آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
زمانی فریدون عباسی دوانی رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد: «ما صاحب فناوری انفجاری نیز هستیم و ۲۰ سال پیش نیز توانمندی ساخت بمب اتم را داشتیم. خود غربیها میگویند که با تکنولوژی میتوان با مواد کمتر هستهای، انفجار محدود درست کرد و فرق زیادی با بمب 10 تنی ندارد.»
11 فروردین ماه 1404 علی لاریجانی مشاور رهبر انقلاب در امور بینالمللی در یک برنامه تلویزیونی جملهای بر زبان راند که موردتوجه بسیاری از اهلفن قرارگرفته است، این جمله گرچه پیشازاین نیز بر زبان برخی دیگران از منسوبین نیز آمده اما بیان آن در روزهای اخیر بهویژه تهدیدهای رئیسجمهور آمریکا قابلتوجه است. لاریجانی گفته بود که گر آمریکا یا رژیم اسرائیل به بهانه هستهای ایران را بمباران کنند، ایران مجبور خواهد شد به سمت تولید بمب اتم برود، مردم فشار خواهند آورد که به سمت ساخت بمب اتم برویم. این جمله خاص در صدر تحلیلهای ویژه رسانههای غربی نیز رفته و آنها را به این سمت سوق داده است که در صورت افزایش فشار روی تهران آنها پنجه خود را بازخواهند کرد.
رسیدن ایران به نقطه صفر ساخت سلاح هستهای
پیش از این رسانه آمریکایی آکسیوس که اخبار پنهانی از سیاست خارجه آمریکا را مینویسد، در تحلیل سخنانی درباره رسیدن ایران به نقطه صفر ساخت سلاح هستهای که از جانب برخی افراد چون کمال خرازی و علی لاریجانی بیانشده نوشته است که این پیامهای از سوی مقامات ارشد در نیمه پنهان دیپلماتیک در تهران نشان از احتمال تغییر رویکرد هستهای ایران دارد و نشان میدهد که اگر ایران در معرض «تحریمهای بیشتر» یا «حمله» احتمالی قرارگرفته یا اینکه به خاطر برنامه هستهایاش «مورد سرزنش» قرار بگیرد، ممکن است دست به غنیسازی اورانیوم تا ۹۰ درصد بزند.
شکستن تابوی ساخت سلاح هستهای
مرکز اطلاعات ملی آمریکا نیز ازایندست پیامهایی که گاه و گدار از تهران به بیرون ارسال میشود، با نگرشی خاص به تحلیل آن نشسته است و معتقد است که فشار زیاد روی ایران ممکن است تابوی ساخت سلاح هستهای را بشکند، برآورد اطلاعات ملی امریکا ارزیابی کرده که ایران از سال ۲۰۲۰ بارها اعلام کرده که دیگر محدود به قیود برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نیست، برنامه هستهای خود را گسترش داده، نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی (بر برنامه خود) را کم کرده و فعالیتهایی انجام داده که آن را برای تولید یک وسیله هستهای (Nuclear Device)، اگر تصمیم به چنین کاری بگیرد، در موقعیت بهتری قرار میدهد.
بسیاری اعتقاد دارند که این روزها نساختن سلاح هستهای از جانب تهران سختتر از ساختن آن است، در ماه ژوئیه گذشته (تیر ۱۴۰۳) آنتونی بلینکن وزیر سابق خارجه آمریکا در مجمع امنیتی اسپن گفته بود که ایران به دلیل کنار گذاشته شدن توافق هستهای (برجام) بهجای آنکه حداقل یک سال با دستیابی به ظرفیت تولید مواد شکافت پذیر برای ساخت سلاح هستهای فاصله داشته باشد، اکنون احتمالاً تنها یک یا دو هفته تا رسیدن به این مرحله فاصله دارد.
این دست گزارشها از سوی مؤسسات اطلاعاتی آمریکایی نشان میدهد که عملیات واکنشی از جانب تهران در برابر تهدیدات خارجی یک طبل توخالی نیست، آنچه تهران را از رسیدن به نقطه گریز از مرکز و باز کردن جعبه پاندورا دور کردن خواست درونی برای رسیدن به چنین نقطهای است و نه فشار بیرونی! اما شرایط منطقه در ماههای اخیر باعث شده است که حفظ تحفظ داخلی بسته به محرک بیرونی باشد، یکی از تحفظات جمهوری اسلامی ایران در حوزههای امنیتی و دفاعی تقابلی، عدم اعلام رسمی یا غیررسمی موفقیتهایی است که بهصورت کنشی یا واکنشی اعمالشده است، به نظر میرسد که تحریکات ترامپ باعث شود که تهران این سیاست را کنار گذاشته و با دستپر با رقیبش بازی کند، در این مدل جدید از بازی هر بازیگری کنار میز ممکن است از چینش کارتهای ایرانی شوکه شود زیرا خواندن دستش عملاً غیرممکن خواهد شد.
واقعیت آن است که آنچه سیاستمدارانی کهنهکار چون لاریجانی بر زبان آوردهاند یک تهدید برای کاستن از تنشهای موجود روی میز نیست، بلکه شکستن خط تحلیلی و اطلاعاتی در درون آمریکا درباره عدم دسترسی ایران به نقطه صفر است. به هم زدن تحلیل سازمان سیا درباره برنامه هستهای ایران کل معادلات ترامپ را برهم زده و او را به این فکر فرو خواهد ببرد که اگر که مراکز اتمی ایران را بزند، بازی فقط در اطراف پایگاه دیگو گارسیا ادامه پیدا نخواهد کرد، درواقع دشمن باید این واقعیت را درک کند، موشکی که به نقب رسیده میتواند ۲۵ کیلومتر آن طرفتر با سر جنگی متفاوتی به دیمونا هم برسد.
هوای این روزهای تهران بسیار شبیه روزهای پس از ترور فخریزاده در آبسرد است؛ در آن روزها ایران به این نتیجه رسید که مناسبترین پاسخ، متناسبترین پاسخ است، این خط راهبردی باعث شد تا پاسخ عملیات تروریستی »نگین نمک سبز« اسرائیل، با عملیات «کیک تولد» ایران داده شود؛ این پاسخ چنان کوبنده بود که این روزها تئوریاش در مراکز اطلاعاتی تدریس میشود. اخیرا یک مقام ارشد اطلاعاتی منطقه نیز تز دکتری خود را با استناد به این عملیات دریکی از دانشگاهها دفاع کرده است!
افزایش چشمگیر ذخایر اورانیوم غنیشده تا سطح ۶۰ درصد
یکی از نگرانیهای جدی درباره برنامه هستهای ایران افزایش چشمگیر ذخایر اورانیوم غنیشده تا سطح ۶۰ درصد است که از نظر فنی تنها یک گام تا تولید اورانیوم با سطح غنای تسلیحاتی فاصله دارد. بعد از شکست برجام، ایران سقف تعیینشده در این توافق برای غنیسازی اورانیوم را کنار گذاشت و ذخایر اورانیوم غنیشده با درصد بالا را روز به روز افزایش داد. قدرتهای غربی و سازمانهای بینالمللی میگویند با تشدید این فعالیتها و استفاده از تاسیسات پیشرفتهتر، «زمان گریز هستهای» ایران به شدت کاهش یافته است. حالا اما در پی تهدیدات اخیر اسرائیل علیه تأسیسات هستهای ایران، تهران رسما به آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار داده که هرگونه حمله نظامی، پاسخ اتمی خواهد داشت! این اعلامیه میتواند تحولی خطرناک در معادلات امنیتی خاورمیانه ایجاد کند.
گروسی فاش کرد: ایران به دنبال ساخت بمب اتمی است؟
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در گفتوگو با رسانههای اسرائیلی تأیید کرد که ایران تهدید کرده در صورت حمله به تأسیساتش، برنامه ساخت سلاح هستهای را فعال خواهد کرد. آیا این به معنای تغییر استراتژی ایران است؟
اسرائیل زیر ذرهبین آژانس نیست!
در حالی که ایران تحت نظارت شدید آژانس قرار دارد، گروسی اعتراف کرد که اسرائیل هرگز اجازه بازرسی از تأسیسات هستهای خود را نمیدهد. این دوگانگی استانداردها، سوالات جدی درباره شفافیت برنامههای اتمی رژیم صهیونیستی ایجاد کرده است.
آیا خاورمیانه در آستانه بحران اتمی است؟
با افزایش تنشها بین ایران و اسرائیل، جهان نگران تشدید رقابت هستهای در منطقه است. آیا جامعه بینالمللی برای جلوگیری از یک فاجعه امنیتی اقدام خواهد کرد؟
نکات کلیدی این گزارش
هشدار ایران
ایران به آژانس اعلام کرده است که در صورت حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای خود، ساخت بمب اتمی را آغاز خواهد کرد. این اظهارات میتواند به عنوان یک واکنش دفاعی در برابر تهدیدات احتمالی تفسیر شود، اما نگرانیهای بینالمللی درباره تشدید تنشهای هستهای را نیز افزایش میدهد.
موضع آژانس انرژی اتمی
گروسی تأکید کرده که آژانس هنوز هیچ سند رسمی از ایران درباره اطلاعات بهدستآمده از برنامه هستهای اسرائیل دریافت نکرده است. این موضوع نشاندهنده شکاف اطلاعاتی بین ایران و نهادهای نظارتی بینالمللی است.
برنامه هستهای اسرائیل
گروسی اشاره کرده که آژانس هیچ بازرسی از بخشهای راهبردی برنامه هستهای اسرائیل انجام نمیدهد. این موضوع به عدم شفافیت در مورد تواناییهای هستهای اسرائیل دامن میزند و میتواند به عنوان یک معضل دوگانه در نظارت بینالمللی تلقی شود.
لزوم دستیابی ایران به بمب اتمی
همزمان با تحولات منطقه برخی در عرصه عمومی از لزوم دستیابی ایران به بمب اتمی سخن می گویند و برخی نیز در مخالفت استدلال می کنند. لزوم دستیابی به بمب اتمی توسط ایران بحث جدیدی نیست و در چند سال اخیر برخی مقامات و عمدتا سابق و کارشناسان در خصوص آن صحبت کرده و استدلال های خود را بیان می کنند. یکی از آشکارترین اظهار نظرها در خصوص دستیابی احتمالی ایران به بمب اتمی به اظهارات محمود علوی وزیر اطلاعات دولت حسن روحانی باز می گردد. وی در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرده بود: صنعت هستهای ما یک صنعت صلح آمیز است. رهبری صراحتا در فتوای خود فرمودند که تولید سلاح هستهای خلاف شرع است و جمهوری اسلامی سراغ آن نمیرود و آن را حرام میداند اما اگر گربهای را گوشهای گیر بیندازند ممکن است رفتاری کند که گربهای که آزاد است آن رفتار را نمیکند. اگر ایران را به آن سمتها هل دهند تقصیر ایران نیست تقصیر کسانی است که ایران را به آن سمت هل دادند. اظهارات علوی در حالی بود که آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب در سال ۸۹ و در پیامی به نخستین کنفرانس بینالمللی خلع سلاح و عدم اشاعه فتوای تحریم استفاده از سلاحهای اتمی را تکرار کرده و تصریح کرده بودند: «به اعتقاد ما افزون بر سلاح هستهای، دیگر انواع سلاحهای کشتارجمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی میشوند. ملت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملتها خطر تولید و انباشت اینگونه سلاحها را حس میکند و آماده است همهٔ امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد. ما کاربرد این سلاحها را حرام و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفهٔ همگان میدانیم»
تغییر دکترین هسته ای ایران
پس از عملیات انتقام گیرانه ایران با نام «وعده صادق» متعاقب حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، صداها در خصوص «تغییر دکترین هسته ای ایران» بلندتر از قبل شد و به سطح مقامات نظامی رسید. سردار سرتیپ پاسدار احمد حقطلب، فرمانده سپاه حفاظت و امنیت مراکز هستهای ایران در گفتوگویی درباره اقدام احتمالی رژیم صهیونیستی در واکنش به عملیات پیروزمندانه «وعده صادق» مبنی بر حمله به تاسیسات هستهای کشور، گفته بود: در صورتی که رژیم صهیونیستی بخواهد اقدامی علیه مراکز و تاسیسات هستهای ما انجام دهد حتماً و قطعاً با واکنش ما مواجه و برای مقابله به مثل با سلاحهای پیشرفته مراکز هستهای رژیم مورد تهاجم و عملیات قرار خواهد گرفت، تاکید کرد: اگر رژیم جعلی صهیونیستی بخواهد از تهدید حمله کردن به مراکز هستهای کشورمان برای تحت فشار قرار دادن ایران استفاده ابزاری کند، تجدید نظر در دکترین و سیاستهای هستهای جمهوری اسلامی ایران و عدول از ملاحظات اعلامی گذشته محتمل و قابل تصور است.
البته زمان طرح این بحث از سوی سردار حق طلب را نیز باید مد نظر داشت که بعد از تهدیدات اسرائیل برای حمله به تاسیسات اتمی ایران مطرح شد. «کمال خرازی» رئیس شورای راهبردی روابط خارجی نیز متعاقب تهدیدات رژیم صهیونیستی در گفتگو با الجزیره عنوان کرده بود: در صورتی که رژیم صهیونیستی جسارت کند و به تاسیسات هسته ای ایران لطمه بزند، سطح بازدارندگی ما متفاوت خواهد شد. ما تصمیمی برای تولید بمب هستهای نداریم اما اگر موجودیت ایران تهدید شود، ناچاریم دکترین هستهای خود را تغییر دهیم. اخیرا مقامات نظامی هم اعلام کردند که اگر رژیم اسراییل بخواهد به تاسیسات هسته ای حمله کند، تجدید نظر در دکترین و سیاستهای هستهای ایران و عدول از ملاحظات اعلامی گذشته محتمل و قابل تصور است.
«علی اکبر صالحی» وزیر خارجه پیشین و رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی ایران نیز در مصاحبه ای درباره اینکه آیا ایران توانایی ساخته بمب اتم را دارد، بمب اتم را با خودرویی تشبیه کرد که ایران قطعاتش را دارد اما برای امور دیگری استفاده میکند.
پس از حملات اخیر رژیم صهیونیستی به ایران و جبهه موسوم به مقاومت، برخی از لزوم دستیابی به سطحی بالاتر از بازدارندگی برای ایران را مطرح کرده اند. سید حسن خمینی در یک برنامه تلویزیونی اخیرا در این خصوص گفته است: مهمترین تاثیر وعده صادق ۲ شجاعتی بود که به ملت ایران داد. موشک بارانه اسرائیل گنبد آهنین اسرائیل را ویران کرد و موجب بازدارندگی این رژیم شد. پاسدارندگی به قدرت است نه به «لبخند» باید این را بدانیم که دستکشهای مخملی دستهای آهنین را مخفی میکنند. وی همچنین خواستار افزایش و ارتقاء سطح بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران شد و افزود: در همه موارد به خصوص بهبود در حوزه روابط مردم با نظام باید سطح بازدارندگی ارتقا یابد.
تهدیدهای اسرائیل
این استدلال ها، ریشه در ماهیت «تهدید وجودی» دشمنان ایران از جمله رژیم صهیونیستی دارد. یعنی ناظر بر شرایط اضطرار است. همین استدلال را «نیکول گراجوسکی» در موسسه کارنگی مطرح کرده است. به اعتقاد وی تهدیدات اسرائیل باعث سوق دادن ایران به سوی بمب اتمی می شود. وی همچنین مطرح شدن لزوم دستیابی به بمب اتمی در گفتمان عمومی ایران را مطرح کرده که به اعتقاد وی به امری رایج تبدیل شده است. در فضای کارشناسی نیز برخی با مطرح کردن نظریه های روابط بین الملل در زمینه بازدارندگی خواستار دستیابی به بمب اتمی از سوی ایران شده اند. استدلال کلی کارشناسان این است که ایرانی که دارای بمب اتمی باشد باعث موازنه هسته ای (موازنه وحشت) مقابل اسرائیل (و دشمنان دیگر) می شود و این رژیم دست از ماجراجویی های منطقه ای خود علیه ایران و جبهه مقاومت خواهد کشد و توان تهدید ایران را نخواهد داشت.
استدلال موافقان دستیابی ایران به بمب اتمی
استدلال موافقان دستیابی ایران به بمب اتمی در ادامه نظریه های بازدارندگی و نظریه پردازان شناخته شده ای چون «کنت والتز» است. والتز که بنیانگذار رئالیسم ساختاری است در مقاله ای مشهور در نشریه تحلیلی-سیاسی فارینافرز (Foreign Affairs) نوشته بود که دسترسی ایران به سلاح هسته ای در راستای تامین منافع غرب خواهد بود. وی استدلال کرده بود که باید به ایران اجازه داد به دانش فنی لازم برای تولید سلاح هسته ای برسد. والتز معتقد بود که ایجاد تعادل در موازنه قدرت به منطقه خاورمیانه ثبات خواهد آورد. او می گوید که "خطر هسته ای شدن ایران بیش از اندازه بزرگنمایی شده است" و اگر رهبران آن کشور به سلاح هسته ای دست یابند به دلیل نگرانی از شروع یک درگیری هسته ای، رفتار معقول تری از خود نشان خواهند داد.
پرونده هند و پاکستان
والتز با مثال زدن از دو کشور همسایه و متخاصم هند و پاکستان می نویسد که آن دو کشور از زمان تاسیس پاکستان پس از پایان جنگ جهانی دوم تا زمان دستیابی به سلاحهای هسته ای سه بار وارد جنگ شده اند، اما از زمان هسته ای شدن خویشتنداری بیشتری در روابط با هم نشان داده اند. او این استدلال که دستیابی ایران به سلاح هسته ای سبب آغاز یک مسابقه تسلیحاتی در میان کشورهای عربی منطقه خواهد شد را نیز رد کرده و برای تثبیت استدلال خود از هسته ای شدن اسرائیل در دهه ۱۹۶۰ میلادی مثال زده است.
والتز گفته است که هر چند اسرائیل و بسیاری از دولتهای عربی در آن دوره در حال جنگ بوده اند، واقعیت این است که هسته ای شدن اسرائیل سبب افزایش تنشها در منطقه نشد. بن مایه استدلال والتز با توجه به پیشینه نظری رئالیسم ساختاری مبتنی بر موازنه قوا بود. موازنه قوا مبنای نظریه های رئالیستی است که بر اساس آن در نظام بین الملل مبتنی بر آنارشیم، موازنه قوا می تواند صلح و ثبات بیاورد.
در میان موافقان هسته ای شدن، نام «ابومحمد عسگرخانی»، دانشیار فقید روابط بین الملل دانشگاه تهران بیش از همه شنیده می شود. وی عموماً از طریق مواضع سرسختانه ای که در توجیه سیاست هسته ای تهاجمی توسط ایران اتخاذ کرده است شناخته می شود. وی نه تنها در کلاس درس بلکه گاه در مصاحبه های عمومی نیز به صراحت از ضرورت ساخت بمب هسته ای توسط ایران سخن راند و از تعلل تمامی دولت های نظام جمهوری اسلامی در دستیابی به این هدف انتقاد کرده است.
ایشان گاه به دولتمردان زمان جنگ می تاخت که چرا فرصت جنگ 8 ساله بخصوص مقطع تاریخی بمباران سکوهای نفتی ایران توسط ایالات متحده را از دست دادند و به نظرات وی در خصوص خروج از پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای (با استناد به ماده 10 پیمان در خصوص حق خروج در هنگام به خطر افتادن منافع حیاتی دولت ها) توجه نکردند و گاه به دولت های پس از جنگ معترض بود که چرا استراتژی واحد برای تقویت توان انفجاری هسته ای ندارند و به صورت سینوسی عمل می کنند. دکتر عسگرخانی در پاسخ به سوالات منتقدان درباره منطقی و عملی نبودن سیاست دستیابی ایران به سلاح هسته ای، اصول سیاست بازدارندگی در روابط بین الملل را برای مخاطب تشریح می کرد تا دامنه دانش آکادمیک خود درباره نحوه کنشگری دولت ها به عنوان بازیگران عقلانی را در دنیای قدرت محور و فاقد اقتدار مرکزی به تصویر بکشد و در نهایت اثبات کند که دولت ها برای پرهیز از جنگ باید مولفه های قدرت سخت را افزایش بدهند.
از سوی دیگر برخی موافقان هسته ای شدن ایران معتقد هستند بازدارندگی مبتنی بر موشک و نیروهای مقاومت کارکرد گذشته خود را ندارد. یا در مقابل تهدیدات جدید لزوم ارتقای بازدارندگی ایران وجود دارد. «رحمان قهرمانپور» یکی از کارشناسان خلع سلاح درباره مباحث مطرح شده در خصوص اتمی شدن ایران با زیر سوال بردن نظریه های روابط بین الملل در این خصوص می گوید: نظریه ای سیاست بین الملل از جمله رئالیسم در ادبیات کنترل تسلیحاتی کاربرد و جایگاه چندانی ندارند. چون به بسیاری از پرسش های اصلی جواب نمی دهند.
وی می گوید: در مقدمات درس سیاست خارجی می خوانیم یک تصمیم و محاسبه اشتباه می تواند کشوری را به نابودی بکشاند. اشتباهات محاسباتی صدام بلایی به سر عراق آورد که هنوز مردم تاوان آن را پس می دهند. سیاست خارجی، عرصه احساساتی شدن و عاطفی برخورد کردن نیست.صحنه رقابت عقلانیت ها و اقدامات دقیق و محاسبه شده است. یک رهبر سیاسی در برابر مردم و وجدان خود و تاریخ مسئول است. نمی تواند هر تصمیمی را بگیرد.
وی در خصوص برخی استدلال ها در خصوص لزوم خروج ایران از NPT و ایجاد بازدارندگی هسته ای می گوید: راه حل خروج از پیمان NPT و ایجاد بازدارندگی هسته ای کامل دو اشتباه فنی دارد:
۱-خروج از این پیمان بنابر تفسیر کنفرانس بازنگری آن، خودکار نیست و نیازمند تایید شورای امنیت است. مطابق تفسیر کنفرانس بازنگری پیمان NPT ،اولا خروج از این پیمان بخاطر اثر مستقیم آن بر امنیت بین الملل خودکار نیست و باید به تایید شورای امنیت برسد. از نظر این شورا ،کره شمالی هنوز عضو این پیمان است.
ثانیا ،خروج یک سویه از پیمان به معنای پایان رسیدگی به تعهدات در زمان عضویت نیست. ۲- بازدارندگی کامل در ادبیات هسته ای بعنی ساخت سه گانه هسته ای(موشک هسته ای، زیردریایی هسته ای و بمب افکن هسته ای).
خاورمیانه هسته ای
برخی مخالفان نیز ایران هسته ای را زمینه اشاعه هسته ای در منطقه می دانند که باعث تبدیل خاورمیانه، به «خاورمیانه هسته ای» می شود و نهایتا امنیت ایران بیشتر تهدید خواهد شد. همچنین تبعات اقدام با ساخت سلاح هسته ای و داشتن آن و انزوا و فشار جهانی ناشی از آن در این استدلالها مطرح می شود. به باور این عدم ایران مانند کره شمالی، هند، پاکستان یا رژیم صهیونیستی نیست و دستیابی به سلاح هسته ای توسط آن مورد حمایت هیچ طرفی قرار نخواهد کرد و حتی از آن ولو با اقدامات نظامی ممانعت به عمل خواهند آورد. آنچه در حال حاضر مشخص است مطرح شدن لزوم دستیابی به بازدارندگی هسته ای در عرصه عمومی است. این ادبیات در نتیجه تهدیدات رژیم صهیونیستی شکل گرفته و به نظر می رسد تداوم نیز خواهد داشت.
زمان گریز هستهای چیست؟
زمان گریز هستهای به مدت زمانی گفته میشود که یک کشور نیاز دارد تا مقدار کافی از مواد شکافتپذیر را برای ساخت یک بمب هستهای تولید کند. بر اساس تعاریف آژانس بینالمللی انرژی اتمی، این مواد معادل ۲۵ کیلوگرم اورانیوم غنیشده تا سطح ۹۰ درصد است. زمان گریز معیار مهمی برای ارزیابی سرعت حرکت یک کشور از یک برنامه هستهای صلحآمیز به سوی یک برنامه هستهای نظامی به حساب میآید. مهمترین عوامل در محاسبه زمان گریز هستهای، ظرفیت زیرساختهای غنیسازی، میزان ذخایر اورانیوم غنیشده و همین طور سرعت و کارایی فرآیندهای غنیسازی است. این عوامل به طور مشترک نشان میدهد که یک کشور با چه سرعتی میتواند به توانایی تولید سلاح هستهای دست پیدا کند.
برآوردها از زمان گریز هستهای ایران چیست؟
برآوردهای مختلفی درباره زمان گریز هستهای ایران و مسیرهای احتمالی جمهوری اسلامی ایران برای ساخت سلاح هستهای مطرح شده است، هر چند ایران همواره بر صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود تاکید کرده است. با بالا گرفتن تنش در خاورمیانه، به ویژه بعد از حملات مستقیم ایران و اسرائیل، گمانهزنیها درباره این موضوع بار دیگر بالا گرفته است. همزمان برخی از مقامهای جمهوری اسلامی خواهان تغییر دکترین دفاعی ایران شدهاند که به عنوان درخواستی برای حرکت احتمالی در مسیر یک برنامه نظامی هستهای تعبیر شده است.
برآوردها نشان میدهد که زمان گریز هستهای ایران کاهش قابل ملاحظهای یافته است. اما به گفته ناظران، بسیاری از اظهارنظرها در این مورد با انگیزههای سیاسی صورت میگیرد و اعتبار آن محل تردید است. در هفتههای اخیر، هم در ایران و هم در آمریکا و اسرائیل، بازههای بسیار کوتاهی، مانند ۴۸ ساعت یا حتی ۲۴ ساعت، برای زمان گریز هستهای ایران مطرح شده است.
اما مارک فیتزپاتریک، پژوهشگر ارشد موسسه بینالمللی مطاعات استراتژیک در واشنگتن، این اظهارات را «مبالغهآمیز و تهدیدآمیز» توصیف میکند، هر چند که به گفته او ارزیابی واقعی چندان هم طولانیتر نیست. فیتزپاتریک معتقد است تقریبا هر کارشناسی در آمریکا و بریتانیا و کشورهای غربی دیگر که برنامه هستهای ایران را دنبال میکند، میگوید مدت گریز ایران یک هفته است. ۲۴ ساعت نیست. یک روز نیست. ولی یک هفته هم مدت کوتاهی است.» مقامهای ارشد آمریکایی و موسسات تحقیقات امنیتی و هستهای چنین تخمینی را که از ماهها پیش مطرح بوده است، تایید میکنند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، در ماه ژوئیه (تیر ۱۴۰۳) در مجمع امنیتی اسپن گفت: «ایران به دلیل کنار گذاشته شدن توافق هستهای (برجام) به جای آن که حداقل یک سال با دستیابی به ظرفیت تولید مواد شکافتپذیر برای ساخت سلاح هستهای فاصله داشته باشد، اکنون احتمالا تنها یک یا دو هفته تا رسیدن به این مرحله فاصله دارد.»
این کوتاهترین تخمینی است که مقامهای ارشد آمریکایی تاکنون از زمان گریز هستهای ایران ارائه دادهاند. «موسسه علوم و امنیت بینالمللی» که در دو دهه گذشته به صورت پیوسته برنامه هستهای ایران را دنبال کرده است، در تازهترین گزارش خود در روز ۲۱ نوامبر (اول آذر) برآورد کرد که ایران میتواند «تنها با استفاده از بخشی از ذخایر اورانیوم خود با غنای بالای ۶۰ درصد و تنها چهار آبشار سانتریفیوژ پیشرفته، اولین ۲۵ کیلوگرم اورانیوم با غنای تسلیحاتی را در مدت یک هفته یا کمتر تولید کند». این موسسه با بررسی و تحلیل گزارش ماه نوامبر آژانس بینالمللی انرژی اتمی نتیجهگیری کرده است که ذخایر اورانیوم غنیشده ایران و ظرفیت سانتریفیوژهای آن به حدی رسیده است که میتواند در مدت یک ماه «مواد لازم برای تقریبا تا ۱۰ سلاح هستهای را فراهم کند».
نیویورکتایمز: ایران دنبال راه سریع برای ساخت بمب اتمی است
نیویورکتایمز بر اساس دادههای اطلاعاتی جدید آمریکا گزارش داده که گروهی از دانشمندان اتمی در ایران به دنبال راههایی"سریع" و "میانبُر" برای ساخت سلاح اتمیاند تا ذخایر اورانیوم غنیشده را طی چند ماه به سلاح تبدیل کنند. روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز در گزارش جدیدی درباره تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاح هستهای، از قصد حکومت ایران برای تسریع و شتاب بخشیدن به این روند خبر داده است. به گزارش نیویورکتایمز، اطلاعات جدید در خصوص برنامه اتمی حکومت ایران، مقامهای ایالات متحده آمریکا را متقاعد کرده است که تیمی مخفی از دانشمندان ایرانی، رویکردی "سریعتر" و در عین حال "ابتداییتر"، برای ساخت سلاح اتمی را دنبال میکنند تا در صورتی که تهران تصمیم به ساخت بمب اتمی بگیرد، تولید آن ممکن و عملی باشد. اطلاعات جدید درباره تغییر رویکرد حکومت ایران در زمینه توسعه برنامه اتمی در شرایطی منتشر میشود که ناظران سیاسی بر این باورند که حکومت ایران از زمان روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا به طور فعالانه در پی یافتن راهی برای مذاکره با دولت آمریکاست.
در همین راستا مقامهای پیشین و کنونی آمریکا که نخواستند نام آنها فاش شود به نیویورکتایمز گفتهاند که "این اطلاعات طی ماههای آخر دولت جو بایدن جمعآوری شده و در جریان انتقال قدرت به تیم امنیت ملی دونالد ترامپ منتقل شده است." بر این اساس، ارزیابی اطلاعاتی آمریکا نشان میدهد که دانشمندان همکار برنامه تسلیحاتی حکومت ایران به دنبال راههایی"سریع" و " میانبُر" میگردند تا بتوانند ذخیره رو به افزایش سوخت اتمی خود را به جای یک سال یا بیشتر، تنها طی چند ماه به سلاحی کارآمد تبدیل کنند تا تهران در صورت تغییر رویکرد خود، برای تولید بمب آماده باشد.
این گزارش در عین حال میافزاید که "هنوز تصمیمی برای ساخت بمب اتمی از سوی حکومت ایران اتخاد نشده است." گزارش نیویورکتایمز همچنین با بیان این که "نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی در اثر تضعیف نیروهای نیابتی حکومت ایران در جریان حملات اسرائیل کاهش یافته است"، مینویسد که تهران "در پی یافتن راههای جدیدی برای ایجاد بازدارندگی در برابر اسرائیل و ایالات متحده آمریکا است".
در دو دهه اخیر همواره برآوردهای متفاوتی در خصوص میزان نزدیک بودن حکومت ایران به ساخت سلاح اتمی ارائه شده است. برخی از پیشبینیها فاصله زمانی لازم برای دستیابی حکومت ایران به بمب اتمی را "چند ماه یا چند سال" عنوان کرده بودند. برخی نیز بازه زمانی تهران برای دستیابی به بمب اتمی را تنها چند هفته اعلام کردهاند. مقامهای غربی بر این باورند که در صورت تصمیم حکومت ایران برای ساخت سلاح اتمی، تهران برای رساندن اورانیوم به سطح غنای ۹۰ درصدی که عموما برای ساخت سلاح اتمی لازم است، "فقط به چند روز زمان نیاز دارد." جمهوری اسلامی در حال حاضر، میزان قابل توجهی از سوخت ۶۰ درصد غنیشده در اختیار دارد که به گمان منابع امنیتی غربی برای ساخت چهار یا پنج سلاح اتمی کافی است.
غنیسازی ۹۰ درصدی اورانیوم بدون فناوری کلاهک اتمی
در عین حال، غنیسازی اورانیوم تا مقادیر بالاتر به خودی خود برای ساخت بمب اتمی کافی نیست. به گفته مقامهای آمریکایی ساخت کلاهک هستهای پیشرفته با قابلیت نصب بر روی موشک بالستیک، "یین یک سال تا ۱۸ ماه زمان نیاز دارد." بر اساس گزارش نیویورکتایمز، حکومت ایران از این که این مدت طولانی برای ساخت کلاهک، یک نقطهضعف جدی محسوب میشود آگاه است. این گزارش همچنین میافزاید در صورتی که آژانس بینالمللی انرژی هستهای اعلام کند جمهوری اسلامی در حال غنیسازی سوخت با غنای ۹۰ درصد است، "در این صورت اسرائیل و آمریکا احتمالا ناچار خواهند شد وارد اقدام نظامی شوند."
نیویورک تایمز در ادامه مینویسد در نتیجه، بهترین ابزار بازدارندگی برای حکومت ایران این خواهد بود که در یک بازه زمانی کوتاه و به سرعت، همان سوخت را به سلاحی کارآمد تبدیل کند. اما مشکلی که بر سر راه تهران وجود دارد این است که برای چنین کاری، زمان زیادی در اختیار ندارد. این گزارش میافزاید که مقامهای آمریکایی بر این باورند که حکومت ایران، "از توانایی ساخت یک سلاح اتمی قدیمیتر و با طراحی ابتداییتر برخوردار است". بر اساس این گزارش، ساخت چنین بمبی "از طرحهای پیچیدهتر و پیشرفتهتر قابل مونتاژ، سریعتر است." نیویورکتایمز میافزاید جمهوری اسلامی احتمالا پیشتر و بیش از ۲۵ سال پیش، این طرح را از عبدالقدیر خان، دانشمند اتمی پاکستان دریافت کرده است. این دانشمند پاکستانی در آن زمان نقشههای سانتریفیوژهای اتمی را نیز در اختیار حکومت ایران قرار داده بود.
طبق گزارش نیویورکتایمز، چنین سلاح قدیمی را احتمالا نمیتوان برای نصب روی موشک بالستیک، کوچکتر کرد و در نتیجه، چنین سلاحی در مرحله اول "تهدید تهاجمی جدی" تلقی نخواهد شد. اما همین نمونه اولیه ممکن است به سرعت آماده و آزمایش شود و موجب شود که جمهوری اسلامی ادعا کند که به یک قدرت اتمی تبدیل شده است. به باور مقامهای آمریکایی، با وجود آن که استفاده از چنین سلاحی علیه اسرائیل از سوی تهران دشوار است، اما حتی همین سلاح قدیمیتر نیز ممکن است نقش بازدارندگی به سود حکومت ایران داشته باشد و کشورها را برای برنامهریزی در حمله نظامی به ایران دچار تردید کند. ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۷ میلادی اعلام کرده بود که جمهوری اسلامی برنامه اتمی خود را در سال ۲۰۰۳ و پس از حمله آمریکا به عراق کنار گذاشته است. این در حالی است که اسنادی که اسرائیل در حمله به یک انبار در تهران در سال ۲۰۱۸ میلادی به دست آورد، حاکی از تلاشهای فنی حکومت ایران برای ساخت سلاح اتمی است.
اورانیوم غنی سازی شده ایران؛ مناسب برای شش بمب هستهای!
مارک فیتزپاتریک معتقد است آنچه مایه نگرانی است افزایش قابل توجه ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی ایران است که «هیچگونه مصارف غیرنظامی ندارد و فقط برای ساختن بمب به کار میآید». برآورد او این است که در حال حاضر «ایران به اندازه کافی اورانیوم با غنای ۶۰ درصد دارد که بتواند با بالا بردن سطح آن به ۹۰ درصد، به اندازه شش بمب هستهای را تولید کند».
ذخایر اورانیوم غنیشده ایران چقدر است؟
بعد از خروج آمریکا از برجام در دوره اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ و اعمال سیاست «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی ایران، این کشور هم به تدریج از تعهدات خود در این توافق عقبنشینی کرد. برجام سقف غنیسازی اورانیوم در ایران را ۳/۶۷٪ تعیین کرده بود و ذخایر اورانیوم غنیشده با این درصد نباید از ۳۰۰ کیلوگرم فراتر میرفت. اما در سالهای گذشته ایران با به کار گرفتن سانتریفیوژهای پیشرفته به صورت پیوسته ذخایر اورانیوم غنیشده و درصد غنیسازی را افزایش داده است.
تازهترین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان میدهد که ذخایر اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده ایران تا اواخر ماه اکتبر (اواخر مهر/اوایل آبان)، به حدود ۸۴۰ کیلوگرم رسیده است میزان ذخیره اورانیوم ۶۰ درصد غنیشده که به دلیل نزدیکی به غنای تسلیحاتی بیشترین نگرانی را ایجاد کرده است، به بیش از ۱۸۲ کیلوگرم رسیده است. این گزارش میگوید نرخ تولید اورانیوم ۶۰ درصد به طور متوسط ۷/۶ کیلوگرم در ماه بوده است. آژانس گفته است که ایران در مجموع ۱۱ هزار و ۷۰۰ سانتریفیوژ پیشرفته دارد که با استفاده از آنها توانسته است مراحل غنیسازی را کوتاهتر و کارآمدتر کند. این اعداد مربوط به آخرین گزارش آژانس پیش از تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایران است. مقامهای جمهوری اسلامی ایران بلافاصله بعد از تصویب قطعنامه اعلام کردند که ظرفیت غنیسازی اورانیوم را «به شکل قابل ملاحظهای با انواع ماشینهای پیشرفته» بالا خواهند برد، هر چند اطلاعات دقیقی درباره اقدامات خود ارائه نکرده و گفتهاند که این فعالیتها در گزارشهای بعدی آژانس منعکس خواهد شد.
آزمایش های مرحله ای غنی سازی
1. هسته اورانیوم
ساخت و ماشینکاری دقیق برای شکلدهی هسته بمب
۲. آزمایش سرد
در گزارش آمده است که اگر ایران هنوز چنین کاری نکرده باشد، ممکن است یک آزمایش سرد انجام دهد که در آن از مواد غیرفعال مانند اورانیوم تهیشده به جای اورانیوم غنیشده استفاده میشود. هدف این آزمایش ارزیابی عملکرد طراحی کلی بمب است.
۳. کوچکسازی
طراحی سلاح به اندازهای کوچک که بتواند در سیستمهای حمل متناسب (مانند موشکها) قرار گیرد، چالش دیگری است. طراحیهای کوچکتر میتواند شامل سلاحهای همجوشی تقویتشده باشد که نیاز به مواد شکافتپذیر کمتری دارند. این همان موضوعی است که در گزارش موسسه علوم و امنیت بینالمللی هم به آن اشاره شده بود.
آیا غلبه بر موانع فنی کافی است؟
مسیر احتمالی ایران برای ساخت سلاح هستهای - که تاکنون گفته است قصد قدم گذاشتن در آن را ندارد - تنها با چالشها و موانع فنی روبرو نیست، بلکه در صورت اقدام به چنین کاری با تهدیدهای جدی دیگری نیز روبرو است. به گفته فیتزپاتریک، بعد از به دست آوردن مواد لازم، در دورانی که ایران در تلاش است تا با این مواد بمب بسازد، «اگر چند ماه باشد یا یک سال» مخفی نگاه داشتن این کار بسیار دشوار خواهد بود. او میگوید: «ایران نمیتواند این را پنهان کند که دارد اورانیوم ۹۰ درصدی را غنی میکند. اسرائیل گفته است که اجازه نخواهد داد ایران بمب هستهای داشته باشد. آمریکا هم گفته است که ما اجازه نخواهیم داد.» فیتزپاتریک پیشبینی میکند قبل از آن که ایران سلاحی را بسازد که بتواند آن را روی موشک سوار کند، «مطمئنا هدف حملات نظامی قرار خواهد گرفت. چنین کاری برای ایران یک اقدام انتحاری خواهد بود».
اسرائیل که برنامه هستهای ایران را تهدیدی جدی و وجودی برای امنیت ملی خود میداند، تجربهای طولانی در خنثی کردن تهدیدهای احتمالی هستهای علیه خود دارد که شامل حمله به تاسیسات هستهای عراق در سال ۱۹۸۱ و همین طور سوریه در ۲۰۰۷ میشود. درباره این که تاسیسات اصلی غنیسازی در نطنز و فردو تا چه حد در برابر حملات هوایی یا موشکی مقاوم هستند، اختلاف نظر وجود دارد. روز ۱۸ نوامبر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تائید کرد که در جریان حملات هوایی ماه اکتبر به ایران «یکی از اجزای خاص» برنامه هستهای ایران هدف قرار گرفته است.
این در حالیست که آمریکا از اسرائیل خواسته بود در آن حملات تاسیسات هستهای ایران را هدف قرار ندهد. پیشبینی میشود که با آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ، که به صراحت از اسرائیل خواسته بود مراکز هستهای ایران را هدف بگیرد، دست اسرائیل برای چنین اقداماتی بازتر شود. اما چنین تقابلی میتواند پیامدهایی بازگشتناپذیر داشته باشد، و همین موضوع میتواند عامل بازدارنده مهمی باشد، هم در حرکت احتمالی ایران در مسیر دستیابی به سلاح، و هم در تصمیم اسرائیل برای هدف قرار دادن تاسیسات مهم ایران.
سانتریفیوژ چیست و غنیسازی اورانیوم چگونه انجام میشود؟
سانتریفیوژ دستگاهی است که در صنعت هستهای برای جداسازی ایزوتوپهای اورانیوم استفاده میشود. اورانیوم طبیعی از دو ایزوتوپ اصلی تشکیل شده است: اورانیوم-۲۳۵ که قابل استفاده برای تولید انرژی یا ساخت سلاح است، و اورانیوم-۲۳۸ که شکافتپذیر نیست و کاربرد کمتری دارد. اورانیومی که در طبیعت یافت میشود، تنها مقدار کمی اورانیوم-۲۳۵ دارد (حدود ۰/۷ درصد). به همین دلیل برای استفاده در تولید انرژی یا سلاح، باید غنی شود و درصد آن افزایش پیدا کند.
مراحل غنیسازی اورانیوم
-
تبدیل اورانیوم به گاز
ابتدا سنگ اورانیوم فرآوری میشود و به مادهای به نام هگزافلوراید اورانیوم تبدیل میشود. این گاز به راحتی در سانتریفیوژ قابل استفاده است.
-
چرخش در سانتریفیوژ
گاز وارد دستگاه سانتریفیوژ میشود که با سرعت بسیار زیاد (چندین هزار دور در دقیقه) میچرخد. در این فرآیند، ایزوتوپهای سنگینتر (اورانیوم-۲۳۸) به سمت دیواره داخلی سانتریفیوژ رانده میشوند، در حالی که ایزوتوپهای سبکتر (اورانیوم-۲۳۵) در مرکز باقی میمانند.
-
جمعآوری ایزوتوپها
گاز موجود در مرکز سانتریفیوژ بعد از جداسازی به دستگاه دیگری منتقل میشود. این فرآیند هزاران بار در سانتریفیوژهای متصل به هم (به صورت آبشار) تکرار میشود تا سطح غنیسازی مورد نظر حاصل شود.
تحلیل تخصصی آسیانیوز ایران
۱. بازی خطرناک «زمان گریز»
بر اساس دادههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران با ۱۱۷۰۰ سانتریفیوژ پیشرفته و ذخایر ۱۸۲ کیلوگرمی اورانیوم ۶۰ درصد، از نظر فنی میتواند در ۷ روز به غنای ۹۰ درصد (سطح تسلیحاتی) برسد.
نکته کلیدی
«زمان گریز» ایران نه به دلیل محدودیتهای تکنولوژیک، بلکه به خاطر ملاحظات سیاسی کاهش یافته است.
۲. استراتژی «تهدید معکوس» لاریجانی
اظهارات لاریجانی را باید در چارچوب «دیپلماسی فشار حداکثری متقابل» تحلیل کرد. تهران میخواهد به غرب بفهماند که تحریمها یا حمله نظامی، نتیجه معکوس خواهد داشت.
پیام پنهان
ایران با نمایش تواناییهای هستهای، به دنبال بازدارندگی است، نه لزوماً ساخت بمب.
۳. سناریوهای محتمل
-
سناریوی جنگ
در صورت حمله به تاسیسات هستهای، ایران احتمالاً:
فوراً غنیسازی ۹۰ درصد را آغاز میکند.
از موشکهای بالستیک برای هدف قرار دادن دیمونا استفاده میکند.
-
سناریوی مذاکره
اگر غرب به برجام بازگردد، ایران ممکن است ذخایر ۶۰ درصد را کاهش دهد.
۴. چالش کوچکسازی کلاهک
حتی با دستیابی به اورانیوم ۹۰ درصد، ایران نیازمند:
- طراحی کلاهک قابل نصب روی موشکهای بالستیک (مانند شهاب۳).
- انجام آزمایشهای زیرزمینی که شناسایی آن توسط ماهوارهها تقریبا قطعی است.
بیشتر بخوانید: