آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
میدان تجریش، یکی از نبضهای تپنده تهران، روز گذشته شاهد صحنهای غیرمعمول بود. صحنهای که از دغدغهای عمیق در میان شهروندان خبر میداد. این بار، اعتراض معطوف به مسائل اقتصادی یا سیاسی نبود، بلکه فریادی برای حفظ یادگاران سبز شهر بود. فریادی که از دل خاکستر نگرانیهای زیستمحیطی برخاسته بود. شهروندانی با در دست داشتن پلاکارد، گرد هم آمدند تا صدای درختان کهنسال میدان شوند. درختانی که نفسهای تهران بودهاند و اکنون خود در حال نفسنفس زدنند.
دلیل این تجمع آرام، اجرای پروژهای به نام "پیادهراهسازی" بود. پروژهای که به گفته معترضان، با سنگفرش کردن اطراف تنه درختان چنار، ریشههای آنان را خفه کرده و آنان را به کام مرگ تدریجی میفرستد. این درختان تنها چند تکه چوب و برگ نیستند؛ آنها بخشی از هویت تاریخی و خاطره جمعی تهرانیها به شمار میروند. سایهسار آنها، خنکای دلپذیری در گرمای تابستانهای تهران بوده است. اما اکنون، تیشه نوسازی به ریشه این هویت زده شده است. طرحی که با عنوان "بهبود منظر شهری" و "خدمت به شهروندان" کلید خورده، در عمل به معضلی برای حیات شهری تبدیل شده است. این رویداد، تنها یک اعتراض محلی نیست؛ نمادی است از تقابل دو نگاه: نگاهی که شهر را تنها مجموعۀ سیمان و سنگ میداند و نگاهی که شهر را یک اکوسیستم زنده میپندارد. پرسش اینجاست: آیا توسعه و نوسازی شهری باید به بهای نابودی سرمایههای طبیعی و تاریخی تمام شود؟ پاسخ به این پرسش، سرنوشت شهرهای ما را در آینده رقم خواهد زد.
پیادهراهسازی؛ نوسازی یا آسیبزنی؟
پیادهراهسازی به خودی خود، در بسیاری از شهرهای جهان به عنوان یک طرح مثبت و انسانمحور شناخته میشود. هدف اصلی چنین پروژههایی، افزایش ایمنی عابران، کاهش وابستگی به خودرو و ارتقای کیفیت زندگی شهری است. اما مسئله اصلی، نه در هدف، که در "روش اجرا" نهفته است. زمانی که اجرای چنین طرحهایی بدون مطالعات زیستمحیطی دقیق و با نادیده گرفتن عناصر زنده شهر مانند درختان پیش میرود، نتیجه معکوس خواهد بود. سنگفرش کردن کامل سطح زمین، همانگونه که معترضان اشاره کردهاند، مانع از نفوذ آب و هوا به ریشه درختان میشود. بنابراین، این پرسش اساسی مطرح میشود که آیا مسئولان، ارزیابی درستی از تأثیرات این پروژه بر محیط زیست شهری داشتهاند؟ به نظر میرسد در اولویتبندی میان "سرعت در اجرای طرح" و "حفظ سلامت درختان"، گزینه اول سنگینتر بوده است. این موضوع، شکاف میان نگاه فنی-اجرایی و نگاه بومشناختی را آشکار میسازد.
سنگفرش؛ لباس زیبا برای تابوت سبز
سنگفرش کردن اطراف درختان، یکی از متداولترین روشهای "ساماندهی" فضای سبز در پروژههای شهری ایران شده است. این اقدام، اگرچه ظاهری تمیز و منظم به فضا میبخشد، اما در باطن برای درختان بسیار مضر است. ریشه درختان برای زنده ماندن، به تبادل هوا، آب و مواد مغذی با خاک نیاز دارند. هنگامی که اطراف تنه درخت به طور کامل با سنگ و ملات پوشانده میشود، این تبادل حیاتی مختل میگردد. ریشهها به تدریج خفه شده و درخت دچار ضعف، بیماری و در نهایت خشکیدگی میشود. این روش، نمونه بارگی از "نوسازی کاذب" است. یعنی توجه به ظواهر و نادیده گرفتن سلامت و اصالت عناصر موجود. در چنین شرایطی، شهر به جای آنکه یک اکوسیستم زنده باشد، به یک ویترین بیجان از سنگ و سیمان تبدیل میشود که درختانش نیز تنها برای تزئین و نه به عنوان موجود زنده، در نظر گرفته میشوند.
چنارهای تجریش؛ نماد هویت از دست رفته
چنارهای کهنسال میدان تجریش، تنها درخت نیستند؛ آنها شاهد خاطرات جمعی چندین نسل از تهرانیها هستند. این درختان، بخشی از حافظه تاریخی و هویت فرهنگی این محله به شمار میروند. از بین رفتن این درختان، به معنای محو شدن یک نشانه شهری مهم و قطع یک پیوند عاطفی میان شهر و شهروندان است. وقتی هویت یک مکان با اجرای پروژههای ناسازگار از بین برود، آن مکان برای ساکنانش بیگانه میشود. حفاظت از این درختان، در واقع حفاظت از سرمایه اجتماعی و فرهنگی شهر است. بیتوجهی به این موضوع، نه تنها یک خسارت زیستمحیطی، که یک آسیب فرهنگی جبرانناپذیر به شمار میرود. این درختان، میراث طبیعی هستند که باید برای نسلهای آینده نیز حفظ شوند.
کنشگری مدنی؛ صدایی که شنیده شد
تجمع میدان تجریش، نمونهای از "کنشگری مدنی محیط زیستی" بود. شهروندان نه با خشونت، که با حضور آرام و ارایه دلایل مستدل، اعتراض خود را به یک تصمیم مدیریتی اعلام کردند. این گونه حرکات، نشان از افزایش "سواد زیستمحیطی" و "مطالبهگری" در میان جامعه دارد. مردم به این درک رسیدهاند که محیط زیست شهری، میراث مشترک آنان است و در قبال حفظ آن مسئولیت دارند. اگرچه این تجمع به صورت فیزیکی پایان یافت، اما صدای آن در فضای مجازی و رسانهها ادامه دار شد. این امر فشار افکار عمومی را افزایش میدهد و میتواند مسئولان را وادار به بازنگری در تصمیمات خود کند. کنشگری مدنی، ابزاری قدرتمند برای تصحیح خطاهای مدیریت شهری است.
راه حل چیست؟ آشتی نوسازی و محیط زیست
آیا واقعاً باید میان نوسازی شهری و حفظ محیط زیست یکی را انتخاب کرد؟ پاسخ منفی است. با به کارگیری "روشهای سازگار با محیط زیست" میتوان به هر دو هدف دست یافت. استفاده از "سنگفرشهای نفوذپذیر" به جای انواع معمولی، میگذارد آب و هوا به خاک نفوذ کند. ایجاد "حلقههای حفاظتی" و فضای باز کافی در اطراف تنه درختان، یکی دیگر از راهکارهای ساده و مؤثر است. مهمتر از همه، "مشارکت دادن جامعه محلی و کارشناسان محیط زیست" در مراحل برنامهریزی و اجرای پروژههاست. وقتی دیدگاههای همه ذینفعان شنیده شود، میتوان از بروز چنین اعتراضاتی پیشگیری کرد. توسعه پایدار شهری، توسعهای است که نیازهای نسل حاضر را بدون به خطر انداختن توانایی نسلهای آینده برآورده سازد.