آسیانیوز ایران؛ سرویس افغانستان:
این روزها بحث درباره هزینههای مربوط به مهاجران افغانستانی در ایران، به موضوعی داغ در فضای عمومی تبدیل شده است. در این میان، اعداد و ارقام مختلفی از سوی افراد و گروههای مختلف مطرح میشود. هادی کساییزاده اخیراً ادعایی جنجالی درباره هزینه یارانه نان مهاجران افغانستانی مطرح کرده است. به گفته او، این هزینه سالانه ۳۲ هزار میلیارد تومان است که رقم بسیار بزرگی محسوب میشود. اما آیا این ادعا از پایه و اساس درست است؟ بررسی دقیق اعداد و ارقام نشان میدهد که محاسبات مطرح شده با واقعیت همخوانی ندارد.
کساییزاده ادعا کرده است با این مبلغ میتوان بودجه پنج وزارتخانه را تامین کرد، ۱۱۰۰ اتوبوس نو خرید، ۱۰ هزار کلاس درس ساخت و ۶ بالگرد امدادی تهیه کرد. با بررسی هر یک از این موارد به صورت جداگانه، مشخص میشود که ارقام ارائه شده با محاسبات واقعی تفاوت فاحشی دارد. این تفاوت آنقدر زیاد است که نمیتوان آن را تنها یک اشتباه محاسباتی ساده دانست.
کل یارانه آرد و نان در سال ۱۴۰۴، مبلغ ۲۵۰ هزار میلیارد تومان است. با احتساب نسبت جمعیتی مهاجران افغانستانی، سهم آنان از این یارانه حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان میشود. این رقم کمتر از نصف مبلغ ادعا شده توسط کساییزاده است. چنین اختلاف فاحشی در محاسبات، جای تردید جدی در صحت ادعای مطرح شده باقی میگذارد. در فضای کنونی که بحث درباره مهاجران به موضوعی حساس تبدیل شده، دقت در ارائه آمار و ارقام از اهمیت ویژهای برخوردار است.
محاسبه واقعی یارانه نان مهاجران
کل یارانه آرد و نان در بودجه سال ۱۴۰۴، ۲۵۰ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است. این رقم برای تامین یارانه نان تمام شهروندان ایرانی و مهاجران مقیم ایران است. بر اساس برآوردهای جمعیتی، مهاجران افغانستانی حدود ۶ درصد از کل جمعیت ایران را تشکیل میدهند. بنابراین سهم آنان از یارانه نان حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان میشود. این رقم کمتر از نصف مبلغ ۳۲ هزار میلیارد تومانی است که توسط کساییزاده ادعا شده است. چنین اختلاف فاحشی در محاسبات، نشان از عدم دقت در ارائه آمار دارد.
بررسی ادعای تامین بودجه پنج وزارتخانه
کساییزاده ادعا کرده است با ۳۲ هزار میلیارد تومان میتوان بودجه پنج وزارتخانه را تامین کرد. اما بررسی بودجه سال ۱۴۰۴ نشان میدهد که این ادعا نیز نادرست است. پنج وزارتخانه با کمترین بودجه در سال ۱۴۰۴ شامل وزارتخانههای کوچک میشوند که مجموع بودجه آنها ۳۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان است. این رقم تنها برای اعتبارات اصلی این وزارتخانههاست. حتی اگر بودجه کامل این وزارتخانهها را در نظر بگیریم، باز هم رقم ۳۲ هزار میلیارد تومان برای پنج وزارتخانه کافی نیست، چرا که بودجه برخی وزارتخانههای بزرگ به تنهایی از این رقم بیشتر است.
تحلیل ادعای خرید اتوبوس
ادعا شده است که با ۳۲ هزار میلیارد تومان میتوان ۱۱۰۰ دستگاه اتوبوس خرید. اما محاسبات واقعی نشان میدهد که هزینه خرید این تعداد اتوبوس بسیار کمتر است. شهرداریها برای خرید هر دستگاه اتوبوس حدود ۱۰ میلیارد تومان هزینه میکنند. بنابراین هزینه خرید ۱۱۰۰ دستگاه اتوبوس حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان خواهد بود. این رقم تنها یک سوم مبلغ ادعا شده است. چنین اختلاف بزرگی در محاسبه هزینه خرید اتوبوس، نشان میدهد که ادعاهای مطرح شده بدون پشتوانه کارشناسی است.
بررسی ادعای ساخت کلاس درس
کساییزاده ادعا کرده است با ۳۲ هزار میلیارد تومان میتوان ۱۰ هزار کلاس درس ساخت. اما ارقام واقعی این ادعا را نیز رد میکند. بر اساس اعلام سازمان نوسازی مدارس، هزینه ساخت هر کلاس درس حدود ۴ میلیارد تومان است. بنابراین هزینه ساخت ۱۰ هزار کلاس درس حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان میشود. این رقم حتی از مبلغ ادعا شده نیز بیشتر است، که نشان میدهد محاسبات انجام شده در ادعای مطرح شده، حتی در این بخش نیز نادرست است.
تحلیل ادعای خرید بالگرد
ادعا شده که با ۳۲ هزار میلیارد تومان میتوان ۶ بالگرد امدادی خرید. اما بررسی هزینههای واقعی خرید بالگرد، نادرستی این ادعا را ثابت میکند. بر اساس قراردادهای پیشین ایران با روسیه، هزینه خرید هر بالگرد بزرگ تخصصی حدود ۲۰۰ میلیون دلار است. با احتساب نرخ مرکز مبادله ارز، این مبلغ معادل ۱۴ هزار میلیارد تومان برای ۶ بالگرد میشود. این رقم کمتر از نصف مبلغ ادعا شده است. چنین اختلافاتی نشان میدهد که ادعای مطرح شده فاقد پشتوانه کارشناسی و محاسبات دقیق است.