آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:

پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر
حذف صفر از پول ملی بار دیگر به صدر مباحث اقتصادی و بانکی بازگشته است؛ طرحی که سالها خاک خورده و حالا با اعلام موافقت مشروط کمیسیون اقتصادی مجلس، یک گام دیگر به اجرا نزدیکتر شده، هرچند همچنان، با اما و اگرهای جدی روبهروست.بحث حذف چهار صفر از پول ملی بار دیگر در محافل رسمی داغ شده است. پس از اعلام نظر صریح رئیسکل بانک مرکزی، حالا سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس از موافقت مشروط این کمیسیون با این طرح خبر میدهد؛ اقدامی که در صورت تحقق، میتواند یکی از مهمترین تحولات پولی در چهار دهه اخیر باشد.
همه چیز از بانک مرکزی شروع شد!
در اردیبهشتماه، محمدرضا فرزین رئیسکل بانک مرکزی در همایش سیاستهای پولی و ارزی، اعلام کرد: در سال جاری، حذف صفرها از ریال را با جدیت دنبال خواهیم کرد. به گفته فرزین، تصویری که از ریال ایران وجود دارد، صحیح نیست و باید اصلاح شود. بانک مرکزی ایران در سالهای اخیر، با استناد به کاهش ارزش پول ملی و لزوم سادهسازی مبادلات پولی، از طرحی بلندپروازانه تحت عنوان «حذف چهار صفر از پول ملی» رونمایی کرده است. بر اساس این طرح، قرار است واحد پول رسمی کشور از ریال به "تومان" تغییر یابد و هر تومان معادل 10000 ریال فعلی باشد، (به زبان ساده هر 1000 تومان، می شود 1 تومان!) این تغییر شامل انتشار اسکناسها و سکههای جدید، و بازتعریف ساختار پولی و حسابداری در کشور خواهد بود.
بازگرداندن اعتماد عمومی به پول ملی
در ظاهر، این تصمیم تلاشی برای بازگرداندن اعتماد عمومی به پول ملی، کاهش هزینههای چاپ و حمل اسکناس، و افزایش کارایی مبادلات مالی است؛ اما در عمق، اجرای موفق آن مشروط به پیششرطهایی بنیادین است که بدون آنها ممکن است این جراحی پولی تنها زخمی جدید بر پیکر اقتصاد ایران باشد. اکنون سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس از موافقت کلی این کمیسیون با حذف چهار صفر از پول ملی خبر داده است. او گفته است که زمزمههایی درباره تغییر واحد پول ملی نیز وجود دارد و قرار است متن لایحه دولت اصلاح شود تا با قوانین دیگر تعارضی نداشته باشد. با این حال، وی تأکید کرده که برخی اعضا مخالف این طرح هستند و معتقدند: زمانی میتوان صفر را از پول ملی حذف کرد که اقتصاد کشور به ثبات رسیده باشد و زیرساختهای ضروری فراهم شده باشد.
انگیزههای طرح حذف چهار صفر از پول ملی
بهنظر میرسد بانک مرکزی با هدف مهار تبعات تورم مزمن و تسهیل مبادلات پولی، طرح حذف چهار صفر از پول ملی را در دستور کار قرار داده است، این تصمیم در حالی اتخاذ شده است که کاهش ارزش ریال در سالهای گذشته، شکلگیری اعداد نجومی در تراکنشهای روزمره و سنگینی بار اسکناسهای کمارزش بر دوش نظام مالی کشور، به چالشی جدی تبدیل شده است. بررسیهای تطبیقی از سوی اقتصاددانان نیز تأیید میکند که در بسیاری از کشورهایی که با پدیده تورم بالا یا بیثباتی پولی مواجه بودهاند، حذف صفر از واحد پول بهعنوان اقدامی نمادین برای بازسازی اعتماد عمومی به پول ملی و بازآفرینی نظم پولی و حسابداری بهکار گرفته شده است.
از جمله انگیزههای اصلی طراحان این طرح میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
بازگرداندن اعتماد عمومی
حذف صفرها میتواند با ایجاد تصویری تازه از پول ملی، بخشی از اعتماد فرسایشیافته مردم را بازسازی کند.
-
کاهش هزینههای مبادلات و حسابداری
سیستمهای مالی و بانکی، فروشگاهها و کسبوکارها با حجم کمتری از اعداد و عملیات روبهرو خواهند شد که به سادهسازی و افزایش کارایی میانجامد.
