آسیانیوز ایران / یزد ؛ در روزهایی که فضای عمومی جامعه درگیر دغدغههای
اقتصادی و بحرانهای اجتماعی است، کمتر کسی به این فکر میافتد که «خون» بهعنوان حیاتیترین
مایع بدن، نیازمند سیاستگذاری، سرمایهگذاری و برنامهریزی دقیق در ساختار سلامت کشور
است. سازمان انتقال خون، نه یک مجموعه خدماتی صرف، بلکه یک نهاد استراتژیک با نقش حیاتی
در مدیریت بحران، تداوم درمان بیماران خاص، و پشتیبانی از نظام بیمارستانی کشور است.
اما چرا حتی در استانهایی مانند یزد که در اهدای خون پیشگاماند، همچنان انتقال خون
یکی از مهجورترین و کمحمایتترین سازمانهای سلامت است؟
◾ یک
جایگاه درخشان روی شانههای لرزان
استان یزد، بهگواه آمار رسمی، سالهاست
که در اهدای خون، اهدای پلاکت فرازیس و سلولهای بنیادی جزو استانهای برتر کشور است.
این درخشش اما روی شانههایی لرزان از نظر ساختاری و حمایتی قرار دارد. کمبود فضای
فیزیکی مناسب، فرسودگی برخی تجهیزات، نبود چارت منابع انسانی در بسیاری از پایگاههای
شهرستانی و نیاز فوری به تکمیل زیرساختهایی چون سردخانه و بانک فنوتیپ، تنها بخشی
از چالشهایی است که دکتر آقایی، مدیرکل انتقال خون استان، صادقانه و صریح از آنها
پرده برداشت.
وقتی نهادی با عملکرد ملی و بینالمللی
(مانند ارسال خون نادر یا سلول بنیادی برای بیماران خاص در سراسر کشور) با مشکلات ابتدایی
دستوپنجه نرم میکند، این یعنی زنگ خطر.
◾ مشارکت
مردم کافی نیست؛ حاکمیت باید به میدان بیاید
سادهترین تحلیلها نیز نشان میدهد که
موفقیت انتقال خون استان، مرهون مشارکت و اعتماد عمومی است. مردم یزد بدون انگیزه مالی
و تبلیغاتی، در صف اهدای خون و پلاکت میایستند. بانوان یزدی در سالهای اخیر مشارکت
خود را بهصورت چشمگیری افزایش دادهاند و خیرین، بارها برای خرید تجهیزات یا تأمین
زمین، پای کار آمدهاند. اما حقیقت آن است که هیچ جامعهای نمیتواند بدون پشتوانه
حاکمیت، نهادهای زیربنایی سلامت را به سرمنزل برساند.
اگر انتقال خون یزد، با این حجم از نیاز،
هنوز درگیر مجوز چارت نیروی انسانی یا تأمین اعتبار سردخانه باشد، آیا از استانهای
ضعیفتر در این حوزه انتظاری باقی میماند؟
◾ خط
مقدم بحران؛ بدون پشتیبانی
سازمان انتقال خون در بحرانها، نهفقط
یک سازمان درمانی، بلکه عنصری از مدیریت پدافند غیرعامل است. نمونه واضح آن، اجرای
برنامه جامع بحران در یزد است که در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر، توانست ذخایر گروه خونی
O منفی را به هفت برابر برخی استانهای
مجاور برساند. اما پرسش کلیدی این است: آیا پشتیبانی ساختاری این موفقیتها را استمرار
میبخشد یا بهمرور توان از کف خواهد رفت؟
مدیریت علمی ذخایر، بهرهگیری از فنآوری
روز، تدوین پروتکلهای بحران، و آموزش مستمر کادر انتقال خون، همگی به منابع نیاز دارد؛
منابعی که در حال حاضر، یا تأمین نشدهاند یا از مسیر مشارکت مردمی حاصل شدهاند، نه
برنامهریزی دولتی.
◾ یک
پیشنهاد بنیادین: انتقال خون را در نظام حکمرانی سلامت بازتعریف کنید
شاید زمان آن رسیده باشد که نگاه سنتی به
سازمان انتقال خون بازبینی شود. انتقال خون، نه فقط یک واحد خدمترسانی به بیمارستانها،
بلکه یک بازیگر کلیدی در امنیت سلامت عمومی، مدیریت بحران، توسعه تحقیقات پزشکی و حتی
دیپلماسی سلامت است. تقویت این سازمان باید از جنس بودجهریزی مبتنی بر عملکرد، تدوین
سند راهبردی ملی، توسعه زیرساخت فناورانه (از جمله ورود هوش مصنوعی)، و افزایش اختیارات
مدیریتی باشد.
* شایان ذکر اینکه :
انتقال خون یزد، تصویر روشنی از یک سازمان
موفق ولی مظلوم است؛ سازمانی که باوجود مشارکت درخشان مردم، همچنان درگیر کمبودهای
مزمن ساختاری است. تجلیل نمادین در روز ملی اهدای خون کافی نیست؛ اکنون زمان اقدام
ساختاری برای حفظ جان بیماران، و صیانت از نهادهای استراتژیک حوزه سلامت فرارسیده است