آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
سینمای ایران یکی از چهرههای خودساخته و دوستداشتنی خود را از دست داد. محمدعلی دشتی، بازیگری که حضورش در آثاری مانند «پایتخت» و «یوسف پیامبر» در خاطر مخاطبان ماندگار شده، پس از دو سال مبارزه با سرطان کبد، چشم از جهان فروبست. دشتی متولد سال ۱۳۳۳ بود و مسیر هنری جالبی را پشت سر گذاشته بود. او که از کودکی عاشق هنر و بازیگری بود، در دوران خدمت در ارتش نیز فعالیتهای هنری را رها نکرد و در همانجا به اجرای تئاتر میپرداخت. اما بازیگری حرفهای را پس از بازنشستگی و از اواخر دهه ۷۰ به طور جدی آغاز کرد.
این هنرمند پرکار در طول سالهای فعالیت هنری خود در پروژههای مهمی همکاری کرد. از سریال ماندگار «یوسف پیامبر(ع)» تا «خوشنشین»، «فاکتور هشت»، «پایتخت» و «رهایم نکن». در حوزه سینما نیز در آثاری چون «شاعر زبالهها»، «آزادی مشروط»، «به وقت خماری»، «دلداده»، «اسب سفید پادشاه» و «آتش پنهان» ایفای نقش کرد. دو سال پایانی عمر او اما با بیماری سرطان کبد همراه بود. شرایط جسمی به او اجازه نمیداد آنطور که باید به کار ادامه دهد. با این حال، آخرین حضورش در سریال «وحشی» بود که به گفته نزدیکانش، از آن بسیار خوشحال بود.
دشتی از جمله بازیگرانی بود که دغدغه سرنوشت هنرمندان فرعی را داشت. او در انجمنی عضو بود که ویژه بازیگران با نقشهای فرعی تشکیل شده بود. جایی که هنرمندانی جمع میشدند که به دلیل نداشتن نقش اول یا مکمل در تعداد مشخصی از آثار، امکان حضور در انجمن بازیگران سینما را نداشتند. یک ماه و نیم پیش از درگذشتش، با وجود شرایط جسمی نامناسب، به انجمن مراجعه کرده بود تا کارت عضویت خود را بگیرد. این اقدام نشان از عشق و تعهد او به جامعه هنری داشت.
همانطور که دوستانش در انجمن میگویند، دغدغه اصلی این هنرمندان این است که بتوانند کار کنند و به راحتی کنار گذاشته نشوند. بسیاری از آنان به دلیل سرخوردگی، کمکاری و عدم امنیت شغلی در اواخر عمر دچار ناراحتیهای جسمی و روحی میشوند. درگذشت محمدعلی دشتی نه تنها یک هنرمند، که صدایی را از جامعه هنری ما گرفت. صدایی که برای حقوق هنرمندان فرعی و پیشکسوت تلاش میکرد و اعتقاد داشت این هنرمندان با وجود موهای سفید، هنوز هم میتوانند بدرخشند.
کارنامه هنری درخشان
محمدعلی دشتی با وجود شروع دیرهنگام بازیگری حرفهای، کارنامه درخشانی از خود به جا گذاشت. حضورش در پروژههای مهم و پرطرفدار نشان از توانایی بالای او در بازیگری داشت. نقشآفرینی در سریال «یوسف پیامبر» به کارگردانی فرجالله سلحشور از مهمترین آثار او بود. این سریال که از تولیدات پرخرج و باکیفیت تلویزیون بود، فرصتی برای درخشش دشتی فراهم کرد. حضور در سریال پرمخاطب «پایتخت» نیز بر محبوبیت او افزود. این سریال که به یکی از پربینندهترین تولیدات تاریخ تلویزیون ایران تبدیل شد، دشتی را بیشتر به مردم معرفی کرد.
چالشهای بازیگران فرعی
محمدعلی دشتی خود نمونهای از بازیگران فرعی بود که با چالشهای زیادی روبرو هستند. همانطور که در انجمن بازیگران فرعی مطرح میشد، این هنرمندان اغلب به حاشیه رانده میشوند. بازیگران فرعی با وجود سالها تجربه، به دلیل نداشتن نقش اول در آثار مشخص، از بسیاری از امکانات و حمایتها محروم میمانند. این موضوع میتواند به سرخوردگی و مشکلات روحی منجر شود. عدم امنیت شغلی از دیگر مشکلات این هنرمندان است. بسیاری از آنان در اواخر عمر با مشکلات مالی و سلامتی دست به گریبان هستند.
اهمیت حمایت از پیشکسوتان
محمدعلی دشتی نمونهای از هنرمندانی بود که با وجود سن بالا و مشکلات سلامتی، همچنان عشق به کار داشت. اما فرصتهای کاری برای چنین هنرمندانی محدود است. سینمای ایران نیازمند سازوکار مناسبی برای حمایت از هنرمندان پیشکسوت است. این هنرمندان گنجینههای تجربه و دانش هستند که باید از آنها بهره برد. توجه به بازیگران قدیمی نه تنها یک وظیفه اخلاقی، که یک ضرورت هنری است. این هنرمندان میتوانند با انتقال تجربیات خود به نسل جوان، به غنای سینما کمک کنند.
نقش انجمنهای صنفی
انجمن بازیگران فرعی که دشتی در آن عضو بود، نمونهای از تلاش برای ساماندهی وضعیت این هنرمندان است. چنین نهادهایی میتوانند پشتوانهای برای هنرمندان باشند. این انجمنها میتوانند با ایجاد شبکه ارتباطی بین هنرمندان، فرصتهای کاری را برای آنان فراهم کنند. همچنین میتوانند به عنوان نهاد نماینده، خواستههای هنرمندان را پیگیری کنند. حمایت روانی از هنرمندان نیز از دیگر وظایف این انجمنهاست. بسیاری از هنرمندان در دوران کهنسالی نیاز به حمایت عاطفی و روانی دارند.
درسهایی از زندگی دشتی
زندگی محمدعلی دشتی نشان میدهد که عشق به هنر میتواند در هر سنی شکوفا شود. او ثابت کرد که هرگز برای رسیدن به رویاها دیر نیست. پایداری و پشتکار او در ادامه کار با وجود بیماری، درس بزرگی برای هنرمندان جوان است. او تا آخرین روزهای عمرش به هنر وفادار ماند. تعهد او به جامعه هنری و دغدغهای که برای همکارانش داشت، الگویی از مسئولیتپذیری اجتماعی است. او نشان داد که یک هنرمند تنها به فکر خود نیست.