آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
سریال «آلا» که این شبها درحال پخش از شبکه سه سیماست، رویکردی نو به مسئلهای کمتر پرداخته شده در رسانه ملی دارد.چند سالی میشود که سیاستهای افزایش جمعیت به یکی از اصلیترین شعارهای رسمی کشور تبدیل شده. صداوسیما نیز در تلاشهای پراکندهای میکوشد تا با تولید برنامههایی که محوریتشان مسئلهی فرزندآوری، خانواده و جمعیت است، سهمی در این موضوع داشته باشد. «آلا» محصول همین تلاشهاست؛ سریالی که این شبها و همزمان با محرم ۱۴۰۴ روی آنتن شبکهی سه سیما رفته و به زندگی خانوادههای نابارور و روند درمان آنها میپردازد. اما آیا این بار تلویزیون موفق شده به روایت دغدغههای واقعی مردم نزدیک شود؟ یا فقط نسخهای سفارشی را در قالب یک ملودرام شلخته تحویل داده؟
نگاهی به پشت صحنهی تولید «آلا»
«آلا» نخستین ساختهی «شکیل مظفری» است که پیش از این در مقام دستیار کارگردان و برنامهریز در سریالهایی مانند «سه دنگ سه دنگ» و «راستش را بگو» حضور داشته. فیلمنامهی این اثر را «امیرعباس پیام» و «سمانه نامدار» نوشتهاند که در کارنامهشان آثار متنوعی در حوزههای اجتماعی دارند.
بازیگران سریال آلا
«داریوش فرهنگ»، «سام قریبیان»، «نیلوفر کوخانی»، «نفیسه روشن»، «کاوه خداشناس»، «ویدا جوان»، «بیتا سحرخیز»، «حمیرا ریاضی»، «علی اوسیوند»، «مهوش وقاری»، «شهین تسلیمی»، «اکبر رحمتی»، «جعفر دهقان»، «افسانه چهره آزاد»، «رویا جاویدنیا»، «سیاوش چراغیپور و «مریم مومن» از چهرههایی هستند که در سریال «آلا» ایفای نقش میکنند. ساخت و پخش این سریال در دورهی مدیریت پیمان جبلی بوده؛ دورهای که شعارش حرکت به سمت عدالت رسانهای و پرداختن به مسائل مغفول جامعه است. البته در عمل، بخشی از تولیدات سیما همچنان در همان مسیرهای کلیشهای حرکت میکنند و به نظر میرسد «آلا» هم از برخی کلیشهها بینصیب نمانده است.دو روایت موازی؛ از پژوهش تا درمان
این سریال اجتماعیخانوادگی که به سفارش سیمافیلم و پژوهشکدهی رویان ساخته شده، حول محور یک مرکز درمان ناباروری به نام «آلا» میچرخد؛ مرکزی که در آن پژوهشگران و پزشکان مشغول کارند و زوجهایی نیز برای درمان و حل مشکل به این مرکز مراجعه میکنند. برخی از زوجها علاقهای به بچهدار شدن ندارند و «آلا» نشان میدهد که چگونه تشویق و حمایت باعث تغییر نظر زوجها برای بچهدار شدن میشود. در عین حال زوجهایی را نشان میدهد که با وجود مشکلات فراوان بهدنبال بچهدار شدن هستند. به عبارتی، «آلا» صرفا به دردها و امیدهای زوجهایی که درگیر مشکل فرزندآوری هستند، نمیپردازد، بلکه سعی کرده نیمنگاهی هم به دغدغههای تیم پزشکی و پژوهشی این حوزه داشته باشد؛ از مشکلات حرفهای گرفته تا مسائل خانوادگی و عاطفیشان.
سریالی حاصل سیاستهای دوران بحران پیری جمعیت
سریال «آلا» در دورهای ساخته شده که بحث کاهش نرخ جمعیت و بحران فرزندآوری یکی از مهمترین دغدغههای مسئولان کشور است. (هرچند که زمان پخش آن، یعنی پس از جنگ دوازدهروزه باعث شده دور از دغدغهی فعلی کشور به نظر برسد.) آمارهای رسمی میگویند نرخ باروری در ایران به زیر عدد ۱.۶ رسیده و طبق هشدارهای مکرر کارشناسان، اگر این روند ادامه پیدا کند، کشور تا چند دههی آینده با بحران پیری جمعیت روبهرو خواهد شد. در همین راستا، سیاستهای کلان کشور در چند سال اخیر بر تشویق به فرزندآوری و تسهیل درمان ناباروری متمرکز شده است. در این فضای اجتماعی، «آلا» بهعنوان یک سریال داستانی وارد میدان شده تا از زاویهای انسانی و عاطفی به مسئلهی ناباروری بپردازد. از طرفی، این سریال در فضایی ساخته و پخش شده که تلویزیون ایران با چالش جدی در جذب مخاطب مواجه است. شبکهی نمایش خانگی، پلتفرمها و شبکههای اجتماعی بخش زیادی از سهم بازار را گرفتهاند و مخاطبِ امروز کمتر حوصلهی تماشای سریالهای خطکشیشدهی تلویزیونی را دارد. با این حال، موضوعی مثل درمان ناباروری هنوز در رسانهی ملی، موضوعی کمتر پرداختشده به حساب میآید. چنین وضعیتی میتوانست موقعیتی ویژه برای تولید یک اثر اجتماعی عمیق و جذاب فراهم کند، اما «آلا» عملاً در مرز میان یک تجربهی متوسط و یک فرصت از دسترفته حرکت میکند.
زمان پخش سریال «آلا»
این سریال 26 قسمتی هر شب ساعت 20:30 از شبکه سه سیما پخش میشود. همچنین تکرار آن در ساعات 10 و 14 نمایش داده میشود.
نگاهی عمیق به داستان سریال آلا
«آلا» صرفاً یک سریال معمولی نیست؛ بلکه یک مجموعه اپیزودیک است که هر قسمت آن، داستانی مستقل و در عین حال مرتبط با محور اصلی سریال را روایت میکند. هسته مرکزی این مجموعه تلویزیونی، چالشها و پیچیدگیهای فرزندآوری و فرزندپروری در بطن جامعه معاصر ایران است. اگر بخواهیم دقیقتر شویم، میتوان گفت این درام اجتماعی-خانوادگی، به سراغ زوجها و خانوادههایی میرود که در مراحل مختلف این سفر شیرین اما پرفراز و نشیب قرار دارند. گاهی داستان به زوجهایی میپردازد که در آستانه تصمیمگیری برای بچهدار شدن هستند. اصلاً فکرش را میکردید که تصمیم به آوردن یک موجود کوچک به این دنیا، چقدر میتواند دغدغههای اقتصادی، شغلی، اجتماعی و حتی روانشناختی برای زوجها ایجاد کند؟ سریال آلا با ظرافت خاصی به این نگرانیها میپردازد و آنها را به تصویر میکشد. شما در طول تماشای این مجموعه تلویزیونی جدید، با شخصیتهایی همراه میشوید که شاید دقیقاً همان سوالاتی را در ذهن دارند که بسیاری از ما، یا دوستان و نزدیکانمان، با آن دست و پنجه نرم کردهایم. اما قصه «آلا» به اینجا ختم نمیشود. این پروژه سیمافیلم جسارت به خرج داده و وارد مسائل حساستری نظیر مشکلات دوران بارداری، دشواریهای زایمان و حتی مسائل مرتبط با ناباروری شده است. این بخشها از مجموعه تلویزیونی آلا، میتواند برای بسیاری از مخاطبان، به خصوص کسانی که تجربههای مشابهی داشتهاند، بسیار ملموس و تأثیرگذار باشد. تماشای روایتهایی که تا پیش از این شاید کمتر در قالب سریالهای تلویزیونی به آنها پرداخته شده بود، خود نکتهای قابل تقدیر است. شاید بتوان گفت بزرگترین بخش این سریال اپیزودیک، به دغدغهها و نگرانیهای والدین در تربیت و بزرگ کردن فرزندان در دنیای پر سرعت و پیچیده امروز اختصاص دارد. از مسائل تربیتی روزمره گرفته تا چالشهای مربوط به فضای مجازی، تحصیل، و حفظ سلامت روانی کودکان و نوجوانان، همه و همه در این سریال شبکه سه به تصویر کشیده میشوند. واقعاً باید بپرسیم: آیا تربیت فرزند در دنیای امروز، به سادگی گذشته است؟ «آلا» به ما نشان میدهد که پاسخ قطعاً خیر است، و اینجاست که ارزش این درام خانوادگی بیشتر نمایان میشود.
