آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
در دنیای ادبیات، برخی نویسندگان نه فقط با کلمات، که با سرنوشت خود نیز مینویسند. سپینود ناجیان، یکی از همان نویسندگانی بود که زندگیاش به پیچیدهترین و تاثیرگذارترین داستانش تبدیل شد؛ داستانی از هنر، عشق به ادبیات، مهاجرت و نبردی سترگ. او که در اوج روزهای طلایی مجله «داستان همشهری» از چهرههای الهامبخش و مؤثر به شمار میرفت، شاهد افول این نشریه مهم تحت تأثیر سوءمدیریت بود. این افول، نقطه جدایی راه ناجیان از مجلهای شد که روزی قلمرو خلاقیت او محسوب میشد.
ناجیان، دانشآموخته کارگردانی سینما، نویسنده، منتقد و ویراستاری چندوجهی بود که چند سال پیش، تهران را به مقصد استانبول ترک کرد تا فصل تازهای از زندگی و قصههایش را در غربت بنویسد. اما مهمترین فصل زندگی او تازه آغاز شده بود. مهمترین اثر او، اما نه در قالب کتاب، که در قالب زندگیاش رقم خورد: نبرد طولانی و قهرمانانه با بیماری سرطان. او این نبرد را به متن و روایت تبدیل کرد، با آن جنگید و در نهایت، قصه زندگیاش در استانبول به پایان رسید.
درگذشت سپینود ناجیان را میتوان فراتر از یک خبر درگذشت، «پایان یک روایت زیستی-ادبی» دانست. ناجیان نماد نسلی از هنرمندان و ادیبان ایرانی بود که در فضای نسبتاً باز مطبوعاتی دهه ۷۰ و ۸۰ بالیدند و مجله «داستان همشهری» برای آنان نه یک رسانه، که یک «زیستبوم» فرهنگی بود. تحلیل مسیر حرفهای او سه لایه اصلی را آشکار میسازد:
۱. زیستبوم زوالیافته ادبی
جدایی ناجیان از مجله داستان، تنها یک تغییر job ساده نبود؛ بلکه نشانهای از زوال یک اکوسیستم ادبی تحت تأثیر «سوءمدیریت و بیتدبیری» است. این اتفاق، الگویی تکراری در فضای فرهنگی ایران را روایت میکند: نهادهای پرظرفیت که به دلیل مدیریت ناکارآمد، ستارههای خود را از دست میدهند و به حاشیه رانده میشوند. ناجیان در این بستر، هم یک قربانی بود و هم یک بازمانده که راه خود را در جغرافیای دیگری ادامه داد.
۲. مهاجرت به مثابه «ادامه قصه»
ترک تهران و اقامت در استانبول، برای او یک تغییر محل سکونت نبود، بلکه یک «گذار روایتی» بود. این حرکت، استعارهای از نویسندهای است که فضای فکریاش را با فضای جغرافیاییاش تعریف میکند و وقتی آن فضا تنگ میشود، «قصههایش» را به مکانی دیگر میبرد تا بتواند نفس بکشد. این دقیقاً همان چیزی است که برای بسیاری از نویسندگان معاصر ایرانی رخ داده است.
۳. نبرد متنی با بیماری: اوج کار خلاقه
مهمترین و عمیقترین لایه زندگی ناجیان، تبدیل بیماری صرفاً زیستی به یک «متن» و یک «روایت» بود. او سرطان را نه فقط یک حادثه پزشکی، که یک شخصیت، یک ضدقهرمان و یک ماده خام برای داستانپردازی دید. این نگاه، از او یک قهرمان ساخت؛ کسی که بر مرزهای شکننده زندگی و مرگ ایستاد و تا آخرین لحظه، نقش «راوی» سرنوشت خود را ایفا کرد. در این مرحله، زندگی و هنر در او به طور کامل درهم آمیختند و مرگ او نه یک شکست، که «پایان بندی» داستانی بود که خودش نویسنده آن بود.
آسیانیوز ایران، درگذشت این عزیز گرانسنگ را
به خانواده محترم ایشان و تمامی هنردوستان و هنرمندان ایران زمین، تسلیت گفته
و آرزوی صبر برای بازماندگان محترم ایشان دارد.
یادش گرامی؛