آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
داستانی که بیشتر شبیه به فیلمهای سینمایی است تا واقعیت؛ مردی با لقب "عقاب آلمان" که زندگی مجرمانهاش از نوجوانی در آلمان آغاز شد و در ایران به اوج رسید. این مجرم سابقهدار که در خانوادهای مرفه و تحصیلکرده بزرگ شده، نه برای نیاز مالی، که برای هیجان و لذت دست به سرقت میزده است. داستانی عجیب که روانشناسان جنایی را به تامل واداشته است. "عقاب" که از نوجوانی در آلمان مرتکب سرقت میشد، پس از بازگشت به ایران دست به تشکیل باند مجرمانه زد. او با استفاده از تجربیاتش در اروپا، روشهای پیچیدهای برای سرقت ابداع کرده بود. در اعترافات شوکانگیزش پس از دستگیری، به صراحت گفت: "خانوادهام پولدار و تحصیلکرده هستند و من هیچ نیاز مالی نداشتم." این اعتراف، انگیزههای معمول برای ارتکاب جرم را به چالش میکشد. او ادامه داد: "من عاشق هیجان و سرقت بودم." این جمله کوتاه، پرده از دنیای درونی مجرمی برمیدارد که نه از روی اجبار، که از سر شیفتگی به جرم، مرتکب فعالیت های غیرقانونی میشد. روانشناسان معتقدند این نوع بزهکاری که ریشه در اختلالات شخصیتی و انواع هیجان دارد، بسیار خطرناکتر از مجرمان عادی است. چنین افرادی معمولا به راحتی دست از جرم برنمیدارند. تشکیل باند سرقت توسط "عقاب" نشان میدهد او قصد داشت فعالیتهای مجرمانهاش را توسعه دهد و شاید روزی به جرائم سازمانیافته بزرگتری دست بزند. این پرونده نه تنها از نظر امنیتی، که از منظر جامعهشناسی و روانشناسی نیز بسیار قابل تامل است و نیاز به بررسی عمیقتر کارشناسان دارد.
تحلیل روانشناختی انگیزه غیرمعمول مجرم
انگیزه "عشق به هیجان" در ارتکاب جرم، از دیدگاه روانشناسی بسیار پیچیده و نگرانکننده است. این نوع انگیزه معمولاً ریشه در اختلالات شخصیت ضداجتماعی دارد. افراد مبتلا به این اختلال، معمولاً تحمل پایینی در برابر کسالت دارند و برای تجربه هیجان، مرزهای قانونی و اخلاقی را زیر پا میگذارند. این ویژگی باعث میشود درمان و بازاجتماعیسازی آنان بسیار دشوار باشد. نکته حائز اهمیت، فقدان پشیمانی در این افراد است. آنان جرم را نه یک عمل نادرست، که منبع لذت و هیجان میدانند. این نگرش، احتمال بازگشت مجدد آنان به چرخه جرم را افزایش میدهد.
تأثیر محیط رشد در شکلگیری شخصیت مجرمانه
رشد در خانوادهای مرفه و تحصیلکرده معمولاً عامل محافظتی در برابر جرم محسوب میشود. اما در مورد "عقاب" این عامل نه تنها مانع نشده، که شاید به پیچیدگی بیشتر پرونده افزوده است. احتمالاً فشارهای روانی ناشی از انتظارات بالای خانواده، یا احساس بیهدفی و پوچی ناشی از تأمین شدن تمام نیازهای مادی، محرک او برای جستجوی هیجان از راههای ناسالم بوده است. تجربه زندگی در دو فرهنگ مختلف (ایران و آلمان) نیز ممکن است به سردرگمی هویتی و بیثباتی شخصیتی در او دامن زده باشد. این عوامل در کنار هم، زمینه را برای گرایش به بزهکاری فراهم کردهاند.
ابعاد بینالمللی پرونده و همکاریهای پلیسی
شروع فعالیتهای مجرمانه از نوجوانی در آلمان، نشان از سابقه طولانی بزهکاری دارد. این موضوع اهمیت همکاری پلیس بینالملل در پروندههای مشابه را نشان میدهد. روشهای سرقت آموخته شده در اروپا و انتقال آن به ایران، تهدیدی برای امنیت عمومی محسوب میشود. چنین افرادی میتوانند به آموزش دیگر مجرمان نیز بپردازند. همکاری نهادهای امنیتی ایران و آلمان برای تبادل اطلاعات درباره چنین مجرمانی میتواند به پیشگیری از جرائم مشابه در future کمک کند.
خطرات تشکیل باندهای مجرمانه توسط مجرمان حرفهای
تشکیل باند سرقت توسط "عقاب" نشان میدهد او قصد داشت فعالیتهایش را توسعه دهد. چنین باندهایی معمولاً به تدریج به سمت جرائم سنگینتر حرکت میکنند. ورود مجرمان حرفهای به باندهای سازمانیافته، میتواند پیچیدگی و خطرناکی این گروهها را افزایش دهد. این افراد معمولاً از روشهای پیشرفتهتری استفاده میکنند. مقابله با چنین باندهایی نیازمند رویکردی هوشمند و سیستماتیک از سوی نهادهای امنیتی است. استفاده از روشهای سنتی ممکن است در برابر آنان کارآمد نباشد.
راهکارهای پیشگیرانه و درمانی
- درمان روانشناختی چنین مجرمانی باید بر اختلالات شخصیتی و کنترل هیجانخواهی متمرکز باشد. این درمان معمولاً طولانیمدت و پیچیده است.
- نظارت مستمر و برنامههای حمایتی پس از آزادی برای پیشگیری از بازگشت به جرم ضروری است. این نظارت باید هم شامل جنبههای روانشناختی و هم اجتماعی باشد.
- آموزش خانوادهها برای شناسایی به موقع علائم هشداردهنده در نوجوانان و مداخله زودهنگام، میتواند از شکلگیری مجرمان حرفهای در آینده جلوگیری کند.