آسیانیوزایران / یزد ؛ در روزهایی که رسانههای رسمی و ملی کشور
درگیر روایت جنگ تحمیلی ۱۲روزه بودند، چشمها به استانها دوخته شد تا ببینند قرارگاههای
اطلاعرسانی استانی چگونه در میدان جنگ نرم حاضر میشوند. اما در یزد، آنچه دیده نشد،
شورای اطلاعرسانی بود. شورایی که باید «قرارگاه فرماندهی رسانهای» استان باشد، حتی
یک نشست اضطراری هم برگزار نکرد.
این در حالیست که براساس آییننامه مصوب
دولت، شورای اطلاعرسانی استانها موظفند ماهیانه یکبار جلسه برگزار کنند؛ اما در
یزد، حتی طی پنج ماه گذشته، هیچ نشستی برگزار نشده بود تا اینکه پس از پایان جنگ،
اولین جلسه در دولت جدید برگزار شد. آیا این شورا صرفاً برای ثبت رزومه مدیران است
یا ابزاری برای مدیریت افکار عمومی در بزنگاههای امنیتی، روانی و رسانهای؟
وقتی شورا نیست، میدان دست بلاگرهاست
آنچه بیش از خاموشی شورای اطلاعرسانی سؤالبرانگیز
است، جانشینسازی پرابهام آن با بلاگرهایی بدون تخصص رسانهای است. در حالیکه فعالان
حرفهای رسانه، با دانش و دغدغه در میدان جنگ نرم حاضر بودند، نشستهای رسمی با افرادی
برگزار شد که در ایام بحران، کوچکترین کنش رسانهای، روایتگری یا همصدایی با جریان
دفاعی کشور نداشتند.
باید پرسید:
• خروجی این نشستهای بلاگرمحور چه بود؟
• کدام روایت راهبردی، سناریو یا محتوای هماهنگ
از دل آنها بیرون آمد؟
• چرا در روزهای جنگ رسانهای، صفحههای بلاگرهای
محبوب معاونت سیاسی، ساکت و خنثی بودند؟
در واقع، ترجیحدادن بلاگرهای شخصی به رسانههای
رسمی و فعالان باسابقه، نهتنها خطای راهبردی است بلکه توهین به رکن چهارم دموکراسی
در استان محسوب میشود.
خنثیسازی نقش رسانهها؛ سیاست یا بیتدبیری؟
تغییر ماهیت رسانهها از نقش «پایشگر قدرت»
به «حاشیهنشینان بیاثر» نه حاصل یک تصمیم، بلکه نتیجه یک روند فرسایشی چندساله است.
وقتی خانه مطبوعات، انجمن صنفی، خبرنگاران ارشد و سردبیران هیچ نقشی در تصمیمسازی
ندارند، معلوم است که استان در عرصه رسانه به کدام سو خواهد رفت.
آنچه مایه نگرانیست، رفتار دوگانه مدیران
عالی استان با رسانههاست:
• از یکسو در نشستهای رسمی، از خبرنگاران
به عنوان رکن اطلاعرسانی نام برده میشود،
• از سوی دیگر، در عمل، رسانههای رسمی حذف
و شبکههای اجتماعی پرزرقوبرق، محور سیاستگذاری قرار میگیرند.
سکوت رسانهها، خیانت به رسالت
شاید یکی از دلایل اصلی وضعیت موجود، سکوت
یا محافظهکاری رسانههای رسمی استان باشد. در ماجرای توهین علنی برخی مدیران به خبرنگاران
در جلسات رسمی (مانند اظهارات جنجالی در برابر چهرههایی چون آقای ارکان)، واکنش جمعی
مؤثری شکل نگرفت. وقتی خبرنگاران، نقد را فدای مصلحت یا روابط میکنند، طبیعیست که
از میدان سیاستگذاری نیز حذف شوند.
امروز وظیفه رسانههای استان است که با
جسارت، صراحت و اتحاد، در برابر تحقیر جایگاه حرفهای خود بایستند و مطالبهگری برای
اصلاح ساختارها را آغاز کنند.
✅ پیشنهادهای
راهبردی برای خروج از بنبست:
1. احیای واقعی شورای اطلاعرسانی استان بهعنوان
قرارگاه رسانهای بحران با حضور نمایندگان فعال رسانهای، نه صرفاً مدیران دولتی.
2. الزام مدیران استانداری به شفافسازی درباره
سیاست رسانهایشان در قبال رسانههای رسمی، بلاگرها و گروههای مجازی.
3. انتشار عمومی خروجی جلسات شورای اطلاعرسانی
و نشستهای بلاگرمحور برای پاسخگویی به افکار عمومی.
4. تشکیل یک هسته مشترک از رسانههای حرفهای
استان برای رصد، تحلیل و واکنش جمعی به تحولات اطلاعرسانی استان.
5. برگزاری نشست انتقادی آزاد با حضور استاندار
و خبرنگاران مستقل استان برای بازنگری در مسیرهای نادرست طیشده.
یزد؛ شهر رسانههای خاموش یا خاستگاه یک خیزش رسانهای نو؟
انتخاب با جامعه رسانهای یزد است. یا به
نقش خود به عنوان مطالبهگران صادق، تحلیلگران میدانی و روایتگران حقیقت بازمیگردند،
یا باید برای همیشه میدان را به بلاگرهای حکومتی، روایتهای سطحی و تشریفات تکراری
واگذار کنند.
شورای اطلاعرسانی اگر قرارگاه نیست، پس
چیست؟
اگر صدای بحران را نشنید، آیا دیگر باید
منتظر سقوط کامل جایگاه رسانهها باشیم؟
وقت بازگشت به رسالت رسانه است