آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:

پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر
دکتر لنت پریچت؛ متخصص اقتصاد توسعه است و فارغ التحصیل دکترای اقتصاد از MIT، او ۲۰ سال برای بانک جهانی کار کرده و سه سال هم در در اندونزی و سه سال در هند زندگی کرده و سپس حدود ده سال در دانشکده (مدرسه) حکمرانی هاروارد تدریس داشته. او نظریات جالبی در مورد چگونگی پیدا کردن مسیر توسعه در کشورها دارد. او می گوید ام۱۶ اسلحه متعارف در ارتش آمریکاست که در مقایسه با کلاشینکف بسیار بهتر است، چون کلاشینکف (که اسم دقیقتر آن کلاشنیکف است) بیش از چند صد متر نمیتواند به هدف بزند. اما کلاشینکف (ساخت شوروی) با همه ضعف هایش محبوبترین اسلحه جهان است! چرا؟ چون آن را چنان طراحی کرده اند که به طرز باورنکردنی محکم است؛ مهم نیست با آن چکار کرده و چه بلایی سرش آورده باشید، به محض کشیدن ماشه شلیک میکند. آموزش هم نمی خواهد. در واقع به هرکس بخواهید میتوانید بدهید و بهراحتی استفاده کند. اسلحه آمریکایی خیلی عالی است اما اگر تمیز نگهش ندارید و در شرایط خوبی نباشد شلیک نخواهد کرد. نگهداری و استفاده از آن آموزش جدی می خواهد.
۱. معمای توسعه: کلاشینکف یا ام۱۶؟
دکتر لنت پریچت، اقتصاددان ارشد بانک جهانی، با مقایسه جالب اسلحه کلاشینکف و ام۱۶ به نکته عمیقی اشاره میکند: چه بسا راهحلهای "کامل" غربی مانند ام۱۶، در شرایط واقعی کشورهای درحال توسعه به اندازه کلاشینکف کارآمد نباشند! این استعاره تکاندهنده، کلید فهم رویکرد جدید به توسعه است.
۲. درد مشترک کشورهای درحال توسعه
ما همیشه فکر میکنیم کپیبرداری از بهترینهای جهان (مثل سیستم آموزشی فنلاند یا نظام سلامت سنگاپور) ما را توسعهیافته میکند. اما چرا این نسخههای پیچیده معمولاً شکست میخورند؟ پاسخ در "ناسازگاری گروه خونی" نهفته است.
۳. ۵ اشتباه مهلک در مسیر توسعه
از میوهچینی تجربیات دیگران تا وسوسه کپیبرداری مستقیم، دکتر پریچت نشان میدهد چگونه بسیاری از کشورها با تقلید کورکورانه، منابع خود را هدر دادهاند. اما راه نجات چیست؟
۴. انقلاب جدید در توسعه
نظریه "توسعه به سبک کلاشینکف" دکتر پریچت، پارادایم جدیدی پیش پای ما میگذارد: راهحلهای ساده، بومی و انعطافپذیر که با شرایط محلی سازگارند. از حقوق مالکیت تا سیستم حملونقل، این ایده چگونه میتواند بازی را تغییر دهد؟
مساله این است که وقتی ام۱۶ با طراحی کامل و بینقص را به یک سرباز صفر بیچاره در یک محیط کثیف میدهید این اسلحه کار نخواهد کرد. شبیه به همین مساله را در توسعه مناطق، جوامع یا کشورها داریم. اشتیاق و اعتقاد به الگوبرداری از بهترین ها، باعث می شود که برویم سراغ ام۱۶. بهجای اینکه به طرحهایی فکر کنیم که متناسب با شرایط ما باشند. گاهی اوقات تلاش می کنیم بدون فکر کردن طرحهایی را از خارج/دیگران/بهترین ها وام بگیریم و آنها را برای سازمان/جامعه/منطقه/کشور خود به کار بگیریم که چنین چیزی در عمل موفق نمیشود. بعدش هم هیچ کسی رویش نمی شود که بگوید بابا جان ما اصلا کلاشینکف نیاز داشتیم و نه ام۱۶!
خب چه باید کرد؟
1) اصول توسعه را از الگوهای توسعه تفکیک کنیم. مثال: تضمین حقوق مالکیت جزو اصول توسعه است. یعنی اینکه دارنده یک دارایی که می تواند هر چیزی باشد از جمله کارخانه، تابلوی هنری، ایده کسب وکاری، کد نرم افزاری، آهنگ موسیقی، فیلم سینمایی؛ مطمئن باشد که دارایی اش محفوظ و محترم است و همچنین منافع آن دارایی به خودش برمی گردد و کس دیگری حق دخل و تصرف و تغییر منافع را ندارد حتی حکومت. حالا در یک کشور این مساله حقوق مالکیت رو با الگوی الف حل و فصل می کنند (مثلا قانون گذاری در مجلس) در کشوری دیگر قواعد اخلاقی و هنجارهای اجتماعی. الگو مهم نیست، اصول مهم است.
2) میوه چینی ممنوع! تجربه دیگر کشورهای جهان بسیار گرانبهاست حتما باید آن تجربیات را دید و فهمید. ولی فقط میوه ها را نباید دید بلکه باید ریشه ها را فهمید. مثلا ما دانشگاه، پارلمان و روزنامه را از جهان مدرن می گیریم اما مثل این است که درخت را از کمر قطع می کنیم و بدون ریشه در خاک یکاریم و سپس انتظار بکشیم میوه بدهد.
3) کپی مجاز نیست! تجربه دیگر کشورهای جهان و به خصوص کشورهای موفق، در سه متغیر زمینه ای مهم شکل گرفته است: جغرافیا و تاریخ و فرهنگ. بنابراین ایده بگیریم اما کپی نکنیم.
4) از راه حل شروع نکنیم. از مساله شروع کنیم. اگر می خواهیم توسعه پیدا کنیم باید تمرکز کنیم روی مسایل. سپس با درک عمیق اصول (بند 1)، افتان و خیزان و در یک فرآیند سعی و خطای هوشمندانه و رفت و برگشتی و یادگیری، راه حل اختصاصی (الگوی) خود را پیدا کنیم.
بگذارید سه مثال بزنم.
•سنگاپور مساله ترافیک و آلودگی را با عوارض سنگین، مالیات بر خودرو و توسعه حمل و نقل عمومی حل می کند اما کپنهاگ آن را با تبدیل شدن به پایتخت دوچرخه جهان.
• آلمان مساله انرژی را با تمرکز بر انرژی بادی و خورشیدی محلی با مشارکت شهروندان از طریق تعرفه های تشویقی برای تولیدکنندگان خانگی حل می کند اما چین با سرمایه گذاری کلان در مزارع خورشیدی و بادی عظیم و استفاده از مقیاس اقتصادی.
• سیستم مسکن اجتماعی با اجاره های تنظیم شده دولتی در وین (اتریش) جواب داده به گونه ای که پایین ترین نرخ بی خانمانی در اروپا را دارد و ۶۰٪ جمعیت در این واحدها زندگی می کنند اما فنلاند با سیاست «اول مسکن!» با ارائه مسکن رایگان یا یارانه ای بدون پیش شرط این مساله را حل کرده.
5) هیچ راه حلی، راه حل پایانی نیست. تمام راه حل هایی که در سه مثال بالا گفتم نیز ایراد دارند، در طول زمان باید افتان و خیزان یاد گرفت و به پیش رفت.
توسعه یعنی حل مهم ترین و کلیدی ترین مسایل جمعی. ام۱۶ (بهترین تجارب ممکن اما غیرمرتبط با جغرافیا، تاریخ و فرهنگ) را ببنیم، الهام بگیریم ولی رها کنیم و برویم سراغ راه حل هایی که اصول را رعایت می کنند، اما الگویشان با گروه خونی ما سازگار است!
تحلیل تخصصی آسیانیوز ایران
۱. معمای کلاشینکف
مزیت مقاومت و سادگی در شرایط سخت
تطابق با زیرساختهای ضعیف
نیاز حداقلی به آموزش و نگهداری
۲. چرا ام۱۶ شکست میخورد؟
- وابستگی به سیستمهای پشتیبانی پیشرفته
- نیاز به نیروی انسانی آموزشدیده
- حساسیت به شرایط محیطی
۳. ترجمه به حوزه توسعه
- سیستمهای پیچیده غربی نیازمند بسترهای نهادی قوی
- ضرورت تطبیق راهحلها با واقعیتهای محلی
- اهمیت "طراحی برای تابآوری" به جای "کمال گرایی"
۴. نمونههای موفق تطبیقی
- سیستم حملونقل سنگاپور (مبتنی بر جریمه)
- انرژی تجدیدپذیر آلمان (مشارکت محلی)
- مسکن اجتماعی فنلاند (اولویت به بیخانمانها)
۵. نقشه راه عملی
- تشخیص مسائل کلیدی (نه راهحلهای از پیشتعیینشده)
- طراحی راهحلهای "Minimum Viable"
- سیستمهای یادگیری و بهبود مستمر