ضعفهای ساختاری سریال آلا
1. شروع غیرمنطقی و دیالوگهای شعاری
نخستین چالش «آلا»، شروع غیرمنطقی آن است. در قسمت اول، «دکتر ایمانی» (داریوش فرهنگ) صرفاً با دیدن اعتراض یک دانشجوی جوان («صحرا» با بازی نیلوفر کوخانی) بلافاصله تصمیم میگیرد همهی پزشکان را در اتاق سمینار جمع کند تا به حرف او گوش دهند و در پایان همان قسمت به صحرا پیشنهاد کار در مرکز آلا را میدهد! چنین تصمیمات عجیبی در طول سریال بارها تکرار میشود؛ مثل اعتماد سریع و محبتهای بیدلیل «دکتر ایزدی» (نفیسه روشن) به پرستار فرزندانش «آسیه» (با بازی گیلدا ویشکی) و حتی معرفی او به همکار تازهواردش برای همخانه شدن! اینها تصمیمهاییاند که بیشتر به ضرورتهای فیلمنامه شبیهاند تا رفتارهای منطقی یک شخصیت در جایگاه تخصصی خودش.
2. روایتپردازی پرشتاب و بدون ظرافت
یکی دیگر از مشکلات آشکار سریال، دیالوگهای شعاری و توضیحی است. مثلاً در سکانسی که عموی صحرا گذشتهی او را بازگو میکند، بهجای آنکه مخاطب این اطلاعات را در طول داستان و بهتدریج کشف کند، بهصورت گلدرشت و یکباره همه چیز در قالب دیالوگهای طولانی و یکجانبه ارائه میشود. این روش، بیش از آنکه به همدلی کمک کند، مخاطب را پس میزند.
3. جهانی بدون زمان
مشکل دیگر این اثر را میتوان نبود خط زمانی مشخص در روایت دانست. آلا ریتم منظم و مشخصی ندارد. در قسمتهای ابتدایی تقریباً با یک الگوریتم ثابت و ریتم کند پیش میرود و برای آغاز یک اپیزودی با درام چالشبرانگیز تا اواسط سریال صبر میکند. سریال «آلا» فلشبک ندارد، اما گاهی گذر زمان را هم بهدرستی به مخاطب نشان نمیدهد؛ مثلاً مخاطب فقط از تغییر ظاهری یک شخصیت باردار متوجه میشود که ماهها گذشته، در حالیکه در دیالوگها اندک نشانهای هم از این گذر زمان وجود ندارد.
3. لهجههای تصنعی
در بخشی از سریال که داستان به شمال کشور میرود، از بازیگرانی استفاده شده که نهتنها لهجهی بومی ندارند بلکه لهجهپردازی آنها مصنوعی و آزاردهنده است. این مسئله ضربهای جدی به باورپذیری سریال میزند. بهخصوص در دورانی که مخاطب ایرانی بهدلیل گسترش سریالهای اقلیمی و محلی، نسبت به لهجهها و گویشها حساستر شده است.
4. بازیها و کیفیت فنی
بازی داریوش فرهنگ در نقش دکتر ایمانی، بهشدت یادآور حضور او در سریال «گاندو» است، با همان لحن و میزانسن اما این بار در قامت یک پزشک. شخصیتی که بهعنوان حلکنندهی مشکلات بقیه، پای ثابت اکثر گرههای داستانی است. این تکرار نقش، از جذابیت بازی او کاسته و به یک تیپ ثابت نزدیکش کرده است. از سوی دیگر، روابط انسانی در سریال، گاهی بیش از حد آرمانی و مصنوعی است؛ مثل رابطهی خانم «دکتر ایزدی» و مادرشوهرش (با بازی شهین تسلیمی) که بهدلیل دیالوگهای کلیشهای و رفتارهای بیش از حد مثبت، از دنیای واقعی فاصله گرفته است.
نقاط قوت
با وجود این کاستیها، سایر نقشآفرینیها را با اندکی اغماض میتوان قابل قبول دانست. دیگر بازیگران سریال همچون «کاوه خداشناس»، «ندا قاسمی» و «نیلوفر کوخانی» تلاش کردهاند نقش خود را از مرز کلیشه عبور دهند. هرچند گاهی دیالوگهای شعاری و روایتپردازی ضعیف، این تلاش را خنثی میکند. تصویربرداری سریال نسبت به استانداردهای سیما، قابل قبول و حتی در اندک لحظاتی بالاتر از حد متوسط به نظر میآید. نورپردازی، استفاده از لوکیشنهای واقعی و قاببندیها باعث شده سریال از نظر بصری، حس بیدقتی در اجرا را منتقل نکند. سکانسهای مربوط به محیط پژوهشی هم بهخوبی از فضای سرد و رسمی خارج شده و کمی رنگ درام به خود گرفته است.
«آلا»، گام اول یا تکرار مسیر؟
«آلا» را میتوان تلاشی رو به جلو در پرداختن به موضوع فرزندآوری و ناباروری در تلویزیون ایران دانست؛ سریالی که سعی کرده فقط به مشکلات و دغدغههای زوجها نپردازد و به فضای پژوهش، درمان و زندگی شخصی متخصصان این حوزه هم نگاهی داشته باشد. این نگاه دوسویه، پتانسیل ساخت یک درام اجتماعی متفاوت را داشته، اما ضعفهای مهمی در اجرا باعث شده این سریال نه کاملاً موفق تلقی شود و نه بتوان آن را جزو تجربههای شکستخورده به حساب آورد. از نظر فنی، سریال در تصویربرداری و طراحی صحنه نسبت به بسیاری از آثار اخیر تلویزیون، کیفیت قابل قبولی دارد. بازیها هم در مجموع میتواند متوسط ارزیابی شود؛ با این حال فیلمنامهی شتابزده، دیالوگهای شعاری، شخصیتپردازی سطحی و شروع غیرمنطقی قصه، بار اصلی نقدها را متوجه بخش محتوا میکند.
سریالهای مشابه؛ «آلا» در ادامه یا در حاشیه؟
پیش از این، در سریال «خداحافظ بچه» به کارگردانی «منوچهر هادی» (پخش در رمضان ۱۳۹۱)، قصهی زوجی روایت شد که بهدلیل مشکل ناباروری، بهسراغ مراکز درمانی میروند؛ با این تفاوت که در آن سریال تمرکز کاملاً بر دغدغههای خانوادگی و تصمیمات شخصی آن زوج بود و نه فضای علمی و پژوهشی درمان ناباروری. همچنین سریال «ذهن زیبا» به کارگردانی «سیدمحمدرضا خردمندان» که رمضان امسال روی آنتن رفت و دربارهی زندگی «دکتر حسین بهاروند»، دانشمند سلولهای بنیادی ساخته شده بود (که بهشکل غیرمستقیم اشارههایی هم به «دکتر سعید آشتیانی»، رئیس پژوهشگاه رویان داشت)، سعی کرد فضای پژوهشهای پزشکی را وارد قاب تلویزیون کند، اما تمرکز آن بر زندگی شخصی یک محقق بود، نه بیماران و مراجعان. سریال پرحاشیهی «ساعت شنی» از «بهرام بهرامیان» هم از سریالهایی بود که به مسئلهی ناباروری پرداخته بود. در این میان، «آلا» را میتوان تلاش تازهای در تلویزیون ایران دانست. هرچند در اجرا، محدودیتها و کاستیهایی هم به چشم میخورد و خصوصاً در برخی بخشها، سریال از سطح شعارزدگی عبور نکرده است. با در نظر گرفتن همهی این موارد، «آلا» را میتوان جزو آن دسته تجربههایی دانست که اگر قرار باشد ادامه پیدا کند، باید با بازنویسی دقیقتر فیلمنامه، پرهیز از شعارزدگی، باورپذیر کردن روابط انسانی و بهبود جزئیاتی مثل لهجهپردازی در بخشهای اقلیمی، به بلوغ برسد وگرنه صرف پرداختن به یک موضوع مهم، تضمینکنندهی کیفیت یک اثر نمایشی نیست. این سریال نه آنقدر ضعیف است که کنار گذاشته شود، نه آنقدر قوی که از آن بهعنوان الگویی موفق یاد کنیم. «آلا» میتواند نقطهی شروع یک مسیر بهتر باشد، بهشرطی که سازندگان از نقدها عبور نکنند و برای فصلهای بعدی یا آثار مشابه، تجربهی فعلی را مرور کنند و اصلاحات جدی انجام دهند.
عوامل سریال آلا
کارگردان سریال آلا
سکان هدایت این مجموعه تلویزیونی بر عهده شکیل مظفری است. مظفری با تجربهای که در ساخت آثار تلویزیونی دارد، توانسته است روایتی همدلانه و در عین حال چالشبرانگیز از موضوعات سریال ارائه دهد.
تهیهکننده سریال آلا
مصطفی علمی فرد تهیهکنندگی این اثر را بر عهده داشته است. همکاری وی با سیمافیلم و سرمایهگذاری بر روی چنین سوژههایی، نشان از اهمیت پرداختن به مسائل خانواده در رسانه ملی دارد.
نویسندگان سریال آلا
نگارش فیلمنامه این سریال اجتماعی کاری مشترک از امیرعباس پیام و سمانه نامدار است. آنها با قلم خود، توانستهاند ابعاد مختلف زندگی خانوادگی را با دقت و جزئینگری به تصویر بکشند.
بازیگران اصلی سریال آلا
حضور چهرههای شناختهشدهای چون داریوش فرهنگ، سام قریبیان، نیلوفر کوخانی، نفیسه روشن، کاوه خداشناس، ویدا جوان و بیتا سحرخیز، به جذابیت و قدرت بازیگری در این سریال جدید افزوده است. این بازیگران هر یک با نقشآفرینیهای خود، به شخصیتهای سریال عمق بخشیدهاند و توانستهاند ارتباط قوی با مخاطب برقرار کنند. دیدن هنرنمایی این عزیزان در کنار هم، لحظاتی فراموشنشدنی را برای بینندگان رقم میزند. اگر مشتاق هستید
خواننده تیتراژ سریال آلا
یکی از نکات جذاب سریال آلا، تیتراژ آغازین و پایانی آن است که با صدای دلنشین سالار عقیلی، خواننده محبوب و توانمند کشورمان، مزین شده است. صدای سالار عقیلی همواره حس و حال خاصی به آثار هنری میبخشد و در این سریال خانوادگی نیز، به خوبی توانسته است فضای کلی و موضوعات محوری را بازتاب دهد.
آیا تماشای سریال آلا پیشنهاد میشود؟
«آلا» فراتر از یک سرگرمی صرف، تلاشی برای به تصویر کشیدن واقعیتهای زندگی است. این درام خانوادگی ایرانی با تمرکز بر مسئله فرزندآوری و فرزندپروری، به مباحثی میپردازد که در زندگی روزمره میلیونها خانواده ایرانی جاری است. در شرایطی که جامعه با چالشهایی نظیر کاهش نرخ زاد و ولد و افزایش سن ازدواج مواجه است، پرداختن به این مسائل از طریق مدیوم پرمخاطب تلویزیون، میتواند نقش مهمی در آگاهسازی و حتی تشویق به فرزندآوری مسئولانه داشته باشد.
سریال آلا با ساختار اپیزودیک خود، به این امکان میدهد که هر قسمت به یک زاویه خاص از موضوع بپردازد و عمق بیشتری به مسائل ببخشد. این رویکرد، مخاطب را خسته نمیکند و در عین حال، به او اجازه میدهد تا با هر داستان جدید، تجربهای متفاوت و گاهاً تکاندهنده را تجربه کند. شاید شما هم در طول تماشای این سریال اجتماعی، لحظاتی را به یاد بیاورید که خودتان یا نزدیکانتان با همان دغدغهها مواجه بودهاید. این حس همذاتپنداری، یکی از نقاط قوت بزرگ «آلا» است.
این مجموعه تلویزیونی تلاش میکند تا تصویری واقعگرایانه از زندگی ارائه دهد؛ نه سیاهنمایی مطلق و نه سفیدنمایی غیرواقعی. مشکلات وجود دارند، اما راههای مقابله و گذر از آنها نیز به تصویر کشیده میشوند. «آلا» میتواند برای زوجهای جوان، والدین تازهکار، و حتی خانوادههایی که فرزندان بزرگتر دارند، به مثابه یک راهنما یا دستکم یک آینه عمل کند تا بتوانند با مسائل خود روبهرو شوند و راهکارهای مناسب را بیابند.
بیوگرافی بازیگران سریال «آلا»
سام قریبیان
سام قریبیان در تاریخ ۱۳ دی ۱۳۵۸ در نیویورک متولد شده است. او در حوزههای بازیگری، نویسندگی و کارگردانی فعالیت میکند. پدر او فرامرز قریبیان و مادرش مینا خیامی هستند. سام قریبیان کار حرفهای خود را در سال ۱۳۶۴ با بازی در فیلم سینمایی «گردباد» به کارگردانی کامران قدکچیان آغاز کرد. او با نقشآفرینی در سریال تلویزیونی «کلبهای در مه» به شهرت رسید.
نیلوفر کوخانی
نیلوفر کوخانی در تاریخ ۲ شهریور ۱۳۶۲ در تهران به دنیا آمده است. او بازیگر سینما و تلویزیون و همچنین دستیار کارگردان است که فعالیت حرفهای خود را در زمینه پشت صحنه و به عنوان دستیار کارگردان آغاز کرده است. این هنرمند جوان اولین بار در سال ۱۳۹۱ با بازی در سریال ستایش ۲ وارد عرصه هنر شد، اما در آن زمان نتوانست توجه چندانی جلب کند. با این حال، در سال ۱۳۹۸ توانست با نقشآفرینی در سریال تاریکی شب و روشن، به شهرت برسد. از دیگر آثار او میتوان به مجموعههایی مانند چرخ و فلک و خانه امن اشاره کرد. نیلوفر کوخانی ازدواج کرده است.
نفیسه روشن
نفیسه روشن در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۱ در تهران متولد شده است. او فعالیت هنری خود را با بازی در سریال «روزهای به یاد ماندنی» در سال ۱۳۸۲ آغاز کرد و در آن زمان توانست توجه مخاطبین را جلب کند. پس از آن، نفیسه روشن در بسیاری از سریالهای مختلف نقشآفرینی کرد. او با نقشآفرینی در سریال «اغما» در سال ۱۳۸۲ به شهرت رسید و این نقش، نقطه عطفی در حرفه او بود. از دیگر آثار قابل ذکر او میتوان به «لازانیا»، «زیر سقف دودی»، «دارچین تلخ» و چندین اثر دیگر اشاره کرد. لازم به ذکر است که نفیسه روشن یک ازدواج ناموفق را تجربه کرده است.
ویدا جوان
ویدا جوان در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۳۶۵ در شهر تهران متولد شده است و دارای مدرک لیسانس در رشته حسابداری میباشد. او اولین بار در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سینمایی «از ما بهترون» وارد عرصه بازیگری شد. همچنین، اولین حضور او در تلویزیون به سریال «راه طولانی» در سال ۱۳۹۰ برمیگردد. از آثار شناختهشده او میتوان به سریالهایی همچون «ماه و پلنگ»، «پژمان»، «شمعدونی» و «آبادان ۱۱» اشاره کرد. ویدا جوان ازدواج کرده و همسرش آیلا تهرانی است.
بیتا سحرخیز
بیتا سحرخیز در تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۶۱ در تهران به دنیا آمده است. او فعالیت هنری خود را با نقشآفرینی در فیلم سینمایی «فقط چشمهایت رو ببند» در سال ۱۳۸۴ آغاز کرد. درخشش او در نقش نغمه در سریال «ترانه مادری وایفای» توجه زیادی را جلب کرد و نظر مخاطبان را به خود جلب نمود. از دیگر آثار تلویزیونی او میتوان به سریالهای «نون ریحون»، «در کنار پروانهها»، «آچمز» و «مهمان ویژه» اشاره کرد. بیتا سحرخیز تاکنون ازدواج نکرده و مجرد است.
مریم مومن
مریم مومن در تاریخ ۶ مرداد ۱۳۷۷ در مشکینشهر استان اردبیل متولد شده و هماکنون ساکن تهران است. اصالتاً به اردبیل تعلق دارد و زبان مادریاش ترک است. او فعالیت حرفهای خود را در سال ۱۳۹۶ آغاز کرد و با نقش فخرالزمان شالچی در سریال «بانوی عمارت» توانست توجه مخاطبان تلویزیونی را جلب کند. از دیگر آثار او در عرصه تلویزیون میتوان به سریال «همبازی سر زده» و «یزدان چسب زخم» اشاره کرد. در حال حاضر، مریم مومن مجرد است.
یحیی توسلی و ناهید قهرمانی، بازیگران مبتلا به سندروم داون
یحیی توسلی و ناهید قهرمانی، دو بازیگر مبتلا به سندروم داون، در نقشهای اصلی سریال آلا ایفای نقش میکنند. این دو بازیگر در اکثر سکانسها و اپیزودهای سریال حضور دارند و نقش مهمی در داستان ایفا میکنند. آنها همچنین سابقه بازی در چندین نمایش را دارند و از تجربههای قابل توجهی در عرصه بازیگری برخوردارند.
تحلیل عمیق و سینمایی سریال آلا
۱. فیلمنامه؛ شعارزدگی به جای روایت طبیعی
دیالوگها گاهی آنقدر مستقیم و شعاری هستند که مخاطب حس میکند به جای تماشای یک درام، در حال دیدن یک تبلیغ خدمات درمانی است. شخصیتپردازیها یکدست نیستند؛ برخی نقشها (مثل دکتر ایمانی) بیش از حد آرمانی شدهاند، در حالی که دیگران (مثل صحرا) نوسان رفتاری زیادی دارند.
۲. بازیها؛ روشنایی در میان تاریکی
نیلوفر کوخانی و کاوه خداشناس از جمله بازیگرانی هستند که با وجود ضعف فیلمنامه، عملکرد قابل قبولی ارائه دادهاند. اما داریوش فرهنگ در نقشی مشابه کارهای قبلی خود (مثل «گاندو») گیر کرده و نتوانسته تفاوتی ایجاد کند.
۳. تکنیکهای تولید؛ کیفیت متوسط با لحظات درخشان
تصویربرداری و نورپردازی در سطح قابل قبولی قرار دارد، اما لهجهپردازی مصنوعی در بخش شمالی سریال، باورپذیری اثر را زیر سوال برده است. ریتم روایت نامنظم است؛ گاهی آنقدر کند میشود که مخاطب خسته میشود و گاهی به سرعت از کنار مسائل مهم عبور میکند.
۴. آیا «آلا» میتوانست بهتر باشد؟
بله! اگر فیلمنامهنویسان به جای تکیه بر دیالوگهای توضیحی، به نمایش غیرمستقیم مسائل میپرداختند و اگر کارگردان بر جزئیات (مثل لهجهها و زمانبندی روایت) تمرکز بیشتری میکرد، این سریال میتوانست به یک اثر ماندگار تبدیل شود.