آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:

پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر
یکی از بزرگترین تحریفهای دین در عصر حاضر، تبدیل آن به یک معامله تجاری است. بسیاری از مردم، دین را ابزاری برای رسیدن به ثروت، سلامتی، و نجات از بلاها میدانند؛ گویی خداوند یک تاجر است که با انجام دادن اعمال دینی، باید در قبال آن پاداش مادی یا معنوی بدهد. این نگاه، نه تنها معنویت واقعی را خالی از محتوا میکند، بلکه باعث میشود انسانها به جای جستجوی معنا، تنها به دنبال منافع شخصی باشند. اما آیا هدف اصلی دین، معامله با خداوند است یا یافتن آرامش و معنای واقعی زندگی؟
افلاطون در رساله «آلکیبادس دوم»، داستان جالبی از جنگ میان لاکدایمونیان و آتنیان نقل میکند. آتنیان که در جنگها شکست میخورند، نزد خدایان شکایت میبرند که چرا با وجود قربانیهای بیشتر، مورد لطف قرار نمیگیرند. پاسخ آمون، خدای مصری، به آنها شگفتانگیز است: «من سکوت دیندارانه لاکدایمونیان را از همه قربانیهای یونانیان بیشتر دوست دارم.» این پاسخ، نشان میدهد که خدایان به جای هدایا و نذرها، به قلب و نیت انسانها توجه دارند. آیا جامعه امروزی ما نیز به جای غوغای دیندارانه، نیاز به سکوت دیندارانه ندارد؟
خداوند تاجر نیست!
در فرهنگ دینی ما، بسیاری از کتابها و تبلیغات، دین را به ابزاری برای رسیدن به ثروت و موفقیت تبدیل کردهاند. عنوانهایی مانند «این دعا را بخوانید تا ثروتمند شوید» یا «با خواندن این آیه، فقر از زندگیتان رخت برمیبندد»، نمونههایی از این نگاه تجاری به دین هستند. این در حالی است که هدف اصلی دین، نجات انسان از سرگشتگی، یاس و بیمعنایی است، نه تضمین رفاه مادی. آیا ما نیز مانند آتنیان، با غوغای دیندارانه خود، معنویت واقعی را فراموش کردهایم؟
دینداری بدون انتظار پاداش!
سکوت دیندارانه، یعنی دینداری بدون انتظار پاداش. یعنی انجام دادن اعمال دینی نه به امید دریافت چیزی، بلکه به دلیل عشق و ایمان واقعی. این نگاه، انسان را از وابستگی به منافع مادی رها میکند و به او آرامش درونی میبخشد. اما متأسفانه، بسیاری از ما هنوز در تله معامله با خداوند افتادهایم و فراموش کردهایم که معنویت واقعی، فراتر از داد و ستد است. آیا وقت آن نرسیده است که از غوغای دیندارانه فاصله بگیریم و به سکوت دیندارانه روی آوریم؟
نگاه تجاری به دین
نگاه تجاری به دین، محصول عقل محاسبهگر است. در این نگاه، انسانها دین را ابزاری برای رسیدن به منافع شخصی میدانند؛ گویی خداوند یک تاجر است که با انجام دادن اعمال دینی، باید در قبال آن پاداش دهد. این نگاه، نه تنها معنویت واقعی را خالی از محتوا میکند، بلکه باعث میشود انسانها به جای جستجوی معنا، تنها به دنبال منافع مادی باشند. اما هدف اصلی دین، نجات انسان از سرگشتگی و بیمعنایی است، نه تضمین رفاه و ثروت.
تجارت با دین حتی در بازار کتاب!
یکی از ضعفهایی که این روزها و اخیرا در ادبیات کودک و نوجوان ورود کرده، تمایل ناشران به چاپ کتابهای دینی است. این رویکرد معمولاً در میان ناشران دولتی و سازمانها بیشتر دیده میشوند. معمولاً این نهادها به نویسندگان سفارش دینینویسی میدهند و با نگاه تجاری که به این قضیه دارند، سعی دارند کار مذهبی بیشتر چاپ کنند؛ از این رو کمتر به ژانرهای دیگر میپردازد. به همین دلیل چند وقتی است که اقبال به کتابهایی که با موضوعات آزاد در حوزه کودک و نوجوان نوشته شدهاند، کمتر شده است. نهادهای دولتی تلاش دارند تا با چاپ متعدد این دسته از آثار وجهه خوبی برای خود رقم بزنند، میافزاید: خروار خروار کار مذهبی دارد منتشر میشود و بیم آن میرود که این کارهای به اصطلاح مذهبی، خود عامل ضد مذهبی شوند؛ چرا که سفارشنویسی از کیفیت کار میکاهد و این نوع نگاه تجاری در نهایت به ضرر آثار دینی است که با جان و علاقه نویسنده نوشته شدهاند. گاه به دلیل شتابزدگی و مسلط نبودن نویسندگان، ضعفهای محتوایی نیز در این دسته از کارها دیده میشود.
برخی دیگر از نویسندگان و شاعران بر این باورند که نوشتن درباره مسائل مذهبی در ادبیات کودک و نوجوان در سالهای اخیر، با سادهنویسی داستانهای قرآنی و زندگی ائمه اطهار(ع) یکسان پنداشته شده است. ناشران بدون توجه به نیاز ایجاد خلاقیت و نوآوری در این عرصه به منظور جذب مخاطب کودک و نوجوان، دست به انتشار کار با این تم برای رسیدن به سود بیشتر میزند. ظاهرا بازگشت سرمایه در این زمینه عموما قطعی است و همین، مایه انگیزه برای چاپ آثار متعدد، بیتوجه به محتوا و فحوای کلام کتاب شده است.
تجارت با حذف خلاقیت
نباید حضور در این قلمرو و سرودن برای کودکان و نوجوانان را سهل و آسان پنداشت؛ بالعکس این حوزه نیز دارای ظرایف و دقایق خاص خود است و شاعر میبایست با کلامی بسیاری ساده و روان و متناسب با گروههای سنی، مضامین و مفاهیم مورد نظر خود را ارائه کند. به این لحاظ بسیاری از شاعران از ورود به این عرصه خودداری میکنند و توانایی حضور در این عرصه را در خود نمییابند. در این میان، برخی از شاعران اعتنای چندانی به دشواریهای موجود در این عرصه ندارند و اصرار دارند که حتما در این زمینه طبعآزمایی کنند. در آثار این شاعران واژههای ثقیل و بیان مفاهیم سنگین برای سنین کودکان و نوجوانان احساس میشود و معمولاً چنین توجیه میکنند که نباید کودکان و نوجوانان را دست کم گرفت. برخی از شاعران کودک و نوجوان زحمت مطالعه تاریخ اسلام و سیره گفتار خاندان پاک وحی را به خود نمیدهند و شعرهایشان معمولا کلیگوییهایی است که چندان نکته آموزندهای به کودک و نوجوان منتقل نمیکند.
بازار کتاب در قرق کتابهای زرد مذهبی
موضوع خلاقیت و نوآوری مسئله بسیار مهم و حساسی است. نمیتوان توقع داشت که تمامی شاعران و نویسندگان با خلاقیت در این عرصه حضور داشته باشند؛ کما اینکه در سالهای پس از انقلاب یک جریان تجاری و سفارشنویسی نیز به راه افتاده است که اگرچه بخشی از این جریان با نیت حمایت از شاعران و نویسندگان این حوزه و خلق آثار تازه و افزونتر در این زمینه شکل گرفت، اما بخش دیگری با نیت کاسبکارانه و سوء استفاده از فضای مذهبی و اعتقادات و باورهای مردم شکل گرفت که این جریان به لحاظ سرمایهگذاریهای گسترده بخش اعظمی از بازار تولیدات کتاب و محصولات فرهنگی را اشباع کرد و با اشغال ویترینهای کتابفروشیها جا را برای دیده شدن آثار خوب و ارزنده تنگ کرد. نبود نظارت دقیق از سوی مسئولان امر، راه را برای آثار ضعیف باز و عرصه را برای کتابهای خوب تنگ کرده است. در این آشفتهبازار انتخاب نیز برای خانوادهها دشوارتر میشود. اگر در گذشته تنها چند کتاب گزینه اصلی انتخاب بودند، امروز گزینههای متعددی پیش روی خانوادههاست که با رنگ و لعاب خاص سعی در فروش بیشتر دارند.
خدا به قلب و نیت انسانها توجه دارد...
افلاطون با نقل داستان پاسخ آمون به آتنیان، نشان میدهد که خدایان به جای هدایا و نذرها، به قلب و نیت انسانها توجه دارند. آتنیان با وجود قربانیهای بیشتر، شکست میخورند، زیرا دعای آنها پر از خواستههای مادی است. اما لاکدایمونیان با سکوت دیندارانه خود، توجه خدایان را جلب میکنند. این داستان، درس بزرگی برای جامعه امروزی ما دارد: دین، معامله نیست، بلکه راهی برای رسیدن به معنای واقعی زندگی است. در فرهنگ دینی معاصر ما، بسیاری از کتابها و تبلیغات، دین را به ابزاری برای رسیدن به ثروت و موفقیت تبدیل کردهاند. عنوانهایی مانند «این دعا را بخوانید تا ثروتمند شوید» یا «با خواندن این آیه، فقر از زندگیتان رخت برمیبندد»، نمونههایی از این نگاه تجاری به دین هستند. این در حالی است که معنویت واقعی، فراتر از داد و ستد است و انسان را به آرامش درونی میرساند.
سکوت دیندارانه، یعنی دینداری بدون انتظار پاداش. یعنی انجام دادن اعمال دینی نه به امید دریافت چیزی، بلکه به دلیل عشق و ایمان واقعی. این نگاه، انسان را از وابستگی به منافع مادی رها میکند و به او آرامش درونی میبخشد. اما متأسفانه، بسیاری از ما هنوز در تله معامله با خداوند افتادهایم و فراموش کردهایم که معنویت واقعی، فراتر از داد و ستد است. آیا وقت آن نرسیده است که از غوغای دیندارانه فاصله بگیریم و به سکوت دیندارانه روی آوریم؟