آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:
بحث داغ هدفمندسازی یارانه بنزین بار دیگر در محافل کارشناسی شدت گرفته است. این بار سخنگوی اتحادیه صادرکنندگان نفت طرحی را مطرح کرده که میتواند نظام توزیع بنزین را متحول کند. وی با دفاع از انتقال سهمیه بنزین به کارت ملی، بر ضرورت جلوگیری از پرداخت سوبسید به قشر مرفه تاکید کرده است. به گفته او، منابع حقوقی دولت نباید صرف پرداخت یارانه به افرادی شود که نیازمند نیستند. این ایده در شرایطی مطرح میشود که هدفمندسازی یارانهها سالهاست به عنوان یک ضرورت اقتصادی مورد تاکید کارشناسان قرار دارد. با این حال، اجرای آن همواره با چالشهای فنی و اجتماعی روبرو بوده است. طرح انتقال سهمیه بنزین به کارت ملی میتواند شفافیت بیشتری در توزیع یارانه ایجاد کند. با این روش، امکان شناسایی دقیقتر مشمولان و مدیریت بهینه سهمیه فراهم میشود.
از سوی دیگر، این طرح میتواند از قاچاق بنزین و استفاده غیرقانونی از سهمیه دیگران جلوگیری کند. سیستم کارت ملی به دلیل دارا بودن اطلاعات هویتی دقیق، امکان سوءاستفاده را کاهش میدهد. با این حال، اجرای چنین طرحی نیازمند زیرساختهای فنی گسترده است. یکپارچهسازی سیستمهای پمپ بنزینها با سامانه ثبت احوال چالشی بزرگ خواهد بود. همچنین نگرانیهایی درباره حریم خصوصی شهروندان وجود دارد. ثبت دقیق اطلاعات تردد و مصرف بنزین هر فرد ممکن است با انتقادهایی روبرو شود. با این وجود، به نظر میرسد فشارهای اقتصادی دولت را به سمت اجرای چنین طرحهایی سوق میدهد. هدفمندسازی یارانه بنزین میتواند سالانه میلیاردها تومان صرفهجویی برای دولت به همراه داشته باشد.
تحلیل فنی و زیرساختی طرح
اجرای این طرح نیازمند ایجاد یک اکوسیستم فنی یکپارچه است. ابتدا باید سامانه کارت ملی به پایگاه داده جامع مصرف سوخت متصل شود که این امر مستلزم توسعه رابطهای برنامهنویسی (API) امن و پایدار است. همچنین، تمامی جایگاههای سوخت در سراسر کشور باید به سامانههای هوشمند شناسایی هویت و پرداخت مجهز شوند که هزینه اولیه قابل توجهی را تحمیل میکند. از منظر امنیت سایبری، این سیستم در معرض تهدیدات جدی قرار دارد. حملات سایبری میتواند منجر به سرقت دادههای حساس شهروندان یا اختلال در سیستم توزیع سوخت شود. بنابراین، طراحی لایههای امنیتی چندگانه شامل رمزگذاری دادهها، سیستم احراز هویت دو مرحلهای و نظارت مستمر بر تراکنشها ضروری است. همچنین، یک چالش فنی مهم، تضمین دسترسی بیوقفه به سامانه است. هرگونه اختلال در اتصال اینترنتی یا خرابی سامانه میتواند به بحران در توزیع بنزین منجر شود. بنابراین، راهاندازی مراکز داده پشتیبان و سیستمهای آفلاین اضطراری از ملزومات اجرای طرح است.
بررسی اقتصادی و بودجهای
هدفمندسازی سهمیه بنزین از طریق کارت ملی میتواند تا ۴۰٪ در یارانه بنزین صرفهجویی کند. بر اساس برآوردها، سالانه حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه بنزین به قشرهای مرفه و غیرنیازمند تعلق میگیرد که با اجرای این طرح قابل صرفهجویی است. این منابع میتواند به بخشهای تولیدی و رفاهی تخصیص یابد. از سوی دیگر، این طرح میتواند به کاهش قاچاق بنزین منجر شود. سالانه حدود ۱۰٪ از بنزین یارانهای به کشورهای همسایه قاچاق میشود که با سیستم رهگیری مبتنی بر کارت ملی، این پدیده قابل کنترل خواهد بود. این امر علاوه بر صرفهجویی ارزی، به تعادل بازار داخلی کمک میکند. با این حال، اجرای طرح هزینههای مستقیم و غیرمستقیم قابل توجهی دارد. برآورد میشود راهاندازی اولیه سیستم حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان و نگهداری سالانه آن حدود ۲ هزار میلیارد تومان هزینه دربرداشته باشد. بنابراین، محاسبه دقیق نسبت سود به هزینه پیش از اجرای طرح ضروری است.
تبعات اجتماعی و توزیع عادلانه
این طرح میتواند به توزیع عادلانهتر منابع عمومی کمک کند. در سیستم فعلی، دهکهای ثروتمند سهم بیشتری از یارانه بنزین دریافت میکنند در حالی که سهمیهبندی مبتنی بر کارت ملی امکان تخصیص هدفمند به نیازمندان واقعی را فراهم میآورد. با این حال، اجرای طرح ممکن است با مقاومت اجتماعی مواجه شود. تجربه سهمیهبندی بنزین در سال ۱۳۸۶ نشان میدهد هرگونه تغییر در نظام توزیع بنزین میتواند به اعتراضات اجتماعی منجر شود. بنابراین، همراهسازی افکار عمومی از طریق اطلاعرسانی شفاف و تدوین بستههای جبرانی ضروری است. همچنین، این طرح میتواند به کاهش شکاف طبقاتی کمک کند. مطالعات نشان میدهد در سیستم فعلی، دهک دهم (ثروتمندترین) حدود ۱۵ برابر دهک اول (فقیرترین) از یارانه بنزین بهرهمند میشود. در حالی که سیستم جدید میتواند این نسبت را به ۳ برابر کاهش دهد.
مسائل امنیتی و حریم خصوصی
اجرای این طرح نگرانیهایی درباره حریم خصوصی شهروندان ایجاد میکند. ثبت دقیق مسیرهای تردد و الگوی مصرف سوخت هر فرد، امکان ردیابی کامل رفتوآمدها را فراهم میکند که میتواند مغایر با حقوق شهروندی باشد. از سوی دیگر، تمرکز دادههای حساس در یک سامانه واحد، آن را به هدف جذابی برای نفوذگران داخلی و خارجی تبدیل میکند. بنابراین، تدوین چارچوب حقوقی محکم برای جلوگیری از سوءاستفاده نهادهای قدرت از این دادهها ضروری است. همچنین، امکان نظارت اجتماعی از طریق این سیستم وجود دارد. دولت میتواند با تحلیل الگوی مصرف سوخت، رفتارهای اجتماعی و اقتصادی شهروندان را رصد کند که این امر میتواند به محدودیت آزادیهای مدنی بینجامد. ایجاد نهادهای ناظر مستقل میتواند تا حدی این نگرانی را کاهش دهد.
تحلیل نهادی و حکمرانی
اجرای موفق این طرح نیازمند هماهنگی بین ۱۵ نهاد مختلف است. از سازمان ثبت احوال و وزارت نفت گرفته تا پلیس راهور و وزارت ارتباطات. ایجاد یک ساختار حکمرانی منسجم با تعریف دقیق مسئولیتها از ملزومات اصلی موفقیت طرح است. تجربه طرحهای مشابه مانند هدفمندسازی یارانهها نشان میدهد ضعف در حکمرانی میتواند به شکست طرح بینجامد. بنابراین، تشکیل کارگروه ویژه با حضور نمایندگان تمام ذینفعان و استفاده از مشاوران بینالمللی میتواند احتمال موفقیت را افزایش دهد. همچنین، شفافیت در اجرای طرح ضروری است. انتشار منظم گزارشهای عملکردی و تشکیل جلسات عمومی توضیح طرح میتواند اعتماد عمومی را جلب کند. علاوه بر این، ایجاد سازوکارهای نظارتی از سوی مجلس و سازمان بازرسی کل کشور میتواند از انحراف طرح از اهداف اولیه جلوگیری کند.