آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:
در روزهایی که میلیونها ایرانی از قطعی برقهای پیاپی خسته و نگراناند، دو پرسش اساسی ذهن افکار عمومی را به خود مشغول کرده است:
1. برنامه واقعی مسئولان برای عبور از بحران برق چیست؟
2. آیا شرایط فعلی قابل دوام است یا ایران به سمت فروپاشی شبکه برق پیش میرود؟
بررسی واقعیتهای میدانی و اظهارات کارشناسان نشان میدهد که پاسخ روشنی برای هیچیک از این دو پرسش در افق دیده نمیشود. آنچه به عنوان پاسخ ارائه میشود، تکرار کلیشههایی نظیر "ناترازی انرژی مسئلهای دیرینه است" یا "مردم باید صرفهجویی کنند" است. اما پشت این عبارات، هیچ برنامه عملیاتی منسجمی دیده نمیشود. در نهایت، مردم تنها با جدول خاموشیها و توصیههای بدون پشتوانه مواجه هستند. فقط چهار سناریو محتمل است:
1. مسئولان وزارت نیرو از ابعاد فاجعه آگاه نیستند.
2. آگاهاند اما آن را پنهان میکنند.
3. آگاهاند اما توان مقابله ندارند.
4. ترکیبی از همه موارد بالا.
آمارهای نگرانکنندهای که نمیتوان نادیده گرفت
مصرف برق سالانه بین ۶۰۰۰ تا ۷۰۰۰ مگاوات افزایش مییابد، در حالی که ظرفیت تولید تنها سالانه ۳۰۰۰ مگاوات رشد میکند.
در پایان دولت فعلی، شکاف میان عرضه و تقاضا به بیش از ۳۰ هزار مگاوات میرسد.
۶۰ درصد نیروگاههای کشور فرسودهاند؛ طی ۲ سال آینده ۱۲ هزار مگاوات از ظرفیت فعلی از مدار خارج میشود.
۸۰ درصد نیروگاهها به گاز وابستهاند؛ در زمستان، افت فشار گاز باعث کاهش ۱۰ هزار مگاواتی ظرفیت تولید برق میشود.
سناریوی محتمل برای ۴ سال آینده
زمستان ۱۴۰۶: ۸ ساعت خاموشی روزانه
تابستان ۱۴۰۸ (۲۰۲۹): ۱۴ ساعت خاموشی روزانه
چنین وضعیتی برابر است با فروپاشی تمام زیرساختهای اقتصادی، صنعتی، خدماتی و اجتماعی کشور.
اثرات اقتصادی فاجعهبار خاموشیها
1. صنعت فولاد: با نیاز روزانه ۲۰۰۰ مگاوات برق، با قطع نیمی از ظرفیت تولید، کشور متحمل زیانی ۱۲ میلیارد دلاری میشود.
2. صنعت آلومینیوم: ۶۰ درصد کاهش ظرفیت و ۳ میلیارد دلار زیان مستقیم.
3. صنعت سیمان: تعطیلی تا ۴ روز در هفته، سقوط صادرات.
4. پتروشیمیها: زیان حداقل ۱۲ میلیارد دلاری؛ بحران در مهمترین منبع ارزآور کشور.
در مجموع، با در نظر گرفتن اثرات زنجیرهای، برآورد زیان ناشی از بحران برق تا ۷۰ میلیارد دلار افزایش خواهد یافت ۱۰ برابر بیش از رقم رسمی اعلامشده در مجلس (۷ میلیارد دلار).
اثرات اجتماعی و انسانی بحران برق
مناطق گرمسیر: زندگی روزمره به دلیل گرمای شدید و قطع طولانی برق مختل خواهد شد؛ پیشبینی موج مهاجرت داخلی میلیونی به استانهای شمالی.
مراکز درمانی: تجهیزات حیاتی از کار میافتند.
سامانههای آبرسانی: بحران آب شتاب میگیرد.
اینترنت و استارتاپها: فعالیت هزاران کسبوکار وابسته به برق و اینترنت متوقف خواهد شد.
ادارات، بانکها و خدمات دولتی: عملاً فلج میشوند.
نتیجهگیری
همه شواهد نشان میدهد که فقط ۴ سال تا یک فروپاشی تمامعیار فاصله داریم. این فروپاشی تنها یک بحران انرژی نیست، بلکه شروع زنجیرهای از بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و امنیتی است که تمام ابعاد کشور را درگیر خواهد کرد.
راهحل چیست؟
راهحلهای فوری، علمی و قابل اجرا وجود دارد، اما نیازمند اراده سیاسی، سرمایهگذاری هدفمند و قطع شعارزدگی است:
1. سرمایهگذاری گسترده در انرژیهای تجدیدپذیر (خورشیدی و بادی) با مشارکت بخش خصوصی و حمایت دولتی.
2. بازسازی نیروگاههای فرسوده و نوسازی سیستم تولید و انتقال برق.
3. تنوع در سوخت نیروگاهی برای کاهش وابستگی به گاز.
4. تعرفهگذاری هوشمند و انگیزهسازی برای کاهش مصرف مشترکان پرمصرف.
5. دیپلماسی انرژی برای جذب سرمایه خارجی و انتقال تکنولوژی
فروپاشی شبکه برق یک بحران تدریجی است، نه ناگهانی. اما وقتی فرا برسد، دیگر فرصتی برای بازسازی باقی نمیماند. تصمیمگیری امروز، تنها راه نجات فرداست!