آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
جهان رنگها، جهانی فراتر از طول موج و ترکیب شیمیایی است؛ جهانی آکنده از تاریخ، سیاست، تجارت و هویت. بحثی که این روزها در فضای مجازی درباره تفاوت «آبی ترکی» و «آبی ایرانی» داغ شده، تنها نوک کوه یخی از یک داستان تاریخی پیچیده و شگفتانگیز است. همه چیز از یک عکس شروع شد: تصویر مسجد جامع سبز بورسا (Yeşil Cami) در ترکیه که زیبایی خیرهکننده کاشیهای فیروزهای آن توجه بسیاری را به خود جلب کرد. برخی کاربران با اشاره به این رنگ، از اصطلاح «آبی ترکی» استفاده کردند و این همان جرقهای بود که یک مناظره فرهنگی را شعلهور ساخت.
اما حقیقت چیست؟ آیا رنگها ملیت دارند؟ آیا میتوان یک طیف رنگی را به یک ملت خاص نسبت داد؟ پاسخ تاریخ و هنر به این پرسش، نه تنها «خیر» که بسیار پیچیدهتر و جذابتر از این حرفهاست. نگاهی به گذشته نشان میدهد که این رنگهای آسمانی و فیروزهای، حاصل تبادل فرهنگی، فناوری و تجاری در گسترهای وسیعتر از مرزهای امروزی است؛ از فناوری کاشیسازی ایرانیان تا مسیرهای تجاری عثمانی و معادن منحصر به فرد افغانستان و ایران. این موضوع را میتوان از چند منظر کاملاً فنی و تاریخی تحلیل کرد:
فناوری ساخت رنگ: یک دستاورد مشترک
رنگ آبی عمیق و فیروزهای موجود در کاشیهای مساجد تاریخی، حاصل یک ترکیب شیمیایی مشخص مبتنی بر اکسید کبالت (برای آبی) و اکسید مس (برای سبز و فیروزهای) است. تکنیک اصلی ساخت این کاشیها به روش «کوئردا سکا» (Cuerda Seca) یک فناوری ایرانی بود که در دوران سلجوقیان به اوج رسید و بعدها توسط هنرمندان ایرانی به امپراتوری عثمانی منتقل شد. بنابراین، منشاء فناوری ساخت این رنگها، ایرانی است، نه ترکی.
نامگذاری رنگها: یک پدیده فرهنگی-تجاری
نامگذاری رنگها اغلب بر اساس مسیرهای تجاری و شناخت اروپاییان از منشاء کالاها صورت گرفته است:
-
فیروزهای (Turquoise)
این واژه از کلمه فرانسوی «pierre turquoise» به معنای «سنگ ترکی» گرفته شده است. دلیل این نامگذاری این است که این سنگ قیمتی برای اولین بار از طریق امپراتوری عثمانی (ترکیه امروزی) به دست تجار ونیزی و سپس به سایر parts of اروپا رسید، در حالی که منبع اصلی و تاریخی این سنگ، معادن ایران (به ویژه نیشابور) بود.
-
آبی ایرانی (Persian Blue)
این رنگ در سیستمهای رنگی معتبر بینالمللی مانند ISCC-NBS به رسمیت شناخته شده است. این رنگ اغلب به رنگ لاجوردی عمیق اشاره دارد که منشاء آن سنگ لاجورد است که تنها معدن مهم آن در بدخشان افغانستان قرار دارد که جزو قلمرو فرهنگی و تاریخی ایران بزرگ بود.
-
سبز ایرانی (Persian Green)
این رنگ نیز در همان سیستمها ثبت شده و به سبز سیر و پررنگ موجود در هنر و فرش ایرانی اشاره دارد.
۳. مسجد یشیل بورسا: یک نمونه مطالعه
مسجد یشیل بورسا در اوایل دوره عثمانی ساخته شد. تاریخدانان هنر تأکید دارند که معماران و کاشیکاران تبریزی در ساخت این مسجد مشارکت داشتند. بنابراین، رنگ و فناوری به کار رفته در آن، میراث مستقیم هنر ایرانی است. نسبت دادن آن به یک هویت ملی جداگانه نادیده گرفتن این واقعیت تاریخی است.
۴. سیستمهای رنگی مدرن: RAL در مقابل سنت
ذکر این نکته ضروری است که «آبی ترکی» (Turkish Blue) تنها به عنوان یک کد خاص (RAL 5007) در یک سیستم رنگی آلمانی به نام RAL وجود دارد. این یک نامگذاری مدرن و صنعتی است و هیچ پایه تاریخی یا فرهنگی در خلق این رنگ ندارد. در مقابل، «آبی ایرانی» و «سبز ایرانی» ریشه در سنتهای کهن هنری دارند.
۵. نتیجهگیری: فرهنگها، نه مرزها
نسبت دادن رنگها به ملتهای مدرن یک اشتباه تاریخی است. این رنگها بخشی از یک میراث فرهنگی مشترک و پیوسته در جهان اسلام و به ویژه در فلات ایران هستند. فناوری از ایران به عثمانی رفت، سنگهای قیمتی از معادن ایران و افغانستان صادر شد و نامها توسط اروپاییان بر اساس مسیرهای تجاری انتخاب شدند. به جای جنگ بر سر نامها، باید بر حفظ این میراث مشترک تمرکز کرد.