شنبه / ۱۵ آذر ۱۴۰۴ / ۱۵:۳۶
کد خبر: 34869
گزارشگر: 548
۱۳۰
۰
۰
۱
تام باراک، فرستاده ویژه آمریکا در امور سوریه و لبنان مدعی شد

تمایل ترامپ برای توافق با ایران: به دنبال تغییر نظام نیستیم!

تمایل ترامپ برای توافق با ایران: به دنبال تغییر نظام نیستیم!
تام باراک، فرستاده ویژه دولت آمریکا در امور سوریه و لبنان، ادعا کرد که دولت دونالد ترامپ مایل به رسیدن به یک توافق با ایران است. وی شرط این توافق را وجود «اراده واقعی» در تهران برای پیشبرد چنین فرآیندی دانست. این مقام آمریکایی همچنین تأکید کرد که واشنگتن به دنبال سرنگونی نظام جمهوری اسلامی نیست. این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که روابط دو کشور در سال‌های اخیر به شدت تیره بوده و تحریم‌های گسترده آمریکا بر اقتصاد ایران فشار وارد کرده است. واکنش مقامات ایرانی به این اظهارات هنوز مشخص نیست. تهران در گذشته بر لزوم رفع تحریم‌ها به عنوان پیش‌شرط هرگونه مذاکره تأکید کرده و رویکرد فشار حداکثری دولت ترامپ را محکوم کرده است.

آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:

در فضای پرتنش روابط ایران و آمریکا، هر اظهارنظر از سوی مقامات دو کشور با دقت و کنجکاوی فراوان تحلیل می‌شود. این بار، تام باراک، فرستاده ویژه دولت آمریکا در امور سوریه و لبنان، ادعایی مطرح کرده که می‌تواند نشان‌دهنده تحول احتمالی در رویکرد واشنگتن نسبت به تهران باشد. وی در بیانیه‌ای جلب‌توجه، اعلام کرد که دولت دونالد ترامپ مایل به رسیدن به یک توافق با ایران است. باراک تأکید کرده که این تمایل تنها در صورتی می‌تواند به نتیجه برسد که تهران «اراده واقعی» برای پیشبرد چنین فرآیندی داشته باشد. این شرط‌گذاری، نشان می‌دهد که واشنگتن هنوز نسبت به نیات طرف ایرانی بدبین است و پیشرفت در مذاکرات را مشروط به نشانه‌های عملی از سوی ایران می‌داند. این در حالی است که روابط دو کشور در سال‌های اخیر به شدت تیره بوده و تحریم‌های گسترده آمریکا فشار قابل توجهی بر اقتصاد ایران وارد کرده است.

نکته قابل تأمل دیگر در اظهارات باراک، تکذیب هدف سرنگونی نظام جمهوری اسلامی توسط دولت ترامپ است. وی صراحتاً بیان کرده که واشنگتن «به دنبال سرنگونی نظام حاکم در ایران نیست». این ادعا در تضاد با برخی سخنان تندتر مقامات آمریکایی در گذشته قرار دارد و ممکن است نشان‌دهنده تعدیل نسبی در گفتمان رسمی واشنگتن باشد. با این حال، پرسش اصلی این است که آیا این اظهارات نشان‌دهنده تغییر واقعی در سیاست خارجه آمریکا است یا تنها تاکتیکی دیپلماتیک برای تحت فشار قرار دادن ایران از طریق نمایش انعطاف‌پذیری ظاهری است؟ تاریخچه روابط دو کشور نشان داده که گاهی اوقات اعلام تمایل به مذاکره، راهبردی برای مشروعیت‌زدایی از مواضع طرف مقابل در عرصه بین‌المللی بوده است. از سوی دیگر، واکنش مقامات ایرانی به این اظهارات نیز حائز اهمیت است. تهران در سال‌های اخیر همواره بر لزوم رفع تحریم‌ها به عنوان پیش‌شرط هرگونه مذاکره تأکید کرده و رویکرد «فشار حداکثری» دولت ترامپ را محکوم کرده است. آیا اکنون با این اظهارات جدید، فضایی برای تنش‌زدایی ایجاد خواهد شد؟

برخی تحلیلگران معتقدند که نزدیکی به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا ممکن است بر چنین اظهاراتی تأثیر گذاشته باشد. دولت ترامپ ممکن است بخواهد با نمایش تمایل به دیپلماسی، خود را به عنوان طرفی منطقی و صلح‌طلب معرفی کند و فشارهای بین‌المللی بر ایران را در عین حفظ تحریم‌ها ادامه دهد. این استراتژی دوگانه در گذشته نیز توسط دولت‌های آمریکا به کار گرفته شده است. در هر صورت، اظهارات باراک را نمی‌توان نادیده گرفت. این سخنان در شرایطی مطرح می‌شود که منطقه خاورمیانه با بحران‌های متعدد دست به گریبان است و ثبات ایران به عنوان یک بازیگر مهم، تأثیر مستقیمی بر امنیت منطقه دارد. تمایل به کاهش تنش با ایران می‌تواند بر معادلات قدرت در سوریه، عراق، یمن و لبنان نیز تأثیرگذار باشد. اکنون نگاه‌ها به پاسخ مقامات ایرانی و اقدامات عملی دو طرف معطوف شده است. آیا این اظهارات آغازگر فصل جدیدی در روابط پرتنش ایران و آمریکا خواهد بود یا تنها تکرار ادعاهایی است که پیش از این نیز شنیده شده و به نتیجه عملی نرسیده است؟ پاسخ این پرسش در گرو اقدامات عملی و نه صرفاً اعلام مواضع خواهد بود.

تحلیل محتوای اظهارات باراک و زمینه‌های سیاسی آن

اظهارات تام باراک در دو بخش اصلی قابل بررسی است: نخست، اعلام تمایل دولت ترامپ برای توافق با ایران و دوم، تکذیب هدف سرنگونی نظام جمهوری اسلامی. این موضع‌گیری در شرایطی مطرح می‌شود که دولت ترامپ در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری قرار دارد و ممکن است به دنبال ارائه تصویری معتدل و دیپلماتیک از خود باشد.

بخش اول ادعای باراک درباره تمایل به توافق، شرط مهمی دارد: وجود «اراده واقعی» در تهران. این شرط‌گذاری نشان می‌دهد که واشنگتن همچنان ایران را طرفی می‌داند که ممکن است به دنبال بازی‌های زمانی یا تاکتیکی باشد. از دید آمریکا، اراده واقعی احتمالاً به معنای تغییر در سیاست‌های منطقه‌ای ایران، محدودسازی برنامه موشکی یا پذیرش مذاکرات گسترده‌تر است.

بخش دوم اظهارات درباره عدم هدف‌گیری برای سرنگونی نظام، اگرچه ظاهراً مثبت به نظر می‌رسد، اما در واقع می‌تواند ادامه همان استراتژی «فشار حداکثری» باشد. دولت ترامپ ممکن است قصد داشته باشد با این اظهارات، از اتهام جنگ‌طلبی بگریزد و در عین حال تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی را برای وادار کردن ایران به تغییر رفتار حفظ کند. این رویکرد دوگانه در سیاست خارجی آمریکا سابقه دارد.

مقایسه با مواضع گذشته آمریکا و تضادهای موجود

ادعای باراک درباره عدم هدف‌گیری سرنگونی نظام ایران، در تضاد با برخی اظهارات قبلی مقامات آمریکایی قرار دارد. جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق ترامپ، بارها بر تغییر نظام در ایران تأکید کرده بود. حتی خود ترامپ گاهی با زبان تندی علیه رهبران ایران سخن گفته است. این تناقض‌ها نشان می‌دهد که ممکن است در درون دولت آمریکا درباره استراتژی نهایی نسبت به ایران اختلاف نظر وجود داشته باشد. از سوی دیگر، رویکرد فشار حداکثری دولت ترامپ که با خروج از برجام و اعتحام تحریم‌های فلج‌کننده همراه بود، با ادعای تمایل به توافق در تناقض به نظر می‌رسد. چگونه می‌توان با یک طرف مذاکره کرد در حالی که شدیدترین تحریم‌های تاریخ را علیه آن اعمال کرده‌ایم؟ این تناقض آشکار، اعتبار ادعای تمایل به توافق را زیر سؤال می‌برد. تاریخچه روابط ایران و آمریکا نیز نشان می‌دهد که گاهی اظهارات دیپلماتیک برای ایجاد شکاف در جبهه مقابل یا تحت فشار قرار دادن آن از طریق نمایش انعطاف استفاده می‌شود. ممکن است هدف باراک از این اظهارات، ایجاد تردید در میان مقامات ایرانی یا تلاش برای جدا کردن ایران از متحدان منطقه‌ای آن باشد. در هر صورت، اقدامات عملی مهم‌تر از اظهارات دیپلماتیک هستند.

الزامات «اراده واقعی» از دیدگاه واشنگتن و واکنش احتمالی تهران

باراک شرط توافق را وجود «اراده واقعی» در تهران عنوان کرده است. اما این مفهوم از دیدگاه آمریکا دقیقاً به چه معنایی است؟ بر اساس سیاست‌های اعلامی واشنگتن در سال‌های اخیر، احتمالاً اراده واقعی شامل چند مؤلفه اصلی است: محدودسازی فعالیت‌های موشکی بالستیک، کاهش حضور منطقه‌ای در کشورهایی مانند سوریه، عراق و یمن، و پذیرش مذاکرات گسترده‌تر که فراتر از برنامه هسته‌ای باشد. از دیدگاه ایران، این شروط ممکن است غیرقابل قبول یا دست کم نیازمند مذاکرات طولانی و تضمین‌های متقابل باشد. تهران همواره بر حق خود برای داشتن برنامه موشکی دفاعی و حضور در منطقه تأکید کرده است. همچنین، ایران خواستار رفع یک‌باره و قابل تأیید تحریم‌ها به عنوان پیش‌شرط مذاکرات بوده است. این تفاوت در اولویت‌ها، نشان می‌دهد که حتی اگر اراده‌ای برای مذاکره وجود داشته باشد، فاصله زیادی بین مواضع دو طرف وجود دارد.

واکنش احتمالی تهران به این اظهارات نیز قابل پیش‌بینی است. مقامات ایرانی احتمالاً بر شفاف‌نبودن مواضع آمریکا و تناقض بین تحریم‌ها و ادعای تمایل به مذاکره تأکید خواهند کرد. ممکن است ایران خواستار اقدامات عملی از سوی آمریکا، مانند کاهش تحریم‌ها یا ارائه تضمین‌های معتبر، قبل از هرگونه مذاکره جدی شود. در نهایت، اعتماد از دست رفته بین دو طرف، بزرگ‌ترین مانع در برابر هرگونه توافق است.

تأثیر اظهارات باراک بر معادلات منطقه‌ای و متحدان دو طرف

اظهارات باراک نه تنها بر روابط دوجانبه، که بر معادلات منطقه‌ای خاورمیانه نیز تأثیر خواهد گذاشت. متحدان منطقه‌ای آمریکا مانند اسرائیل و عربستان سعودی که مخالف هرگونه تنش‌زدایی با ایران هستند، احتمالاً از این اظهارات نگران شده‌اند. این کشورها ترجیح می‌دهند فشار حداکثری بر ایران ادامه یابد و ممکن است تلاش کنند تا مانع از هرگونه توافق احتمالی شوند. از سوی دیگر، متحدان ایران در منطقه مانند سوریه، حزب‌الله لبنان و گروه‌های تحت حمایت ایران در عراق و یمن، این اظهارات را نشانه ضعف آمریکا یا تمایل آن به خروج از منطقه تفسیر کنند. ممکن است این گروه‌ها مواضع تهاجمی‌تری در پیش بگیرند یا برعکس، برای حفظ دستاوردهای خود به دنبال مذاکرات محتاطانه‌تری باشند. در سطح بین‌المللی، اتحادیه اروپا که همواره خواستار کاهش تنش بین ایران و آمریکا بوده، احتمالاً از این اظهارات استقبال خواهد کرد. اروپایی‌ها امیدوارند که فضای جدیدی برای بازگشت به برجام یا توافق مشابهی ایجاد شود. روسیه و چین نیز که روابط استراتژیک با ایران دارند، ممکن است از کاهش تنش استقبال کنند، چرا که این امر ثبات منطقه را افزایش می‌دهد و فضای بیشتری برای همکاری‌های اقتصادی فراهم می‌کند.

سناریوهای محتمل برای آینده و چالش‌های پیش رو

با توجه به اظهارات باراک، چند سناریوی محتمل برای آینده روابط ایران و آمریکا قابل تصور است. سناریوی خوشبینانه این است که این اظهارات آغازگر یک فرآیند دیپلماتیک پنهان یا آشکار باشد که به تدریج به کاهش تحریم‌ها و مذاکرات مستقیم منجر شود. در این حالت، ممکن است شاهد بازگشت به برجام با اصلاحاتی یا توافق جدیدی باشیم. سناریوی بدبینانه این است که اظهارات باراک تنها یک تاکتیک دیپلماتیک برای تحت فشار قرار دادن ایران باشد. در این حالت، آمریکا ممکن است به فشارهای خود ادامه دهد و از ادعای تمایل به مذاکره برای مشروعیت‌زدایی از مواضع ایران در عرصه بین‌المللی استفاده کند. این رویکرد می‌تواند به بن‌بست عمیق‌تر و حتی درگیری‌های محدود منجر شود.

سناریوی میانه این است که این اظهارات نشانه‌ای از اختلاف در درون دولت آمریکا درباره استراتژی نهایی نسبت به ایران باشد. ممکن است جناحی در دولت ترامپ به دنبال دیپلماسی باشد، در حالی که جناحی دیگر همچنان بر فشار حداکثری اصرار دارد. در این حالت، سیاست آمریکا نوسان خواهد داشت و پیشرفت محسوسی حاصل نخواهد شد.

چالش اصلی در هر سناریو، فقدان اعتماد بین دو طرف است. ایران پس از خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام، به وعده‌های واشنگتن اعتمادی ندارد. از سوی دیگر، آمریکا نیز به تعهدات ایران در زمینه‌های مختلف شک دارد. ایجاد مکانیزم‌های اعتمادساز، شفافیت در اقدامات و گام‌های عملی کوچک اما قابل تأیید، می‌تواند تنها راه خروج از این بن‌بست باشد. در نهایت، زمان نشان خواهد داد که اظهارات باراک آغازگر کدام مسیر خواهد بود.

https://www.asianewsiran.com/u/hWc
اخبار مرتبط
یوسی کوهن، رئیس پیشین موساد، در مصاحبه با فرید زکریا ادعا کرد جمهوری اسلامی ایران تا ۱۰ سال دیگر سقوط خواهد کرد و گفت در جنگ ۱۲ روزه، اسرائیل باید از فرصت استفاده و رژیم را سرنگون می‌کرد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید