آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
جعبه جادو در خانههای ایرانی، این روزها رنگ و بوی خاطره گرفته است. شبکهای که با بازپخش گذشته، امروز را فتح کرده است. نظرسنجی تازه مرکز پژوهشهای صداوسیما، روایتگر یک تحول شگفتانگیز است. صدرنشینی شبکه آیفیلم در جدول پربینندهترین شبکههای سیما. این شبکه با کنار زدن حتی شبکههای پخشکننده مسابقات ورزشی، به جایگاه نخست رسیده است. رقمی حیرتآور: سی و نه درصد از مخاطبان. راز این موفقیت در چیست؟ در دل سریالها و فیلمهایی نهفته که سالها پیش تولید شدهاند. آثاری از دهه هشتاد و نیمه اول دهه نود.
گویا مردم ایران، گذشته را به حال ترجیح میدهند
خاطرهبازی و نوستالژی، تبدیل به قدرتمندترین جاذبه تلویزیونی شده است. اما این تنها بخشی از ماجراست. مدیریت هوشمندانه کنداکتور و چیدمان درست برنامهها، عامل دیگر این موفقیت است. این در حالی است که بسیاری از شبکههای سراسری، هنوز با مدیریت کنداکتور دست و پنجه نرم میکنند. یا نمیدانند چیست، یا نمیتوانند آثار جذاب تولید کنند. اکنون پرسش اینجاست: آیا زمان آن نرسیده که سایر شبکهها از الگوی آیفیلم درس بگیرند؟
تحلیل آماری و جایگاه شبکه آیفیلم
آمار سی و نه درصدی مخاطبان شبکه آیفیلم، حکایت از یک تحول بزرگ در عادات تماشای تلویزیون ایرانی دارد. این رقم زمانی معنادارتر میشود که شبکههای پخش مسابقات ورزشی از محاسبه کنار گذاشته شوند. جایگاه اول آیفیلم در بین تمام شبکههای سیما، پدیدهای است که نیاز به واکاوی دقیق دارد. این شبکه حتی از شبکه خبر که در دوران کرونا با رشد مخاطب روبرو بود، پیشی گرفته است. مقایسه آیفیلم با شبکه نسیم که مأموریت سرگرمیسازی دارد، نشان میدهد مخاطبان، سرگرمی مبتنی بر خاطره و کیفیت را به تولیدات جدید اما کماثر ترجیح میدهند.
روانشناسی مخاطب و قدرت نوستالژی
مخاطب ایرانی نشان داده که به خاطرهبازی علاقهمند است. تماشای مجدد آثاری که سالها پیش دیده، برایش لذت بخش است. این همان نقطهای است که آیفیلم به درستی بر آن دست گذاشته است. سریالهایی مانند "نون خ" یا "مختارنامه" با وجود پخش مکرر، هنوز هم مخاطب دارد. این نشان میدهد مخاطب، کیفیت و داستانگویی خوب را فراموش نمیکند. در دنیای پرتلاطم امروز، مخاطب به دنبال آرامش و آشنایی است. تولیدات قدیمی که روزی بخشی از زندگی مردم بودهاند، این آرامش را به آنان بازمیگردانند.
مدیریت کنداکتور و برنامهریزی هوشمند
آیفیلم ثابت کرده که مدیریت کنداکتور یک علم است، نه یک کار سلیقهای. چیدمان درست برنامهها در ساعات مختلف روز، یکی از رازهای موفقیت این شبکه است. تعیین "باکسهای دو ساعته" برای پخش سریال در ساعت اوج بیننده، انتخاب هوشمندانه آثار برای پخش در ساعات مختلف، و توجه به مناسبتها از نقاط قوت این شبکه است. این در حالی است که بسیاری از شبکههای دیگر، کنداکتور منسجمی ندارند و برنامههای تکراری را در ساعات مختلف پخش میکنند که باعث فرار مخاطب میشود.
درسهایی برای سایر شبکههای سیما
شبکههای سراسری باید از این تجربه درس بگیرند. اولین درس، اهمیت "مخاطبشناسی" است. باید پرسید: مخاطب امروز چه میخواهد؟ پاسخ در خاطرهبازی و کیفیت نهفته است. درس دوم، لزوم برنامهریزی منسجم و مدیریت حرفهای کنداکتور است. پخش برنامهها باید بر اساس مطالعه و پژوهش باشد، نه سلیقه فردی. درس سوم، توجه به کیفیت تولیدات است. مخاطب امروز، اثر بیکیفیت را نمیپذیرد، حتی اگر جدید باشد. باید تولیداتی ساخت که سالها بعد هم قابل پخش باشد.
چشمانداز و راهکارهای آینده
اگر سایر شبکهها بخواهند رقابت کنند، باید به سمت تولید آثاری بروند که هم کیفیت داشته باشد و هم پاسخگوی ذائقه مخاطب باشد. تنوع ژانری و ایدهپردازی نوین ضروری است. هر شبکه باید مأموریت خود را بداند و بر اساس آن برنامهریزی کند. تکرار مکررات و پخش برنامههای تکراری، تنها به هدررفت منابع میانجامد. نظام پخش جدید تلویزیون فرصت خوبی برای تحول است. اما این تحول نیازمند مدیرانی است که هم مخاطب را بشناسند و هم اصول مدیریت کنداکتور را بدانند.