آسیانیوز ایران؛ سرویس ورزشی:
در بهار سال ۲۰۲۰، زمانی که فوتبال جهان پس از سه ماه تعطیلی اجباری میخواست به میادین بازگردد، تصمیمگیران با چالشی بیسابقه روبرو بودند: چگونه میتوان برنامه فشرده بازیهای عقبافتاده را در شرایطی ایمن اجرا کرد؟ پاسخ در قالب قانونی موقتی ارائه شد: افزایش تعویضها از سه به پنج. این تصمیم که قرار بود تنها برای جبران دوران همهگیری باشد، به سرعت به بخشی دائمی از فوتبال تبدیل شد. امروز، چهار سال پس از آن تصمیم، دادهها و مشاهدات نشان میدهد که این تغییر نه تنها به تمام اهداف اولیه خود نرسیده، بلکه پیامدهای ناخواسته زیادی به همراه آورده است. از افزایش مصدومیتها تا ایجاد مزایای ناعادلانه برای تیمهای ثروتمند. مربیان بزرگ جهان از گواردیولا تا یورگن کلوپ، از امکانات تاکتیکی جدید استقبال کردهاند. آمارها نشان میدهد در ۷۲ درصد بازیهای لیگ برتر انگلیس، مربیان از حداقل چهارمین تعویض خود استفاده میکنند. اما پرسش اساسی اینجاست: آیا این تغییر در نهایت به نفع خود فوتبال بوده است؟ آیا تماشاگرانی که بلیتهای گرانقیمت میخرند، واقعاً خواهان فوتبالی با این سرعت و شدت هستند؟
فوتبال مدرن به سمتی میرود که در دقایق پایانی، ده بازیکن تازهنفس به مصاف ده بازیکن خسته میروند. صحنهای که زمانی یک برگ برنده تاکتیکی نادر بود، اکنون به یک چیز نرمال تبدیل شده است. تاثیر این تغییر بر تیمهای ضعیفتر نیز قابل تأمل است. شش تیم صعودکننده اخیر به لیگ برتر همگی بلافاصله سقوط کردهاند. آیا پنج تعویض بقا را برای تیمهای تازهوارد دشوارتر کرده است؟ اکنون زمان آن رسیده که با نگاهی منتقدانه به بازنگری در این قانون بپردازیم و ببینیم آیا راهحلی که برای مشکل موقتی ارائه شد، اکنون خود به مشکلی بزرگتر تبدیل شده است یا خیر.
تاثیر بر مصدومیتها و فشار فیزیکی
هدف اولیه قانون پنج تعویض، کاهش فشار فیزیکی روی بازیکنان و پیشگیری از مصدومیت بود. اما دادههای فصل جالب خلاف این را نشان میدهد. تیمهایی مانند تاتنهام با ۱۰ بازیکن مصدوم، نمونهای از این پارادوکس هستند. افزایش تعویضها به تیمها اجازه داده تا با شدت بیشتری بازی کنند، که در نهایت فشار روی بازیکنانی که تعویض نمیشوند را افزایش داده است. از دیدگاه فیزیکی، وقتی تیمها بدانند میتوانند پنج بازیکن تازهنفس وارد زمین کنند، تمایل بیشتری به حفظ شدت بالا در تمام طول بازی پیدا میکنند. این مسئله به ویژه در دقایق پایانی مشهود است.
مزایای ناعادلانه برای تیمهای ثروتمند
قانون پنج تعویض به صورت ناعادلانهای به تیمهای ثروتمند مزیت داده است. تیمهایی مانند منچسترسیتی و آرسنال که نیمکتهای پرعمقتری دارند، میتوانند از این قانون بیشترین بهره را ببرند. در مقابل، تیمهای کوچکتر مانند برنلی یا تیمهای تازه صعود کرده، با محدودیت منابع روبرو هستند. آنها نمیتوانند پنج بازیکن با کیفیت مشابه وارد زمین کنند. این نابرابری در آمار صعود و سقوط تیمها نیز مشهود است. شش تیم صعودکننده اخیر به لیگ برتر همگی سقوط کردهاند که نشان میدهد پنج تعویض بقا را برای تیمهای تازهوارد دشوارتر کرده است.
تاثیر بر تاکتیک و کیفیت بازی
افزایش تعویضها تاثیر عمیقی بر تاکتیکهای فوتبال داشته است. مربیان اکنون میتوانند استراتژی خود را در طول بازی به طور اساسی تغییر دهند. با این حال، این تغییرات تاکتیکی لزوماً به معنای کیفیت بهتر بازی نیست. دادهها نشان میدهد لیگ برتر امسال شاهد کاهش کیفیت کلی بوده و تیمها بیشتر به ضربات ایستگاهی متکی شدهاند. سرعت انفجاری بازی فضای لازم برای بازیسازها را محدود کرده است. بازیکنان تکنیکی دیگر آن نیمثانیه اضافه یا چند متر فضای بیشتر برای خلاقیت را پیدا نمیکنند.
تاثیر بلندمدت بر ساختار فوتبال
قانون پنج تعویض تاثیرات بلندمدتی بر ساختار فوتبال خواهد داشت. این قانون به انباشت بازیکنان در تیمهای بزرگ دامن میزند. باشگاههای ثروتمند اکنون انگیزه بیشتری برای حفظ بازیکنان بیشتر دارند، چرا که میتوانند از تعداد بیشتری از آنها در هر بازی استفاده کنند. این روند میتواند شکاف بین تیمهای ثروتمند و فقیر را بیشتر کند و در نهایت به کاهش رقابت در لیگها بینجامد.
راهکارهای ممکن و آینده
با توجه به پیامدهای منفی قانون پنج تعویض، زمان بازنگری در این قانون فرا رسیده است. یکی از راهکارهای ممکن، بازگشت به قانون سه تعویض است. راهکار دیگر، ایجاد تغییرات در قانون فعلی است. برای مثال، میتوان تعویضها را به چهار کاهش داد یا قوانینی برای محدودیت تعویض در دقایق پایانی وضع کرد. سازمانهای فوتبال باید با در نظر گرفتن منافع کل این ورزش، نه فقط تیمهای بزرگ، به این مسئله بپردازند. سلامت بازیکنان و تعادل رقابتی باید در اولویت قرار گیرد.