چهارشنبه / ۱۸ تیر ۱۴۰۴ / ۲۱:۲۷
کد خبر: 30724
گزارشگر: 548
۱۰۰۲۱
۳
۰
۲
نگاهی به روند فزاینده فقر در دهه اخیر

۲۶ میلیون ایرانی زیر خط فقر

۲۶ میلیون ایرانی زیر خط فقر
آخرین گزارش‌های رسمی از افزایش نگران‌کننده جمعیت زیر خط فقر در ایران حکایت دارد. بر اساس داده‌های مرکز پژوهش‌های مجلس، حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور (۲۵-۲۶ میلیون نفر) در فقر به سر می‌برند، در حالی که منابع بین‌المللی این رقم را تا ۸۰ درصد جمعیت نیز برآورد می‌کنند. این بحران که ریشه در تورم مزمن، بیکاری فزاینده و سیاست‌های ناکارآمد اقتصادی دارد، روزبه‌روز عمیق‌تر می‌شود.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:

طبق آمارها، نسبت حداقل دستمزد به خط فقر برای خانوارهای سه‌نفره در سال‌های اخیر سقوط کرده است. این یعنی حداقل دستمزد دیگر نمی‌تواند نیازهای اساسی یک خانوار را پوشش دهد و کارگران حداقل‌بگیر زیر خط فقر زندگی می‌کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که از سال ۱۳۹۹ به بعد، رشد حداقل دستمزد از تورم عقب مانده و این عقب‌ماندگی باعث کاهش قدرت خرید کارگران شده است. در سال ۱۴۰۳، این نسبت تنها ۹۴ درصد بوده، یعنی حداقل دستمزد ۶ درصد کمتر از خط فقر است. با افزایش 45 درصدی حداقل حقوق در سال 1404، و توجه به نرخ تورم 34 درصدی ایران، در اردیبهشت 1404، امید می رود تا با ثابت ماندن و کاهش یافتن نرخ تورم و ثبات نرخ ارز، به آهستگی این روند ترمیم شده و حداقل دستمزد دوباره به بالای خط فقر برسد.

چند هزار ایرانی زیر خط فقر مطلق هستند؟

جمعیت زیر خط فقر مطلق متناسب با یارانه‌های نقدی تغییر می‌کند اما طولی نمی‌کشد تا تورم این اثر را نابود کند. با افزایش یارانه نقدی در 1401 جمعیت زیر فقر مطلق کاهش محسوسی یافته است.در سال ۱۴۰۱ جمعیت زیر خط فقر مطلق جهانی کشور ۳۴۷ هزار و ۲۷۰ نفر بوده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد با شروع پرداخت یارانه‌های نقدی در اواخر سال ۸۹، تعداد جمعیتی که طبق استانداردهای بین‌المللی زیر خط فقر مطلق(2 دلار در روز) زندگی می‌کنند، کاهش یافته است. به طوری که، آمار این جمعیت در سال ۹۱ به کمترین مقدار خود به حدود ۶۱ هزار نفر رسیده است. با بی‌ثباتی وضعیت اقتصادی و جهش تورم در سال ۹۷ در نتیجه خروج آمریکا از برجام، تعداد افراد زیر خط فقر دوباره افزایش یافته، زیرا اثر کمکی یارانه‌های معیشتی با این اوصاف کم شده است. با افزایش یارانه‌ها توسط دولت سیزدهم، تعداد جمعیت زیر خط فقر مطلق نسبت به چند سال اخیر کاهش یافته است. با اتفاق، قدرت خرید خانوارهای کم درآمد افزایش یافته و توانسته‌اند کالاهای اساسی مورد نیاز خود را تا حدودی تامین کنند. به طور کلی در ایران پرداخت یارانه نقدی یک تنفس مصنوعی به جمعیت زیر خطر فقر می‌دهد و در کوتاه مدت اثرگذار است، اما با مرور زمان تورم این اثر حمایتی را از بین می‌برد.

