آسیانیوز ایران؛ سرویس ورزشی:
تیم ملی فوتبال زنان ایران که به تازگی با یک موفقیت تاریخی، جواز حضور در جام ملتهای آسیا را کسب کرده است، در آستانه فصل جدید با یک تصمیم بحثبرانگیز روبرو شده است. نخستین اردوی آمادهسازی این تیم برای این تورنمنت مهم، تنها چند روز مانده به آغاز آن، لغو شد. علت این لغو، نه محدودیت بودجه یا مشکلات اداری، که «درخواست کتبی تعدادی از باشگاههای حاضر در لیگ برتر» اعلام شده است. باشگاهها با استناد به «حساسیت مسابقات هفته دوم و سوم لیگ»، موافق برگزاری این اردو در این تاریخ نبودهاند.
این تصمیم، برنامههای مرضیه جعفری، سرمربی تیم ملی را برای شروع آمادهسازیها به طور جدی مختل کرده است. وی که ۲۷ بازیکن را برای این اردوی چندروزه دعوت کرده بود، اکنون باید به دنبال فرصت جدیدی برای گردهم آوردن بازیکنان باشد. این اتفاق بار دیگر موضوع «تعارض منافع بین لیگ باشگاهی و برنامههای تیم ملی» و اولویتدهی به کدامیک را به یک چالش بزرگ در فوتبال ایران، چه در بخش مردان و چه زنان، تبدیل کرده است. این خبر کوتاه، نمونه کلاسیک یک معضل ساختاری در فوتبال ایران است:
۱. تقابل همیشگی منافع باشگاهها و تیم ملی
این یک الگوی تکراری است که در فوتبال مردان نیز به کرات شاهد آن بودهایم. باشگاهها که با هزینه خود بازیکنان را آماده میکنند، تمایل دارند در حساسترین زمان فصل (شروع لیگ) بازیکنان کلیدی خود را در اختیار داشته باشند و آنان را در معرض خطر مصدومیت یا خستگی در اردوهای تیم ملی قرار ندهند. این نگاه کوتاهمدت و باشگاهی، اغلب منافع بلندمدت ملی را تحت الشعاع قرار میدهد.
۲. ضعف فدراسیون در اتوریته و برنامهریزی
یک فدراسیون قدرتمند و با برنامه، تقویم فصل را به گونهای تنظیم میکند که تعارضی بین برنامه تیم ملی و لیگ وجود نداشته باشد یا حداقل، به حداقل برسد. همچنین، هنگامی که برنامهای از پیش اعلام میشود، با قاطعیت از آن دفاع میکند. لغو اردو به درخواست باشگاهها، نشاندهنده ضعف فدراسیون در اعمال حاکمیت و اولویتدهی به تیم ملی است.
۳. پیامدهای منفی برای فوتبال زنان
فوتبال زنان ایران در اوج یک موفقیت تاریخی و نیازمند سرمایهگذاری و حمایت است. لغو چنین اردوهای مهمی، روند آمادهسازی تیم ملی برای یک تورنمنت معتبر قاره ای را به تأخیر میاندازد و این پیام را میفرستد که لیگ داخلی، حتی از میزبانی در جام ملتهای آسیا نیز مهمتر است! این موضوع میتواند انگیزه بازیکنان و کادر فنی را تضعیف کند.
۴. یک فرصت سوخته
اردوهای تیم ملی تنها برای تمرین نیستند، بلکه برای ایجاد هماهنگی، روحیه تیمی و اجرای تاکتیکهای سرمربی هستند. از دست دادن این فرصت، به ویژه در آستانه یک تورنمنت بزرگ، یک شکست برنامهریزی محسوب میشود که ممکن است بعداً جبران نشود.
۵. راهحلهای ممکن
راهحل این معضل، نه لغو اردو، که هماهنگی بهتر است. فدراسیون میتوانست با همکاری لیگ، تقویم را طوری تنظیم کند که این تعارض به وجود نیاید، یا با باشگاهها به توافق برسد که بازیکنان برای یک یا دو جلسه تمرین کوتاه در تیم ملی حاضر شوند. لغو کامل اردو، ضعیفترین واکنش احتمالی به این چالش است.
نتیجه تحلیل
این تصمیم، بیشتر از آنکه یک تصمیم فنی باشد، یک تصمیم سیاسی و ناشی از کمتوانی فدراسیون در قبال فشار باشگاهها است. این موضوع نشان میدهد که علیرغم پیشرفتهای ورزشی تیم ملی زنان، ساختار حمایتی و مدیریتی حول آن هنوز به بلوغ و استحکام لازم نرسیده است. این ناهماهنگی میتواند بزرگترین مانع برای پیشرفت بیشتر فوتبال زنان ایران باشد.