-
افزایش اعتبار پول ملی در سطح بینالمللی
با اصلاح ظاهری پول، کشور میکوشد چهرهای باثباتتر از اقتصاد خود به خارج ارائه دهد.
-
کاهش هزینه چاپ و توزیع اسکناس
چاپ اسکناسهایی با رقمهای بزرگ و عمر کوتاه، هزینهبر است و با این طرح تا حدی مهار خواهد شد.
کارشناسان معتقدند اگرچه این دلایل در ظاهر اقتصادی و فنی بهنظر میرسند، اما موفقیت واقعی این طرح در گروی هماهنگی آن با اصلاحات بنیادین اقتصادی از جمله مهار تورم، ساماندهی بودجه دولت و تثبیت نظام بانکی است، در غیر این صورت، این اقدام تنها بهعنوان «تغییری ظاهری» تلقی خواهد شد که نمیتواند تغییری ملموس در زندگی مردم ایجاد کند.
چالشها و معایب احتمالی حذف چهار صفر از پول ملی
در حالی که حذف چهار صفر از پول ملی بهعنوان بخشی از اصلاحات پولی در دستور کار دولت قرار گرفته است، کارشناسان اقتصادی نسبت به پیامدهای احتمالی این اقدام بدون زمینهسازیهای لازم هشدار میدهند. بررسیها نشان میدهد که اجرای این طرح، در صورت فقدان اصلاحات کلان اقتصادی، میتواند نهتنها بیاثر باشد، بلکه حتی به تشدید برخی نارساییهای موجود در اقتصاد ایران منجر شود. از جمله چالشها و معایب اصلی این طرح میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
هزینههای سنگین اجرایی و فنی
انتشار اسکناسهای جدید، بهروزرسانی سیستمهای بانکی و نرمافزاری، تغییر برچسب قیمتها، و آموزش عمومی، میلیاردها تومان هزینه به اقتصاد تحمیل خواهد کرد.
-
سردرگمی عمومی و اختلال در مبادلات
تغییر واحد پول و کاهش چهار صفر از ارزشهای اسمی، ممکن است در کوتاهمدت باعث سردرگمی مردم، صاحبان کسبوکار و حسابداران در درک ارزش واقعی کالاها و خدمات شود.
-
مقاومت اجتماعی در برابر تغییر
بخشی از جامعه، بهویژه گروههای مسن یا کمسواد، ممکن است با تغییرات پولی احساس بیاعتمادی یا نگرانی کنند که این موضوع میتواند به مقاومت در برابر استفاده از پول جدید بینجامد.
-
تشدید تورم در صورت نبود اصلاحات کلان
اگر همزمان با این اقدام، سیاستهایی برای کنترل نقدینگی، کاهش کسری بودجه و تقویت تولید اتخاذ نشود، مردم با رشد قیمتها مواجه میشوند و اثر مثبت طرح بهسرعت از بین میرود.
-
توهم تغییر بدون اثر واقعی
حذف صفرها اگر بهتنهایی اجرا شود، ممکن است در جامعه این تصور را به وجود آورد که مشکل پول ملی حل شده است، در حالی که تورم، کاهش قدرت خرید و رشد نقدینگی همچنان پابرجاست!
-
احتمال بازگشت به شرایط قبلی
تجربه کشورهایی مانند ونزوئلا، سودان و زیمبابوه نشان میدهد که بدون اصلاحات ساختاری، حذف صفرها تنها به تأخیر در بروز بحران منجر میشود، نه به حل آن.
اقتصاددانان هشدار میدهند که هرگونه جراحی پولی بدون آمادهسازی بدنه اقتصاد، تنها بر شکل ظاهری مشکلات تمرکز دارد و درمانی برای ریشههای بیماری نیست. بهگفته تحلیلگران، حذف صفر در خلأ سیاستهای اصلاحی میتواند بهجای اعتمادسازی، اعتمادزدایی بههمراه داشته باشد.
کدام کشورها تجربه حذف صفر از پول ملی خود را دارند؟
بررسیها نشان میدهد که بیش از ۵۰ کشور جهان در یک قرن گذشته دستکم یکبار اقدام به حذف صفر از پول ملی خود کردهاند، این اقدام معمولاً در واکنش به تورم شدید، کاهش ارزش پول ملی، یا تغییرات ساختاری در نظام سیاسی و اقتصادی کشورها انجام شده است. میان کشورهایی که دست به حذف صفر از پول ملی زدهاند، میتوان به موارد متعددی اشاره کرد:
- آذربایجان در سالهای ۱۹۹۲ و ۲۰۰۶ این اقدام را انجام داد.
- آرژانتین طی شش دوره در سالهای ۱۸۲۶، ۱۸۸۱، ۱۹۷۰، ۱۹۸۳، ۱۹۸۵ و ۱۹۹۲ اقدام به حذف صفر کرد.
- آنگولا نیز در سالهای ۱۹۷۵، ۱۹۹۰، ۱۹۹۵ و ۱۹۹۹ این سیاست را به اجرا گذاشت.
- اتریش در دهه ۱۹۲۰، مشخصا در سالهای ۱۹۲۰ و ۱۹۲۵، اصلاح پولی انجام داد.
- اوروگوئه در سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۹۳،
- اسلوونی در سال ۱۹۹۱،
- اکوادور در سال ۲۰۰۰،
- و السالوادور در سال ۲۰۰۱ اقدام به حذف صفر کردند.
- اوکراین در سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۶،
- اوگاندا در سالهای ۱۹۶۶ و ۱۹۸۷،
- و ایسلند در سال ۱۹۸۱ تجربه این سیاست را داشتند.
- برزیل یکی از کشورهایی است که بارها صفرهای پولی خود را حذف کرده است، از جمله در سالهای ۱۹۴۲، ۱۹۶۷، ۱۹۸۶، ۱۹۸۹، ۱۹۹۰، ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴.
- بلاروس در سالهای ۱۹۹۴ و ۲۰۱۶،
- بلغارستان در سال ۱۹۹۹،
- بولیوی در سالهای ۱۹۶۳ و ۱۹۸۵،
- و پرو در سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۹۱ این روند را تجربه کردند.
- تایوان در سال ۱۹۴۹،
- ترکمنستان در سال ۲۰۰۹،
- ترکیه در سال ۲۰۰۵،
- و چین در سالهای ۱۹۴۸، ۱۹۴۹ و ۱۹۵۵ صفرهایی را از پول ملی حذف کردند.
- روسیه در سال ۱۹۹۸،
- رومانی در سال ۲۰۰۵،
- زامبیا در سال ۲۰۱۳،
- و زیمبابوه در سالهای ۲۰۰۶، ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹ این اصلاحات را به اجرا گذاشتند.
- سودان در سالهای ۱۹۹۲ و ۲۰۰۷،
- سورینام در سال ۲۰۰۴،
- شیلی در سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۵،
- غنا در سالهای ۱۹۶۷ و ۲۰۰۷،
- و فرانسه در سال ۱۹۶۰ اقدام به حذف صفر کردند.
- کرواسی در سالهای ۱۹۹۱ و ۱۹۹۴،
- کره جنوبی در سالهای ۱۹۵۴ و ۱۹۶۳،
- و کره شمالی در سال ۲۰۰۵ این مسیر را طی کردند.
- همچنین کنگو در سالهای ۱۹۶۷، ۱۹۹۳ و ۱۹۹۸،
- گینه در سالهای ۱۹۵۹، ۱۹۷۱ و ۱۹۸۵،
- گینه استوایی در سالهای ۱۹۶۹، ۱۹۷۵ و ۱۹۸۵،
- و گینه بیسائو در سالهای ۱۹۷۵ و ۱۹۹۷ این سیاست را اجرا کردند.
- لهستان در سال ۱۹۹۵،
- لیتوانی در سالهای ۱۹۹۱ و ۱۹۹۳،
- ماداگاسکار در سال ۲۰۰۵،
- مالی در سالهای ۱۹۶۲ و ۱۹۸۴،
- و مجارستان در سالهای ۱۹۱۹، ۱۹۲۷ و ۱۹۴۶ اصلاحات پولی انجام دادند.
- در ادامه، مقدونیه در سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳،
- مکزیک در سال ۱۹۹۳،
- موریتانی در سالهای ۱۹۷۳ و ۲۰۱۸،
- موزامبیک در سال ۲۰۰۶،
- نیکاراگوئه در سالهای ۱۹۱۲، ۱۹۸۸ و ۱۹۹۱،
- ونزوئلا در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۸،
- و نهایتا یوگسلاوی سابق در سالهای ۱۹۴۴، ۱۹۶۶، ۱۹۹۰، ۱۹۹۲، ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴ اقدام به حذف صفر از پول ملی خود کردهاند.
حذف صفر از پول ملی در جهان؛ از موفقیت ترکیه تا شکست ونزوئلا
بررسی تجربه بیش از ۵۰ کشور جهان نشان میدهد که حذف صفر از پول ملی، سیاستی کمسابقه نیست، اما موفقیت یا شکست آن بهشدت وابسته به زمینههای اقتصادی، سیاسی و نهادی هر کشور بوده است. در برخی کشورها، این سیاست به بازسازی اعتماد عمومی و کنترل تورم کمک کرده؛ اما در مواردی دیگر، تنها بهعنوان اقدامی نمادین و بینتیجه باقی مانده است.
ترکیه یکی از موفقترین نمونهها در این زمینه است، در سال ۲۰۰۵، این کشور با حذف شش صفر از لیره و معرفی "لیره جدید"، توانست به ثبات نسبی قیمتها و افزایش اعتبار پول ملی دست یابد. این اقدام، بخشی از بسته گستردهای از اصلاحات اقتصادی بود که شامل مهار تورم، اصلاح نظام بانکی، کاهش کسری بودجه و جذب سرمایه خارجی نیز میشد.
در مقابل، زیمبابوه یکی از نمادهای شکست در اجرای این سیاست است. این کشور در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ چندین بار اقدام به حذف صفر از دلار زیمبابوه کرد، اما بهدلیل فقدان اصلاحات ساختاری و تداوم سیاستهای نادرست اقتصادی، به ابرتورم چند میلیارد درصدی دچار شد و نهایتاً واحد پول ملی خود را کنار گذاشت. نمونههای دیگری مانند برزیل، آرژانتین، بلغارستان، روسیه و مجارستان نیز در دهههای گذشته حذف صفر را تجربه کردهاند. در برخی موارد مانند برزیل و بلغارستان، این اقدام در قالب برنامههای تثبیت اقتصادی اجرا شد و نتایج مثبتی در کاهش تورم و بازسازی اعتماد عمومی داشت، در مقابل، در کشورهایی مانند ونزوئلا، سودان و یوگسلاوی سابق، که این سیاست بدون اصلاحات بنیادی اجرا شد، پیامدی جز تشدید بحرانهای اقتصادی نداشت.
کلید اصلی موفقیت این طرح
بررسیها نشان میدهد که کلید اصلی موفقیت در اجرای این سیاست، همزمانی آن با اصلاحات کلان اقتصادی است. تجربههای موفق، همگی با برنامههایی همراه بودهاند که شامل کاهش تورم، استقلال بانک مرکزی، اصلاح بودجه دولت، بهبود فضای کسبوکار و تقویت نهادهای اقتصادی بودهاند. بهگفته کارشناسان، حذف صفر بدون این پیشزمینهها، تنها «تغییری در ظاهر» است که نهتنها موجب بهبود شرایط نمیشود، بلکه ممکن است اعتماد عمومی را بیش از پیش فرسایش دهد.
حذف صفر از پول ملی؛ آیا برای اقتصاد ایران مفید است؟
در حالی که طرح حذف چهار صفر از پول ملی همچنان در مرحله بررسی و تصمیمگیری قرار دارد، پرسش اصلی اینجاست؛ آیا اجرای این سیاست میتواند دردی از اقتصاد ایران دوا کند، یا آنکه به تغییراتی صوری محدود میشود که اثری بر بنیانهای اقتصاد ندارد؟ کارشناسان اقتصادی بر این باورند که موفقیت این طرح کاملاً مشروط به اجرای همزمان اصلاحات کلان در ساختارهای اقتصادی کشور است، در غیر این صورت، حذف صفر تنها بهعنوان اقدامی نمایشی تلقی میشود که بدون تغییر واقعی در قدرت خرید مردم یا مهار تورم، نمیتواند آثار مثبتی بهجای بگذارد.
پول ملی در آستانه یک پوستاندازی؟
واقعیت آن است که موضوع حذف صفر از پول ملی، بیش از سه دهه در دستور کار دولتهای مختلف بوده، اما هیچگاه به مرحله اجرا نرسیده است. حالا با پیگیریهای بانک مرکزی و وزارت اقتصاد، به نظر میرسد این موضوع به اولویت جدی سیاستگذاران بدل شده است. نکته مهم اینکه در واپسین روزهای سال ۱۴۰۳، بانک مرکزی از انتشار اسکناس جدید ۲ میلیون ریالی خبر داد؛ اسکناسی که در صورت حذف چهار صفر، معادل ۲۰۰ تومان خواهد بود. این دقیقاً مطابق با مفاد لایحه اصلاح پول ملی است که در بند «الف» ماده واحده آن آمده: واحد پول ایران، تومان است و هر تومان برابر ۱۰ هزار ریال و معادل ۱۰۰ پارسه خواهد بود. این اقدام صرفاً یک اقدام شکلی و ظاهری است که به منظور تسهیل در محاسبات و عملیات حسابداری طراحی شده است.
مشکلات اساسی در ساختار بودجهبندی و نظام بانکی
این تصمیم در حالی اتخاذ میشود که مشکلات اساسی در ساختار بودجهبندی و نظام بانکی کشور همچنان پابرجاست. ما باید به این نکته توجه کنیم که این اقدام نمیتواند بهتنهایی به کنترل تورم و بهبود وضعیت اقتصادی کمک کند. برای دستیابی به نتایج ملموس، نیاز است که اقدامات جدیتری در راستای حل مشکلات اقتصادی انجام شود. در کشورهای ترکیه و آرژانتین نیز حذف صفرها در کنار اقدامات دیگر به کنترل تورم کمک کرده است. اگر اراده حاکمیت اقتصادی بر کنترل تورم باشد، تمامی تصمیمات باید به این هدف معطوف شود و شرایط اقتصادی کشور نیز باید اقتضا کند. ما در شرایطی نه جنگ و نه صلح قرار داریم و تهدیدهای خارجی وجود دارد. در چنین شرایطی، اتخاذ تصمیمات اقتصادی نیازمند دقت و توجه بیشتری است. در حال حاضر، اولویت اصلی باید حفظ و تثبیت وضعیت موجود باشد.
یک راهکار موقتی و شکلی
این طرح، که سابقهای طولانی در مجلس دارد، ممکن است به عنوان یک راهکار موقتی و شکلی مطرح شود. اما اگر نتایج واقعی در کنترل تورم و بهبود شرایط اقتصادی حاصل نشود، این اقدام میتواند به کاهش اعتماد عمومی به سیاستهای اقتصادی منجر شود. برای حذف صفر از واحد پولی کشور علاوه بر تورم باید شرایط اقتصادی کشور مدنظر قرار گیرد و به صرف حذف صفر از اسکناس های موجود، بدون داشتن برنامه برای رشد و توسعه اقتصادی مستمر نمی توان این اقدام را راهکاری مناسب برای بهبود وضع اقتصادی قلمداد کرد. موفقیت حذف صفر از واحد پول ملی ایران وابستگی شدیدی به موفقیت در مقابله با تورم نسبی آن دارد. اگر دولت تنها به حذف صفرهای پول ملی اکتفا کند و اصلاحات اقتصادی فراگیر و جامعی را اجرا نکند، سیاست حذف صفر به تنهایی کارساز نخواهد بود. هرگونه اقدامی در زمینه حذف صفر از پول ملی نیازمند قرار گرفتن روند حرکتی اقتصاد کشور در مسیر تورم کاهنده است چرا که در صورت عدم مهار تورم ارزش پول به سرعت کاهش یافته و ناگزیر از اضافه کردن مجدد صفر در مقابل اسکناس ها خواهیم بود. این طرح در شرایط فعلی اولویت اقتصادی کشور نیست و اگر شرایط اقتصادی و درآمدهای ارزی بهبود نیابد، حذف صفرها به تنهایی نمیتواند بهبود قابل توجهی در وضعیت اقتصادی ایجاد کند.
شتاب زده عمل نکنید!
برای اظهارنظر منصفانه درخصوص اثربخشی این لایحه باید بررسی کرد که هدف گذاری دولت، مجلس و بانک مرکزی از تقدیم این لایحه چیست؟ تغییر واحد پول ملی به همراه کاهش تورم با تقویت پایه پول ملی یا کاهش التهابات اقتصادی در جامعه ناشی از افزایش مستمر قیمتها یا سایر اهداف؟ به نظرم، مهمترین شرط موفقیت بانک مرکزی، این است که بازار و جامعه عملا کاهش چند صفر را در مبادلات اقتصادی بپذیرند. برای ارزیابی تأثیر مثبت یا منفی حذف صفر از اسکناس رسمی در وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم باید هدف گذاری بانک مرکزی و مجلس در این لایحه را تشخیص داد. آیا بانک مرکزی با این طرح در صدد است با تبدیل «ریال» به «پارسه» و همزمان حذف چند صفر، تورم پولی را کاهش دهد و همراه با آن، پایه پولی کشور را تقویت کند یا آنکه در صدد است التهابات بازار را کاهش دهد و به آن ثبات بخشد؟
باید توجه داشت که در حال حاضر، منابع نقدی مردم بیشتر از طریق تراکنشهای الکترونیکی انجام میشود؛ یعنی حجم اسکناسهای در دسترس جامعه به مراتب کمتر از مبالغی است که روزانه از طریق شبکه بانکی کشور به طور اعتباری نقل وانتقال میشود؛ بنابراین بانک مرکزی برای اجتناب از دوگانگی در این سیاست پولی عملا ناچار می شود که طرح حذف صفر از فیزیک اسکناسهای رسمی در جریان را در مورد پولهای اعتباری نیز اعمال نماید. خب اثر روانی این موضوع در جامعه، سنگین است؛ زیرا مردم احساس می کنند با این تصمیم دولت، ارزش موجودی آن ها در بانکها تا حد سه یا چهار صفر پایین آمده است؛ در حالی که ممکن است بازار حاضر نباشد حذف صفرها را به راحتی در ارزش کالاها و خدمات خود اعمال کند. تصور میکنم طرح تبدیل واحد پول ملی، بدان معناست که «ریال» در حال حاضر به شدت ضعیف شده و قدرت اقتصادی خود را از دست داده است. اگر تا چند سال پیش میشد با دو هزار تومان یک ساندویچ خرید، اکنون با چند ده هزار تومان هم نمیتوان یک ساندویچ سالم خریداری کرد. افزایش قدرت پول ملی (ریال یا تومان یا پارسه) خود به خود قدرت خرید مردم را بالا خواهد برد و پول را باارزش می کند؛ بنابراین شتابزدگی در تصویب این طرح، درست نیست و نیاز به آسیب شناسی واکنش احتمالی بازار و مردم به آثار مثبت و منفی آن در زمان اجرا دارد.
یک اقدام نمایشی؟!
حذف صفر بیشتر یک اقدام نمایشی است تا یک سیاست اقتصادی مؤثر. اینگونه طرحها، مسائل بنیادین اقتصاد ایران را حل نمیکنند. رهبری طی سالهای اخیر بارها تأکید کردهاند که راه نجات اقتصاد، تقویت تولید و صادرات است، نه جراحی صوری اسکناسها. بانک مرکزی به جای تمرکز بر حذف صفر، باید بر ثبات نرخ ارز، کنترل تورم و رشد اقتصادی تمرکز کند. وگرنه صفرها هرقدر هم حذف شوند، دوباره باز خواهند گشت.
ساماندهی اقتصاد روزمره
البته اگرچه حذف صفر راهحل نهایی نیست، اما میتواند ساماندهی اقتصاد روزمره را تسهیل کند. امروز در اسناد مالی و بودجهای با اعداد بزرگی مواجهیم که خواندن و نوشتن آن ها برای عموم دشوار شده است. وی با اشاره به تجربه سایر کشورها گفته است: بسیاری از کشورها از همینجا شروع کردند و سپس به سراغ اصلاحات بزرگتر رفتند. این لایحه اگر بهدرستی اجرا شود، میتواند مؤثر باشد. در شرایطی که ارزش پول ملی طی دههها بهشدت کاهش یافته، نمیتوان نسبت به وضعیت موجود بیتفاوت بود. حذف صفرها میتواند به نظمبخشی نظام پولی کمک کند؛ مشروط به اینکه زیرساختهای لازم فراهم شود. او هشدار داد که اجرای موفق این طرح نیازمند هماهنگی کامل میان بانکها، سازمانهای حسابرسی، مالیاتی، تأمین اجتماعی و سامانههای نرمافزاری دولت است؛ در غیر این صورت، فقط به سردرگمی بیشتر خواهد انجامید.
اصلاح صوری یا گامی در مسیر نجات؟
اکنون پرسش اصلی این است: آیا حذف صفر از پول ملی، راه نجات اقتصاد ایران است یا فقط مُسکنی موقتی برای یک بیماری مزمن؟ واقعیت این است که بدون اصلاحات ساختاری و کاهش تورم، تغییر ظاهر اسکناسها نمیتواند به تنهایی کاری از پیش ببرد. با این حال، اگر حذف صفرها در قالب یک بسته سیاستی جامع اجرا شود و با اقدامات همزمان در زمینه کنترل نقدینگی، افزایش تولید، شفافیت مالی و تقویت اعتماد عمومی همراه باشد، میتواند نقطه آغاز یک مسیر اصلاحی موثر باشد.
مفهوم حذف صفر از پول ملی
حذف صفر از پول ملی به معنای کاهش تعداد ارقامی است که روی اسکناسها درج میشود. به عنوان مثال، اگر اسکناس 10,000 ریالی پس از حذف چهار صفر به 1 تومان (جدید) تبدیل شود، میگوییم 4 صفر از پول ملی حذف شده است. در واقع، تغییر در ظاهر اسکناس و تعدیل واحد پول صورت میگیرد، اما ارزش نسبی کالاها و خدمات اگر تورم و ساختارهای زیرساختی اصلاح نشود، تغییری نمیکند. طبق برخی تحلیلها، دولت باید حداقل 6 صفر از پول ملی حذف کند تا اثرات مطلوبتری بر ثبات اقتصادی و کاهش تورم داشته باشد. در این راستا، اخیرا خبرگزاری تابناک گزارش داده است که دولت باید حداقل 6 صفر از پول ملی را حذف کند تا بتواند از این اقدام به عنوان ابزاری مؤثر در کنترل تورم و بهبود ساختار اقتصادی بهرهبرداری کند!
مزایای احتمالی حذف صفر از پول ملی سهولت در محاسبات
حذف صفر از پول ملی مزایای متعددی به همراه دارد که میتواند به بهبود شرایط اقتصادی کشور کمک کند:
-
سهولت در محاسبات
با حذف صفر، نقل و انتقالهای مالی و حسابداری برای مردم و کسب و کارها سادهتر میشود، به ویژه در تراکنشهای روزمره و معاملات کوچک که با صفرهای زیاد، کار با واحد پول دشوار میشود.
-
کاهش هزینه چاپ اسکناس
با حذف صفرها، میزان گردش اسکناس و تعداد صفرهای روی چکها و فاکتورها کمتر میشود که منجر به کاهش هزینههای چاپ اسکناس میشود.
-
بهبود وجهه روانی پول ملی
مردم ممکن است حس ارزش بالاتری نسبت به پول پیدا کنند و این از نظر روانی بر انتظارات تورمی تأثیر بگذارد.
-
همخوانی بهتر با استانداردهای بینالمللی
وقتی ارزش پول ملی به ارقام معقول نزدیکتر باشد، محاسبات ارزی نیز برای سرمایهگذاران خارجی سادهتر میشود.
شرایط اقتصاد ایران و حذف صفر چالش ها و معایب
حذف صفر از پول ملی در ایران، یکی از موضوعات بحثبرانگیز در تحلیل اقتصادی این کشور بوده است. تحلیل اقتصادی حذف صفر در ایران نشان میدهد که صرفاً حذف صفر، بدون همراهی با اصلاحات عمیق اقتصادی، نمیتواند مشکلات اساسی مانند تورم و بیثباتی پولی را به طور مؤثر حل کند. تاثیر حذف صفر بر معیشت مردم نیز یکی از جنبههای مهم این موضوع است. به خصوص در شرایط تورمی شدید، حذف صفر میتواند منجر به افزایش هزینههای اجرایی مانند تغییر اسکناسها، دستگاههای خودپرداز، نرمافزارهای حسابداری، و آموزش به جامعه شود، که فشار مالی قابل توجهی به دولت و بخشهای مختلف وارد میکند. سیاست حذف صفر از پول ملی در صورتی که بدون اصلاحات ساختاری همراه باشد، میتواند باعث سردرگمی و ابهام در جامعه شود، بهویژه در مناطق روستایی و میان افراد مسن که با واحد پولی جدید آشنا نیستند. این ابهام میتواند مشکلات عملیاتی و حسابداری را افزایش دهد و به سردرگمی عمومی منجر شود. عدم کنترل ریشهای تورم نیز یکی از بزرگترین چالشها در این فرایند است. اگر سیاست پولی و مالی مؤثری برای کاهش تورم به درستی اعمال نشود، حذف صفر صرفاً به یک اقدام ظاهری تبدیل میشود که تأثیری موقتی و زودگذر خواهد داشت. در چنین شرایطی، ممکن است پس از مدتی دوباره شاهد سقوط ارزش پول و بازگشت به وضعیت تورمی قبلی باشیم.
-
هزینههای اجرایی سنگین
تغییر اسکناسها، دستگاههای خودپرداز، نرمافزارهای حسابداری، و آموزش به جامعه برای پذیرش واحد پول جدید، هزینهبردار و زمانبر خواهد بود. این فرآیند ممکن است فشار مالی و مدیریتی قابل توجهی به دولت و بخشهای مختلف وارد کند.
-
ابهام و سردرگمی در جامعه
یکی دیگر از معایب حذف صفر، ابهام و سردرگمی در جامعه است. به خصوص در مناطق روستایی و میان افراد مسن که با واحد پولی جدید آشنا نیستند، ممکن است این تغییر منجر به اشتباهات حسابداری و مشکلات عملیاتی شود.
-
نیاز به اصلاحات ساختاری
رشد نقدینگی بیرویه و خلق پول بیشتر، همچنان به عنوان یکی از چالشهای اساسی اقتصاد ایران ادامه دارد. بدون اصلاحات ساختاری در سیاستهای پولی و مالی، حذف صفر نمیتواند مشکلات اصلی اقتصاد مانند تورم و بیثباتی را به طور کامل حل کند.
این چالشها نشان میدهند که حذف صفر بدون همراهی با اصلاحات عمیق اقتصادی و مالی، تنها بهعنوان یک راهحل سطحی و کوتاهمدت عمل میکند. برای دستیابی به تأثیرات واقعی، ضروری است که سیاستهای کلان اقتصادی، بهویژه در کنترل تورم و تقویت زیرساختهای اقتصادی، به صورت اصولی اصلاح شوند.
چشمانداز حذف صفر در ایران سیاسی و اجتماعی
حذف صفر از پول ملی گاهی به عنوان یک دستاورد نمادین و سیاسی از سوی دولتها مطرح میشود. با این حال، واقعیت این است که بدون اصلاحات اقتصادی و بودجهای عمیق، موفقیت آن محدود خواهد بود. حذف صفر از پول ملی تنها زمانی میتواند اثرات مطلوبی داشته باشد که به همراه کنترل تورم از طریق سیاستهای پولی و مالی منضبط باشد.
ارزیابی هزینه-فایده
مهم است که هزینههای مرتبط با چاپ اسکناس جدید، تغییر سیستمهای بانکی و پرداخت، آموزش جامعه و سایر موارد به خوبی سنجیده شود. آیا این هزینهها به اندازه منفعت روانی و اجرایی حذف صفر از پول ملی میارزد یا خیر؟
الزامات موفقیت
برای دستیابی به نتایج پایدار، کنترل تورم از طریق سیاستهای پولی و مالی منضبط، مبارزه با رانت و فساد، اصلاح سیستم بانکی و کاهش وابستگی به درآمدهای تورمزا از مهمترین پیشنیازها محسوب میشوند. با توجه به تجربه دیگر کشورها که در شرایط مشابه اقدام به حذف صفر از پول ملی و تورم کردهاند، مشاهده میشود که این اقدام به تنهایی، بدون همراهی با اصلاحات ساختاری، نمیتواند مشکلات اقتصادی را به طور کامل حل کند. بنابراین، موفقیت حذف صفر از پول ملی در ایران نیازمند یک برنامه جامع و هماهنگ با اصلاحات کلان اقتصادی است.
جزئیات طرح
- تغییر واحد: ریال → تومان (هر تومان = 10,000 ریال)
- اسکناس جدید: نمونه 200 تومانی (معادل 2 میلیون ریال فعلی)
اهداف اصلی
- سادهسازی مبادلات مالی
- کاهش هزینههای چاپ اسکناس
- بهبود تصویر بینالمللی
- افزایش کارایی سیستم بانکی
چالشهای اساسی
-
هزینه اجرا
برآورد اولیه 20,000 میلیارد تومان برای تغییر اسکناسها و سیستمها
-
ریسک تورمی
احتمال تشدید تورم بدون اصلاحات ساختاری
-
سردرگمی عمومی
نیاز به آموزش گسترده جامعه و بنگاهها
-
زمان اجرا
حداقل 2-3 سال برای استقرار کامل
تجارب جهانی
| کشور |
سال اجرا |
نتیجه |
درسآموزی |
| ترکیه |
2005 |
موفق |
همراه با اصلاحات اقتصادی |
| زیمبابوه |
2006-2009 |
شکست |
بدون کنترل تورم |
| برزیل |
1994 |
موفق |
بخشی از برنامه تثبیت اقتصادی
|
نظر کارشناسان
- موافقان: گام اول برای اصلاحات بزرگتر
- مخالفان: اقدامی نمایشی بدون اثر واقعی
- بانک مرکزی: "پروژهای بلندمدت با پیشنیازهای مشخص"
پیشنیازهای موفقیت
- کنترل نقدینگی و تورم
- اصلاح نظام بانکی
- شفافیت مالی دولت
- همراهی بخش خصوصی
- برنامه آموزشی ملی