آسیانیوز ایران؛ سرویس ورزشی:
صدای انتقاد خسرو حیدری از داوری لیگ برتر هنوز در فضا پیچیده بود که واکنش آذرخشواری از سوی مدیر پرسپولیس، افشین پیروانی، جنجال را به اوج جدیدی رساند. حالا این ماجرا از صفحه تلویزیون به میز کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال کشیده شده است. خسرو حیدری، مربی تیم فوتبال استقلال، شب گذشته در تماس تلفنی با برنامه پرمخاطب «فوتبال برتر»، با لحنی تند به انتقاد از روند داوری در لیگ برتر پرداخت. او با اشاره به سقوط تراکتور و استقلال از صدر جدول، پیشبینی کرد که سپاهان نیز در هفتههای آینده جایگاهش را از دست خواهد داد و تنها تیمی که از این شرایط سود میبرد، پرسپولیس است. او در ادامه با اشاره به حواشی بازی با خیبر خرمآباد و برخی پروندههای انضباطی گذشته، سوالهایی را درباره «برخوردهای متفاوت» با تیمهای مختلف مطرح کرد. این اظهارات که مستقیماً به شائبهداری در داوری و مدیریت لیگ دامن میزد، بلافاصله با واکنش فوری افشین پیروانی، مدیر تیم پرسپولیس، روی آنتن زنده مواجه شد.
پیروانی در پاسخهایی آتشین، حیدری را متهم کرد که برای «دیده شدن» و پوشش دادن به نتیجه ضعیف استقلال برابر خیبر، نام پرسپولیس را وسط میکشد. او با کنایه به «یک قهرمانی حذفی پر حرف و حدیث» استقلال، از ۱۴ قهرمانی پرسپولیس در هشت سال اخیر یاد کرد و خواستار احترام به این دستاوردها شد. اکنون و در پی این مناقشه تلویزیونی که به سرعت در فضای مجازی و رسانهای گسترش یافت، کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال وارد عمل شده است. این کمیته با بررسی محتوای صحبتهای حیدری، او را به منظور ارائه توضیحات رسمی در مورد اظهاراتش احضار کرده است. این احضار، بار دیگر موضع فدراسیون فوتبال در قبال اظهارنظرهای منتقدانه مربیان و مدیران نسبت به داوری و مسائل حاشیهای لیگ را به نمایش میگذارد. رویهای که پیش از این نیز برای افرادی مانند یحیی گلمحمدی و دیگران اجرا شده است.
از سوی دیگر، پاسخ تند و بیپرده پیروانی و انتشار آن توسط رسانه رسمی پرسپولیس، نشان میدهد که این رقابت دیرینه، اکنون با بعد جدیدی از جنگ کلامی و روانی بین کادرهای مدیریتی دو تیم همراه شده است. جنگی که میتواند فضای لیگ را بیش از پیش ملتهب کند. پرسش اصلی اینجاست که آیا این احضار و توضیحخواهی میتواند به شفافیت و آرامش بیانجامد، یا خود به عاملی برای ایجاد تنش بیشتر و سکوت اجباری منتقدان تبدیل خواهد شد؟ تحلیل این رویداد پرهیجان، زوایای پنهان آن را روشن میکند.
تحلیل محتوای اظهارات حیدری؛ از انتقاد سازنده تا شائبهپراکنی
اظهارات خسرو حیدری را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: بخش اول، انتقاد از «عملکرد داوری» در چند هفته اخیر و تأثیر آن بر جدول. او با اشاره به نمونههای عینی (تراکتور، استقلال و پیشبینی سقوط سپاهان)، در پی نشان دادن یک «الگو» یا «روند» بود. این نوع انتقاد، اگرچه تند، اما در دنیای فوتبال — به ویژه از زبان مربیانی که تحت فشار نتایج هستند — تا حدی متداول است. بخش دوم و جنجالیتر، «شخصیسازی» و «جهتدهی» انتقادها بود. هنگامی که او گفت «تنها تیمی که از این اشتباهات بهره خواهد برد، پرسپولیس است»، عملاً از نقد عملکرد داوران فراتر رفت و به ایجاد یک «شائبه سیستماتیک» دامن زد. این جمله — فارغ از درستی یا نادرستی — به دلیل القای سوءنیت، قابل تعقیب انضباطی است. همچنین، مقایسه او بین پروندههای انضباطی ساپینتو و مهرداد محمدی با سروش رفیعی، اگرچه در ظاهر یک سوال حقوقی است، اما در بافت کلی صحبتهایش، به عنوان بخشی از همان الگوی «تبعیض ادعایی» تفسیر شد. حیدری مرز باریک بین «پرسشگری» و «اتهامزنی» را مخدوش کرد.
واکنش پیروانی؛ استراتژی دفاع تهاجمی و تغییر موضوع
واکنش افشین پیروانی یک نمونه کلاسیک از «دفاع تهاجمی» بود. او به جای آنکه صرفاً به اتهامات درباره داوری پاسخ دهد، با حملات متقابل سنگین، میدان نبرد را تغییر داد. تاکتیک او سه محور داشت:
- اول، بیاعتبار کردن انگیزه حیدری («برای دیده شدن»، «فرار رو به جلو» پس از نتیجه ضعیف).
- دوم، کوچکشمردن دستاورد حریف («یک قهرمانی حذفی پر حرف و حدیث»).
- سوم، بزرگنمایی دستاوردهای خودی («۱۴ قهرمانی در ۸ سال»).
این پاسخ، هوشمندانه بود زیرا هم از تیمش دفاع کرد، هم حریف را در موضع ضعف قرار داد و هم توجه رسانهها را از اتهامات اولیه (داوری) به سمت جنگ کلامی دو مدیر معطوف ساخت. عبارت «برای دیده شدن اسم ما را میآورید» به یک سوال روانشناسانه تبدیل شد که بارها در فضای مجازی تکرار شد. با این حال، این پاسخ نیز خود به تنشها دامن زد. استفاده از تعبیر «قهرمانی پر حرف و حدیث» برای مهمترین عنوان اخیر استقلال، توهین به شمار میرود و میتواند از سوی هواداران آبیپوش پیگیری شود. این نشان میدهد که مدیران ارشد نیز در دام احساسات و رقابتهای کور افتادهاند.
نقش کمیته اخلاق؛ ابزاری برای نظمبخشی یا سکوتسازی؟
احضار خسرو حیدری به کمیته اخلاق، یک اقدام قاعدهمند در اساسنامه فدراسیون است. مادههای مربوط به «کرامت و اعتبار فوتبال» و «پرهیز از اظهارنظرهای خلاف واقع و شائبهبرانگیز» مجوز چنین احضاری را میدهد. هدف رسمی، بررسی ادعاها، شنیدن توضیحات و در صورت لزوم، صدور رأی انضباطی برای جلوگیری از تکرار است. اما پرسش اینجاست: آیا این احضارها و برخوردهای انضباطی تاکنون توانستهاند به شفافیت در مورد انتقادات از داوری — که یک درد مزمن فوتبال ایران است — کمک کنند؟ یا صرفاً به «سکوت اجباری» مربیان و تبدیل انتقادات علنی به گلایههای پشت پرده منجر شدهاند؟ بسیاری از منتقدان معتقدند به جای ساکت کردن منتقدان، باید سازوکارهای مستقل و شفافی برای بررسی عملکرد داوران ایجاد کرد. نکته دیگر، «تبعیض در برخورد» است. آیا اظهارات مشابه از سوی مدیران یا مربیان دیگر تیمها — که ممکن است کمتر جنجالی باشد — نیز با همین سرعت و جدیت پیگیری میشود؟ این احساس که برخوردها گزینشی و تحت تأثیر قدرت باشگاههاست، خود به از بین رفتن اعتبار نهاد ناظر دامن میزند.
تأثیر بر فضای روانی لیگ و هواداران
این جنجال، در شرایطی که لیگ برتر در هفتههای حساسی قرار دارد و رقابت بر سر قهرمانی تنگاتنگ است، میتواند اثرات مخربی داشته باشد.
- اولاً، فضای بدبینی و توهم توطئه را در میان هواداران تیمهای مختلف — به ویژه استقلال و پرسپولیس — تشدید میکند. هر تصمک داورانه بعدی، زیر ذرهبین تفسیرهای جانبدارانه قرار خواهد گرفت.
- ثانیاً، باعث میشود تمرکز بازیکنان و کادر فنی از آمادهسازی و بازی به سمت حواشی و درگیریهای کلامی منحرف شود. انرژی ذهنی تیمها صرف پاسخگویی به اتهامات یا دفاع از مواضع میشود. این امر کیفیت ورزشی لیگ را کاهش میدهد.
- ثالثاً، به دامن زدن به «دوقطبیسازی افراطی» کمک میکند. هنگامی که مدیران ارشد باشگاههای بزرگ با این زبان با هم گفتوگو میکنند، هواداران عادی نیز جرئت مییابند با لحنی خصمانهتر و گاه غیراخلاقی به تقابل بپردازند. این امر امنیت اجتماعی بازیها و فضای مجازی را تهدید میکند.
راهحلهای ممکن برای خروج از بنبست
برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی، نیاز به اقدامات ریشهای است:
- اولاً، فدراسیون فوتبال باید «کمیته مستقل داوری» با حضور چهرههای بیطرف و قابل احترام تشکیل دهد که هر هفته به صورت شفاف و با ارائه تصاویر، تصمیمات بحثبرانگیز داوران را تحلیل و قضاوت کند. این کار، هم به ارتقای کیفیت داوری کمک میکند و هم فضای اتهامزنی را میخشکاند.
- ثانیاً، لازم است «آییننامه اظهارنظر» برای مربیان و مدیران بازتعریف شود. به جای کلیگویی و منع مطلق، خطقرمزها به صورت شفاف (مانند منع توهین به افراد، منع ایجاد شائبه سیستماتیک بدون شواهد) تعیین شود. همچنین، سازوکاری ایجاد شود که شکایات مربوط به داوری از کانالهای قانونی و بدون جاروجنجال رسانهای پیگیری شوند.
- ثالثاً، باشگاههای بزرگ باید «اخلاق حرفهای» را در مدیریت خود نهادینه کنند. رقابت سالم زمانی ممکن است که مدیران ارشد، الگوی رفتاری درست را به نمایش بگذارند. اختلاف نظر طبیعی است، اما میتوان آن را با ادبیاتی محترمانه و در چارچوبهای حرفهای مطرح کرد. نشستهای دورهای مدیران باشگاهها با حضور نهاد ناظر میتواند به کاهش تنش کمک کند.
در نهایت، این ماجرا نشان داد که فوتبال ایران بیش از آنکه با بحران داوری روبرو باشد، با بحران «اعتماد» و «مدیریت ارتباطات» دست به گریبان است. تا زمانی که اعتماد بین ذینفعان وجود نداشته باشد، هر خطای داوری به یک بحران بزرگ تبدیل میشود و هر انتقادی به جنگی رسانهای بدل میگردد. حل این معضل، نیازمند عزمی فراتر از احضار به کمیته اخلاق است.