آسیانیوز ایران؛ سرویس سلامت و زیبایی:
کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده - تصور کنید صبحی از خواب بیدار شوید و بدانید که از امروز به بعد، گذر زمان دیگر دشمن شما نیست. چین و چروکها بر چهرهتان نمینشیند، بیماریها شما را از پا در نمیآورد و مرگ، نه سرنوشت محتوم که تنها یک انتخاب است. آیا چنین جهانی آرمانی است یا کابوسی در پوشش رؤیا؟
جستوجوی راز عمر طولانی در طبیعت
انسان هزاران سال است که در پی راز جاودانگی است. از افسانههای کهن شرق و غرب تا پژوهشهای مدرن در آزمایشگاههای ژنتیک، میل به ماندگاری در وجود ما ریشهای عمیق دارد. اما در سالهای اخیر، این رؤیا بیش از هر زمان دیگری به دنیای واقعیت نزدیک شده است. دانشمندان با بررسی موجوداتی مانند عروس دریایی جاودانه، که توانایی بازسازی سلولهای خود را دارد و عملاً چرخه زیستیاش را از نو آغاز میکند، به سرنخهایی رسیدهاند که میتواند کلید افزایش طول عمر انسان باشد. همچنین مطالعه روی فیلها و نهنگهای گرینلند. موجوداتی که عمرشان به بیش از دو قرن میرسد. نشان داده که سیستم ایمنی قدرتمند، توانایی ترمیم سلولی و مقاومت بینظیر در برابر بیماریها، مهمترین عوامل طول عمر آنهاست. این یافتهها تنها به طبیعت محدود نمانده است. پروژههایی نظیر Avatar Project نیز به موازات این تحقیقات، به دنبال انتقال آگاهی و شخصیت انسان به بدنهای مصنوعی هستند؛ آیندهای که در آن بدن انسان دیگر شکننده و محدود نباشد.
چالشهای فراتر از زیستشناسی
اما اگر روزی برسد که بشر به جاودانگی دست یابد، آیا واقعاً خوشبختتر خواهد بود؟ اینجا پای فلسفه و روانشناسی به میان میآید. بسیاری از اندیشمندان معتقدند که محدود بودن زندگی، همان چیزی است که به آن معنا میدهد. امید، انگیزه، عشق، حتی تلاش برای ساختن آینده، همه بر بستری از زمان محدود شکل میگیرد. به بیان دیگر، اگر بدانیم بیپایان زندگی خواهیم کرد، شاید ارزش لحظهها در چشم ما رنگ ببازد. همانطور که بارها گفتهاند، زیبایی غروب خورشید از آنجاست که تکرارناپذیر است. اگر هزار بار دیگر هم فرصت دیدنش را داشته باشیم، آیا همچنان با همان شور و شوق به تماشا خواهیم نشست؟
از منظر اجتماعی نیز جاودانگی پرسشهای سنگینی برمیانگیزد:
- چه بر سر مفهوم خانواده و نسلها خواهد آمد؟
- آیا عدالت اجتماعی ممکن است وقتی برخی میتوانند عمر جاودانه بخرند و برخی دیگر درگیر بیماری و فقرند؟
- دنیایی که جمعیتش بیپایان شود، چه سرنوشتی برای منابع طبیعی و محیط زیست رقم خواهد زد؟
رؤیایی که هم میترساند، هم میرباید
جاودانگی در عین حال جذابیتی انکارناپذیر دارد. چه کسی نمیخواهد فرصت بیپایان برای آموختن، سفر کردن، تجربه کردن و دیدن شگفتیهای جهان داشته باشد؟ بسیاری معتقدند انسان با عمر جاودانه میتواند مرزهای علم، هنر و تمدن را به افقهایی ناشناخته برساند. با این حال، همانقدر که این رؤیا هیجانانگیز است، ترسی عمیق نیز در خود نهفته دارد. ترسی از اینکه روزی برسد که در میان میلیاردها انسان جاوید، تنهایی، بیمعنایی و یکنواختی همچون سایهای سنگین بر زندگیها بیفتد.
معنای زندگی در محدودیت آن است
شاید راز آفرینش همین باشد: آنچه به زندگی ارزش میدهد، نه بیپایانی، بلکه محدودیت آن است. مرگ، هرچند تلخ و گریزناپذیر، به روزهای ما وزنی متفاوت میدهد. همین آگاهی از پایانپذیری است که ما را وامیدارد عاشق شویم، بیافرینیم، تلاش کنیم و حتی از کوچکترین لحظهها لذت ببریم. جاودانگی شاید روزی در دسترس بشر قرار گیرد؛ اما آیا انسان امروز ظرفیت روحی، اجتماعی و فلسفی پذیرش چنین تحولی را دارد؟ پاسخ قطعی هنوز روشن نیست.
سخن پایانی
انسان همواره در میان دو نیرو سرگردان بوده است: میل به بقا و ترس از بیمعنایی. شاید آیندهای نه چندان دور، با دستاوردهای ژنتیک، زیستفناوری و هوش مصنوعی، دروازههای جاودانگی را به روی بشر بگشاید. اما پرسش اصلی همچنان پابرجاست:
آیا ما آمادهایم با مرگی که دیگر اجبار نیست، بلکه انتخاب است، چگونه زندگی کنیم؟