آیسانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
قلب رقه روایت داستانی در قلب شهر رقه است؛ جایی که حالا محل رفت و آمد نیروهای داعش شده. فیلم سینمایی قلب رقه یک اکشن جاسوسی است که در بحبوحه ظهور داعش و جنگهای داخلی سوریه میگذرد و داستان عاشقانه رضا و ریما را روایت میکند. فیلم سینمایی "قلب رقه" به کارگردانی خیرالله تقیانیپور، یکی از جدیدترین آثار سینمای ایران است که با پرداختن به موضوعی حساس و پرچالش، توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. این فیلم با حضور جمعی از بازیگران توانمند سینمای ایران، از جمله شادی مختاری، شهرام حقیقتدوست، فرهاد قائمیان، محمدرضا شریفینیا، مصطفی ساسانی و هدایت هاشمی، نوید یک اثر دراماتیک و تأثیرگذار را میدهد.
نگاهی به موضوع فیلم و اهمیت آن
"قلب رقه" همانطور که از نامش پیداست، به یکی از پرآشوبترین نقاط منطقه، یعنی رقه میپردازد. این شهر که در مقطعی به پایتخت خودخوانده گروه تروریستی داعش تبدیل شده بود، صحنه حوادث تلخ و ناگوار بسیاری بوده است. تقیانیپور با انتخاب این بستر، سعی در به تصویر کشیدن ابعاد انسانی و اجتماعی فجایع جنگ و تروریسم دارد. انتخاب چنین موضوعی، با توجه به حساسیتهای موجود در منطقه و نیاز به درک عمیقتر از ریشهها و پیامدهای تروریسم، بسیار قابل تقدیر است. اما سوال اینجاست که آیا "قلب رقه" توانسته به عمق این فاجعه انسانی نفوذ کند و تصویری واقعگرایانه و عمیق از آن ارائه دهد یا صرفاً به نمایش سطحی از وقایع بسنده کرده است؟
بازیگران و نقشآفرینیها
یکی از نقاط قوت "قلب رقه"، حضور بازیگران شناخته شده و محبوب است که هر یک در کارنامه هنری خود، نقشآفرینیهای درخشانی را به ثبت رساندهاند.
شادی مختاری: در نقش یک قهرمان
شادی مختاری که پیش از این در سریالها و فیلمهای موفقی حضور داشته، در "قلب رقه" ایفاگر نقش محوری است. به نظر میرسد او با چالشهای بسیاری در این نقش روبرو شده و توانسته از پس آن برآید و تصویری باورپذیر از یک زن در دل بحران ارائه دهد. با این حال، گاهی اوقات شخصیتپردازیهای محوری در فیلمهای با مضامین حساس، ممکن است به سمت کلیشهسازی حرکت کنند. آیا مختاری توانسته از این دام کلیشه رهایی یابد و کاراکتری چندبعدی خلق کند؟
شهرام حقیقتدوست: عمق بخشیدن به شخصیتها
شهرام حقیقتدوست با سابقه طولانی در سینما و تلویزیون، میتواند به عمق بخشیدن به شخصیت خود در این فیلم کمک شایانی کند. حضور او نوید یک نقشآفرینی قدرتمند را میدهد که به درام فیلم غنا میبخشد. اما در فیلمهایی با محوریت بحران، معمولاً شخصیتها تحت تأثیر وقایع قرار میگیرند. آیا نقشآفرینی حقیقتدوست صرفاً واکنشی به اتفاقات است یا او توانسته به جنبههای پنهانتر شخصیت خود نیز بپردازد؟
فرهاد قائمیان و محمدرضا شریفینیا: تجربههای درخشان در کنار هم
فرهاد قائمیان و محمدرضا شریفینیا، دو ستون اصلی سینمای ایران، با سالها تجربه درخشان، حضورشان در "قلب رقه" میتواند تضمینی برای کیفیت بازیگری در این اثر باشد. نقشآفرینی این دو بازیگر که همواره در انتخاب نقشهای خود دقت عمل بالایی دارند، میتواند به جذابیتهای بصری و روایی فیلم بیفزاید. اما گاهی حضور پررنگ بازیگران مطرح، ممکن است سایه بر روی داستان اصلی یا سایر بازیگران بیاندازد. آیا توازن در نقشآفرینیها حفظ شده است؟
مصطفی ساسانی و هدایت هاشمی: تکمیلکننده پازل بازیگری
مصطفی ساسانی و هدایت هاشمی نیز از جمله بازیگران توانمند و گزیدهکار سینما و تلویزیون هستند که حضورشان در کنار دیگر بازیگران، پازل بازیگری "قلب رقه" را کامل میکند و به تنوع و جذابیت شخصیتها میافزاید. معمولاً بازیگران مکمل نقش حیاتی در تکمیل فضای فیلم دارند. آیا آنها توانستهاند به خوبی از پس نقشهایشان برآیند و به باورپذیری کلی اثر کمک کنند.
کارگردانی خیرالله تقیانیپور: رویکردی متفاوت
خیرالله تقیانیپور که پیش از این نیز آثاری با رویکرد اجتماعی و مذهبی ساخته، در "قلب رقه" به سراغ موضوعی بینالمللی با ابعاد انسانی گسترده رفته است. انتظار میرود او با نگاهی واقعبینانه و به دور از شعارزدگی، زوایای پنهان بحران رقه و تأثیر آن بر زندگی مردم را به تصویر بکشد.
مشخصات فیلم قلب رقه
| کارگردان |
خیرالله تقیانیپور |
| تهیه کننده |
سعید پروینی |
| نویسنده |
خیرالله تقیانیپور |
| سال ساخت |
۱۴۰۲ |
| زمان اکران |
۲۴ مرداد ۱۴۰۳ |
| مدت زمان فیلم |
۱۰۱ دقیقه |
| بازیگران |
شهرام حقیقت دوست، شادی مختاری، فرهاد قائمیان، هدایت هاشمی، محمدرضا شریفینیا، مهدی شیخ عیسی |
| فروش گیشه |
۴.۱ میلیارد تومان |
عوامل فیلم سینمایی قلب رقه
قلب رقه تازهترین ساخته خیرالله تقیانی پور به تهیهکنندگی سعید
پروینی است که سابقه ساخت سریالهای نجلا و ترور را در کارنامه خود دارد. فیلم قلب
رقه محصول بنیاد سینمایی فارابی و بنیاد رسانهای بیان است که شهر فرنگ
مسئولیت پخش آن را بر عهده گرفته است. خیراله تقیانی پور که نویسنده و کارگردان
این فیلم است، متولد سال ۱۳۶۲ در کرج است و سابقه اجرای تئاتر را
در کارنامه دارد. تقیانی پور پیش از قلب رقه اثر «اینجا خانه من است» را در سال ۱۳۹۷ ساخته اما هنوز اکران نشده و هماکنون مراحل پس از تولید خود را طی
میکند. از دیگر عوامل ساخت این فیلم میتوان به
کارن همایونفر برای موسیقی، داوود محمدی برای فیلمبرداری و مهدی سعدی برای تدوین
نام برد. در ادامه هم میتوان به طراح صحنه: بهنام جعفری طادی، جلوههای بصری: حسن
ایزدی، جلوههای ویژه میدانی: ایمان کرمیان، مدیر صدابرداری: امیر عاشق حسینی،
طراحی و ترکیب صدا: امین شریفی، منشی صحنه: هدیه عباسی، عکاس: مهدی جودی، مدیر
تولید: وحید مرادی و طراح چهرهپردازی: احسان رناسی اشاره کرد.
شخصیتها در فیلم قلب رقه
شخصیتها در فیلم قلب رقه عبارتاند از:
ریما، رضا، آقا مرتضی، عباس، ابوعصام، و شیخ ابومصعب.
- ریما: ریما یک پزشک سوری است که سالها
پیش با یک مرد ایرانی به نام رضا ازدواج کرده است؛ ریما فکر میکند رضا کشته شده
تا اینکه روزی در بیمارستان محل کارش رضا را در حال ماموریت و نجات جان یک فرمانده
سوری میبیند. ریما سعی میکند به رضا در انجام ماموریتش کمک کند.
