به گزارش آسیانیوز ایران ؛ حکمرانی معیوب، سوءمدیریتهای مزمن و غلبه مناسبات رانتی بر ساختار تصمیمگیری کشور، طی نزدیک به نیم قرن گذشته شرایطی ایجاد کرده است که بحرانهای اصلی اقتصادی و اجتماعی روزبهروز پیچیدهتر و غیرقابلحلتر میشوند. در چنین وضعیتی، مدیران ناکارآمد به جای مواجهه با ریشه مشکلات، ترجیح میدهند با بهرهگیری از ابزار رسانه و ایجاد حاشیههای پر سروصدا، افکار عمومی را از مسائل کلیدی منحرف سازند.
در هفتههای اخیر نمونههای متعددی از این «حواسپرتیهای هدفمند» دیده شده است؛ آزادی برخی محکومان اقتصادی از جمله بابک زنجانی، انتشار اخبار مربوط به سوء قصد سعید طوسی، توبه تتلو و لغو کنسرت همایون شجریان، به سوژههای داغ فضای مجازی و رسانهها تبدیل شدند. این جنجالها هرچند پر سر و صدا هستند، اما در مقایسه با بحرانهای راهبردی کشور اهمیت چندانی ندارند.
در مقابل، موضوعات حیاتی و سرنوشتسازی چون آتشبس مبهم پس از جنگ ۱۲ روزه و بلاتکلیفی امنیتی ناشی از آن، فعال شدن مکانیزم ماشه علیه جمهوری اسلامی و تبعات حقوقی و بینالمللی آن، بیتفاوتی به موضوع زنگزور، ادعای کشورهای همسایه در خصوص منابع نفتی و گازی مشترک، و حساسیتهای مربوط به جزایر سهگانه و بیانیههای اخیر شورای همکاری خلیج فارس، به حاشیه رانده شدهاند.
تحلیلگران معتقدند این روند، آگاهانه یا ناخواسته، ابزاری برای فرار از پاسخگویی و جلوگیری از مطالبهگری مردم است. به بیان دیگر، وقتی افکار عمومی درگیر حواشی دستچندم باشد، کمتر فرصتی برای پرسشگری درباره دلایل تورم افسارگسیخته، بیکاری گسترده، فساد ساختاری و سوءمدیریت کلان باقی میماند.
واقعیت آن است که بحرانهای اصلی کشور نیازمند شفافیت، گفتوگوی ملی و اصلاحات ساختاری است، نه انحراف افکار عمومی با حواشی کوتاهمدت. کارشناسان هشدار میدهند که استمرار این وضعیت، جامعه را در چرخه معیوب سرگرمسازی و غفلت نگه خواهد داشت؛ چرخهای که خروج از آن بدون آگاهی عمومی و بازگشت رسانهها به رسالت اصلیشان یعنی اطلاعرسانی دقیق و راستآزمایی، ممکن نخواهد بود.