آسیانیوز ایران؛ سرویس ورزشی:
جو روانی و نگرانکنندهای پیرامون امکان حضور بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی ۲۰۲۶ آمریکا، کانادا و مکزیک در حال شکلگیری است. در روزهای اخیر، سخنان ضد و نقیض و اظهارات مبهم برخی مسئولان فدراسیون فوتبال، این گمانه را دامن زده که شاید مهدی طارمی و چند بازیکن دیگر نتوانند ویزای حضور در این تورنمنت بزرگ را دریافت کنند. اما واقعیت چه میگوید؟ آیا این نگرانی ریشه در واقعیت دارد یا محصول فضاسازیهای رسانهای و مدیریتی است؟ این نگرانی زمانی قوت گرفت که رئیس فدراسیون فوتبال ایران، مهدی تاج، در اظهاراتی عجیب از «احتمال مشکل برای چند بازیکن» و «در نظر گرفتن جانشین» سخن گفت، بدون آنکه مشخص کند این احتمال بر چه مبنای مستند و رسمی استوار است. این سخنان در شرایطی بیان شد که هنوز دلایل رد ویزای برخی مدیران فدراسیون برای سفر به مراسم قرعهکشی، به طور شفاف به مردم و رسانهها توضیح داده نشده است. در مقابل این ابهام، یک واقعیت انکارناپذیر وجود دارد: مهدی طارمی، کاپیتان تیم ملی، تابستان گذشته برای حضور در جام جهانی باشگاهها به همراه باشگاه اینتر، ویزای رسمی آمریکا را دریافت کرد. این ویزا از مسیر قانونی و با اقدام مستقیم باشگاه ایتالیایی صادر شد و نشان میدهد پرونده امنیتی و حقوقی طارمی از دیدگاه مقامات آمریکایی، برای ورود به خاک این کشور مشکلی ندارد. این سابقه موفق، مهمترین سند برای رد نگرانیهای فعلی است.
سوال اصلی اینجاست: چرا به جای شفافسازی درباره دلایل مشخص رد ویزای برخی مدیران (که در ایمیل رسمی سفارت آمریکا قید شده)، نگرانیها به سمت بازیکنانی هدایت میشود که سابقه دریافت ویزا دارند؟ آیا این سیاست، نوعی انحراف افکار عمومی از کاستیها یا مسائل داخلی فدراسیون است؟ به نظر میرسد پاسخگویی درباره مدیران، دشوارتر از ایجاد حاشیه برای بازیکنان است. در این میان، نام چند بازیکن دیگر نیز در برخی محافل مطرح شده، اما این گمانهزنیها فاقد هرگونه سند رسمی و مبتنی بر همان فضای ابهام است. رسانههای معتبر خارجی و تحلیلگران سیاسی-ورزشی بر این باورند که آمریکا به دلیل تعهد بینالمللی برای میزبانی یک رویداد جهانی، خود را درگیر بحرانی نمیکند که اصل برگزاری عادلانه مسابقات را زیر سوال ببرد. ایالات متحده در آستانه میزبانی یکی از بزرگترین رویدادهای ورزشی جهان قرار دارد. ایجاد مانع برای حضور بازیکنان یک تیم ملی بدون ارائه دلایل قانونی و امنیتی مستند و قوی، نه تنها وجهه این کشور را خدشهدار میکند، بلکه میتواند پیامدهای سیاسی گستردهای داشته باشد. منطق حکم میکند که موانع احتمالی، متوجه افراد خاص با پروندههای مشخص باشد، نه یک تیم ورزشی به طور کلی.
طرح زودهنگام بحث «جایگزینی» برای بازیکنان کلیدی مانند طارمی، بیش از آنکه نشانه دوراندیشی باشد، نوعی بزرگنمایی یک خطر نامحتمل و ایجاد التهاب غیرضروری است. این اقدام میتواند تمرکز بازیکنان و کادر فنی را برهم زده و فضای تیم ملی را پیش از آغاز رقابتها مسموم کند. این گزارش با استناد به واقعیتهای عینی و سوابق موجود، به واکافی این موضوع میپردازد و نشان میدهد که نگرانی فعلی درباره طارمی و همتیمیهایش بیشتر ریشه در فضاسازی دارد تا در واقعیت. ما باید به جای دامن زدن به شایعات، خواستار شفافیت از فدراسیون برای روشن شدن کامل پرونده مدیران باشیم.
بررسی سابقه ویزای طارمی: مهمترین سند برای رد نگرانی
مهمترین نقطه آغاز برای تحلیل این موضوع، بررسی سابقه است. مهدی طارمی در تابستان ۱۴۰۲، به عنوان بازیکن باشگاه اینتر میلان ایتالیا، برای حضور در جام جهانی باشگاهها که در آمریکا برگزار میشد، درخواست ویزا داد. این درخواست توسط یک نهاد معتبر بینالمللی (باشگاه اینتر) ارائه و پیگیری شد و در نهایت منجر به صدور ویزای قانونی برای او گردید. صدور این ویزا به معنای گذراندن موفقیتآمیز تمامی فرآیندهای امنیتی و حقوقی از سوی مقامات آمریکایی است. سیستم صدور ویزای آمریکا، به ویژه برای افراد شناخته شده، بسیار دقیق و مبتنی بر سوابق است. اگر کوچکترین مشکلی در پرونده طارمی وجود داشت، این ویزا صادر نمیشد. بنابراین، پرونده او یک بار به طور کامل بررسی و تایید شده است. عدم سفر طارمی در آن مقطع به دلیل تصمیم شخصی و مسائل مربوط به انتقالش بود، نه مشکل ویزا. این واقعیت عینی، قویترین دلیل برای بیاساس بودن نگرانیهای فعلی درباره اوست. تکرار فرآیند صدور ویزا برای یک فرد با سابقه مثبت قبلی، امری روتین و معمولاً با مشکل خاصی مواجه نمیشود.
تحلیل اظهارات فدراسیون: ابهامآفرینی به جای شفافیت
اظهارات اخیر رئیس فدراسیون فوتبال، نمونهای کلاسیک از «ابهامآفرینی مدیریتی» است. به جای ارائه اطلاعات شفاف درباره مشکل مشخص (رد ویزای برخی مدیران)، بحث به سمت یک خطر نامشخص و عمومی برای «چند بازیکن» سوق داده شده است. این کار چند پیامد منفی دارد: اول، ایجاد نگرانی غیرضروری در افکار عمومی و میان هواداران. دوم، تحت تأثیر قرار دادن روحیه بازیکنان در آستانه یک رقابت مهم. سوم، انحراف اذهان از پرسش اصلی درباره عملکرد و پرونده برخی مدیران فدراسیون. این رویکرد ممکن است انگیزههای مختلفی داشته باشد: ممکن است تلاشی برای ایجاد بهانهای پیشدستانه برای نتایج احتمالی آینده باشد، یا کوششی برای پوشاندن کمکاری در رایزنیهای دیپلماتیک و حقوقی برای حل مشکل مدیران. در هر صورت، فقدان شفافیت، بزرگترین آسیب را به اعتبار فدراسیون و آرامش تیم ملی وارد میکند. فدراسیون موظف است یا سند رسمی دال بر وجود مشکل برای بازیکنان ارائه کند، یا به صراحت اعلام کند که اظهارات قبلی بر اساس حدس و گمان بوده و اطمینان حاصل شده که بازیکنان اصلی با مشکلی مواجه نیستند. ادامه این ابهام، غیرحرفهای و آسیبزننده است.
منطق سیاسی و بینالمللی میزبانی جام جهانی
ایالات متحده به عنوان میزبان اصلی جام جهانی ۲۰۲۶، در کانون توجهات جهانی قرار دارد. این کشور تحت نظارت نهادهای بینالمللی مانند فیفا متعهد به برگزاری یک رویداد عادلانه، فراگیر و بدون تبعیض است. ایجاد مانع گسترده برای بازیکنان یک تیم ملی خاص، بدون دلایل مستند و قانعکننده بینالمللی، نقض صریح این تعهدات است. از منظر روابط بینالملل، چنین اقدامی میتواند به یک بحران دیپلماتیک تبدیل شود و وجهه آمریکا را به عنوان یک میزبان بیطرف خدشهدار کند. مقامات آمریکایی به خوبی از این تبعات آگاهند. بنابراین، منطقی است که فرض کنیم موانع احتمالی، محدود به افراد خاص با پروندههای امنیتی یا حقوقی جداگانه خواهد بود، نه یک تیم ورزشی ۲۳-۲۶ نفره. در مورد بازیکنانی مانند طارمی که نه فعالیت سیاسی داشتهاند و نه سابقه حقوقی بینالمللی، دلیلی برای رد ویزا وجود ندارد. رسانههای معتبر خارجی نیز بر همین اساس، احتمال محرومیت گسترده بازیکنان ایرانی را بسیار ضعیف میدانند.
نقش رسانهها و فضای مجازی در دامن زدن به شایعات
متأسفانه بخشی از این نگرانیها، محصول عملکرد برخی رسانهها و کانالهای فضای مجازی است که بدون سند، به بازنشر ادعاهای مبهم میپردازند. گاهی عنوان میشود که «نام دو بازیکن دیگر نیز در گردش است» بدون آنکه منبع موثقی برای این ادعا ارائه شود. این کار تنها بر التهاب جامعه میافزاید. رسانههای حرفهای موظفند پیش از انتشار چنین اخبار حساسی، آن را از چند منبع معتبر تأیید کنند. در مورد ویزای بازیکنان، تنها مراجع رسمی مانند فدراسیون فوتبال، وزارت خارجه یا وکلای بازیکنان میتوانند اطلاع معتبری داشته باشند. اتکا به منابع غیررسمی و ناشناس، اعتماد عمومی را تخریب میکند. هواداران و کاربران فضای مجازی نیز باید مسئولیتپذیر باشند و قبل از بازنشر اخبار، درباره منبع آن تأمل کنند. دامن زدن به شایعات، کمکی به تیم ملی نمیکند و تنها استرس را افزایش میدهد.
راهکار برونرفت: شفافیت، برنامهریزی و رایزنی حرفهای
برای خروج از این فضای مسموم، چند گام ضروری است:
- نخست، شفافیت کامل فدراسیون. فدراسیون باید یا مدارک مشکلساز برای بازیکنان را علنی کند، یا به طور رسمی اعلام نماید که نگرانی قبلی منتفی شده است. همچنین، باید درباره دلایل رد ویزای مدیران توضیح دهد.
- دوم، شروع فرآیند حقوقی و رایزنی دیپلماتیک با کمک وکلای بینالمللی و وزارت خارجه. باید برای هر بازیکن، پروندهای مستند و قوی آماده شود و از هم اکنون پیگیریهای لازم آغاز گردد. تجربه موفق باشگاه اینتر برای طارمی میتواند الگو باشد.
- سوم، قطع ارتباط با منابع غیررسمی و شایعهپراکن. فدراسیون و بازیکنان باید تنها از کانالهای رسمی خود اطلاعرسانی کنند و به شایعات پاسخ ندهند. تمرکز باید بر روی آمادهسازی ورزشی تیم باشد. در نهایت، جامعه فوتبال باید به جای غرق شدن در ترسهای نامعلوم، بر اساس واقعیتهای موجود قضاوت کند. واقعیت فعلی این است: مهدی طارمی ویزای آمریکا دارد. تا زمانی که سند معتبری خلاف این ارائه نشده، نگرانی درباره او و همتیمیهایش بیاساس است. انرژی باید معطوف به حمایت از تیم و مطالبه شفافیت از مدیران باشد.