- رضا: رضا فردی است ایرانی که ماموریت او
در سوریه جاسوسی برای ایران است و برای این کار باید به درون گروهک داعش نفوذ کرده
تا بتواند اطلاعات برنامهریزی شده آنها را به دست آورده و به ایران مخابره کند.
رضا باید علاوه بر انجام ماموریت خود، مراقب همسر و یکی از فرماندهان سوری نیز
باشد چون ممکن است او را به اسرائیل تحویل دهند.
- آقا مرتضی: یک فرمانده ایرانی و مافوق
رضاست. آقا مرتضی مدیریت عملیات را برعهده دارد و سعی میکند تا کارهایی که باید
انجام شود را در قالب وظایف به رضا محول کند.
- عباس: عباس یک فرمانده سوری وفادار به
ایران است که سعی میکند با گماشتن جاسوسانی میان داعشیها از برنامه انها باخبر
شود. اما متاسفانه داعش او را گرفته و به واسطه ارتباطش با ایران قصد دارد او را
به اسرائیل تحویل دهد تا از اطلاعاتی که راجع به ایران دارد، استفاده کنند.
- ابوعصام: ابوعصام یک داعشی است که از
کودکی با ریما بزرگ شده و در خانه پدر او زندگی کرده است و حالا در بزرگسالی ریما
را دوست دارد و میخواهد رضا را از سر راه بردارد. ابوعصام همچنین ماموریت مبادله
عباس با اسرائیل را نیز بر عهده دارد.
- ابومصعب: ابومصعب در واقع همان ژاکوب
اسرائیلی است که به دنبال تضعیف ایران از طریق کانال داعش است. ابومصعب با شکنجه عباس
میخواهد اطلاعات مهمی درباره ایران به دست بیاورد و در نهایت با برنامهریزی به
ایران حمله کند.
مقایسه قلب رقه با سایر فیلم ها با
موضوعیت داعش
پیش از قلب رقه چند فیلم دیگر تلاش کردند
تا داستان داعش را در روایت خود بگنجانند، اما ظاهرا هیچ کدام در جذب مخاطبان
چندان موفق عمل نکردهاند؛ «به وقت شام»، «کامیون»، «امپراطور جهنم» و «زنانی
با گوشواره های باروتی» نمونههایی از این تلاشاند. یکی از پر سروصداترین فیلمهای سال ۱۳۹۶، فیلم «به وقت شام» اثر ابراهیم حاتمیکیا بود که با حاشیههای
اکرانش، سعی کرد مخاطبان زیادی را به دیدن فیلمی در مورد داعش، ترغیب کند؛ اما
متاسفانه تماشای فیلمی در مورد گروهی که جز خشونت و ارعاب چیزی ندارد، اولین گزینه
مخاطبان سینما نبود. از بازیگران این فیلم میتوان به بابک حمیدیان و هادی حجازیفر
اشاره کرد و علاوه بر آنها بازیگران سوری و عراقی هم در به وقت شام حضور دارند.
داستان در به وقت شام از این قرار
است که پدر و پسری ایرانی که هر دو خلبان هستند برای نجات مردم یک شهر کوچک در
نزدیکی شام یا همان دمشق، که به وسیله داعش محاصره شده، راهی آسمان سوریه میشوند
و در این راه ماجراهایی دارند. حالا قلب رقه با اضافه کردن داستانی جاسوسی به
روایت اصلی و گنجاندن یک مثلث عشقی در آن سعی کرده تا از به وقت شام فاصله بگیرد و
فیلم را برای مخاطبان جذاب تر کند. اما متاسفانه استقبال مخاطبان از فیلم قلب رقه
چندان مطابق انتظار نبود.
داستان متفاوت، تصویرسازی تکراری
همانطور که قبلتر گفتیم، فیلمهای
کامیون، امپراطور جهنم و زنانی با گوشواره های باروتی هم به موضوع داعش پرداخته
بودند؛ قلب رقه در مقایسه با این سه فیلم، داستانی متفاوت دارد، اما تصویرسازی او
از داعش تکراری، کلیشهای و مشابه این فیلمهاست. فیلم «کامیون» به
کارگردانی کامبوزیا پرتوی و با حضور بازیگرانی از قبیل سعید آقاخانی، نیکی کریمی،
تروسکا جولا، رامین راستاد، یعقوب پرسا و نسرین مرادی، داستان یک راننده کامیون
است که به مرز سوریه و عراق میرود و اتفاقاتی در این سفر برایش میافتد. تصویر ارائه شده از داعش در این فیلم یک تصویر کلیشهای و خشن از
داعش است که به مخاطب اجازه فهمیدن و نزدیک شدن به دنیای یک تروریست تکفیری را نمیدهد؛
چیزی که به هنگام تماشای قلب رقه انتظار دیدن آن را داشتم.
آیا قلب رقه هم مثل امپراطور جهنم با تئوری توطئه پیش میرود؟
تئوری توطئه پای ثابت فیلم و سریالهای
جاسوسی است، اما در سالهای اخیر به ایده نخنمایی تبدیل شده که دیگر مخاطب را جذب
نمیکند. فیلم سینمایی «امپراطور جهنم» به کارگردانی پرویز شیخ طادی، ریشه اصلی
گروههای تکفیری را در کشورهایی همچون عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی و آمریکا میداند؛
این فیلم سرکرده داعشیها را فرمانبردار شخصیتی پدرخواندهمانند، با بازی علی
نصیریان میداند که از لسآنجلس هدایت شده و فعالیتهای تروریستی را در سوریه
برنامهریزی میکند. علاوه بر علی نصیریان، بازیگرانی همچون فرخ نعمتی، علی رام نورایی،
صبا کمالی، سعید راد و کوروش زارعی در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.
آیا داستان قلب رقه از روی واقعیت است؟
پیش از فیلم قلب رقه فیلمی به کارگردانی
رضا فرهمند به عنوان «زنانی با گوشوارههای باروتی» در قالب مستند ساخته شد؛ این
فیلم درباره یک زن عراقی و خبرنگار جنگی با نام نور الحلی است که راجع به زنانی که
مورد آزار و اذیت داعش قرار گرفتهاند، تحقیق میکند. بر خلاف این فیلم، قلب رقه یک روایت واقعی
از جاسوسی ایرانی در سوریه و ماجراهای رمانتیک او نیست، بلکه قلب رقه تلاش میکند
تا با افزودن عناصر جذاب به فیلم و فیلمنامه، مخاطبان را به دیدن فیلمی در مورد یک
گروه تروریستی خطرناک و وحشتآور در سراسر دنیا تشویق کند.
قلب رقه در جشنواره فیلم فجر
فیلم «قلب رقه» نخستین اکران خود را در
چهل و دومین دوره از جشنواره فیلم فجر مصادف با ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ تجربه کرد و از جنبههای مورد تحسین قرار گرفت. فیلم قلب رقه برای
بهترین بازیگر نقش اول مرد نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد؛ علاوه بر این در بخشهای
از قبیل طراحی صحنه، جلوههای ویژه میدانی و بصری، موسیقی و صدابرداری هم
نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد که در نهایت توانست سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری
را به وسیله امیر عاشق حسینی دریافت کند. خیرالله تقیانی پور با قلب رقه جایزه
بهترین فیلم بخش مقاومت را از آن خود کرد.
جلوههای ویژهای فراتر از انتظار
فیلم سینمایی قلب رقه یک تریلر اکشن و جاسوسی است که با توجه به داستان و سیر اتفاقاتی که در آن میافتد، نیازمند جلوههای بصری متعددی است؛ عوامل این فیلم به خوبی توانستهاند از پس تولید جلوههای ویژه این اکشن جاسوسی بر بیایند. قلب رقه اگرچه در جلوههای ویژه به پای بهترین فیلمهای جاسوسی دنیا نمیرسد، اما به عنوان فیلمی که تجربه نخست کارگردان آن در ساختن فیلم سینمایی بلند است، در این زمینه فراتر از انتظار ظاهر شده. قلب رقه توانسته با جلوههای بصری باورپذیر، اختلالی در دریافت مخاطب ایجاد نکند و داستان را با هیجان جلو ببرد. این فیلم توانسته در قسمتهای اکشن داستان و صحنههای جنگ، از تکنیکهای مناسبی استفاده کند، که به واقعنمایی قلب رقه کمک زیاد کرده است. فیلم قلب رقه اما به دام این کلیشه در سناریو نیفتاده و به جای استفاده از ایده تئوری توطئه، ایده جاسوسی را جایگزین کرده؛ شخصیت اصلی در فیلم قلب رقه یک جاسوس ایرانی است که توانسته در داعش نفوذ کند و از این جهت ایدهای باور پذیرتر از تئوری توطئه دارد. تصویری که امپراطور جهنم از داعشیها میسازد، تصویری از تکفیریهایی خشن و قاتل است.
نقدی بر رویکرد
در پرداختن به موضوعاتی همچون جنگ و تروریسم، خطر افتادن در دام کلیشههای رایج یا نگاه یکطرفه وجود دارد. آیا تقیانیپور توانسته از این کلیشهها فاصله بگیرد و تصویری جامع و انسانی از رقه ارائه دهد؟ آیا او توانسته به دور از هرگونه پروپاگاندا، صرفاً به روایت داستان و زوایای مختلف آن بپردازد؟ برخی از منتقدان ممکن است این نگرانی را داشته باشند که در فیلمهایی با چنین موضوعات سنگینی، تمرکز بیش از حد بر روی جنبههای هیجانانگیز و اکشن، از عمق درام انسانی بکاهد. آیا "قلب رقه" توانسته بین این دو جنبه تعادل برقرار کند و مخاطب را از نظر عاطفی نیز درگیر کند؟
تحلیل سینمایی
- روایت غیرخطی: فیلم با فلشبکهای ماهرانه، گذشته شخصیتها را آشکار میکند. این تکنیک به ویژه در آشکار کردن رابطه گذشته رضا و ریما مؤثر است.
- نمادگرایی: صحنههای کلیدی مانند رویارویی در مسجد تخریب شده، نماد درگیری سنت و مدرنیته است. رنگآمیزی گرم صحنههای خاورمیانه در مقابل سردی صحنههای مربوط به اسرائیل نیز هوشمندانه طراحی شده.
- موسیقی: کارن همایونفر با ترکیب موسیقی سنتی ایرانی و ملودیهای شرقی، فضایی متناسب با فیلم خلق کرده است. استفاده از سکوت در صحنههای تعلیقی نیز بسیار تأثیرگذار است.
- فیلمبرداری: داوود محمدی با دوربین پرتحرک خود، هم هیجان صحنههای اکشن را منتقل میکند و هم زیباییهای ویرانههای سوریه را به تصویر میکشد.
- نقش زنان: برخلاف بسیاری از فیلمهای جنگی، "قلب رقه" به زنان نه به عنوان قربانیان منفعل، که به عنوان بازیگران فعال صحنه نگاه کرده است. شخصیت ریما به عنوان یک پزشک جنگزده نمونه بارز این نگاه است.
در قلب رقه چه میگذرد؟
(خطر اسپویل)
رقه (Raqqa) نام یکی از شهرهای شمال شرقی سوریه و مرکز استانی به همین نام است که در کنار رود فرات واقع شده. این شهر به مدت چهار سال، از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷، پایتخت اصلی گروه داعش بوده و به همین دلیل شهر مهمی است.
مامور مخفی به نام رضا
داستان قلب رقه راجع به یک جاسوس یا همان مامور مخفی ایرانی با نام رضاست که ماموریت جاسوسی از داعش را در سوریه بر عهده دارد. رضا که قبلتر در سوریه حضور داشته، دلبسته دختری سوری به نام ریما میشود و با او ازدواج میکند. با بالا گرفتن کار داعش در سوریه، ریما با مشکلات و خطراتی در زمینه شغلش مواجه میشود و رضا هم که ماموریتهای مهمی برعهده دارد، بیش از پیش درگیر کار میشود؛ در همین گیر و دارها و حملات پیاپی داعش به سوریه، رضا و ریما از یکدیگر بیخبر میشوند و در نهایت هر یک فکر میکند دیگری را از دست داده است؛ حالا ریما و رضا معتقدند همسرشان مرده است.