تعریف خط فقر مطلق طبق استانداردهای جهانی

بانک جهانی در سال ۲۰۲۲ خط فقر مطلق جهانی را بر حسب برابری قدرت خرید(ppp) کشورها ۲.۱5 دلار در روز مشخص کرده است. به عبارتی دیگر، افرادی که هزینه روزانه آنها کمتر از ۲.۱۵ دلار باشد، در فقر مطلق به سر می‌برند و در تامین نیازهای اولیه خود دچار مشکل هستند. خط فقر مطلق به حداقل سطح درآمدی اشاره دارد که برای تأمین نیازهای اساسی زندگی یک فرد یا خانوار کافی است. این نیازها شامل غذا، آب آشامیدنی سالم، مسکن، آموزش اولیه و خدمات بهداشتی ضروری می‌شود. هزینه مسکن معمولا بخش عمده‌ای از این نسبت را شامل می‌شود. به همین دلیل، قیمت مسکن به عنوان شاخصی برای تعیین خط فقر مطلق در نظر گرفته می‌شود. با استفاده از این شاخص مطلق می‌توان نشان داد چه کشورهایی از منظر بین‌الملل زیر خط فقر زندگی می‌کنند. البته ممکن است فقر درون کشورهای در حال توسعه یا توسعه یافته به گونه متفاوتی تعریف شود. بر اساس آخرین آمار منتشر شده توسط مرکز آمار، در سال ۱۴۰۱ از جمعیت ۸۴ میلیون و ۷۰۰ هزار نفری کشور، ۳۴۷ هزار و ۲۷۰ نفر زیر خط فقر مطلق جهانی زندگی می‌کنند.

روند جمعیت زیر خط فقر ایران

در سال ۸۴، 527 هزار نفر از جمعیت کشور در فقر مطلق زندگی می‌کرده‌اند. این روند تا سال ۸۸ صعودی بوده و در این سال به قله خود در ۶۸۸ هزار نفر رسیده است. با روی کار آمدن دولت دهم، پرداخت یارانه‌های نقدی از اواخر سال ۸۹ آغاز شده است. یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی قدرت خرید دهک‌های پایین درآمدی را به طور قابل توجهی بالا برد. به طوری که در سال ۹۱ تعداد افراد زیر خط فقر مطلق به حداقل خود در حدود ۶۱ هزار نفر رسیده است. البته در این آمار جای سوال باقیست، زیرا پس از مدتی، با افزایش چشمگیر نرخ ارز و تورم، اثر مثبت یارانه‌ها بر معیشت خانوارهای کم درآمد کاهش یافت.

با روی کار آمدن دولت یازدهم، ۹۲ هزار نفر از مردم کشور با فقر مطلق دست و پنجه نرم می‌کردند. تا سال ۹۶، با وجود توافق برجام و وضعیت خوب اقتصادی، تعداد جمعیت زیر خط فقر مطلق پایدار و در حدود ۲۰۰ هزار نفر بوده است. در سال ۹۷، با خروج آمریکا از برجام، تضعیف اقتصاد و افزایش شدید نرخ ارز، تعداد بیشتری از مردم به زیر خط فقر مطلق فرو رفتند. به طوری که، جمعیت زیر خط فقر مطلق از ۲۱۹ هزار نفر در سال ۹۶ به ۴۱۸ هزار نفر در سال ۹۷ رسیده است. با ادامه این روند و شروع بحران کرونا، این آمار در سال ۹۹ به ۶۵۹ هزار نفر رسیده که بعد از سال ۸۸ بیشترین مقدار ثبت شده است. بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، نرخ فقر در ایران در سال‌های 1398 تا 1403، در حدود 30 درصد تثبیت شده و این مسئله بدان معناست که ۲۵ تا ۲۶ میلیون نفر از مردم ایران، زیر خط فقر قرار دارند. این در حالیست که برخی منابع غیررسمی و بین‌المللی تاکید دارند که با وضعیت کنونی، حدودا ۸۰ درصد از مردم ایران به‌نوعی با چالش فقر دست‌به‌گریبان هستند.

مسئله گسترش فقر

مساله گسترش فقر در ایران، در سال‌های گذشته به یک موضوع کاملاً نگران‌کننده تبدیل شده است. البته که آمار‌های قابل‌تاملی نیز در این رابطه ارائه می‌شوند که تصویر روشنی را از وضعیت فقر در ایران ارائه می‌کنند. بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، نرخ فقر در سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳، در حدود ۳۰ درصد تثبیت شده و این مسئله بدان معناست که ۲۵ تا ۲۶ میلیون نفر از مردم ایران، زیر خط فقر قرار دارند. البته که برخی منابع غیررسمی و بین‌المللی تاکید دارند که با وضعیت کنونی، حدودا ۸۰ درصد از مردم ایران با چالش فقر دست‌به‌گریبان هستند. مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی همچنین از افزایش نرخ فقر در سال ۱۴۰۲ به عدد ۳۰.۱ درصد خبر داده که نسبت به سال قبل حاکی از افزایش است. در اواخر سال ۱۴۰۳ نیز سلام ستوده، نماینده مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که بر اساس آمار‌های رسمی، چیزی در حدود ۲۵ میلیون نفر در کشورمان زیر خط فقر هستند. آماری که نگران‌کننده است و روی شیب صعودی قرار دارد.

تعمیق شکاف فقر

علاوه بر اینکه آمار‌ها از گسترش فقر در ایران خبر می‌دهند، گزارش‌های مختلف از صعودی شدن فاصله درآمدی افراد زیر خط فقر با خط فقر نیز حکایت دارند که از این شاخص با عنوان «شکاف فقر» یاد می‌شود. مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در گزارشی عنوان کرده که در سال ۱۴۰۱، این شاخص به حدوداً ۰.۲۸ رسیده است. البته که این نهاد بر صعودی بودن میزان شکاف فقر در ایران نیز تاکید کرده است.

دو سوم سیستان و بلوچستان زیر خط فقر

فقر در ایران در استان‌ها و جغرافیا‌های مختلف وضعیت متفاوتی پیدا می‌کند. برای نمونه در گزارش‌های رسمی به این موضوع اشاره شده که در استان سیستان و بلوچستان، دو سوم جمعیت این استان فقیر هستند. این در حالی است که در تهران این نرخ حدودا ۱۳ درصد است. تنها در تهران، خط فقر بیش از ۲۰ میلیون تومان عنوان شده که این بدان معناست افرادی که پایین‌تر از این حد درآمد دارند، عملا زیر خط فقر هستند. متاسفانه در کلان‌شهری نظیر تهران، بالا رفتن هزینه‌های مسکن سبب شده تا افراد با اضافه شدن این هزینه‌ها، به جرگه فقرا بپیوندند. گزارش‌های رسمی به این موضوع اشاره می‌کنند که تنها در تهران، ۵۵ درصد از درآمد افراد صرف مسکن می‌شود. آمار‌های وزارت کار در ایران نیز از این واقعیت پرده برمی‌دارند که در استان‌هایی نظیر البرز و قم، هزینه‌های مسکن، تا حد زیادی روند فقیر‌شدن افراد را تسهیل کرده است.

دلایل گسترش فقر در ایران چیست؟

تورم مزمن و بالا در سال‌های اخیر در ایران، نقشی مهم در افزایش افراد فقیر در ایران بازی کرده است. کافی است توجه داشت که از سال ۱۳۵۱ به این سو، تنها در ۶ سال نرخ تورم دورقمی نبوده است. این در حالیست که درآمد افراد متناسب با این نرخ تورم افزایش نیافته است. تنها در مورد کارگران، آن‌طور که فتح‌الله بیات رئیس سندیکای کارگران قراردادی و پیمانی عنوان کرده، درآمد کارگران از نرخ تورم تا ۲۰۰ درصد در چهار سال اخیر عقب افتاده است. این موضوع سبب شده تا قدرت خرید طبقات متوسط و ضعیف کاهش چشمگیر پیدا کند و شمار زیادی از افراد به زیر خط فقر رانده شوند. افزایش بیکاری در کشور هم به‌عنوان یک برونداد وضعیت نه‌چندان مساعد اقتصادی در ایران در سال‌های اخیر، موجب وخیم‌تر شدن وضعیت فقر در ایران شده است. مرکز آمار ایران از وجود دست‌کم دو میلیون بیکار در ایران خبر داده که ۸۰۰ هزار نفر از آنهارا فارغ‌التحصیلان دانشگاهی تشکیل می‌دهند. در واقع، بدشدن وضعیت اقتصادی و آسیب‌رسیدن به مشاغل مولد، موجب شده تا فرصت‌های شغلی کاهش یابند و یا نخبگان جامعه راه مهاجرت را در پیش گیرند که برونداد این وضعیت، چیزی جز تضعیف بخش درآمدی افراد و خانوار‌ها در ایران نبوده است. این وضعیت در سایه تورم نسبتاً بالا در اقتصاد ایران، فقیرشدن طیف‌های قابل‌توجهی از مردم کشورمان را به همراه داشته است.

انفعال دولت‌ها در برابر گسترش فقر

نگاه انفعالی به حل مشکلات پایه اقتصاد ایران هم در بدتر شدن وضعیت فقر و آمار‌های مرتبط با آن در ایران نقش داشته است. متاسفانه دولت‌های مختلف نسبت به پدیده بهبود وضعیت اقتصادی و تقویت بنیان‌های اقتصادی مردم ایران، نگاه انفعالی و عمدتا شعارزده داشته‌اند و به جای اینکه فعالانه وارد میدان شوند، خود را صرفا در مقام آتش‌نشان می‌بینند و هر موقع که بحرانی ایجاد می‌شود، نهاد‌های دولتی نیز وارد میدان می‌شوند و سعی می‌کنند با راه‌حل‌های موقت، ابعاد بحران را کنترل کنند. حمایت‌های مقطعی و غیرکافی از مردم در مواجهه با مشکلات اقتصادی و در عین حال، تعمیق بیش از پیش مشکلات زیرساختی و عمیق در اقتصاد ایران، همه و همه بروندادی نظیر تشدید وضعیت فقر در ایران را به دنبال داشته‌اند.

پیامدهای اجتماعی گسترش فقر در ایران

دکتر مهدی پازوکی، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، در تحلیل پیامدهای گسترش فقر در ایران، به نقش سیاست‌های ناکارآمد اقتصادی و مدیریتی در افزایش نارضایتی، بی‌اعتمادی و بزهکاری اجتماعی اشاره می‌کند. پازوکی معتقد است که یکی از دلایل اصلی ناامیدی عمومی، حضور مدیران نالایق و رانتی در سطوح مختلف حکومتی است. وی می‌گوید: «یکی از مشکلات بارز اقتصاد ایران، جهالت اقتصادی مدیران است؛ افراد ضعیف و کوته‌بین که رانتی انتخاب شده‌اند، منافع کشور را دچار خسران کرده‌اند» این نوع مدیریت باعث از بین رفتن ساختارها و افزایش ناامیدی در جامعه می‌شود.» پازوکی به افزایش ضریب جینی و شکاف طبقاتی اشاره می‌کند و می‌گوید: «سیاست‌های مقابله با تورم موفق نبوده است. وقتی در اقتصاد تورم افزایش پیدا می‌کند، جمعیت فقرا هم افزایش پیدا می‌کند و برعکس، اغنیا قدرتمند‌تر می‌شوند.» وی همچنین به افزایش شدید هزینه‌های خانوارهای فقیر و کاهش ارزش پول ملی اشاره دارد که منجر به فشار مضاعف بر اقشار آسیب‌پذیر شده است. پازوکی بر این باور است که دولت سیزدهم فاقد برنامه اقتصادی منسجم بوده و این امر منجر به افزایش تورم و کاهش قدرت خرید مردم شده است. وی می‌گوید: «دولت سیزدهم به لحاظ اقتصادی فاقد برنامه منسجم و عملی است و همین امر سبب شده بحرانی جدی در این حوزه گریبان مردم و سفره خانوار‌های ایرانی را بگیرد.» پازوکی بر ضرورت اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران تأکید دارد و معتقد است که بدون این اصلاحات، مشکلات اقتصادی حل نخواهند شد. وی همچنین به لزوم مقابله با انحصار و ایجاد شفافیت در اقتصاد اشاره می‌کند و می‌گوید: «دولت باید فضای کسب و کار را برای تولید مناسب کند یا تورم را کنترل کند. مثلاً تورم ۴۰ درصدی را به ۲۰ درصد برساند و شفافیت را به اقتصاد و فضای کسب و کار بیاورد.

اثر یارانه‌های نقدی بر جمعیت فقیر کشور

سیر افزایشی جمعیت زیر خط فقر مطلق از سال ۹۲ تا ۹۷ به دلیل ثابت بودن مقدار یارانه نقدی و عدم تناسب آن با نرخ تورم بوده است. در این دوره یارانه نقدی ۴۵ هزار ۵۰۰ تومان بوده، در حالی که افزایش نرخ تورم و ارز باعث شده تا قدرت خرید دهک‌های پایین درآمدی بیش از پیش کاهش یابد. از سال ۹۸، مقدار یارانه به ۱۰۰ هزار تومان افزایش یافته، که باز هم به دلیل شرایط بی‌ثبات اقتصادی و بالا بودن نرخ ارز و تورم، جمعیت زیر خط فقر مطلق افزایش یابد. در سال ۱۴۰۰، جمعیت زیر خط فقر به ۶۰۵ هزار نفر کاهش یافته و در سال ۱۴۰۱ به ۳۴۷ هزار نفر رسیده است. از دلایل اصلی آن، افزایش یارانه‌های نقدی توسط دولت سیزدهم است. بر این اساس، خانوارهای دهک‌های اول تا سوم به ازای هر نفر ۴۰۰ هزار تومان و خانوارهای دهک چهارم تا نهم ۳۰۰ هزار تومان یارانه دریافت می‌کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد افزایش یارانه‌های نقدی موجب کاهش جمعیت زیر خط فقر مطلق جهانی شود و قدرت خرید خانوارهای کم درآمد تا حدودی افزایش یابد. این نشان می‌دهد خانوارهای دهک‌های درآمدی پایین‌تر توانسته‌اند با کمک یارانه‌های نقدی مقدار بیشتری از نیازهای اساسی خود را تامین کنند. به طور کلی، روند جمعیت زیر خط فقر مطلق در کشور متناسب با پرداخت یارانه‌های نقدی و افزایش آنها تغییر کرده است.

گزارشی از عمق بحران

آمارهای تکان‌دهنده

  • ۳۰.۱% نرخ فقر در ۱۴۰۲ (مرکز پژوهش‌های مجلس)
  • ۲۵ میلیون نفر زیر خط فقر (آمار رسمی)
  • ۸۰% جمعیت با چالش فقر (برآوردهای بین‌المللی)
  • ۶۶% جمعیت سیستان و بلوچستان زیر خط فقر
  • ۵۵% درآمد تهرانی‌ها صرف مسکن می‌شود

روند تاریخی فقر

  • کاهش به ۶۱ هزار نفر در ۱۳۹۱ با پرداخت یارانه
  • افزایش به ۶۵۹ هزار نفر در ۱۳۹۹ (پس از خروج آمریکا از برجام)
  • کاهش نسبی به ۳۴۷ هزار نفر در ۱۴۰۱ با افزایش یارانه‌ها

شکاف طبقاتی

  • ضریب جینی ۰.۲۸ در ۱۴۰۱
  • درآمد کارگران ۲۰۰% از تورم عقب‌تر است
  • قدرت خرید طبقات متوسط و ضعیف سقوط کرده

تحلیل ریشه‌های بحران

عوامل اقتصادی

  • تورم مزمن ۴۰ درصدی
  • کاهش ارزش پول ملی
  • بیکاری گسترده (۲ میلیون نفر آمار رسمی)
  • رکود تولید و فرار سرمایه‌ها

سیاست‌های ناکارآمد

  • مدیریت غیرتخصصی اقتصاد
  • راهکارهای مقطعی به جای اصلاحات ساختاری
  • عدم شفافیت در نظام توزیع

پیامدهای اجتماعی

  • افزایش نارضایتی‌های عمومی
  • رشد بزهکاری و آسیب‌های اجتماعی
  • مهاجرت نخبگان و نیروی کار ماهر

راهکارهای پیشنهادی

  1. اصلاحات ساختاری در نظام اقتصادی
  2. کنترل تورم و تثبیت قیمت‌ها
  3. حمایت هدفمند از اقشار آسیب‌پذیر
  4. ایجاد اشتغال مولد و پایدار
  5. شفاف‌سازی در توزیع منابع و یارانه‌ها
https://www.asianewsiran.com/u/gRH
اخبار مرتبط
گزارش میدانی از غذافروشی‌های تهران نشان می‌دهد افزایش سرسام‌آور قیمت‌ها باعث شده ۳۰ درصد مشتریان پس از دیدن منو منصرف شوند، برخی به غذای نسیه روی آورند و حتی مواردی از دزدی مواد غذایی گزارش شود.
با جهش قیمت لپ‌تاپ در بازار، بسیاری از کاربران به‌جای خرید، گزینه اجاره را انتخاب کرده‌اند؛ هزینه اجاره روزانه تا ۶۰۰ هزار تومان نیز گزارش شده است.
افزایش سرسام‌آور قیمت کولر، مردم جنوب کشور را در آستانه تابستان با بحران بقا روبه‌رو کرده است؛ جایی که سرمایش دیگر یک انتخاب نیست، یک ضرورت حیاتی است.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
یاسین
۱۴۰۴/۰۵/۳۰
0
8
0

با سلام شما می‌فرمایید ۸۰ درصد بر اساس آمارهای بین‌المللی! می‌توانید آمارهای بین‌المللی را ارائه دهید؟ از هوش مصنوعی پرسیدم سایت شما را بالا آورد نه منابع بین‌المللی را پس با یک مقاله فیک فقط قصد تخریب اذهان عمومی و ناامید کردن مردم را دارید. متاسفانه منابع خبری زرد مانند شما بسیارند

قلی
۱۴۰۴/۰۶/۱۰
0
1
2

من مقاله را نخاندم چون ازاین نوع ادبیات بینهایت نفرت دارم و مطمعن هستم از مواضع جعلی دفاع کرده . این سایتها پول میگیرند دروغ بگویند . حقیقت اینست که طبق اسناد قابل اتکای خارجی ۶۵ تا ۷۰ درصد جمعیت کشور زیر خط مطلق فقر بسر میبرند و برای زنده ماندن به دریدن شکم یکدیگر مشغولند

سک
۱۴۰۴/۰۶/۱۰
0
0
3

از هوش سیاه‌ مذهبی پرسش کردم ! اما طبق معمول هزار سال گذشته دروغ گفت کتمان کرد خدعه کرد تقیه کرد فرافکنی وارونه نمایی جعل و چیزهای منفی دیگر ارائه نمود


تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید