پنج شنبه / ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ / ۰۱:۵۲
کد خبر: 30298
گزارشگر: 548
۴۱۱
۰
۰
۸
کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق

ایران در پیچ تاریخی اقتصاد: چرا رشد ۱.۴٪ یک زنگ خطر است؟

ایران در پیچ تاریخی اقتصاد: چرا رشد ۱.۴٪ یک زنگ خطر است؟
آمار رسمی رشد اقتصادی کشور که اخیراً منتشر شده، نشان از یک رکود عمیق ساختاری دارد. افت شدید در نفت، رکود در بخش خدمات، و رشد ناچیز در کشاورزی و معادن، همگی نشانه‌هایی از فروپاشی موتورهای محرک اقتصاد هستند. اما سؤال کلیدی اینجاست: ایران چگونه می‌تواند از این چرخه رکود خارج شود؟ کاظم عاشوری گیلده در این یادداشت این پرونده را بررسی می کند.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:

کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق - اقتصاد ایران در یک پیچ تاریخی قرار گرفته است؛ جایی که نه فقط تحریم‌های خارجی بلکه ناتوانی ساختاری در بازتعریف نقش بخش‌های مولد، مسیر آینده را تیره کرده است. آمار رسمی اعلام‌شده از رشد اقتصادی کشور در سال گذشته (۱.۴٪) پیام‌هایی روشن برای مردم، فعالان اقتصادی و سرمایه‌گذاران دارد. این عدد، بدون نیاز به تحلیل‌های پیچیده، به‌وضوح از رکودی مزمن و خطرناک خبر می‌دهد که اگر چاره‌ای برای آن اندیشیده نشود، کاهش مداوم رفاه عمومی را در پی خواهد داشت.

تحلیل وضعیت: از رکود نفتی تا مرگ خاموش خدمات

۱. نفت؛ موتور سوخته اقتصاد

افت ۵۷ درصدی تولید ناخالص نفتی در شرایطی رخ داده که این بخش هنوز ستون فقرات اقتصاد ایران است. کاهش صادرات نفت، محدودیت‌های ارزی، و ادامه فشارهای تحریمی (از جمله بازگشت تحریم‌های یک‌جانبه دولت ترامپ) موجب شده این بخش عملاً نقش محرک اقتصادی خود را از دست بدهد. نبود یک برنامه جدی برای متنوع‌سازی منابع درآمد ارزی، این وابستگی را تشدید کرده است.

۲. خدمات؛ سقوط در بخش اشتغالزا

شاید هشداردهنده‌ترین بخش این آمار، رشد منفی کم‌سابقه در حوزه خدمات باشد. این بخش که بخش عمده‌ای از اشتغال شهری را تأمین می‌کند، به شدت تحت فشار کاهش مصرف خانوار و رکود در گردش مالی است. کاهش تقاضای مردم، تغییر الگوی مصرف، و کاهش قدرت خرید باعث شده ورود به مشاغل خدماتی سنتی و خرده‌فروشی‌ها به یک خطر مالی جدی بدل شود.

۳. کشاورزی و معادن؛ ایستایی و فرسایش تدریجی

کشاورزی، با رشدی نامحسوس و تقریباً ثابت، نتوانسته از ظرفیت‌های بالقوه خود بهره‌برداری کند. تغییرات اقلیمی، کم‌آبی، نبود حمایت‌های فناورانه، و ضعف در زنجیره تأمین بازار، دلایل این رکود ساختاری هستند. معادن و ساخت‌وساز نیز با رشدهایی کمتر از یک درصد، عملاً توان تأثیرگذاری بر کل اقتصاد را از دست داده‌اند.

نتیجه‌گیری: نشانه‌های یک بحران مزمن

برآیند این داده‌ها، گویای چیزی جز یک رکود همه‌جانبه و فرساینده نیست. رکودی که نه‌تنها در بخش واقعی اقتصاد، بلکه در روان جامعه نیز رسوخ کرده است. افت رفاه عمومی، کاهش درآمد سرانه، و مهاجرت نیروهای انسانی متخصص، نتیجه مستقیم همین بن‌بست ساختاری است.

نسخه خروج: ایران به چه راهکارهایی نیاز دارد؟

۱. احیای خدمات دانش‌بنیان به‌جای خدمات مصرفی سنتی

ورود به خدمات سنتی (نظیر خرده‌فروشی کالاهای غیرضروری) در شرایط فعلی با ریسک بسیار بالا همراه است. اما خدماتی مانند فین‌تک، آموزش آنلاین، سلامت دیجیتال، و لجستیک هوشمند می‌توانند نه‌تنها اشتغال‌زا بلکه رشدزا باشند، به‌ویژه اگر دولت فضا را برای نوآوری بازتر کند.

