آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:
در میانه بحثهای داغ درباره قیمت سوخت، سخنگوی دولت آماری را فاش کرد که میتواند پایه بسیاری از تحلیلها قرار گیرد. آماری که شکاف عمیق بین قیمت واقعی و قیمت فروش بنزین را نشان میدهد. مهاجرانی در گفتوگو با رسانهها، به یک تناقض بزرگ در بازار سوخت کشور اشاره کرد. از یک سو، دولت بر عدم تغییر سهمیهبندی و قیمتهای فعلی تأکید دارد. بر این اساس، سهمیه ماهانه بنزین با قیمتهای هزار و پانصد تومان و سه هزار تومان همانند گذشته در اختیار مردم قرار خواهد گرفت. این خبر میتواند برای بسیاری از شهروندان آرامشبخش باشد.
اما از سوی دیگر، سخنگوی دولت از عددی سخن گفت که مانند بمبی در فضای اقتصادی کشور صدا کرد. او قیمت تمامشده هر لیتر بنزین را حدود ۷۰ هزار تومان اعلام کرد. این بدان معناست که دولت برای هر لیتر بنزینی که به قیمت ۱۵۰۰ یا ۳۰۰۰ تومان میفروشد، دهها هزار تومان هزینه میکند. این تفاوت عظیم، یارانه سنگینی را به دوش بودجه عمومی کشور میگذارد. مهاجرانی همچنین از هزینه کلان ۶ میلیارد دلاری دولت برای واردات بنزین خبر داد. رقمی که نشان میدهد چگونه تأمین سوخت، منابع ارزی کشور را تحت تأثیر قرار داده است. این اعلام، پرسشهای بزرگی را درباره تداوم این سیاست و راهکارهای خروج از این وضعیت ایجاد میکند. آیا میتوان تا ابد این شکاف قیمتی را حفظ کرد؟ این گزارش، به واکاوی ابعاد پنهان و پیامدهای فاش شدن این آمار میپردازد.
شکاف عظیم قیمتی؛ دریایی از یارانه پنهان
اعداد اعلام شده از سوی سخنگوی دولت، نشان از یک یارانه عظیم و پنهان دارد. تفاوت بین قیمت تمامشده ۷۰ هزار تومانی و قیمت فروش ۱۵۰۰ تومانی، بیانگر یارانهای حدود ۴۶ برابری است. این سطح از یارانه، فشار سنگینی را به بودجه دولت وارد میکند. منابعی که میتواند در بخشهای ضروریتری مانند بهداشت، آموزش و زیرساخت هزینه شود، صرف جبران این شکاف قیمتی میگردد. این وضعیت از نظر اقتصادی ناپایدار است و در بلندمدت میتواند به سلامت مالی کشور آسیب جدی وارد کند. تداوم این روند بدون در نظر گرفتن درآمدهای نفتی پایدار، غیرممکن به نظر میرسد.
هزینه ۶ میلیارد دلاری؛ فشار بر ذخایر ارزی
اعلام هزینه ۶ میلیارد دلاری برای واردات بنزین، نشان از یک خروج ارزی کلان دارد. این میزان ارز، میتواند برای واردات کالاهای اساسی، دارو و فناوریهای مورد نیاز کشور اختصاص یابد. وابستگی به واردات بنزین، کشور را در برابر نوسانات قیمت جهانی نفت و تحولات سیاسی بینالمللی آسیبپذیر میکند. این امر به ویژه در شرایط تحریم میتواند به یک بحران جدی تبدیل شود. این موضوع، لزوم سرمایهگذاری هرچه بیشتر برای خودکفایی در پالایش و تولید بنزین استاندارد را پررنگ میکند. کاهش وابستگی به واردات، یک ضرورت راهبردی برای امنیت ملی است.
سیاست سهمیهبندی؛ توزیع عادلانه یا تشدید فشار؟
سیاست فعلی سهمیهبندی بنزین با قیمتهای ترجیحی، اگرچه به ظاهر به نفع مصرفکننده است، اما میتواند تبعات منفی داشته باشد. این سیاست ممکن است به مصرف بیش از حد و اسراف در بخشی از جامعه دامن بزند. از سوی دیگر، این سهمیهبندی برای قشر کمدرآمد و افرادی که برای امرار معاش به خودرو وابسته هستند، یک ضرورت حیاتی محسوب میشود. هرگونه تغییر ناگهانی میتواند به شدت بر زندگی این قشر تأثیر بگذارد. یافتن راهحلی که هم به عدالت توزیعی توجه کند و هم از فشار بر بودجه بکاهد، نیازمند عزم ملی و طراحی یک نقشه راه دقیق است.
ابهام در نرخ سوم؛ انتظار برای یک تصمیم سخت
اعلام این که "در مورد نرخ سوم جمعبندی نشده است" نشان میدهد که این گزینه همچنان روی میز دولت قرار دارد. نرخ سوم میتواند به معنای قیمتگذاری آزاد یا نیمهآزاد برای بنزین خارج از سهمیه باشد. این تصمیم، یک تصمیم بسیار حساس سیاسی و اجتماعی است. دولت باید بین کنترل کسری بودجه و جلوگیری از تورم فزاینده از یک سو، و حفظ آرامش اجتماعی و رفاه عمومی از سوی دیگر، تعادل برقرار کند. هرگونه اقدام در این زمینه نیازمند بسترسازی اجتماعی، اقتصادی و ارائه بستههای حمایتی قوی برای گروههای آسیبپذیر است.
چشمانداز آینده؛ بن بست و راهکارهای ممکن
به نظر میرسد دولت در یک بنبست سیاستی گرفتار شده است. ادامه وضع موجود، فشار بر بودجه را افزایش میدهد و هرگونه تغییر نیز میتواند با واکنشهای اجتماعی همراه باشد. یکی از راهکارهای ممکن، "هدفمندسازی دقیقتر یارانه بنزین" است. به این معنا که یارانه تنها به قشرهای کمدرآمد و مشاغل ضروری تعلق گیرد و سایرین بنزین را به قیمت واقعی یا نزدیک به آن خریداری کنند. راهکار دیگر، "شتابدادن به نوسازی ناوگان حمل و نقل" و "توسعه حمل و نقل عمومی" برای کاهش مصرف کل است. این امر در بلندمدت میتواند وابستگی به بنزین و فشار وارد بر بودجه را کاهش دهد. در نهایت، شفافیت در رابطه با این آمار و گفتوگوی صادقانه با مردم درباره دشواریها، میتواند زمینهساز پذیرش راهحلهای دشوار باشد.