فرمانده، پزشک، خبرنگار
رضا برای انجام ماموریت جاسوسی، خود را در قالب یک خبرنگار متعهد به داعش، به این گروه نزدیک میکند و میتواند اعتماد فرمانده داعش را جلب کند. از طرف دیگر ریما که پزشک است در بیمارستانی در سوریه کار می کند و با بمبگذاریها و حملات داعش، هر روز مشغول به مداوای بیماران است و گاهی باید برای معالجه به زندانها هم سر بزند. عباس یک فرمانده سوری است که در زندان است و ریما برای درمان او به آن زندان رفت و آمد دارد؛ روزی که رضا برای یافتن عباس به زندان میاید به طور اتفاقی و پس از چندسال ریما را میبیند که جان سالم به در برده و اکنون زنده است. حالا در اینجا ریما به عباس و رضا در انجام ماموریتشان کمک میکند که البته خطراتی را هم متوجه او میسازد.
ابوعصام ریما را دوست دارد
در همین گیر و دار سر و کله یک فرد داعشی به نام ابوعصام در زندان پیدا میشود؛ ابوعصام که از بچگی پیش پدر ریما بزرگ شده، به ریما علاقهمندی دیرینهای دارد و تصمیم میگیرد هرطور که شده ریما را به دست آورد حتی به قیمت کشتن رضا. ریما که به عنوان پزشک معالج عباس به زندان میرود، سعی میکند بدون اینکه ابوعصام بویی ببرد، وضعیت عباس را به رضا که خارج از زندان است گزارش دهد.
ابوعصام، ابومصعب و ژاکوب اسرائیلی
حال ابوعصام قصد دارد عباس را به اسرائیل تحویل دهد، اما رضا سعی میکند با طراحی نقشهای عباس را از دست این داعشی نجات دهد؛ رضا قرار است ابوعصام را بکشد. در جریان این حمله ابوعصام زنده میماند اما مافوق او، ابو مصعب زحمی میشود؛ ابوعصام که خیال میکند ابومصعب کشته شده به خانه او میرود تا وسایل مهم او را بردارد. حال رضا و فرمانده او، آقا مرتضی میدانند ابوعصام در خانه کیست و با طراحی یک نقشه مناسب، رضا ابومصعب را میکشد و ریما ابوعصام را. در نهایت معلوم میشود ابومصعب همان ژاکوب اسرائیلی بوده و با این خبر ماموریت رضا با موفقیت به پایان میرسد.
آیا فیلم قلب رقه ارزش تماشا کردن دارد؟
حال اگر به دنبال یک جواب کوتاه آره یا نه برای سوال مطرحشده در عنوان این بخش هستید، باید بگویم چنین اتفاقی نمیافتد. فیلم قلب رقه نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد؛ اگر پرداختن به سوژههای نسبتا تازه، دیدن بازی حرفهای شهرام حقیقت دوست و بهرهگیری از جلوههای بصری با کیفیت را نقاط قوت بدانیم، با این حساب قلب رقه ارزش تماشاکردن دارد.
جسارت پرداختن به سوژه جدید
استفاده از سوژهای کمتر پرداختهشده مانند «داعش» در سینمای ایران، جسارت میخواهد و تقیانی پور با شجاعت این موضوع را برای فیلم قلب رقه انتخاب کرده است؛ اما باید صادقانه گفت که این سوژه، موضوع سادهای نبوده و پیچیدگیهایی را در فیلم ایجاد کرده که گاهی به خوبی به آنها پرداخته نشده است.
شهرام حقیقتدوست یک انتخاب عالی
بازی خوب شهرام حقیقت دوست را اکثر ما در سریال خط قرمز در نقش «ناصر» دیدهایم؛ اما اگر در تئاتر بازی او را دیده باشید، میفهمید با یک بازیگر درجه یک و حرفهای طرف هستید. حقیقت دوست در قلب رقه با ایفای نقش شخصیت اصلی یا همان قهرمان داستان به نام رضا، توانسته علاوه بر ارائه یک بازی درجه یک توازنی باورپذیر بین یک مامور مخفی جنگنده و سرسخت و عاشقی فداکار ایجاد کند.