یکشنبه / ۲۳ آذر ۱۴۰۴ / ۲۳:۴۴
کد خبر: 35188
گزارشگر: 548
۲۹
۰
۰
۱
چرا نهادهای علمی ایران به تطهیر گروه متحجر کمک می‌کنند؟

ماجرای استقبال دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه ایران از تروریست های طالبان

ماجرای استقبال دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه ایران از تروریست های طالبان
با گذشت بیش از چهار سال از سلطه گروه سلفی طالبان بر افغانستان، این گروه همچنان نتوانسته موافقت هیچ دولت معتبری را برای به رسمیت شناخته شدن حکومت خودخوانده‌اش جلب کند. حتی جمهوری اسلامی ایران نیز این حکومت غیرمردمی و نامشروع را به رسمیت نشناخته است. اما در عین حال، چندین نهاد دانشگاهی و حوزوی ایران، با استقبال رسمی از سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان، به تفکر متحجرانه و قرون‌وسطایی این گروه رسمیت بخشیدند! این اقدام، نه تنها تناقضی عجیب در سیاست‌های علمی و حوزوی ایران ایجاد کرده است، بلکه سوال‌های جدی را درباره انگیزه‌های پشت این همکاری‌ها مطرح می‌کند. آیا نهادهای علمی و حوزوی ایران، واقعاً به دنبال منافع علمی و فرهنگی کشور هستند یا تحت فشار جریان‌های سیاسی خاصی قرار دارند؟

آسیانیوز ایران؛ سرویس افغانستان:

چهار سال از سلطه گروه سلفی طالبان بر افغانستان می‌گذرد، اما این گروه همچنان نتوانسته موافقت هیچ دولت معتبری را برای به رسمیت شناخته شدن حکومت خودخوانده‌اش جلب کند. حتی جمهوری اسلامی ایران، با وجود روابط تاریخی و فرهنگی با افغانستان، این حکومت غیرمردمی و نامشروع را به رسمیت نشناخته است. اما در عین حال، چندین نهاد دانشگاهی و حوزوی ایران، با استقبال رسمی از سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان، به تفکر متحجرانه و قرون‌وسطایی این گروه رسمیت بخشیدند! این تناقض عجیب، سوال‌های جدی را در افکار عمومی و میان کارشناسان سیاسی و اجتماعی برانگیخته است. این واقعیت‌ها، بر هیچ مسئول و کارشناسی در حوزه‌های علمیه و نهادهای علمی دینی و دانشگاهی کشور پنهان نیست. با این حال، آن‌ها حاضر می‌شوند به استقبال سرپرست وزارت علوم حکومت خودخوانده طالبان بروند و برای همکاری علمی، آموزشی و تحقیقاتی با این گروه اعلام آمادگی کنند. این اقدام، نه تنها عجیب و غیرمنطقی است، بلکه نشان‌دهنده وجود جریان‌های خودمحور در کشور است که تلاش می‌کنند طالبان را تطهیر کنند و دستگاه‌های مختلف را با قوه قهریه با خود همراه سازند.

در سال‌های اخیر، شاهد بوده‌ایم که برخی جریان‌های سیاسی و اجتماعی در ایران، با استفاده از ابزارهای مختلف، تلاش می‌کنند تا تصویر طالبان را از یک گروه متحجر و خشونت‌طلب به یک حکومت قابل تعامل تبدیل کنند. این جریان‌ها، نه تنها در حوزه سیاست خارجی، بلکه در نهادهای علمی و حوزوی نیز نفوذ کرده‌اند و باعث شده‌اند تا برخی از مسئولان این نهادها، بدون توجه به پیامدهای منفی، اقدام به همکاری با طالبان کنند. این موضوع، تنها یک مسئله سیاسی نیست، بلکه ابعاد فرهنگی و اجتماعی نیز دارد. طالبان، با تفکرات قرون‌وسطایی و ضدزن خود، یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها برای حقوق بشر و آزادی‌های اساسی در منطقه است. همکاری نهادهای علمی و حوزوی ایران با چنین گروهی، نه تنها به اعتبار علمی و دینی کشور آسیب می‌زند، بلکه می‌تواند پیامدهای منفی برای جایگاه ایران در عرصه بین‌المللی نیز داشته باشد. در شبکه‌های اجتماعی و میان کارشناسان، واکنش‌های تندی به این اقدامات نشان داده شده است. بسیاری از کاربران، با هشتگ‌هایی مانند «نه_به_همکاری_با_طالبان» و «طالبان_نامشروع_است»، اعتراض خود را نشان داده‌اند. این اعتراضات، نشان‌دهنده نارضایتی عمیق از سیاست‌های برخی نهادهای علمی و حوزوی است که بدون توجه به منافع ملی و ارزش‌های انسانی، به دنبال همکاری با گروه‌های متحجر هستند.

اما سوال اینجاست: آیا این نهادها، واقعاً به دنبال منافع علمی و فرهنگی کشور هستند یا تحت فشار جریان‌های سیاسی خاصی قرار دارند؟ بسیاری از کارشناسان معتقدند که این اقدامات، نه تنها به نفع منافع ملی ایران نیست، بلکه می‌تواند به افزایش انزوای کشور در عرصه بین‌المللی منجر شود. در هر حال، این موضوع، فرصت مناسبی است تا بار دیگر درباره سیاست‌های علمی و حوزوی کشور و تأثیر آن‌ها بر جایگاه ایران در جهان بحث شود. آیا واقعاً باید نهادهای علمی و حوزوی ایران، با گروه‌هایی مانند طالبان همکاری کنند که حتی دولت خود ایران نیز آن‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد؟ این سوالی است که پاسخ به آن، نیازمند شفافیت و پاسخگویی بیشتر از سوی مسئولان است. در پایان، این ماجرا، تنها یک خبر نیست، بلکه نشانه‌ای از بحران‌های عمیق‌تر در مدیریت کشور است. بحران‌هایی که اگر به آن‌ها پرداخته نشود، می‌تواند به افزایش نارضایتی عمومی و بی‌اعتمادی به نهادهای علمی و حوزوی منجر شود. بنابراین، لازم است تا مسئولان، با شفافیت بیشتر و پاسخگویی بهتر، به این اعتراضات پاسخ دهند و نشان دهند که منافع مردم ایران و ارزش‌های انسانی، در اولویت آن‌ها قرار دارد.

تناقض در سیاست‌های ایران: عدم به رسمیت شناختن طالبان و استقبال علمی از آن‌ها

جمهوری اسلامی ایران، با وجود روابط تاریخی و فرهنگی با افغانستان، حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته است. این موضع، نشان‌دهنده آن است که ایران، طالبان را یک حکومت نامشروع و غیرمردمی می‌داند. اما در عین حال، برخی نهادهای دانشگاهی و حوزوی ایران، با استقبال رسمی از سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان، به این گروه رسمیت بخشیده‌اند. این تناقض، سوال‌های جدی را درباره سیاست‌های علمی و حوزوی کشور مطرح می‌کند. این اقدام، نه تنها با سیاست‌های رسمی دولت ایران در تناقض است، بلکه نشان‌دهنده وجود جریان‌های خودمحور در کشور است که تلاش می‌کنند طالبان را تطهیر کنند. این جریان‌ها، با استفاده از ابزارهای مختلف، دستگاه‌های مختلف را با قوه قهریه با خود همراه می‌کنند و باعث می‌شوند تا نهادهای علمی و حوزوی نیز به همکاری با طالبان روی آورند. این تناقض، نه تنها به اعتبار علمی و دینی کشور آسیب می‌زند، بلکه می‌تواند پیامدهای منفی برای جایگاه ایران در عرصه بین‌المللی نیز داشته باشد. بسیاری از کارشناسان معتقدند که این اقدامات، نشان‌دهنده عدم هماهنگی در سیاست‌های داخلی و خارجی ایران است.

جریان تطهیر طالبان: چه کسی پشت این اقدامات است؟

در سال‌های اخیر، شاهد بوده‌ایم که برخی جریان‌های سیاسی و اجتماعی در ایران، تلاش می‌کنند تا تصویر طالبان را از یک گروه متحجر و خشونت‌طلب به یک حکومت قابل تعامل تبدیل کنند. این جریان‌ها، نه تنها در حوزه سیاست خارجی، بلکه در نهادهای علمی و حوزوی نیز نفوذ کرده‌اند و باعث شده‌اند تا برخی از مسئولان این نهادها، بدون توجه به پیامدهای منفی، اقدام به همکاری با طالبان کنند. این جریان‌ها، با استفاده از ابزارهای مختلف، از جمله فشارهای سیاسی و اقتصادی، دستگاه‌های مختلف را با خود همراه می‌کنند. متأسفانه، برخی از نهادهای علمی و حوزوی نیز تحت فشار این جریان‌ها قرار گرفته‌اند و ناخواسته تسلیم آن‌ها شده‌اند. این موضوع، نشان‌دهنده آن است که برخی از نهادهای علمی و حوزوی، به جای عمل بر اساس منافع ملی و ارزش‌های انسانی، تحت تأثیر جریان‌های سیاسی خاصی قرار دارند. این اقدامات، نه تنها به اعتبار علمی و دینی کشور آسیب می‌زند، بلکه می‌تواند به افزایش انزوای ایران در عرصه بین‌المللی نیز منجر شود. بسیاری از کارشناسان معتقدند که این جریان‌ها، با هدف کسب منافع سیاسی کوتاه‌مدت، به منافع بلندمدت کشور آسیب می‌زنند.

پیامدهای فرهنگی و اجتماعی: همکاری با طالبان چه پیامدی برای ایران دارد؟

طالبان، با تفکرات قرون‌وسطایی و ضدزن خود، یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها برای حقوق بشر و آزادی‌های اساسی در منطقه است. همکاری نهادهای علمی و حوزوی ایران با چنین گروهی، نه تنها به اعتبار علمی و دینی کشور آسیب می‌زند، بلکه می‌تواند پیامدهای منفی برای جایگاه ایران در عرصه بین‌المللی نیز داشته باشد. این همکاری، نشان‌دهنده آن است که برخی از نهادهای علمی و حوزوی ایران، به جای دفاع از ارزش‌های انسانی و حقوق بشر، به دنبال همکاری با گروه‌هایی هستند که این ارزش‌ها را نقض می‌کنند. این موضوع، نه تنها باعث کاهش اعتبار علمی و دینی کشور می‌شود، بلکه می‌تواند به افزایش انزوای ایران در جامعه بین‌المللی نیز منجر شود. از سوی دیگر، این همکاری، می‌تواند پیامدهای منفی برای جامعه ایران نیز داشته باشد. بسیاری از کارشناسان معتقدند که این اقدامات، می‌تواند به افزایش تفکرات متحجرانه و ضدزن در جامعه ایران نیز منجر شود و باعث شود تا ارزش‌های انسانی و آزادی‌های اساسی در کشور تضعیف شوند.

واکنش افکار عمومی: اعتراض یا بی‌تفاوتی؟

کاربران شبکه‌های اجتماعی و کارشناسان، با هشتگ‌هایی مانند «نه_به_همکاری_با_طالبان» و «طالبان_نامشروع_است»، اعتراض خود را نشان داده‌اند. این اعتراضات، نشان‌دهنده نارضایتی عمیق از سیاست‌های برخی نهادهای علمی و حوزوی است که بدون توجه به منافع ملی و ارزش‌های انسانی، به دنبال همکاری با گروه‌های متحجر هستند. این اعتراضات، نه تنها در شبکه‌های اجتماعی، بلکه در میان کارشناسان و فعالان سیاسی و اجتماعی نیز دیده می‌شود. بسیاری از کارشناسان معتقدند که این اقدامات، نه تنها به نفع منافع ملی ایران نیست، بلکه می‌تواند به افزایش انزوای کشور در عرصه بین‌المللی منجر شود. اما سوال اینجاست: آیا این اعتراضات، می‌تواند تغییراتی را در سیاست‌های نهادهای علمی و حوزوی ایجاد کند؟ بسیاری از کارشناسان معتقدند که برای ایجاد تغییر، نیاز به فشار بیشتر از سوی جامعه مدنی و رسانه‌ها است. اما آیا رسانه‌های داخلی، آمادگی پوشش این موضوع را دارند یا تحت فشارهای سیاسی، از پرداختن به آن خودداری می‌کنند؟

راهکارها: چه باید کرد؟

برای حل این بحران، نیاز به اقدامات جدی و عملی از سوی دولت و نهادهای علمی و حوزوی است. اولین گام، شفافیت در سیاست‌های علمی و حوزوی و پاسخگویی به اعتراضات افکار عمومی است. دولت باید نشان دهد که منافع مردم ایران و ارزش‌های انسانی، در اولویت آن‌ها قرار دارد. از سوی دیگر، نیاز به اصلاح سیاست‌های علمی و حوزوی و افزایش هماهنگی بین نهادهای مختلف است. بسیاری از کارشناسان معتقدند که با مدیریت صحیح و هماهنگی بین نهادها، می‌توان از همکاری با گروه‌های متحجر مانند طالبان جلوگیری کرد و به جای آن، بر همکاری با نهادهای علمی و فرهنگی معتبر در جهان تمرکز کرد. در نهایت، نیاز به گفت‌وگوی ملی درباره سیاست‌های علمی و حوزوی و تأثیر آن‌ها بر جایگاه ایران در جهان است. این گفت‌وگو، باید با حضور نمایندگان کارشناسان، فعالان اجتماعی و مسئولان برگزار شود تا راهکارهای عملی برای حل این بحران ارائه شود.

https://www.asianewsiran.com/u/i1h
اخبار مرتبط
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، در اظهاراتی جنجال‌برانگیز، از شرمنده بودن در برابر دانشجویان ایرانی به دلیل شرایط نامناسب خوابگاه‌ها سخن گفته است. اما در عین حال، با افتخار از خدمات گسترده به هزاران دانشجو و دانش‌آموز افغانی خبر داده است. این تناقض عجیب، موجی از اعتراضات را در میان دانشجویان و افکار عمومی برانگیخته است. در شرایطی که بسیاری از دانشجویان ایرانی، حتی از حداقل امکانات خوابگاهی محروم‌اند، اختصاص بودجه و امکانات به دانشجویان افغانی، به ویژه با حضور نمایندگان طالبان، سوال‌های جدی درباره اولویت‌بندی‌های دولت و هزینه‌کرد بیت‌المال را مطرح کرده است. آیا این اقدام، نشانه‌ای از سیاست‌های خارجی است یا بی‌توجهی به نیازهای داخلی؟
وزارت بهداشت افغانستان در آستانه روز جهانی ایدز از شناسایی ۳۰۰ مورد مثبت جدید ابتلا به HIV در سال جاری میلادی خبر داد. بر اساس آمارهای سازمان ملل متحد، از زمان شناسایی نخستین مورد ایدز در افغانستان در سال ۱۹۸۹، بیش از ۴۰۰ مرگ مرتبط با این بیماری گزارش شده است. این آمار رسمی در شرایطی اعلام می‌شود که سیستم بهداشتی افغانستان پس از تغییرات اخیر با محدودیت‌های شدید مالی و کمبود منابع مواجه است.
در پی حمله تروریستی یک تبعه افغانستانی به نیروهای گارد ملی در واشنگتن، دولت آمریکا صدور ویزا برای همه دارندگان گذرنامه افغانستان را متوقف کرد. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، این تصمیم را در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد و تأکید کرد که امنیت مردم آمریکا در اولویت است. مهاجم، رحمان‌الله لکنوال، ۲۹ ساله، که در چارچوب برنامه بشردوستانه «خوش‌آمدگویی به متحدان» وارد آمریکا شده بود، حالا با اتهام «قتل درجه یک» مواجه است. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، دستور بازبینی پرونده همه اتباع افغانستانی را صادر کرد که در دوران جو بایدن وارد این کشور شده‌اند. همچنین، گرین‌کارت‌های شهروندان «کشورهای نگران‌کننده» از جمله افغانستان، سومالی، یمن و ایران، دوباره تحت بررسی دقیق قرار می‌گیرند.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید