شنبه / ۱۷ آبان ۱۴۰۴ / ۱۷:۰۰
کد خبر: 33915
گزارشگر: 548
۱۸۸
۰
۰
۱۷
کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق

جنگ های آینده بر سر عناصر خاک های کمیاب کشورهاست

جنگ های آینده بر سر عناصر خاک های کمیاب کشورهاست
کاظم عاشوری گیلده در این مقاله به بررسی موقعیت استراتژیک عناصر خاک‌های کمیاب در اقتصاد جهانی پرداخته است. به باور او، چین با کنترل ۶۹ درصد از تولید و ۸۵ درصد از فرآوری این مواد، موقعیت انحصاری در این حوزه به دست آورده است. ایران با برخورداری از ذخایر قابل توجه، به ویژه در استان یزد با ۱۲۵ میلیون تن ذخیره، در آستانه یک فرصت تاریخی قرار دارد. اما تبدیل این ظرفیت به فرصت نیازمند عبور از چالش‌های متعدد است. این تحلیل، راهکارهای عملی برای حضور فعال ایران در زنجیره ارزش خاک‌های کمیاب ارائه می‌دهد و بر ضرورت ایجاد صنایع تکمیلی و فناوری‌های کاربردی تأکید می‌کند.

آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:

کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق - در عصر حاضر، یکی از مهم‌ترین میدان‌های رقابت اقتصادی، صنعتی و حتی ژئوپلیتیکی، تأمین و بهره‌برداری از «عناصر خاک‌های کمیاب» است؛ موادی که شاید نامشان کمتر در زندگی روزمره شنیده شده باشد، اما در باطن بسیاری از فناوری‌های پیشرفته، صنایع دفاعی، خودروهای برقی، توربین‌های بادی، روباتیک و حتی محصولات مصرفی الکترونیکی نقش تعیین‌کننده دارند. این عناصر، به‌عنوان زیرساخت‌های «جهان جدیدِ فناوری و انرژی» شناخته می‌شوند.

به‌طور موازی، کشور چین طی سال‌ها با سیاست‌گذاری، سرمایه‌گذاری و تسلط بر زنجیره کامل استخراج، فرآوری، جداسازی و تولید ترکیبات و آهنگ‌های صنعتی مرتبط با این عناصر، به موقعیت تقریباً انحصاری در این حوزه دست یافته است. این وضعیت، یک فرصت بزرگ برای کشورهایی با ذخایر و توان بالقوه از جمله ایران محسوب می‌شود؛ اما در عین حال چالشی است که برای تبدیل این فرصت به ثروت، دشواری‌ها و موانع متعددی نیز پیش‌روست. در این مقاله، ابتدا ماهیت و اهمیت عناصر خاک‌های کمیاب را مرور می‌کنیم، سپس به راهبرد و موقعیت چین می‌پردازیم، و در نهایت وضعیت ایران، پتانسیل‌ها، چالش‌ها و توصیه‌هایی برای جلو بردن این حوزه را بررسی می‌کنیم.

اهمیت عناصر خاک‌های کمیاب

اصطلاح «عناصر خاک‌های کمیاب» (Rare Earth Elements – REEs) به مجموعه‌ای از ۱۷ عنصر شیمیایی (شامل لانتانیدها + اسکاندیم + یترونیوم) اطلاق می‌شود که ویژگی‌های مغناطیسی، الکتریکی، اپتیکی و کاتالیزی منحصربه‌فردی دارند. گرچه گاهی تصور می‌شود «کمیاب» به معنی اندک بودن در پوسته زمین است، واقعیت این است که بسیاری از آنها فراوان‌تر از فلزات شناخته‌ی‌شده هستند، اما چون در طبیعت به صورت متمرکز و استخراج‌پذیر پدید نمی‌آیند یا با عناصر دیگری همراه‌اند که فرآوری دشوار است، لذا به «کمیاب‌شدنی» تبدیل شده‌اند.  از مهم‌ترین کاربردهای این عناصر می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تولید آهن‌رباهای دائمی با کارایی بالا برای موتورهای خودروهای برقی، ژنراتورهای بادی، تجهیزات پزشکی و روباتیک. 
  • کاربرد در صنایع دفاعی، نظامی، ناوبری، ماهواره‌ها و حسگرها.
  • استفاده به عنوان کاتالیزگر و در ترکیبات ویژه برای الکترونیک پیشرفته، ارتباطات و لیزرها. 

چرا این عناصر «زیرساخت آینده» دانسته می‌شوند؟

دو دلیل اصلی وجود دارد: نخست، گذار جهان به انرژی پاک، خودروی برقی، دیجیتال‌سازی و فناوری‌های نوین سبب افزایش شدید تقاضای این مواد شده است؛ دوم، شرایط استخراج، فرآوری، جداسازی و تولید آنها بسیار پیچیده، سرمایه‌بر و زیان‌آور از نظر محیط‌زیستی است، که موانع ورود را برای بسیاری از کشورها بالا برده است. 

به نظر می‌رسد کشورهای صاحب ذخیره و نیز دارای ظرفیت فرآوری و تولید اضافه‌ارزش (value added) در این حوزه، فرصت دارند موقعیت اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود را به‌طور بنیادین ارتقاء دهند.

چرا چین در صدر است و چگونه به این جایگاه رسیده؟

کشور چین امروز را می‌توان بی‌چون‌و‌چرا بازیگر اول جهانی در حوزه عناصر خاک‌های کمیاب دانست. دلایل و سازوکار این تسلط را می‌توان به چند محور مهم تقسیم کرد:

1. ذخیره و استخراج گسترده

چین دارای ذخایر مهم و متنوعی از این عناصر است. گزارش‌ها حاکی‌اند که در سال ۲۰۲۳، چین حدود ۶۹ درصد از تولید جهانی REE را در اختیار داشته است.  همچنین ذخایر اثبات‌شده این کشور بالغ بر حدود ۴۴ میلیون تُن برآورد شده است. 

2. تکامل کامل زنجیره (استخراج تا تولید نهایی)

چین نه فقط استخراج دارد، بلکه تسلط بر مراحل فرآوری، جداسازی (separation)، تولید ترکیبات پایه، تولید آهن‌رباهای دائمی و حتی ساخت قطعات نهایی فراهم کرده است. مثلاً حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد از ظرفیت جهانی فرآوری این مواد در چین متمرکز است.  در مقاله‌ای آمده است: «چین نه تنها معدن را دارد، بلکه فرآوری را نیز دارد و اکنون به تولید قطعه می‌پردازد». 

3. سرمایه‌گذاری بلندمدت و سیاست صنعتی پیشرو

چین از دهه‌های گذشته سیاست‌گذاری کرده بود تا در این حوزه پیشرو شود: از دهۀ ۱۹۸۰ سرمایه‌گذاری در استخراج، جداسازی، بازیافت و تولید قطعات مربوطه را آغاز کرد.  در نتیجه هزینه‌ها کاهش یافته و فناوری تسلط یافته است.

4. ابزار ژئوپلیتیکی و تجاری

چین از موقعیت خود برای اثرگذاری در زنجیره‌های جهانی استفاده می‌کند. به عنوان مثال، در سال‌های اخیر، محدودیت‌های صادراتی بر برخی عناصر خاک‌های کمیاب یا فناوری‌های فرآوری وضع کرده است، که به عنوان «کارت ژئوپلیتیکی» تلقی شده‌اند.  یکی از تحلیل‌ها می‌نویسد: چین با اعمال محدودیت صادرات، “یک تفنگ ژئوپلیتیکی” به سمت صنعت آزاد جهان نشانه گرفته است. 

5. رقبای ضعیف در مقابل

سایر کشورها گرچه معادن دارند، اما اغلب فاقد ظرفیت فرآوری یا بازیافت هستند؛ یا مقررات محیط‌زیستی یا هزینه‌های سرمایه‌گذاری بالا مانع شده‌اند. برای نمونه، استخراج ممکن است انجام شود، اما جداسازی و تولید قطعه نهایی به چین ارجاع داده می‌شود.  اینگونه، چین موقعیتی تقریباً انحصاری در این زنجیره پدید آورده است. برای مثال، در تولید آهن‌رباهای دائمی (Permanent Magnets)، چین بیش از ۹۰ درصد سهم دارد.  این تسلط، معانی گسترده‌ای دارد: وابستگی صنایع کلیدی جهان (مانند خودروسازی، انرژی بادی، دفاع) به مواد تحت کنترل چین، ریسک‌های نظامی و تجاری، و فرصت‌های برای کشورهایی که بتوانند بخشی از زنجیره را برای خود باز کنند.

وضعیت و جایگاه ایران: پتانسیل‌ها، واقعیت‌ها، موانع

حال به وضعیت کشور ما، ایران، می‌پردازیم: چه پتانسیل‌هایی دارد، چه اقدامات صورت گرفته است، و چه موانعی پیش‌روست.

پتانسیل‌های ایران

ایران از نظر ذخایر معدنی غنی است و بخش معدن یکی از حوزه‌های مورد توجه برای «تنوع‌بخشی به اقتصاد» بدل شده است.  مطالعات علمی نشان داده‌اند که ایران در ذخایر عناصر خاک‌های کمیاب نیز دارای ظرفیت است؛ برای مثال، تحقیقات دانشگاه صنعتی امیرکبیر نشان می‌دهند که بیشترین تمرکز آن‌ها در ذخایر فسفات‌ها و رسوبات آهن-آپاتیت و خاکستر زغالسنگ بوده است.  طبق گزارش‌ها، مناطق وسیعی در ایران برای اکتشاف این نوع عناصر مشخص شده‌اند: برای مثال در استان یزد حدود ۱۲۵ میلیون تن ذخیره در دو معدن شناسایی شده است، و ایران توانسته است فناوری جداسازی ۱۷ عنصر خاک کمیاب با خلوص بالا را در پروژه‌های پایلوت محقق کند.  ایران اخیراً ذخایر ماده‌ای مهم به نام آنتیموان (اِنتی‌موان، Sb) را نیز کشف کرده است که هرچند کامل در دسته عناصر خاک کمیاب قرار نمی‌گیرد، اما از لحاظ فناوریِ الکترونیک، پزشکی، ضد حریق و صنایع پیشرفته، اهمیت دارد. 

واقعیت‌ها و اقدامات

ایران از حدود سال ۲۰۲۰ به بعد یک پروژه پایلوت برای تولید عناصر خاک‌های کمیاب راه‌اندازی کرد. به گزارش یکی از منابع: «ایران پروژه پایلوت استخراج این عناصر را آغاز کرده و فناوری استخراج عمیق را به‌دست آورده است».  همچنین، بخش معدن ایران در دوره‌ای هشت‌ماهه بیش از ۸٫۸ میلیارد دلار صادرات داشته که نشان‌دهنده ظرفیت قابل‌توجه کل معدن است. مطالعات ژئوشیمیایی و معدنی، موقعیت‌های اکتشافی را در ایران برای عناصر خاک‌های کمیاب شناسایی کرده‌اند و بر نیاز به مطالعات بیشتر و سرمایه‌گذاری برای تبدیل این پتانسیل به واقعیت تأکید شده است. 

موانع و چالش‌ها

با وجود این پتانسیل‌ها، برای اینکه ایران بتواند نقش مؤثری در زنجیره جهانی این عناصر ایفا کند، با چالش‌های جدی روبروست:

فاصله از زنجیره فرآوری و تولید با ارزش افزوده: تنها استخراج کافی نیست؛ جداسازی، فرآوری، تولید ترکیبات صنعتی و قطعه نهایی است که ارزش واقعی ایجاد می‌کند؛ ایران در این مراحل هنوز عقب‌تر است.

  1. سرمایه‌گذاری و فناوری

    فرآوری این عناصر مستلزم فناوری بالا، سرمایه‌گذاری سنگین، رعایت استانداردهای زیست‌محیطی و مدیریت پسماندهاست. بسیاری از کشورها از این لحاظ با مشکل مواجه‌اند.
  2. محیط‌زیست و مقررات ارزیابی زیست‌محیطی

    استخراج و فرآوری عناصر خاک‌های کمیاب با چالش‌هایی چون تولید پسماند رادیواکتیو یا زیان‌های زیست‌محیطی همراه است؛ کشور نیازمند زیرساخت‌های مناسب برای مدیریت این موضوعات است.
  3. بازار جهانی و رقابت سخت

    در حالی که چین تسلط قوی دارد، کشورهای دیگر نیز در حال تلاش برای ایجاد زنجیره جایگزین هستند؛ لذا ایران باید سریع‌تر اقدام کند تا فرصت را از دست ندهد.
  4. تحریم‌ها و موانع بین‌المللی

    ایران در شرایطی قرار دارد که تحریم‌های بین‌المللی، دسترسی به فناوری، سرمایه و بازارهای بین‌المللی را پیچیده می‌کنند؛ این خود یک چالش ساختاری است.
  5. نیاز به زنجیره تأمین داخلی کامل

    اگر استخراج انجام شود اما خروجی خام صادر شود، ارزش افزوده تولیدی به خارج از کشور می‌رود. برای تحقق منافع باید زنجیره کامل در داخل طراحی شود.

چرا این موضوع برای ایران حیاتی است؟

برای ایران، ورود جدی به حوزه عناصر خاک‌های کمیاب می‌تواند چندین منفعت بسیار مهم به‌دنبال داشته باشد:

  1. تنوع‌بخشی به اقتصاد و کاهش وابستگی به نفت و گاز

    ایران به‌دنبال کاهش شدت وابستگی به درآمدهای نفتی و گازی است؛ معدن و مخصوصاً این حوزه می‌تواند جزئی از راه باشد.
  2. ایجاد ارزش افزوده بالا

    برخلاف فلزات پایه که ممکن است خام فروشی شوند، عناصر خاک کمیاب اگر فرآوری شوند، ارزش افزوده بسیار بالاتری دارند و می‌توانند صنعت داخلی فناوری را ارتقاء دهند.

توانمندسازی صنعتی فناوری کشور ایران

  • با تولید این مواد، صنایع دفاعی، خودرو برقی، الکترونیک و فناوری‌های پیشرفته می‌توانند از واردات کمتر وابسته شوند و امنیت فناوری تا حدی ارتقاء یابد.
  • پیشرفت موقعیت ژئوپلیتیکی: زمانی که کشوری در زنجیره تأمین جهانی مواد استراتژیک صاحب نقش شود، می‌تواند اثرگذاری بین‌المللی و اقتصادی خود را افزایش دهد.
  • ایجاد اشتغال و رونق منطقه‌ای: معدن، فرآوری و صنایع تکمیلی می‌توانند در مناطق کمتر توسعه‌یافته ایران ایجاد رونق اقتصاد محلی کنند.

توصیه‌ها برای حرکت به جلو

برای آنکه ایران بتواند از این فرصت بهره‌برداری کند، پیشنهاد می‌شود مجموعه‌ای از اقدامات هم‌زمان طراحی و اجرا شود:

1. توسعه گسترده اکتشاف و نقشه‌برداری زمین‌شناسی

  •  افزایش بودجه و تخصیص منابع برای شناسایی ذخایر عناصر خاک‌های کمیاب در سراسر کشور، با تأکید بر مناطق کمتر بررسی‌شده.
  •  همکاری با دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و شرکت‌های خارجی برای ارتقاء فناوری اکتشاف، ژئوشیمی و مدل‌سازی.
  •  ایجاد بانک داده ملی برای ذخایر، نتایج اکتشاف، فرآوری بالقوه و نقشه راه توسعه.

2. تقویت زنجیره فرآوری و تولید داخل

  •  سرمایه‌گذاری در فناوری جداسازی، فرآوری اولیه و تولید ترکیبات نهایی در داخل کشور، به‌جای صادرات خام.
  •  ارائه مشوق‌های مالی، مالیاتی و تسهیلاتی برای سرمایه‌گذاران بخش خصوصی و دولتی در این حوزه.
  •  ارتقاء مقررات زیست‌محیطی و تضمین مدیریت مسئولانه پسماندها تا ریسک‌های محیطی کاهش یابد.

3. گسترش همکاری‌های بین‌المللی و مشارکت خارجی

  •  جذب فناوری و سرمایه خارجی با قراردادهایی که انتقال دانش فنی را تضمین کنند.
  •  ایجاد زنجیره صادراتی با ارزش افزوده بالا: نه فقط «سنگ معدن»، بلکه «فلز تولید شده» یا «قطعه ساخته‌شده».
  • حضور در بازارهای بین‌المللی، ایجاد نام تجاری از ایران در حوزه عناصر خاک کمیاب، و مذاکره برای تضمین دسترسی به بازار.

4. ایجاد صنایع تکمیلی و فناوری‌های کاربردی در داخل

  •  ایجاد یا توسعه صنایعی مانند خودروهای برقی، انرژی بادی، الکترونیک پیشرفته در ایران که بتوانند از تولید داخلی این عناصر بهره‌مند شوند.
  • هم‌راستا کردن سیاست معدن با سیاست صنعتی کشور تا «معدن» صرفاً تأمین‌کننده نباشد بلکه «بخش فعال فناوری» شود.

5. مدیریت ریسک‌ها و تضمین پایداری

 تدوین استراتژی ملی برای عناصر خاک کمیاب که با هدف امنیت فناوری، اقتصاد مقاومتی، ارزش افزوده و اشتغال طراحی شده باشد.

 پیش‌بینی سناریوهای جهانی و ژئوپلیتیکی

با توجه به اینکه کشورهایی مثل چین توانسته‌اند «کنترل زنجیره» کنند، ایران نیز باید بسترهایی برای مقاومت و استقلال تأمین ایجاد کند. توجه به موضوعات زیست‌محیطی و اجتماعی: استخراج این مواد با چالش‌هایی مواجه است. مثل پسماند رادیواکتیو یا آلودگی شدید. که باید از ابتدا با استاندارد مدرن طراحی شود.

نتیجه‌گیری

در نهایت، می‌توان گفت که عصر «پای نفت» و «نیروی خام» در حال تغییر است و عصر «مواد استراتژیک زیرساختی» در حال بلوغ. عناصر خاک‌های کمیاب یکی از آن محورهای سرنوشت‌سازند که آینده جهان در فناوری، انرژی، دفاع و اقتصاد دانش‌محور  را می‌سازند. در این میدان، کشور چین فعلاً پیشران اصلی است؛ با ذخایر عمده، زنجیره کامل فرآوری و تولید، و بهره‌برداری ژئوپلیتیکی از این برتری.

اما برای ایران، شرایط به‌هیچ‌وجه ناامیدکننده نیست. با ذخایر قابل‌توجه، تخصص‌های دانشگاهی و صنعتی، و ضرورت تنوع‌بخشی به اقتصاد، امکان حضور فعال و ارزش‌آفرین در این زنجیره وجود دارد. شرطش آن است که از فرصت‌ها بهره‌مند شود، موانع را بشناسد، و با سرعت و تامل اما مصمم گام بردارد. اگر ایران، صرفاً «معدن‌دار خام» باقی بماند، ممکن است بخش عمده ارزش تولیدی از کشور خارج شود. اما اگر بتواند فرآوری، تولید و حتی صادرات ترکیبات با ارزش افزوده را به‌عهده گیرد، می‌تواند نقش فعال و تعیین کننده‌ای در اقتصاد آینده داشته باشد. در پایان، توصیه می‌شود که سیاست‌گذاران، سرمایه‌گذاران، دانشگاه‌ها و بخش خصوصی ایران با همکاری مشترک این حوزه را تبدیل به یکی از ارکسترهای نسل نو اقتصاد کشور نمایند، تا «اقتصاد مواد استراتژیک» در ایران نیز به واقعیت بدل شود و سهم ایران از این بازی بزرگ جهانی افزایش یابد.

 

به قلم: کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق
https://www.asianewsiran.com/u/hHA
اخبار مرتبط
اقتصاد ایران با بن‌بست قیمت سوخت مواجه شده است. از یک سو، افزایش قیمت بنزین و گازوئیل خطر تورم و اعتراض اجتماعی دارد و از سوی دیگر، تثبیت قیمت‌ها به کسری بودجه دولت دامن می‌زند. یارانه‌های پنهان سوخت سالانه ده‌ها میلیارد دلار به اقتصاد ایران فشار وارد می‌کند. ساختار معیوب مصرف و خودروهای پر مصرف، این مشکل را تشدید کرده است. راه حل این بحران در اصلاحات تدریجی، هدفمندسازی یارانه‌ها و سرمایه‌گذاری در ناوگان حمل و نقل عمومی نهفته است. کاظم عاشوری گیلده در این مقاله به زوایای مختلف بحث یارانه سوخت در ایران می پردازد.
کاظم عاشوری گیلده در مقاله جدید خود به بررسی پروژه عظیم ریلی عربستان پرداخته است. پروژه‌ای ۱۵۰۰ کیلومتری که خلیج فارس را به دریای سرخ متصل می‌کند. به باور عاشوری گیلده، این پروژه می‌تواند وابستگی عربستان به تنگه هرمز را کاهش داده و سالانه ۱۵ میلیارد دلار به اقتصاد ایران آسیب بزند. همچنین کاهش اهمیت ژئوپلیتیکی تنگه هرمز، دست ایران را در معادلات منطقه‌ای کوتاه‌تر خواهد کرد. این محقق هشدار می‌دهد که ایران باید با توسعه کریدور شمال-جنوب و جذب سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های لجستیکی، جایگاه راهبردی خود را بازتعریف کند.
تحلیل تاریخی نشان می‌دهد حکومت‌های انعطاف‌ناپذیر محکوم به فروپاشی هستند. از فاجعه کشتار گنجشک‌های مائو تا معجزه اقتصادی دنگ شیائوپینگ، درس‌های ارزشمندی برای سیاستمداران امروز دارد. آیا رهبران منطقه این پیام تاریخ را می‌شنوند؟ کاظم عاشوری گیلده در این یادداشت این موضوع را بررسی می کند.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید