چهارشنبه / ۲۶ آذر ۱۴۰۴ / ۱۴:۰۰
کد خبر: 35267
گزارشگر: 548
۲۶
۰
۰
۰
آرزوی سفر برای قشر متوسط و ضعیف به رویایی دست‌نیافتنی تبدیل شده است

بلیط قطار روی ریل گرانی؛ سفر ریلی در آستانه حذف از سبد خانوار ایرانی!

بلیط قطار روی ریل گرانی؛ سفر ریلی در آستانه حذف از سبد خانوار ایرانی!
افزایش نجومی قیمت بلیط قطار در ماه‌های اخیر، سفر ریلی را برای بسیاری از خانواده‌های ایرانی به یک کالای لوکس تبدیل کرده است. هزینه بلیط برای یک خانواده چهارنفره، بخش عمده‌ای از درآمد ماهانه را می‌بلعد و این وسیله نقلیه را در آستانه حذف از سبد هزینه خانوار قرار داده است. این گرانی ریشه در مشکلات ساختاری صنعت ریلی کشور دارد؛ از ناوگان فرسوده و هزینه‌های سنگین تعمیرات وارداتی گرفته تا کاهش حمایت‌های دولتی و تأثیر تورم عمومی. این عوامل شرکت‌های حمل‌ونقل ریلی را مجبور به افزایش قیمت کرده است. نتیجه این افزایش، موجی از نارضایتی در شبکه‌های اجتماعی و تغییر الگوی سفر مردم است. بسیاری مجبور به حذف سفر، کاهش دفعات آن یا روی آوردن به گزینه‌های سخت‌تر مانند اتوبوس شده‌اند.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:

یادتان می‌آید وقتی شنیدن سوت قطار، قلب را برای سفری هیجان‌انگیز می‌تپاند؟ آن روزها، بستن چمدان و خرید بلیط، پیش‌درآمدی شیرین برای ماجراجویی بود. قطار، نماد صمیمیت و سفرهایی بود که با بودجه‌ای متوسط هم ممکن می‌شد. اما امروز، این تصویر دلنشین در حال محو شدن است. سوت قطار حالا نوای گرانی سر می‌دهد و بلیط آن، به کالایی لاکچری و دست‌نیافتنی برای بسیاری از خانواده‌های ایرانی تبدیل شده است. چند سال پیش، با دریافت حقوق ماهانه، بخش کوچکی از آن را برای سفری ریلی کنار می‌گذاشتیم. سفر به مشهد، شیراز یا شمال، رویایی بود که به راحتی محقق می‌شد. اما امروز، رقم درشت بلیط، روی میز برنامه‌ریزی مالی خانواده‌ها سنگینی می‌کند. این افزایش قیمت، اتفاقی یک‌شبه نبوده است. عوامل متعددی دست به دست هم داده‌اند تا قطار، این وسیله نقلیه محبوب و عمومی، رفته‌رفته از دسترس عموم مردم خارج شود. فشار اقتصادی بر مردم و صنعت حمل‌ونقل، داستانی پیچیده را روایت می‌کند.

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که با دیدن قیمت جدید بلیط قطار، شوکه شده باشید. این گرانی تنها یک عدد روی سایت نیست؛ بلکه به معنای حذف سفرهای تفریحی، دشواری دیدار با خانواده و کاهش کیفیت زندگی است. وقتی هزینه بلیط یک خانواده چهارنفره، با حقوق یک ماه برابری می‌کند، طبیعی است که نخستین قربانی، فرهنگ سفر و گردشگری باشد. این فقط یک مشکل اقتصادی نیست؛ زنگ خطری برای سلامت روان جامعه‌ای است که در تنگنای معیشت، فرصت تنفس و تفریح را از دست می‌دهد. در این مقاله، قصد داریم ریشه‌های این گرانی سرسام‌آور را واکاوی کنیم. از فرسودگی ناوگان ریلی گرفته تا تأثیر سیاست‌های کلان اقتصادی. همچنین به این پرسش پاسخ می‌دهیم که آیا هنوز راهی برای تجربه سفر ریلی مقرون‌به‌صرفه وجود دارد یا خیر. با ما همراه باشید تا دریابیم چرا قطار، این رفیق دیرینه مسافران، امروز چهره‌ای غریبه و دور از دسترس پیدا کرده و آینده سفرهای ریلی در ایران به کدام سو می‌رود.

تأثیر تورم و کاهش قدرت خرید بر تقاضای سفر ریلی

اقتصاد ایران در سال‌های اخیر با تورم ساختاری بالا و کاهش مستمر قدرت خرید خانوارها روبرو بوده است. در چنین بستری، هزینه‌های ضروری مانند مسکن، خوراک و درمان، سهم فزاینده‌ای از درآمد ماهانه را به خود اختصاص می‌دهند. سفر و تفریح، که از دیرباز جزو هزینه‌های «غیرضروری» طبقه‌بندی می‌شود، نخستین قربانی این فشار اقتصادی است. افزایش قیمت بلیط قطار تنها یک روی سکه است؛ روی دیگر، کاهش شدید تقاضای مؤثر است. حتی اگر قیمت‌ها به صورت اسمی ثابت می‌ماند، باز هم به دلیل کاهش ارزش واقعی پول مردم، استطاعت آنان برای سفر کمتر می‌شد. اما همزمانی کاهش قدرت خرید با افزایش جهشی قیمت‌ها، ضربه نهایی را وارد کرده است. این پدیده در علم اقتصاد نشان‌دهنده «فشردگی تقاضا» است؛ جایی که کالا یا خدمتی که قبلاً عمومی بود، به تدریج مخاطبان خود را از دست می‌دهد و به سمت تبدیل شدن به کالایی برای قشر خاصی با درآمد بالا حرکت می‌کند. پیامد این اتفاق، نه تنها برای مردم که برای صنعت گردشگری، هتل‌داری و تمام کسب‌وکارهای وابسته به جابه‌جایی مسافر نیز فاجعه‌بار است.

مشکلات ساختاری صنعت ریلی؛ از فرسودگی ناوگان تا مدیریت هزینه‌ها

صنعت ریلی ایران با چالش‌های زیرساختی عمیقی دست به گریبان است. بخش عمده‌ای از ناوگان مسافربری کشور، فرسوده و پرعارضه است. نگهداری و تعمیر این قطارهای قدیمی، هزینه‌ای گزاف و روزافزون دارد. بسیاری از قطعات یدکی مورد نیاز، وارداتی هستند و نوسانات قیمت ارز، هزینه تمام‌شده تعمیرات را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. از سوی دیگر، هزینه‌های جاری مانند سوخت، حقوق پرسنل و استهلاک زیرساخت‌ها (راه‌آهن، ایستگاه‌ها) نیز سیر صعودی داشته است. این در حالی است که بهره‌وری و کارایی عملیاتی در این صنعت اغلب بهینه نیست. شرکت‌های حمل‌ونقل ریلی، چه دولتی و چه خصوصی شده، در معرض فشار دوگانه «هزینه‌های فزاینده» و «دریافت یارانه ناکافی» قرار دارند. در نبود حمایت‌های هدفمند دولتی برای پایین نگه داشتن قیمت تمام‌شده خدمت عمومی، تنها راه بقای اقتصادی این شرکت‌ها، انتقال فشار به دوش مسافر است. این دور باطل، کیفیت خدمات را قربانی می‌کند و در بلندمدت، با کاهش تعداد مسافران، حتی می‌تواند تداوم فعالیت خطوط کم‌رفتر را نیز تهدید کند.

مقایسه جایگاه قطار در سیستم حمل‌ونقل کشور و گزینه‌های جایگزین

قطار همواره جایگاهی منحصربه‌فرد در سیستم حمل‌ونقل ایران داشته است؛ تعادلی بین سرعت، ایمنی، راحتی و قیمت. اما امروز این تعریف در حال دگرگونی است. از یک سو، قیمت بلیط هواپیما آن را به گزینه‌ای کاملاً لاکچری و دور از دسترس برای سفرهای داخلی تبدیل کرده است. از سوی دیگر، اتوبوس اگرچه ارزان‌تر است، اما از نظر ایمنی (به ویژه در جاده‌های فرسوده و پرحادثه)، راحتی (فضای فیزیکی محدود، نبود امکانات پایه در طول مسیر) و زمان سفر، به پای قطار نمی‌رسد. اکنون با افزایش قیمت قطار، بسیاری از مسافران به ناچار به سمت اتوبوس سوق داده می‌شوند. این به معنای قبول ریسک بالاتر و کاهش کیفیت سفر است. در این میان، سفرهای شخصی با خودرو نیز با هزینه سوخت و استهلاک بالا، گزینه چندان مقرون‌به‌صرفه‌ای نیست. نتیجه این است که سیستم حمل‌ونقل بین‌شهری کشور در یک «بن‌بست قیمتی» گرفتار شده است. همه گزینه‌ها یا بسیار گران هستند (هواپیما) یا با کیفیتی به مراتب پایین‌تر از استانداردهای قابل قبول (اتوبوس) ارائه می‌شوند. قطار که روزی ناجی این میانه بود، اکنون خود به بخشی از مشکل تبدیل شده است.

تأثیرات اجتماعی و روانی حذف سفر از سبک زندگی ایرانی

سفر، تنها جابه‌جایی فیزیکی نیست؛ بلکه یک نیاز اجتماعی و روانی است. برای خانواده‌های پراکنده در شهرهای مختلف، سفر ریلی امکان دیدار و حفظ پیوندهای عاطفی را فراهم می‌کرد. برای کارگران و کارمندان، فرصتی برای استراحت و تجدید قوا بود. برای جامعه، عاملی در کاهش تنش‌های ناشی از زندگی شهری و یک فعالیت جمعی نشاط‌آور محسوب می‌شد. حذف تدریجی این امکان به دلیل فشار هزینه، عواقب گسترده‌ای دارد. نخست، «فقر تجربه» و کاهش کیفیت زندگی، به ویژه برای قشر کم‌درآمد. دوم، تضعیف پیوندهای خانوادگی و فامیلی که پیش‌تر با سفرهای نسبتاً ارزان ریلی استمرار می‌یافت. سوم، آسیب به سلامت روان جامعه که در غیاب فرصت‌های تفریحی و گریز از روزمرگی، با افزایش استرس و نارضایتی مواجه خواهد شد. چهارم، تضعیف صنعت گردشگری داخلی که خود می‌توانست منبع درآمد و اشتغال‌زایی باشد. وقتی سفر کردن به یک «امتیاز» برای ثروتمندان تبدیل شود، شکاف اجتماعی عمیق‌تر شده و حس محرومیت در میان اکثریت جامعه تشدید می‌شود. این روند در بلندمدت می‌تواند به بی‌ثباتی اجتماعی بیشتری بینجامد.

راهکارهای ممکن؛ از مدیریت شخصی هزینه تا سیاست‌گذاری کلان

برای مقابله با این چالش، راه‌کارهایی در دو سطح فردی و کلان قابل تصور است. در سطح فردی، مسافران می‌توانند با هوشمندی بیشتر هزینه‌ها را مدیریت کنند: سفر در روزهای کم‌تقاضای هفته، استفاده از کلاس‌های اقتصادی‌تر به جای کوپه‌های لوکس، خرید بلیط در زمان پیش‌فروش و همراه بردن غذای خانگی. اما این راه‌حل‌ها تنها برشی از مشکل را درمان می‌کند. راه‌حل بنیادی در گرو سیاست‌گذاری کلان است. اولویت‌دهی به نوسازی ناوگان ریلی با سرمایه‌گذاری مستقیم یا جذب سرمایه خارجی، می‌تواند هزینه‌های نگهداری را کاهش دهد. اعطای یارانه‌های هدفمند و شفاف به شرکت‌های حمل‌ونقل ریلی، به شرط بهبود بهره‌وری و کیفیت خدمات، می‌تواند قیمت تمام‌شده را کنترل کند. توسعه خطوط ریلی پرسرعت برای مسیرهای اصلی، با کاهش زمان سفر و افزایش جذابیت، می‌تواند حجم مسافر و درآمد را بالا ببرد و اقتصاد مقیاس ایجاد کند. در نهایت، ثبات اقتصادی و کنترل تورم، شرط لازم برای برگشت سفر ریلی به سبد خانوار است. بدون اراده سیاسی برای حل ریشه‌ای مشکلات اقتصادی کشور، هر راه‌حل دیگری چسبی موقت بر زخمی عمیق خواهد بود. آینده سفر ریلی در گرو انتخاب بین دو مسیر است: ادامه روند فعلی و تبدیل آن به کالایی لوکس، یا سرمایه‌گذاری جدی برای بازگرداندن آن به عنوان یک خدمت عمومی قابل دسترس برای همه.

https://www.asianewsiran.com/u/i2A
اخبار مرتبط
با مصوبه هیئت وزیران، واگذاری شرکت حمل‌ونقل ریلی رجا به سازمان تأمین اجتماعی پس از حدود ۱۶ سال لغو شد. این تصمیم به پیشنهاد مشترک وزارتخانه‌های کار و راه و شهرسازی اتخاذ شده است. بر این اساس، مدیریت و مالکیت یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های ریلی مسافری کشور بار دیگر به دولت بازگردانده می‌شود. شرکت رجا مسئولیت جابه‌جایی مسافر در خطوط ریلی سراسری ایران را بر عهده دارد. جزئیات چگونگی انتقال مدیریت و تأثیر این تصمیم بر خدمات ریلی مسافری هنوز اعلام نشده است.
معاون رئیس‌جمهور با روایت دشواری شخصی خود در خرید بلیط قطار، به ناکارآمدی سیستم حمل‌ونقل ریلی کشور انتقاد کرد. او گفت که همسرش به شوخی از او پرسیده: «تو چه معاون رئیس‌جمهوری هستی که بلیط قطار پیدا نمی‌کنی؟» این مقام ارشد تأکید کرد که اگر شبکه ریلی مناسب‌تر، کامیون‌های ایمن‌تر و خودروهای داخلی باکیفیت‌تری داشتیم، بسیاری از سوانح مرگبار جاده‌ای رخ نمی‌داد. او خواستار همکاری جمعی برای اصلاح این موارد شد. وی با اشاره به انحصار دولتی در بخش ریل گفت: «کشنده ریل را در انحصار گرفتیم و اجازه ورود بخش خصوصی را نمی‌دهیم. این مسیر نیاز به دخالت دولت ندارد، فقط نیاز به یک خط‌سیاست دارد که بگوییم از فردا بخش خصوصی می‌تواند قطار کامل بیاورد.»
پروژه راه‌آهن پرسرعت تهران-قم-اصفهان که می‌تواند زمان سفر بین تهران و اصفهان را به کمتر از دو ساعت کاهش دهد، حدود ۷۵ درصد از مراحل زیرسازی را پشت سر گذاشته است. بر اساس اعلام مجری پروژه، این خط ریلی در سال اول بهره‌برداری قادر به جابجایی هشت میلیون مسافر خواهد بود. این پروژه که هم‌اکنون آماده عملیات روسازی و ریل‌گذاری است، در صورت تأمین اعتبار به موقع می‌تواند تا پایان دولت چهاردهم به بهره‌برداری کامل برسد. دسترسی سریع و آسان بین پایتخت و اصفهان به عنوان یکی از کلان‌شهرهای مهم کشور، تحول عظیمی در حوزه حمل و نقل عمومی ایجاد خواهد کرد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید