آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
در شرایطی که تنشها میان ایران و اسرائیلل بهطرز بیسابقهای رو به افزایش است، تهدید ایران به بستن تنگه هرمز بهعنوان یکی از حیاتیترین شریانهای نفتی جهان بار دیگر در کانون توجه قرار گرفته است. این اقدام میتواند نهتنها بر بازارهای جهانی انرژی تأثیر بگذارد، بلکه به تشدید تنشهای نظامی و سیاسی بینالمللی منجر شود. در این مقاله، به بررسی جوانب مختلف این تهدید و عواقب آن خواهیم پرداخت.
بستن تنگه هرمز در دستور کار ایران
۲۴ خرداد ۱۴۰۴، سرتیپ اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، در مصاحبهای تأکید کرد که بررسی گزینه «بستن تنگه هرمز» هماکنون در دستور کار ایران قرار دارد و دولت با قاطعیت کامل تصمیم مناسب را اتخاذ خواهد کرد.
چرا این موضوع اهمیت دارد؟
تنگه هرمز مسیر حیاتی انتقال نفت و انرژی از خلیج فارس به آبهای بینالمللی است؛ حدود ۲۰ درصد نفت دنیا از این گذرگاه عبور میکند. هرگونه اختلال میتواند تأثیرات گسترده اقتصادی جهانی ایجاد کند.
این تهدید صرفا یک تهدید تاریخی نیست!
در سال ۱۳۹۰ و سال ۱۳۹۷ نیز شخصیتهای ارشد نظام فشار نفتی غرب را تهدیدی جدی دانسته و علیه تحریمها هشدار داده بودند که در صورت اعمال تحریم، تنگه بسته خواهد شد .
جزییات گفتههای کوثری: «بستن تنگه در دست بررسی است.»
کوثری اعلام کرد که باوجود فشارها و تهدیدها علیه صادرات نفت ایران، بسته شدن تنگه هرمز بررسی شده و طرحهای لازم در جریان است.
«ایران با قاطعیت تصمیم خواهد گرفت.» او افزود که ایران با ارادهای کامل و هماهنگ با رهبری، تصمیم درست را در زمان مناسب اجرا خواهد کرد (rokna.net).
سیگنال به غرب
کوثری هشدار داد که تداوم فشار اقتصادی و نفتی غرب میتواند به اقدام متقابل منجر شود، اقدامی که هزینه سنگینی برای طرف مقابل خواهد داشت .
واکنشهای سیاسی و نظامی پیشین
سردار تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه در گذشته نیز گفته بود که ایران توانایی نظامی بستن تنگه هرمز را دارد، اما تا زمانی که تأمین منافع ملی با استفاده صلحآمیز از این راه میسر باشد، اقدامی صورت نخواهد گرفت . در زمان ریاستجمهوری حسن روحانی (۱۳۹۷)، کوثری تهدید کرد که اگر آمریکا صادرات نفت ایران را «به صفر» برساند، ایران جلوی عبور نفت کشورهای دیگر از تنگه را خواهد گرفت و آن را عملی خواهد کرد.
سناریوها و پیامدها
سناریو ۱: بررسی داخلی بدون اقدام فوری
با توجه به تأکید کوثری و تصمیمات دوجانبه سپاه و مجلس، احتمال دارد این بحث صرفاً برای ارسال پیام به غرب باشد؛ پیامی مبنی بر توانایی و آمادگی ایران جهت بستن تنگه، اما بدون قصد فوری برای اجرا.
سناریو ۲: اقدام در شرایط حساس
اگر محدودیت صادرات نفت ادامه یابد یا تحریمها شدت بگیرد و دولت به نتیجه برسد که دیگر راه جایگزین ندارد، بستن تنگه میتواند بهعنوان شعار اتخاذ نشده، بلکه اقدام قرار گیرد – اقدامی که پیامدهای گسترده اقتصادی و سیاسی خواهد داشت.
پیامدها و واکنشهای احتمالی
- اقتصادی جهانی: بسته شدن تنگه هرمز سبب کاهش شدید عرضه نفت به بازار میشود؛ تخمینها نشان میدهند قیمت نفت ممکن است تا ۲۵۰ دلار در هر بشکه افزایش یابد .
- رفتار بینالمللی: بسته شدن این مسیر میتواند تنشها در خلیج فارس را بالا ببرد و واکنش نظامی از سوی ایالات متحده و متحدانش را تشدید کند.
- سیگنال به غرب: اکنون ایران بهوضوح نشان داده که در برابر تحریمها صرفاً واکنش نشان نخواهد داد؛ بلکه درصورت ادامه فشار، ابزارهای متقابل در اختیار دارد.
اظهارات سرتیپ کوثری در ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ بیانگر آن است که:
- مجلس و دستگاه امنیتی ایران فعلاً گزینه بستن تنگه هرمز را بهصورت جدی بررسی میکنند.
- همزمان، تلاش بر آن است که این پیام به محیط بینالمللی ارسال شود: فشار اقتصادی ممکن است با حرکتی راهبردی همراه شود.
- اما «قاطعیت کامل» به معنای اجرای فوری نیست؛ جایی که زمان و شرایط سیاسی-اقتصادی تعیینکنندهاند.
تهدید «بستن تنگه هرمز» بهعنوان ابزاری کلیدی در دیپلماسی فشار متقابل ایران، همچنان در دستور کار قرار دارد. اکنون همه چشمها به سطح و شدت تحریمها دوخته شده: آیا ملت ایران این تهدید را عملی خواهد کرد؟ تصمیم نهایی شاید در روزهای آینده مشخص شود.
چرا ایران حتی با وجود درگیری مستقیم با اسرائیل تنگه هرمز را مسدود نخواهد کرد؟
با افزایش تنشها در پی حملات اسرائیل به ایران، بار دیگر این نگرانی مطرح شده که آیا ممکن است تهران در اقدامی تلافیجویانه یکی از حیاتیترین شریانهای نفتی جهان یعنی تنگه هرمز را مسدود کند؟ تنگه هرمز که خلیج فارس را به دریای عرب متصل میکند، محل عبور روزانه حدود ۲۰ میلیون بشکه نفت و فرآوردههای نفتی است که تقریباً یک پنجم محمولههای نفتی جهان را تشکیل میدهد. به همین دلیل هرگونه تلاش برای مسدود کردن آن، بازارهای انرژی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
با این حال تحلیلگران بر این باورند که اولا اختلال کامل در جریان نفت جهانی با بستن این آبراهه بعید است و دیگر اینکه، این اقدام احتمالا در عمل غیرممکن است. الن والد، رئیس شرکت مشاوره ترانسورسال در گفتگو با شبکه خبری «سیانبیسی» میگوید: «بستن تنگه هرمز و ایجاد مانع در مسیر انتقال نفت واقعاً هیچ فایدهای ندارد؛ بویژه آنکه هنوز زیرساختهای نفتی ایران بطور مستقیم هدف قرار نگرفتهاند و هرگونه اقدامی از این دست احتمالاً باعث تلافی بیشتر خواهد شد.» او هشدار داد که هرگونه افزایش شدید قیمت نفت ناشی از بسته شدن تنگه هرمز، میتواند واکنش شدید بزرگترین مشتری نفت ایران یعنی چین را به دنبال داشته باشد.او میگوید: «چین به هیچ وجه نمیخواهد جریان نفت از خلیج فارس مختل شود و قیمت نفت افزایش یابد. بنابراین آنها از تمام قدرت خود برای منع ایران از این کار استفاده خواهند کرد.»
چین اولین واردکننده بزرگ نفت ایران است و بر اساس گزارشها، بیش از سه چهارم صادرات نفت تهران را در اختیار دارد. چین همچنین بزرگترین شریک تجاری ایران است. انس الحاجی، از مدیران شرکت Energy Outlook Advisors نیز میگوید: «بستن تنگه هرمز باعث میشود که دوستان تهران بیشتر از دشمنانشان رنج ببرند؛ بنابراین بعید است شاهد چنین اتفاقی باشیم.» او افزود با توجه به اینکه بیشتر کالاهای مصرفی روزانه ایران نیز از این مسیر وارد میشود، اختلال در این کانال میتواند بیشتر از اینکه برای تهران مفید باشد، برای رهبران این کشور مضر باشد.
تقاضای چندباره کیهان برای بستن تنگه هرمز؛ این تهدیدات تکراری چقدر با واقعیت میدان همخوانی دارند؟
انسداد تنگه هرمز؛ از حرف تا عمل
ایران پیش از این در سال ۲۰۱۸ میلادی یعنی زمانی که تنشها پس از خروج ایالات متحده از توافق هستهای و اعمال مجدد تحریمها افزایش یافت، یکبار تهدید به بستن تنگه هرمز کرد. پیش از آن نیز تهدید بزرگ دیگری در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ میلادی مطرح شده بود؛ یعنی زمانی که مقامات ایرانی از جمله محمدرضا رحیمی معاون رئیس جمهور وقت، درباره احتمال بسته شدن این تنگه در صورت اعمال تحریمهای بیشتر غرب بر صادرات نفت ایران به دلیل برنامه هستهای، هشدار دادند. تنگه هرمز که عرض آن بین ۵۵ تا ۹۵ کیلومتر است، خلیج فارس و دریای عرب را به هم متصل میکند. ایده بستن این آبراه یکی از لفاظی های تکراری مقامات ایران بوده اما تاکنون هرگز عملی نشده است. الحاجی میگوید: «اولا بخش قابل توجهی از این تنگه در عمان است؛ نه در ایران. دوم اینکه تنگه به اندازه کافی گسترده است که ایرانیها نتوانند همه آن را ببندند.»
والد از شرکت مشاوره «ترانسورسال» نیز میگوید که اگرچه بسیاری از کشتیها برای گذر از این تنگه از آبهای ایران عبور میکنند، اما کشتیها همچنان میتوانند از مسیرهای جایگزین از طریق امارات عربی متحده و عمان نیز عبور کنند. ویوک دهار، تحلیلگر بانک «کامنولث» استرالیا نیز میگوید: «هرگونه انسداد در مسیر تنگه هرمز آخرین گزینه برای ایران خواهد بود و احتمالاً به درگیری نظامی بین ایالات متحده و ایران منجر خواهد شد.»
هلیما کرافت، رئیس استراتژی جهانی کالا و تحقیقات خاورمیانه در بانک RBC Capital Markets’ معتقد است: «با توجه به حضور ناوگان پنجم ایالات متحده در بحرین، بستن تنگه برای مدت طولانی برای ایران بسیار دشوار خواهد بود. با این وجود، ایران همچنان میتواند به تانکرها حمله کند و تنگه را مینگذاری کند تا ترافیک دریایی را مختل کند.» در حالی که بسته شدن تنگه هرمز بسیار بعید است، اما تشدید درگیریها میان ایران و اسرائیل برخی را بر آن داشته که حتی این احتمال ضعیف را در نظر بگیرند. آمنه بکر، رئیس بخش خاورمیانه در موسسه Kpler میگوید: «بستنه شدن تنگه یک سناریوی افراطی است؛ اما ما هم در یک وضعیت افراطی قرار داریم. به همین دلیل است که من این گزینه را کاملاً از روی میز کنار نمیگذارم. ما باید آن را در نظر بگیریم.»
پس از حمله هوایی اسرائیل به ایران در اوایل روز جمعه ۱۳ ژوئن، قیمت نفت خام تا ۱۳ درصد افزایش یافت. قیمت نفت برنت، شاخص جهانی نیز تا ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر به وقت سنگاپور با ۶.۵ درصد افزایش به ۷۳.۸۸ دلار در هر بشکه و بهای نفت وست تگزاس اینترمدیت آمریکا با ۶.۷ درصد افزایش به ۷۲.۵۷ دلار در هر بشکه رسید.
تحلیل تهدید بستن تنگه هرمز از سوی ایران میتواند ابعاد مختلفی را شامل شود. این تنگه بهعنوان یک کریدور مهم، روزانه مسیر عبور میلیونها بشکه نفت را فراهم میکند و هرگونه اختلال در آن میتواند به طور مستقیم بر بازارهای جهانی انرژی تأثیر بگذارد. با توجه به اینکه حدود 20 درصد نفت جهان از این تنگه عبور میکند، واکنشهای اقتصادی شدید از سوی کشورهای واردکننده و تولیدکننده نفت میتواند بهسرعت شکل گیرد.
تحلیلگران معتقدند که اگرچه تهدید به بستن تنگه هرمز بهعنوان یک ابزار دیپلماتیک در دست ایران بهکار گرفته میشود، اما عوامل متعدد داخلی و خارجی مانع از عملی شدن این تهدید هستند. یکی از مهمترین موانع، وابستگی اقتصادی ایران به درآمدهای نفتی و تأثیرات منفی چنین اقدامی بر اقتصاد خود ایران است.
در عین حال، حضور نیروهای نظامی ایالات متحده و متحدان آن در منطقه، بهویژه ناوگان پنجم در بحرین، قابلیت ایران برای بستن این تنگه را به شدت محدود میکند. این در حالی است که تهدید به بستن تنگه میتواند به عنوان ابزاری برای ارسال سیگنال به غرب و ایجاد فشار بر سیاستهای تحریمی استفاده شود. بهطور کلی، این سناریو میتواند به یک جنگ اقتصادی منجر شود که هزینههای زیادی برای هر دو طرف در پی خواهد داشت.