستان «اهل صفه» را نشنیده باشد. این داستان عمق برهنگی و فقر را در آن دوران می رساند: اهل صفه، مؤمنان فقیری بودند که به مدینه هجرت کردند، اما در مدینه، نه سرپناهی داشتند، و نه مال و ثروتی. آنان کاملاً، برهنه بودند. و شبها را در مسجد پیامبر به سر می بردند. وقتی «رسول خدا پارچه یا پردۀ بلند و کم عرضی بدست آورد، آنها را فراخواند و پارچه را تقسیم به قطعاتی (که به اندازه گیری به دور کمر هر یک از آنان حاصل می شد) به صورت لنگ درآورد و در اختیارشان قرار داد، و به این ترتیب برهنگان یاد شده را ستر عوره نمود. اما از آنجا که دامن ها کوتاه بود، به زنان گفت که هنگام نماز، سرتان را پس از مردان از رکوع و سجده بردارید. دلیل این رهنمود پیامبر را امام باقر اینگونه بیان کرده است: «زیرا وقتی بینوایان و اهل صفه به رکوع و سجده می رفتند، شرمگاه [قبل و دبر] به دلیل کوتاه بودن دامن شان از پشت نمایان می شد. سپس این دستور پیامبر به صورت یک روال و سنت در آمد که زنان سرشان را پس از مردان، از رکوع و سجده بردارند»

اینکه مردم از شدت فقر برهنه و یا نیمه برهنه بودند، بدین معنی نیست که کسانی هم نبودند که توان تهیۀ لباس و پوشاک نداشته باشند، البته «ثروتمندانی بودند که با تهیۀ انواع پوشاکِ «فراخ و بلند» در سطح جامعه رفت و آمد می کردند».. در آن روزگار فراخ و دراز بودن لباس، علامت ثروت و بزرگی بود و هرچه لباس و پوشاک بلند تر و عریض تر، نمایاگر بیشتر ثروت و تفاخر به حساب می آمد. همچنانکه امروز هم لباس و پوشاک بین بسیاری از زنان و مردان یکی از علائم مهم تفاخر، خود بزرگ بینی، برازندگی و شیکی است. کافی است که شما به انواع لباسِ زنانی که خود مبلغ حجاب هستند، بنگرید تا به عمق مسئله واقف شوید. حتی کفایت می کند که فقط به روسری های آن ها توجه کنید! (بررسی پدیده حجاب استایل!)

 نظر با اینکه متموّلین به داشتن چنین جامه های بلند و فراخ، فخر و مباهات می کردند و دوست داشتند که مردم به آنها نگاه کنند و یا حتی بدون اینکه بخواهند فخر فروشی کنند- این عمل بر روح و جان بینوایانِ بی لباس اثر منفی بر جای می گذاشت و لذا از پیامبر برای کاستن اثرات منفی بر روح و جان بینوایان، احادیث زیادی با مضمون واحدی نقل شده که «زنان و مردان را از پوشیدن لباس های بلند که تمام پا یا دست را بپوشاند، نهی کرده است، و اگر این کار منهی، با مباهات و فخر همراه می شد را مستحق قهر الهی و دور شدن از رحمت او دانسته است». چند نمونه آورده می شود: «خداوند روز قیامت به کسی که » یا «خدا در روز قیامت به کسی که نگاه نمی کند» و یا اینکه «اباذر گفت: خداوند به کسی که لباسش بلند باشد، در روز قیامت نگاه نمی کند»

 علاوه بر برهنگی و یا نیمه برهنگی که در اثر فقر وجود داشت، بنا به گفتۀ مرتضی مطهری «در جاهلیت بین اعراب [پوشاندن شرمگاه] معمول نبود، و اسلام آن را واجب کرد». نه اینکه البسۀ دوخته، اصلاً وجود نداشت، بلکه کمتر رایج بود، و الا قمیص یا پیراهن و سروال (شلوارک) وجود داشت. سروال، در بعضی مواقع و نزد بعضی افراد به جای اِزار برای ستر پائین تنه بکار می رفت، و آن چیزی شبیه و یا معادل شلوارک امروز بوده که تا حد زانو امتداد دارد.

 اصلا مصداق فرد برهنه در پیش از اسلام و هنگام ظهور اسلام و تا زمان امام صادق با زمان حاضر تفاوت اساسی پیدا کرده است، زیرا در حال حاضر به کسی که یک سوم و یا نیمی از اندامش بی لباس باشد، برهنه و عریان می گویند. اما در آن زمان به چنین کسی برهنه نمی گفتند. مردم در آن دوران به دلیل عدیده ای عزم و دقتی در پوشاندن پائین تنه و عوره نداشتند و لذا موافق بعضی روایات، در جامعۀ نوظهور اسلام، اولین خواست پیامبر از مردم، چه در مورد مرد، و چه زن، ستر عوره است که به فرمودۀ حضرت، دور کمر (زیر ناف) تا زانو، می باشد.

 برخلاف تصور رایج، برهنگی در تاریخ همیشه مترادف با بی‌اخلاقی نبوده است. در یونان باستان، مجسمه‌های برهنه نماد کمال جسمانی و احترام به آناتومی انسان بودند؛ پاسخی انقلابی به سنت‌های محدودکننده گذشته! از سوی دیگر، در صدر اسلام، فقر چنان بیداد می‌کرد که بسیاری حتی پارچه‌ای برای پوشاندن عورت خود نداشتند؛ داستان "اهل صفه" که پیامبر با پارچه‌های بریده‌شده به آنان لباس می‌داد، گواه این واقعیت تلخ است. نکته جالب توجه، تناقض امروزی است: در حالی که برخی جوامع با حجاب اجباری مبارزه می‌کنند، تاریخ به ما یادآوری می‌کند که پوشش کامل همواره یک آرمان دست‌نیافتنی برای توده‌های فقیر بوده است. حتی در ایران قاجار، نقاشی‌های برهنه تحت تأثیر غرب رواج یافت، اما هرگز نتوانست از حلقه نخبگان فراتر رود.

https://www.asianewsiran.com/u/gwS
اخبار مرتبط
موج جدیدی از محتوای جنسی و برهنگی در فضای مجازی ایران را فرا گرفته است. از کلیپ‌های بانوان مکشوفه در بانک‌ها تا فعالیت‌های اینفلوئنسرهایی مانند مینا نامداری، این پدیده واکنش‌های شدیدی را برانگیخته است. کارشناسان هشدار می‌دهند: «اینترنت برهنه‌ها» نه تنها به آزادی زنان کمک نمی‌کند، بلکه به عادی‌سازی ابتذال و تخریب هنجارهای اجتماعی دامن می‌زند.
اونلی فنز، پلتفرمی که در سال ۲۰۱۶ در انگلیس تأسیس شد، به کاربران اجازه می‌دهد با انتشار محتوای اختصاصی (از آموزش و هنر تا محتوای مستهجن) از دنبال‌کنندگان خود پول دریافت کنند. با رشد ۷۵ درصدی کاربران در دوران کرونا، حالا این سوال مطرح است: آیا اونلی فنز یک فرصت اقتصادی است یا تهدیدی برای ارزش‌های اجتماعی؟
المپیک ۲۰۲۴ پاریس در حالی آغاز شد که بحث بر سر لباس ورزشی زنان داغ‌تر از همیشه بود. از جریمه ۱۳۰۰ پوندی تیم هندبال نروژ به خاطر جایگزینی شورت مایویی با شلوارک، تا لباس‌های پوشیده ژیمناستیک‌کاران آلمانی در اعتراض به "جنسی‌سازی بدن زنان"، جهان ورزش شاهد چالش‌های جدیدی در طراحی پوشش ورزشکاران زن است. این در حالی است که در المپیک ۱۹۰۰ پاریس، زنان مجبور بودند با پیراهن‌های بلند تا مچ پا مسابقه دهند تا "مردان را تحریک نکنند"!
تحقیقات جدید نشان می‌دهد پلتفرم‌های هوش مصنوعی مانند Character.AI و Chub AI میزبان ده‌ها هزار ربات چت با محتوای سکسی نامناسب برای کودکان هستند. این در حالی است که شرکت‌های فناوری ادعا می‌کنند سیستم‌های امنیتی قوی برای محافظت از کاربران جوان دارند.
با گسترش محتوای دیجیتال در فضای آنلاین، تشخیص و فیلتر کردن مطالب نامناسب (از جمله محتوای سکسی) به یک چالش بزرگ تبدیل شده است. هوش مصنوعی (AI) با استفاده از الگوریتم‌های پیشرفته یادگیری ماشین و پردازش تصویر، می‌تواند این نوع محتوا را شناسایی و مدیریت کند. اما چگونه این سیستم‌ها کار می‌کنند؟ چه تکنیک‌هایی برای تشخیص محتوای مستهجن استفاده می‌شود؟ و آیا این فناوری کاملاً دقیق است؟
صنعت پورنوگرافی با درآمد ۹۷ میلیارد دلاری، حالا ردپای خود را در هالیوود گذاشته است! از اجبار بازیگران به برهنگی تا استفاده از اغواگری جنسی برای تبلیغات سیاسی؛ آیا سینما در حال تبدیل شدن به پورنوگرافی «لوکس» است؟ تحلیل آسیانیوز از تأثیرات مخرب این پدیده بر روان جامعه و افول هنر واقعی.
"از تایتانیک تا بازی تاج و تخت؛ رازهایی که پشت صحنه‌های برهنگی هالیوود پنهان شده است!" برخی از بازیگران مشهور جهان با وجود دریافت جایزه اسکار، از ایفای نقش در صحنه‌های برهنه پشیمان هستند. از کیت وینسلت که از امضای نقاشی معروف تایتانیک بیزار است تا امیلیا کلارک که هرگز تصور نمی‌کرد والدینش صحنه‌های جنجالی «بازی تاج و تخت» را ببینند! این گزارش نگاهی به پشت پرده‌ی شرم، پشیمانی و فشارهای صنعت سینما بر ستاره‌ها دارد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید