آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
سریال "مهمانکشی" به کارگردانی احمد کاوری، با هدف روایت داستان مسلم بن عقیل و واقعه عاشورا روی آنتن رفته است. اما آیا این سریال توانسته انتظارات مخاطبان را پس از اثر ماندگاری مثل "مختارنامه" برآورده کند؟
بازیگران جدید در نقشهای تاریخی
بهراد محمدی (مسلم بن عقیل)، پژمان بازغی (یزید)، حسام منظور (ابن زیاد) و بهرام ابراهیمی (معاویه) چهرههای جدیدی هستند که در این سریال به ایفای نقش پرداختهاند. اما مقایسه عملکرد آنها با بازیگران قبلی این نقشها (مانند فرهاد اصلانی و بهزاد فراهانی) نشان میدهد که این سریال نتوانسته به استانداردهای قبلی برسد.
سریال مهمانکشی به کارگردانی احمد کاوری در همان قسمتهای اول به یکی از سریالهای مهم در حال پخش از تلویزیون تبدیل شده است اما آیا سریال باکیفیتی است؟پاسخ به سوال طرحشده بستگی به این دارد که از چه زاویهای به «مهمانکشی» نگاه کنیم. اگر سریال تازه کاوری را با بسیاری از محصولات تاریخی سالهای اخیر تلویزیون بسنجیم، میتوانیم به آن نمره قبولی بدهیم. «مهمانکشی» از نظر تصویری در مجموع سریال خوشآبورنگی است و از تنوع قابل قبولی در نماها برخوردار است. حتی از نظر روایت هم جزییات قابلتوجهی در این مجموعه تلویزیونی به چشم میخورد. سازندگان «مهمانکشی» با استفاده از تمهیداتی چون استفاده از فلاشبک و رفتوبرگشتهای زمانی توانستهاند حسی از تعلیق و کنجکاوی را در مخاطب برانگیزند. با توجه به تجربه عمومی ما از سریالهای تاریخی صدا و سیما، چنین شکلی از روایت بدیع بهنظر میرسد و «مهمانکشی» را به اثری متفاوت با اکثر آثار تاریخی سالهای اخیر تبدیل میکند.
مشکل عدم یکدستی
با این وجود، برخی از رسانهها این مجموعه را با اثر شاخصی چون «مختارنامه» مقایسه کرده و بیشتر بر نقاط ضعف «مهمانکشی» انگشت گذاشتهاند. واقعیت این است که «مهمانکشی»، علیرغم برخی از نقاط قوت، بههیچوجه بهاندازه آثار برجسته تاریخی-مذهبی تاریخ سینما و تلویزیون ما یکدست و تاثیرگذار نیست. این سریال از جنبههای مختلفی از معضل چندپارگی رنج میبرد. بیایید چند نمونه را مرور کنیم:
«مهمانکشی» از یکدست نبودن بازیها رنج میبرد. برخی از بازیگران باتجربهتر همچون بهرام ابراهیمی و رحیم نوروزی در نقش خود جا افتادهاند و در قالب شخصیتهای دوران صدر اسلام باورپذیر بهنظر میرسند اما این امر در مورد تعدادی دیگر از بازیگران صدق نمیکند. همچنین میتوان به انتخاب غیرمنتظره فیلمنامهنویسان در دیالوگنویسی اشاره کرد. شخصیتها در «مهمانکشی» عموما با زبان عامیانه امروزی حرف میزنند. نفس این انتخاب جالب و سنتشکنانه بهنظر میرسد. بهطور سنتی عادت داریم که شخصیتها در آثار تاریخی (شاید بهطور خاص آثاری که داستانشان پیش از دوره صفویه روایت میشود) با ادبیاتی کتابی با یکدیگر صحبت کنند. این البته بیشتر یک قرارداد روایی است تا لزوما یک حقیقت تاریخی اما بهخاطر تبدیلشدن به یک الگوی تقریبا خدشهناپذیر، ناخودآگاه حسی از قدمت را ایجاد میکند. نویسندگان «مهمانکشی» از این قاعده تخطی کردهاند. این انتخاب میتواند از دید ما پذیرفته شود یا نه اما نکته این است که حتی با پذیرفتن قواعد اولیه هم نمیتوان نمره چندان بالایی به «مهمانکشی» داد. گاهی اوقات دیالوگها سنگین بهنظر میرسند و در موارد دیگر بیشازاندازه عامیانه. در مجموع نوعی ناپختگی در دیالوگنویسی به «مهمانکشی» ضربه زده است.
قوت و ضعف در شخصیتپردازی
سریال «مهمانکشی» از نظر شخصیتپردازی هم اثر یکدستی نیست. برخی از شخصیتها عمق قابلقبولی پیدا کردهاند و بعضی دیگر سطحی بهنظر میرسند. بهعنوان نمونه مثبت میتوان به شخصیت معاویه با بازی بهرام ابراهیمی اشاره کرد که موذیگری و همزمان هوش و درایتش در سریال جا افتاده است (بخشی از این دستاورد به بازی ابراهیمی برمیگردد) اما «مهمانکشی در پرورش شخصیتهای زن تاکنون چندان موفق عمل نکرده است و بیشتر شاهد شخصیتپردازیهای تیپیک و عمقنیافته هستیم. بعضی بازیگران تمام و کمال از این شانس استفاده کردهاند و چنان در نقش چنین شخصیتهایی درخشیدهاند که این فرصت را به نقطه عطفی در کارنامه خود تبدیل کردهاند. اکنون این فرصت با سریال «مهمانکشی» ساخته احمد کاوری با موضوع زندگی و شهادت مسلم بن عقیل، در اختیار بازیگرانی مانند پژمان بازغی، بهرام ابراهیمی، حسام منظور و یک چهره جدید بهراد محمدی قرار گرفته تا در نقش یزید، معاویه، ابن زیاد و مسلم بن عقیل ظاهر شوند. به بهانه پخش این سریال از شبکه یک، نگاهی داشتیم به عملکرد این بازیگران و چهرههایی که پیشتر در سریالهای تلویزیونی، در نقش این شخصیتها دیده شدند.
مسلم بن عقیل
بهراد محمدی چهره جدید «مهمانکشی» است که نقش مسلم را بازی کرده است. نداشتن تصویر ذهنی از یک بازیگر در قالب چنین نقشهایی، میتواند به پذیرش آن بازیگر نزد مخاطب کمک کند، اما این اتفاق درباره چهره جدید«مهمانکشی»رخ نداده است.محمدی حضور گرم و تاثیرگذاری در سریال ندارد و با وجود ایفای نقش اصلی سریال و اهمیت کاراکتر خود، نتوانسته مورد توجه قرار بگیرد. پیش از این امین زندگانی در سریال«مختارنامه» فرصت بازی دراین نقش را به دست آورده بود.معصومیت و آرامشی که درچهره و لحن زندگانی وجود داشت به او کمک کرد و درنهایت شاهد شخصیتی همدلیبرانگیز بودیم.
یزید
پژمان بازغی با «مهمانکشی» در نقش یکی از رذیلترین شخصیتهای تاریخی یعنی یزید ظاهر شده است، اما او نتوانسته در این مجموعه بازی متفاوتی ارائه بدهد و نفرت تماشاگر را برانگیزد. ناگفته نماند ادبیات کاراکترهای سریال، زبان امروزی و غیریکدست آنها نیز به نوعی بازی او را تحت تاثیر قرار دادهاند و شخصیتی باورپذیر شکل نگرفته است. پیش از بازغی فرهاد اصلانی در سریال «امام علی (ع)» اثر داوود میرباقری و محصول سال ۷۵، نقش دوران جوانی یزید را ایفا کرد. گرچه این کاراکتر حضور پررنگی در سریال نداشت، اما فرهاد اصلانی در همان حضور کوتاه، تاثیرگذار و چشمگیر ظاهر شد.
معاویه
بهرام ابراهیمی در سریال«مهمانکشی» نقش«معاویه» را ایفا کرده و پیش از او نیز بازیگران پیش کسوتی مانند اکبر زنجانپور و بهزاد فراهانی نقش این شخصیت منفور را ایفا کردهاند. بهرام ابراهیمی بازیگر باسابقه و توانایی است، اما در نقش «معاویه» حضور غافلگیرکنندهای ندارد. تصویر این کاراکتر در ذهن بسیاری از مخاطبان با بهزاد فراهانی نقش بسته است. فراهانی در سریال ماندگار «امام علی (ع)» محصول سال ۷۵، حضور به یادماندنی و تاثیرگذاری در نقش «معاویه» داشت. اکبر زنجانپور نیز با سریال «تنهاترین سردار» ایفای این نقش را تجربه کرد، اما سریال «امام علی (ع)» اثر محبوبتری بود و بیشتر دیده شد.
ابن زیاد
کار حسام منظور در «مهمانکشی» سخت بوده است. منظور در این مجموعه نقش ابن زیاد را ایفا کرده که پیشتر داریوش فرهنگ و فرهاد اصلانی در شمایل او ظاهر شده بودند. حسام منظور تلاش کرده شخصیتی بیرحم و منفور را به نمایش بگذارد و تلاش او نیز بینتیجه نبوده، بنابراین درمجموع میتوان گفت این بازیگر عملکردی راضیکننده دارد و نسبت به دیگر چهرههای سریال موفقتر ظاهر شده. داریوش فرهنگ در مجموعه پربیننده «معصومیت از دست رفته» ساخته داوود میرباقری و محصول سال ۸۳، نقش ابن زیاد را ایفا کرد. فرهنگ با تُن صدای خاص خود انتخاب مناسبی برای این نقش بود و به خوبی از این ویژگی در بازیاش استفاده کرد.سپس فرهاد اصلانی در سریال به یادماندنی«مختارنامه»در نقش ابن زیاد ظاهر شد و با بازی درخشان خود،مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، طوری که به سختی میتوان تصویر اصلانی را در این نقش فراموش کرد و بازیگر دیگری را در نقش ابن زیاد پذیرفت.
«مهمانکشی» نسخه بدل سریال «مختارنامه» نتوانست جای اصل را بگیرد!
اثری با محوریت واقعه عاشورا که با وجود تلاش برای ارائه روایتی جدید، بهدلیل ضعف در دیالوگنویسی، بازیهای اغراقشده و کلیشهای، نتوانسته در مقیاسی قابلقبول با مختارنامه رقابت کند و در جذب مخاطب هم چندان موفق نبوده است. سریال تلویزیونی مهمانکشی تازهترین تلاش تلویزیون برای ارائه روایتی تصویری از یکی از حساسترین و دشوارترین مقاطع تاریخ مذهبی شیعیان یعنی واقعه عاشوراست. سریالی به کارگردانی احمد کاوری که هرچند قرار بود در حوالی دهه اول محرم به آنتن برسد اما به دلایلی که معلوم نشد، با تأخیر در کنداکتور پخش شبکه یک قرار گرفته و تا جمعه ۳ مرداد شش قسمت از آن روی آنتن رفته است. مهمانکشی چه سمتوسویی در روایتگری در پیش گرفته و آیا از منظر استانداردهای یک سریال تلویزیونی، نمره قبولی میگیرد؟
این شبها کنداکتور ساعت ۲۲ شبکه یک تلویزیون، بهعنوان یکی از مهمترین باکسهای پخش شبانه، در اختیار سریال مهمانکشی است. سریالی به کارگردانی احمد کاوری که قرار است روایتگر برشی از زندگی مسلم ابن عقیل از اولین شهدای قیام عاشورا باشد. داستان این سریال ۳۰ قسمتی از زمانی آغاز میشود که خبر حرکت امام حسین (ع) از مدینه به سمت مکه و سپس عزم ایشان برای رفتن به کوفه به گوش مردم این شهر میرسد. کوفیان که پیشتر امام را برای قیام علیه ظلم یزید دعوت کرده بودند، نامههای متعددی برای ایشان ارسال میکنند و اعلام بیعت و حمایت میکنند. در پی این دعوتها، امام حسین (ع) تصمیم میگیرند مسلم بن عقیل، پسرعموی باوفا و شجاع خود را بهعنوان نماینده و فرستاده ویژه به کوفه بفرستند تا وضعیت شهر را ارزیابی کرده و از جدیت بیعت مردم اطمینان حاصل کند. به بهانه پخش ۶ قسمت ابتدایی این مجموعه، مروریبر ابعاد مختلف آن داشتهایم.احمد کاوری بازیگر و کارگردانی است که به استناد کارنامهاش میتوان رگههای علاقهمندی به سینما و هنر تصویر را بهوضوح رصد کرد. او که از دهه ۶۰ بهصورت حرفهای فعالیت خود را با تئاتر آغاز کرد، تا به امروز هم در مقام بازیگر و هم کارگردان، چند تجربه موفق در قاب تلویزیون و پرده سینما داشته است که از شاخصترین آنها میتوان به کارگردانی فیلم نفوذی و فصل چهارم سریال بچه مهندس اشاره کرد. مهمانکشی یکی از جدیترین دورخیزهای کاوری برای تجربه کارگردانی در مدیوم تلویزیونی محسوب میشود اما ورود او به میدان کارگردانی چنین پروژهای در فضای تاریخی و مذهبی، از اساس یک ریسک هم بوده است.
کیفیت کارگردانی سریال مهمانکشی شاید در قیاس با پروژههای الفویژه و ماندگاری همچون مختارنامه نمره قبولی دریافت نکند اما انصاف نیست اگر برتری آن نسبت به انبوه پروژههای تاریخی و مذهبی شکستخورده در دهههای گذشته را هم نادیده بگیریم. کاوری در حد و اندازه امکاناتی که در اختیار داشته، در فضاسازی و خلق اتمسفر کلی سریال کارگردانی موفقی داشته از منظر فنی، نسبت به سلیقه مخاطب تلویزیونی بیتفاوت نبوده است. جنس روایتگری سریال، متناسب با داستان انتخابشده و بهرهگیری از تمهیداتی همچون فلاشبک، شکست خط زمانی در قصهگویی و حتی ظرفیت هوش مصنوعی برای جلای بیشتر تصاویر، مخاطب را بیشتر با داستان همراه میکند اما همه اینها بهواسطه برخی نقاط ضعف جدی همچون کیفیت هدایت بازیگران و یا فقدان وسواس در طراحی چهره و لباس، مهمانکشی را در چند قدمی تبدیل شدن به یک اثر ماندگار، متوقف کرده است.
کارگردانی سریال مهمان کشی
احمد کاوری در مقام کارگردان سریال به عنوان نخستین مجموعه خود با محتوایی درباره تاریخ اسلام، تلاش کرده به نوعی دست به کلیشه شکنیهایی بزند. نماها اغلب سینمایی هستند. میزانسن طوری طراحی شده که غبار کهنگی برخی کارهای تاریخی مشابه را از «مهمان کُشی» بزداید. کاوری به نظر در همین بخشهای ابتدایی کوشیده با گریز از کلیشههای مرسوم آثار تاریخی- مذهبی تلویزیون، در فضایی بینابینی روایت را پیش ببرد که از قِبَل آن، هم قداست شخصیتهایی مثل امام حسین (ع) حفظ شود و هم در جریان رد و بدل شدن دیالوگهای سایرین، نشانی از طعنه و حتی اجرای شوخیهای هوشمندانه و معنادار، بدون در افتادن به ورطه لودگی، مجال ورود پیدا کند. ارجاع میدهم به سکانسی در قسمت نخست که نفوذی جبهه مقابل، در حال انتقال شنیده هایش از جزییات خطبۀ منا در جمع سران عرب از جمله «اشدق» (با بازی سیامک صفری) از والیان و فرماندهان مشهور دولت اموی و والی مکه و مدینه، ولید (رحیم نوروزی) و مروان ابن حکم (علیرضا آرا) است. در جایی یکی از حاضران حرارت کلام نفوذی در بازگویی بخشهایی از خطبه را برنمی تابد و به او تشر میزند که گویی خودش هم با جزییات خطبه موافق است که در پاسخ، با انکار جالبی از سوی او مواجه میشود!
کستینگ سریال به طرزی متفاوت از نمونههای قبلی صورت گرفته. ترکیبی از بازیگران قدیمی و ستارههای جوانتر را در نقشهای اصلی شاهد هستیم. از سویی برای نقش اصلی از چهره جدیدی به نام بهراد محمدی دعوت شده که بازیگر تئاتر است تا پیش زمینههای احتمالی قبلی از کاراکتر مسلم، به دست فراموشی سپرده شود. هرچند در زمینه اصلاح رنگ و نور شاید در سیستم پخش تلویزیونی، زحمات سازندگان در تهیه تصاویر شارپ به حد کمال اجرایی نشده باشد تا جذابیت بصری مجموعه بیشتر شود. همچنین کاش اصرار به استفاده از این حجم فراوان از موسیقی، بویژه در نماهای مربوط به سیدالشهدا وجود نداشت تا حس معنویت در اتمسفر کار، جنبه تحمیلی پیدا نکند.
فیلمنامه
مانند هر سریال تاریخی دیگری، در تیتراژ مهمانکشی هم با فهرست بلندبالایی از منابع و مأخذ تاریخی و دینی مواجه هستیم. این وسواس برای پشتوانه پژوهشی سریالی که قرار است روایتگر یک مقطع حساس در تاریخ تشیع باشد کاملا طبیعی و قابلتحسین است اما وقتی صحبت از فیلمنامه است، دیگر نمیتوان به پشتوانهها بسنده کرد. داستان مهمانکشی در همان قسمت ابتدایی با خطبههای معروف اباعبدالله (ع) در سرزمین منا آغاز شد و شاهد نشانههایی از آغاز سلسله حوادث منتهی به حادثه کربلا بودیم. در همین مقطع زمانی با شخصیت اصلی داستان یعنی مسلم ابن عقیل همراه میشویم و در ادامه داستان به چند سال قبل باز میگردد تا زندگی این شخصیت را در بستری از تحولات تاریخی قبلی به تماشا بنشینیم. محمدمهدی فیاضیکیا که چهرهای نوپا در عرصه فیلمنامهنویسی تلویزیونی محسوب میشود، در انتخاب خط کلی روایت و ایجاد موقعیتهای دراماتیک برای بسط داستان، تاحدودی قابلقبول عمل کرده اما آنچه تبدیل به پاشنهآشیل اصلی فیلمنامه و به تبع، کلیت سریال هم شده ضعف شدید در دیالوگنویسی است. مهمانکشی با وجود موقعیتهای جذاب داستانی، بهشدت عاری از دیالوگهای عمیق و بهیادماندنی است و عجیبتر اینکه در انتخاب واژگان و رسیدن به زبان گفتاری هم بهشدت شاهد چندپارگی و عدم یکدستی در دیالوگها هستیم؛ در برخی شخصیتها و موقعیتها ادبیات تاریخی بر کلام بازیگران سنگینی میکند و بهفاصله چند سکانس بعد، همه چیز رنگ و لعاب محاوره میگیرد. بخشی از این فقدان یکدستی، ماحصل ضعف کارگردان در هدایت بازیگران و البته ضعف خود بازیگران است اما نمیتوان از تأثیر متن و بلاتکلیفی آن هم در این زمینه چشمپوشی کرد. در فیلمنامهای که محمد مهدی فیاضی کیا نوشته، زبان معیار سریال، محاورهای و بیشتر مبتنی بر ادبیات رایج در زمان حال در نظر گرفته شده. همین تمهید سبب شده دامنه مخاطبان سریال گستردهتر شود. ضمن اینکه از ثقل زبان در ادبیات کتابت کتابهای تاریخی فاصله گرفته شده.
نویسنده در دو قسمت ابتدایی، دست به نوعی فصل بندی در ساختار روایی سریال نیز زده. به طور مثال در قسمت اول به شرایط سیاسی ایراد خطبۀ منا، محورها و تاثیرات آن پرداخته است و در قسمت دوم، وضع اجتماعی، روش حکمرانی و شیوۀ تحت فشار قرار دادنِ مخالفان در دوران معاویه به تصویر کشیده میشود. همچنان که شاهد جزییاتی کمتر گفته شده از مراودات خانوادگی و شرایط اجتماعی نزدیکان سیدالشهدا با مرکزیت مسلم هستیم. شیوهای که به نظر برای ایجاد جذابیت و به نوعی نوگرایی برای بازتعریف روایتی قدیمی از دل تاریخ اتخاذ شده.
خطبۀ معاویه (با بازی بهرام ابراهیمی) در مسجد مدینه طی قسمت دوم که در آن سعی میکند مردم مدینه را برای بیعت با یزید راضی کند. به نظر میرسد برگرفته از وقایع تاریخی دو سفر معاویه به مدینه با هدف گرفتن بیعت از مردم این شهر و بزرگان آن است. در جای دیگری، شخصیت مسلم دربارۀ زراعت به نوروز یزدگردی اشاره میکند که گویا موعد اصلی مالیات در دوران پیش از اسلام و حدود با ماه خرداد در تقویم جلالی فعلی برابر بوده است. در این قسمت برای نخستین بار شاهد معرفی و حضور شخصیتهای عبدالله بن جعفر همسر حضرت زینب و پسرعموی مسلم (با بازی اسرافیل علمداری) و نیز جناب رقیه همسر مسلم (با بازی مریم مومن) هستیم. عبدالله بن جعفر از ثروتمندان و افراد بسیار باسخاوت بنیهاشم بود و به علت این که حضرت زینب و جناب رقیه با یکدیگر خواهر ناتنی بودند، عبدالله و مسلم، به جز این که پسرعموی یکدیگرند، باجناق نیز بودهاند. پدر عبدالله، جعفر طیار، برادر بزرگتر حضرت علی علیهالسلام از شهدای جنگ موته در سال هشتم هجری در زمان پیامبر بود. پدر مسلم نیز عقیل، برادر ارشد خاندان ابوطالب در زمان پیامبر و پس از آن، به شمار میرفت. در قسمتهای نخست داستان آزار حاکم مدینه بر سر راه کمک مسلم به یک نیازمند برای خرید زمین او، هرچند روایتی تخیلی به شمار میرود، اما برگرفته از فضای غالب سیاسی و اجتماعی آن روزگار است. در روزگار معاویه، فشار زیادی روی خاندان و بستگان امام حسین (ع) در جریان بود و محدودیتها و تضییقات زیادی برای کنترل این خاندان از سوی حکومت اعمال میشد که در قالب این داستان بازتاب یافته؛ داستانی که در گفت و گوی بین معاویه و مسلم، به ماجرای «فدک» بیشباهت نیست، چرا که زمین همواره یکی از اهرمهای فشار حکومتهای دوران قدیم بر مخالفان سیاسی خود بوده است.
همین اشارات متنوع تاریخی و دینی در مجموعۀ «مهمانکشی»، برای گروههای مختلفی از مخاطبان و خصوصا علاقهمندان به تاریخ میتواند دارای جاذبه باشد. با این وجود محصول جدید سیما فیلم هنوز تازه نفس تلقی میشود و بی تردید آگراندیسمان دو- سه قسمت ابتدایی آن میتواند در شناخت نسبی قسمتهای آتی آن موثر و راهگشا باشد.
بازی بازیگران
ترکیب اصلی بازیگران مهمانکشی ترکیبی قابلقبول برای یک سریال تلویزیونی است اما جای خالی چهرههای شاخص و حتی سینمایی که پیشتر میزان تأثیرشان بر تضمین موفقیت یک پروژه ثابت شده هم در این پروژه به چشم میآید. بهراد محمدی بازیگری جوان است که به استناد تیتراژ با نقش مسلم به مخاطب معرفی میشود. بازیگری که بهعنوان اولین حضور در نقش اصلی یک سریال تلویزیونی تا به اینجا عملکرد موفقی داشته و در مواردی از بازیگران شناختهشدهتر هم برای مخاطب همراهیبرانگیزتر است. با این همه در بسیاری از نقشآفرینیهای سریال مسلمکشی شاهد جنسی از اغراق هستیم که یادآور تلهتئاترهای تلویزیونی در سالهای دورتر است. مشخصاً سکانس مربوط به ورود یزید به داستان با بازی پژمان بازغی، بهشدت اغراقشده طراحی شده و بعدتر هم در اجرای خندههای مستانه، شاهد اکتهای کلیشهشده از سوی بازیگران اصلی هستیم. بهرام ابراهیمی در نقش معاویه و رحیم نوروزی در نقش ولید حضوری بهقاعدهتر در سریال دارند و در این میان بهنظر میرسد چالشبرانگیزترین نقشآفرینی را حسام منظور برعهده داشته است. منظور ایفاگر نقش پیچیده عبیدالله بن زیاد در سریال است که مخاطب پیشتر شاهد اجرای درخشان فرهاد اصلانی در سریال مختارنامه در این نقش بوده است. حسام منظور تا همینجا مچاندازی قابلقبولی با نقش داشته اما هنوز نمیتوان حکم به توفیق قطعی او در این زمینه داد. مهمانکشی از منظر بازیگران زن، وضعیت بغرنجتری دارد و انتخاب بازیگرانی همچون مریم مومن و لیلا اوتادی برای ایفای نقشهای تاریخی در متن یک روایت مذهبی، از اساس محل تعجب است؛ بهخصوص که گریم چهره آنها به آرایش محدود شده و در جنس نقشآفرینی هم هیچ تمایزی نمیتوان میان حضور آنها در ملودرامهای خانوادگی با این پروژه تاریخی قائل شد!
ترکیب اصلی بازیگران «مهمانکشی» ترکیبی قابلقبول برای یک سریال تلویزیونی است اما جای خالی چهرههای شاخص و حتی سینمایی که پیشتر میزان تأثیرشان بر تضمین موفقیت یک پروژه ثابت شده هم در این پروژه به چشم میآید. بهراد محمدی بازیگری جوان است که به استناد تیتراژ با نقش «مسلم» به مخاطب معرفی میشود. بازیگری که بهعنوان اولین حضور در نقش اصلی یک سریال تلویزیونی تا به اینجا عملکرد موفقی داشته و در مواردی از بازیگران شناختهشدهتر هم برای مخاطب همراهیبرانگیزتر است. با این همه در بسیاری از نقشآفرینیهای سریال «مسلمکشی» شاهد جنسی از اغراق هستیم که یادآور تلهتئاترهای تلویزیونی در سالهای دورتر است. مشخصا سکانس مربوط به ورود یزید به داستان با بازی پژمان بازغی، بهشدت اغراقشده طراحی شده و بعدتر هم در اجرای خندههای مستانه، شاهد اکتهای کلیشهشده از سوی بازیگران اصلی هستیم. بهرام ابراهیمی در نقش معاویه و رحیم نوروزی در نقش ولید حضوری بهقاعدهتر در سریال دارند و در این میان بهنظر میرسد چالشبرانگیزترین نقشآفرینی را حسام منظور برعهده داشته است. منظور ایفاگر نقش پیچیده عبیدالله بن زیاد در سریال است که مخاطب پیشتر شاهد اجرای درخشان فرهاد اصلانی در سریال «مختارنامه» در این نقش بوده است. حسام منظور تا همینجا مچاندازی قابلقبولی با نقش داشته اما هنوز نمیتوان حکم به توفیق قطعی او در این زمینه داد. «مهمانکشی» از منظر بازیگران زن، وضعیت بغرنجتری دارد و انتخاب بازیگرانی همچون مریم مومن و لیلا اوتادی برای ایفای نقشهای تاریخی در متن یک روایت مذهبی، از اساس محل تعجب است؛ بهخصوص که گریم چهره آنها به «آرایش» محدود شده و در جنس نقشآفرینی هم هیچ تمایزی نمیتوان میان حضور آنها در ملودرامهای خانوادگی با این پروژه تاریخی قائل شد!
نقاط ضعف سریال مهمان کشی
- ضعفهای آشکار در فیلمنامه و کارگردانی
- دیالوگنویسی ضعیف و عدم یکدستی در زبان
- شخصیتپردازی سطحی به ویژه برای نقشهای زن
- اغراق در بازی برخی بازیگران
نقاط قوت محدود
- استفاده از فلاشبک و تکنیکهای روایی نو
- فضاسازی نسبتا موفق در برخی سکانسها
- تلاش برای کلیشهشکنی در روایت تاریخی
مقایسه بازیگران جدید و قدیم
- مسلم بن عقیل: بهراد محمدی در مقایسه با امین زندگانی ("مختارنامه") حضوری کمرنگ دارد.
- یزید: پژمان بازغی نتوانسته مانند فرهاد اصلانی ("امام علی (ع)") نفرت مخاطب را برانگیزد.
- معاویه: بهرام ابراهیمی در مقابل بهزاد فراهانی (معاویه سریال "امام علی (ع)") عملکردی معمولی ارائه داده است.
ضعفهای فنی
- گریم و لباس: عدم تناسب با فضای تاریخی
- موسیقی: استفاده بیش از حد و گاهی نامتناسب
- تصویربرداری: کیفیت متغیر در سکانسهای مختلف
چرا "مهمانکشی" شکست خورد؟
- مقایسه ناخواسته با "مختارنامه"
- عدم توانایی در ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطب
- ضعف در پرداخت شخصیتهای کلیدی
آینده سریالهای تاریخی تلویزیون
- نیاز به سرمایهگذاری بیشتر در پژوهش تاریخی
- انتخاب بازیگران با تجربهتر برای نقشهای حساس
- بهبود کیفیت فیلمنامه و دیالوگنویسی
نتیجهگیری
«مهمانکشی» بهعلت برخی از کیفیتهای اجرایی، الگوهای کلّی روایی و تعدادی از جزییات هوشمندانه در زمینه روایت و شخصیتپردازی میتواند در مقیاس محصولات تاریخی اخیر نمره قبولی بگیرد و میشود آن را نمونهای امیدوارکننده پس از چند شکست برای تلویزیون دانست اما با یک اثر درخشان و ماندگار فاصله دارد. هر چند تداوم این سیر پیشرفت میتواند به خلق سریالهای بهتری هم منجر شود. سریال «مهمانکشی» با بازی پژمان بازغی، حسام منظور، لیلا اوتادی، مریم مومن، رحیم نوروزی، بهرام ابراهیمی و بهرام محمدی (در نقش مسلم بن عقیل) در 30 قسمت در حال پخش از شبکه یک سیما است.