۲. تقویت صنایع کوچک و زنجیره‌های تأمین محلی

بخش‌هایی مانند صنایع تبدیلی کشاورزی، بسته‌بندی، و تولیدات دانش‌بنیان مرتبط با معادن می‌توانند رشد سریع‌تری نسبت به صنایع بزرگ و سرمایه‌بر داشته باشند. این مسیر به اشتغال بیشتر، زایش ارزش افزوده داخلی، و کاهش وابستگی کمک می‌کند.

۳. آزادسازی اقتصادی و اصلاح محیط کسب‌وکار

جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی نیازمند شفافیت، امنیت اقتصادی و تسهیل فضای کسب‌وکار است. حذف مقررات زائد، تسهیل صدور مجوزها، و ایجاد ثبات نسبی در سیاست‌گذاری می‌تواند فعالان اقتصادی را دوباره امیدوار کند.

۴. توسعه سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های دیجیتال و سبز

سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر، حمل‌ونقل پاک، و اینترنت پهن‌باند نه‌تنها نیاز آینده کشور است، بلکه زمینه‌ساز رشد در بخش‌های جدید خواهد بود که در برابر تحریم مقاوم‌ترند.

۵. بازتعریف نقش دولت به‌عنوان تسهیل‌گر، نه بازیگر اصلی

دولت باید از تصدی‌گری فاصله بگیرد و با تمرکز بر حمایت‌های سیاستی، مالیاتی و بیمه‌ای از تولیدکنندگان واقعی، به‌ویژه در صنایع کوچک و متوسط، نقش‌آفرینی کند.

جمع‌بندی: امید، فقط با واقع‌گرایی و جسارت در اصلاحات

اقتصاد ایران امروز به نقطه‌ای رسیده که هیچ نسخه ساده و زودبازده‌ای برای نجات آن وجود ندارد. اما اصلاحات ساختاری، جسارت در تصمیم‌گیری، و حمایت از ظرفیت‌های مغفول داخلی، می‌تواند به تدریج قطار رشد اقتصادی را از نو به حرکت درآورد. سرمایه‌گذاران، کارآفرینان و دولت باید درک کنند که زمان آزمون‌وخطا گذشته و تنها اقدام‌های جسورانه، می‌تواند ایران را از گرداب رکود بیرون بکشد.

کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق
https://www.asianewsiran.com/u/gKB
اخبار مرتبط
در بازاری که هر روز عددها داغ‌تر از دیروز می‌شوند، قیمت‌ها نه از خاک و عرق کشاورز، بلکه از چرخش‌های بی‌پایان دست به دست‌ها به اوج می‌رسند. تورم ۲۰۰ درصدی تنها یک عدد نیست؛ پژواکی است از آشفتگی، ناکارآمدی و زنجیره‌های معیوب توزیع. کاظم عاشوری گیلده در این یادداشت این پرونده را بررسی می کند.
ایران کشوری با جمعیت جوان است، هرچند روند جمعیتی به سمت سالمندی در حال حرکت است. این جمعیت جوان، هم فرصت و هم چالشی برای آینده کشور محسوب می‌شود. تأمین اشتغال، مسکن و امکانات رفاهی برای این نسل، از دغدغه‌های اصلی سیاست‌گذاران خواهد بود. سطح تحصیلات در ایران در دهه‌های اخیر افزایش یافته، اما چالش‌هایی نظیر تطابق رشته‌های تحصیلی با نیاز بازار کار و "فرار مغزها" همچنان پابرجاست.
در جهان پرشتاب امروز، که تحول دیجیتال، نوسانات اقتصادی، و تغییرات رفتاری مشتریان لحظه‌ای دگرگون می‌شوند، کارآفرینی بیش از آنکه به هنر ایده‌پردازی وابسته باشد، به توان تحمل بلاتکلیفی و دوام در برابر شرایط پیش‌بینی‌ناپذیر گره خورده است. این مقاله، نگاهی عمیق به یکی از مهم‌ترین، اما کمتر گفته‌شده‌ترین مراحل توسعه کسب‌وکار دارد: مرحله‌ی سکوت، سردرگمی و فرسایش روانی. جایی که نه از شکست مطلق خبری هست، نه از پیروزی قاطع؛ بلکه با نوعی "سکون مبهم" مواجهیم که بخش بزرگی از بنیان‌گذاران استارتاپ‌ها و مدیران رشدمحور را از ادامه مسیر بازمی‌دارد.
طی دهه گذشته، جامعه ایران با مجموعه‌ای از تحولات نگران‌کننده در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مواجه بوده است. افزایش افسارگسیخته نرخ خودکشی، سقط‌ جنین، ترک تحصیل و کاهش درآمد سرانه، تنها اعداد و ارقام نیستند، بلکه نمایانگر نشانه‌هایی عمیق از گسترش بحران‌های ساختاری در بطن جامعه‌اند. این روندها، اگرچه در سکوت شکل گرفته‌اند، اما هشداری جدی برای آینده‌ای مبهم و نیازمند اصلاحی فوری‌اند.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید