آسیانیوز ایران / یزد ؛ دیداری صمیمی میان اصحاب رسانه و آیتالله محمدرضا ناصری، نماینده ولیفقیه در استان یزد، که از مرز گفتوگوی صنفی عبور کرد و به تلاقی ایمان و آگاهی بدل شد.
از صمیمیت کلام تا شکوه معنا
آیتالله ناصری در این نشست، با نگاهی عمیق و آرامشِ یک عالم آگاه، از خبرنگاری سخن گفت نه بهعنوان حرفهای دنیوی، بلکه بهعنوان «مأموریتی الهی در هدایت انسانها».
او یادآور شد که اطلاعرسانی صحیح، بیدارسازی ذهنها و روشنکردن مسیر مردم از برترین اعمال است — همان مسیری که انبیاء در تاریخ برای هدایت بشر پیمودهاند.
در نگاه او، خبرنگار اگر اهل نیت و عقل باشد، «نورافکنی است در شبهای تاریک جامعه»، و قلم او باید آنقدر صادق باشد که بر جان مخاطب بنشیند، نه فقط بر سطح خبر.
او بهدرستی هشدار داد که بیتوجهی به رسانه، بیتوجهی به عقل جمعی جامعه است؛ و غفلت از اطلاعرسانی، یعنی واگذاری ذهن مردم به دشمنان.
کلامش، نه موعظهای خشک، بلکه تجربهای زیسته بود — تجربهی عالمی که در دوران تبعید امام خمینی(ره)، خود در قلب تاریخ ایستاده و نقش رسانه را در پیروزی حقیقت بر تحریف، از نزدیک دیده است.
روایتهایی از حقیقتِ بیتحریف
وقتی آیتالله ناصری از خاطرات پاریس میگوید، مخاطب درمییابد که او تنها شاهدِ تاریخ نیست، بلکه راویِ دقت و امانت است.
او از حاج احمد آقا خمینی گفت؛ از ضبط صداهای امام، از تلفنهایی که هزینهشان را حتی خود امام جداگانه میپرداخت تا حقی از بیتالمال ضایع نشود.
از روزی گفت که پیام یاسر عرفات درباره شهادت حاج مصطفی خمینی رسید، و امام تأکید کردند:
«حتی یک کلمه را تغییر ندهید. نه کم، نه زیاد. حقیقت را همانگونه که هست بنویسید.»
این خاطرات، نه فقط یادآوری یک دوران، بلکه بیانیهای برای اخلاق رسانهای امروز بود؛
بیانیهای که میگوید:
خبرنگار، اگر در برابر یک واژه مسئولیت نداشته باشد، در برابر جامعه نیز مسئول نیست.
سخنی از دل اصحاب رسانه
در این نشست، سیدمحمدجواد عرفانفر به نمایندگی از اصحاب رسانه یزد، سخن گفت؛
اما نه از جنس گلایه، بلکه از جنس دغدغه.
او از «رنج خبرنگاران» گفت، از نبود امنیت شغلی، از بیپناهی در روزگار تورم،
از رسانههایی که در حاشیه رانت و روابط گم میشوند،
و از ضرورت حمایت از خبرنگاران متعهد،
که اگر تنها بمانند، حقیقت نیز تنها میماند.
سخنان او پژواکی بود از دردی عمیقتر — دردی که سالهاست بر پیکر رسانههای واقعی سنگینی میکند:
نبود مرز میان حرفه و فرصتطلبی.
عرفانفر هشدار داد که وقتی رسانه متعهد تضعیف شود، جای آن را رسانه سفارشی و تبلیغاتی پر میکند؛
آنجا دیگر «تحلیل» جای خود را به «تبلیغ» میدهد و حقیقت، در حاشیه مینشیند.
او از امام جمعه خواست تا این دغدغه را به مطالبهای اخلاقی بدل کند؛
تا تریبون نماز جمعه، مأمن دفاع از خبرنگار مؤمن باشد — همانگونه که همیشه مأمن دفاع از ارزشها بوده است.
رسانه در آیینه ایمان
نشست «رسانه در محضر علما»، نقطه تلاقی دو جریان بزرگ بود: ایمانِ عالم و مسئولیتِ آگاه.
در این دیدار، رسانه نه ابزار سیاست بود و نه محمل تبلیغ، بلکه ساحت اخلاق و تعهد.
وقتی امام جمعه از «خلقت انسان» سخن گفت و رسانه را بخشی از آن مسیر دانست، در حقیقت نقشهای برای تمدن اسلامی ترسیم کرد:
تمدنی که در آن، خبرنگار فقط راوی خبر نیست، بلکه راهنمای معناست.
او باید با تفکر و تدبیر، سخن بگوید؛ و جامعه نیز باید با عقل و بصیرت، بشنود.
چنین نگاهی، خبرنگاری را از سطح «شغل» به مرتبهی «رسالت» میرساند؛
و همین، روح این دیدار را ماندگار میکند.
نتیجه؛ آغاز مسیری تازه
نشست صمیمی یزد، بیش از آنکه جلسهای رسمی باشد، گفتوگویی میان اخلاق و قلم بود.
گفتوگویی میان عالِمی که حقیقت را از جنس نور میبیند،
و خبرنگارانی که میکوشند آن نور را به واژه تبدیل کنند.
در روزگاری که رسانهها گاه در گرداب سرعت، عمق را فراموش کردهاند،
چنین دیداری میتواند تذکری باشد برای بازگشت به سرچشمهها —
به همان جایی که خبر، نه ابزار رقابت، بلکه امانت حقیقت است.
و شاید تاریخ این روز را چنین بنویسد:
در آبان ۱۴۰۴، در شهری از کویر، گفتوگویی شکل گرفت که اگر امتداد یابد،
میتواند مسیر رسانهی ایرانی را دوباره با ایمان، صداقت و تعهد گره بزند
بلکه درخواست نجات شأن قلم از سایه اقتصاد و رانت بود؛ درخواستی که اگر جدی گرفته شود، میتواند مسیر رسانه در استان و کشور را به سوی اخلاق، صداقت و اثرگذاری واقعی بازگرداند.