آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
یک روز پس از آنکه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با صدور قطعنامهای ایران را به عدم رعایت تعهدات پادمانی هستهای خود متهم کرد و دو روز قبل از دور ششم مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط و ساعاتی بعد از پایان اتمام حجت ۶۰ روزه ترامپ به ایران برای رسیدن به توافق هسته ای، اسرائیل حملات خود را به اهداف مختلفی، از جمله تأسیسات هستهای، پایگاه های نظامی، فرماندهان عالیرتبه ارتش و سپاه و دانشمندان هسته ای در ایران آغاز کرد. چند روز قبل از شروع حملات ۲۳خرداد/۱۳ژوئن، اخبار حکایت از آن داشت که ترامپ و نتانیاهو گفتگوی تلفنی پر تنشی پیرامون جنگ غزه و حمله به ایران داشتند و اختلافات بین رئیس جمهوری آمریکا و نخست وزیر اسرائیل وجود داشته که بعدا گفته شد خبری پوششی برای غافلگیری و فریب ایران بوده و برخلاف همیشه، این بار برای اولین مرتبه، دفتر نتانیاهو از تکذیب اختلاف نظر بین نتانیاهو و ترامپ بر سر حمله احتمالی خودداری کرد تا با این ترفند رسانهای برای گیج کردن ایران، تزریق حس ایجاد شکاف بین طرفین کند و به غافلگیری و کاهش سطح هشدار ایران کمک کرده باشد.
جنگ علیه ایران؟! حداقل یک هفته دیگر!
یکی از نزدیکان نتانیاهو به کانال 13 گفت: تخمین زده میشود که جنگ علیه ایران حداقل یک هفته دیگر(تا 7 تیرماه) ادامه داشته باشد. همچنن خبرگزاری رویترز اعلام کرد که دو منبع آگاه از موضوع گفتند که اسرائیل روز پنجشنبه نگرانیهای خود را در یک تماس تلفنی پرتنش با مقامهای دولت ترامپ در میان گذاشته است. یک فرد آگاه در واشنگتن نیز گفته است که اسرائیل به دولت آمریکا منتقل کرده که باور دارد مهلت دو هفتهای که ترامپ تعیین کرده بیش از حد طولانی است و اقدام فوریتری لازم است. این فرد نگفت که آیا اسرائیلیها این موضوع را در همان تماس سطحبالا مطرح کردهاند یا نه.
هماهنگی اسرائیل با کاخ سفید
به رغم ادعای وزیر خارجه آمریکا، مارکو روبیو مبنی بر اینکه واشنگتن در حملات اسرائیل نقشی نداشته است، اما شواهد حاکی از آن است که اسرائیل حمله خود را کاملا با کاخ سفید هماهنگ کرده بود. دولت ترامپ از زمانبندی و اهداف مطلع بود و واضح است که این عملیات از حمایت آمریکا برخوردار بوده است. کمکهای نظامی ایالات متحده مدتهاست که از قابلیتهای تهاجمی اسرائیل چون ارسال مهمات هدایتشونده دقیق، اطلاعات ماهوارهای و سیگنالی و سیستمهای پیشرفته مورد نیاز برای مأموریتهایی در این مقیاس پشتیبانی میکند. همچنین به رغم تاکید ترامپ مبنی بر اینکه ایالات متحده نباید در هیچ جنگی درگیر شود، آمریکا در چند هفته گذشته ذخایر موشکی گنبد آهنین اسرائیل را دوباره تامین کرده است.
عربستان سعودی بهدنبال چارچوبی برای آتشبس میان ایران و اسرائیل است
اورشلیمپست براساس اطلاعاتی که از «یک منبع آگاه» دریافت کرده است، در گزارشی اختصاصی نوشت: «عربستان سعودی بهصورت غیرعلنی درحال تلاش برای مطرحکردن چارچوبی برای آتشبس با هدف ازسرگیری مذاکرات هستهای میان تهران و واشینگتن است». به گفته این منبع آگاه، همزمان «ایران از عمان و قطر خواسته است تا برای توقف حملات اسرائیل و ازسرگیری مذاکرات هستهای، میان تهران و واشینگتن نقش میانجی را ایفا کنند.» پیشتر اسرائیل هیوم نیز نوشته بود که جمهوری اسلامی از عمان و قطر درخواست کرده است میانجیگری میان تهران و واشنگتن را برعهده بگیرند تا بهشرط توقف حملات اسرائیل، امکان ازسرگیری مذاکرات فراهم شود. این تلاشهای دیپلماتیک در شرایطی انجام میشود که واشینگتن پیام روشنی ارسال کرده است: «تنها درصورتی عملیات نظامی اسرائیل متوقف خواهد شد که ایران بهطور کامل با پیشنهاد آمریکا موافقت کند- پیشنهادی که شامل توقف کامل غنیسازی اورانیوم میشود.»
هشدار قطر درباره پیامدهای حملات اسرائیل به ایران
وزارت امور خارجه قطر حملات اسرائیل به ایران را محکوم کرد و نسبت به پیامدهای این اقدامات تجاوزکارانه و غیرقانونی از جمله خطر بروز یک جنگ فراگیر منطقهای هشدار داد. وزارت امور خارجه قطر در بیانیهای اعلام کرد که «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» نخستوزیر و وزیر امور خارجه این کشور روز یکشنبه در یک تماس تلفنی دریافتی از لندن با «دیوید لمی» وزیر خارجه انگلیس گفتوگو کرد. بر اساس این بیانیه، گفتوگوی وزرای امور خارجه انگلیس و قطر بر اوضاع منطقه و بهویژه حملات اسرائیل به جمهوری اسلامی ایران متمرکز بوده است.
ژنرال اسرائیلی: «ذخایر زیادی از موشکهای رهگیر برای مقابله با حجم بسیار موشکهای بالستیک ایران نداریم»
«اسحاق بریک»، ژنرال نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل اذعان کرد که حملات به ایران به طور کامل توانمندی هسته ای یا قابلیت این کشور برای تولید بمب هستهای را از بین نمیبرد. بریک نسبت به «سرمستی بزرگ اولیه در حصول موفقیت در انجام عملیات ترورها به زودی مربع نخست بازگشته و ناگزیر به مواجه با واقعیت میدانی خواهیم شد، حتی ایالات متحده آمریکا میداند که توانایی متوقف کردن برنامه هستهای ایران را به تنهایی با یک حمله نظامی ندارد.» بریک اظهار داشت که«تنها یک راه برای حل وضعیت ایران وجود دارد: «توافق سیاسی بین ایالات متحده آمریکا و ایران»
بازی با حاصلجمع صفر
بهنظر میرسد اسرائیل که اکنون با بحران موجودیت روبهرو شده و جامعه ساکن در کشورش را نیز برای وضعیت جنگی آماده کرده است، بهراحتی مُهر پایان بر این درگیری نخواهد زد. از سوی دیگر، ایران نیز تا زمانی که انتقام خود را با تحمیل شکست به این رژیم نگیرد، از تداوم حملات دست نخواهد کشید. بهعبارت دیگر، طرفین وارد بازی با حاصلجمع صفر شدهاند که یک طرف باید کاملاً بازنده و طرف دیگر پیروز باشد. شکست طرف ایرانی، با توجه به پشتیبانی مردمی، قدرت آفندی قوی و احیای نسبی پدافند کشور، منتفی بهنظر میرسد. بنابراین مسیر کوتاه مدت که جنگ پایان یابد دخالت آمریکا و مهار نتانیاهوست. آمریکا نیز فقط زمانی این کار را خواهد کرد که منافعش بهطور جدی به خطر افتد.
جنگ فرسایشی
گسترش جنگ به پایگاههای آمریکا در منطقه و هدف قرار گرفتن کشورهای همسایه، منجر به افزایش شدید قیمت نفت خواهد شد. ترامپ بهشدت نسبت به افزایش بلندمدت قیمت نفت که میتواند موج جدیدی از تورم و گرانی به وضعیت اقتصادی آمریکا اضافه کند، آسیبپذیر است. پیشبینی میشود این فشار اقتصادی، بهعلاوه نگرانی کشورهای منطقه مانند عربستان و امارات از ناامنیهای منطقه، سرانجام آمریکا را ناگزیر کند که بر اسرائیل فشار آورده و نتانیاهو را به پذیرش شکست وادار کند؛ شکستی که به احتمال زیاد به پایان نخستوزیری نتانیاهو نیز خواهد انجامید. اگر اسرائیل به این جمعبندی برسد که قادر به حمله به تأسیسات زیرساختی و مقامات سیاسی ایران نیست، یا اگر آمریکا به آنها اجازه چنین اقدامی ندهد، درگیری بهصورت فرسایشی ادامه خواهد یافت؛ در این حالت پایان جنگ طولانی مدت خواهد بود جنگی که در آن، قدرت پدافندی ایران بهتدریج تقویت و آسیبپذیری کشور کاهش خواهد یافت. این جنگ طولانی، میتواند در نهایت با سقوط دولت نتانیاهو و شکست اسرائیل پایان یابد.
بدترین سناریوهای ممکن چیست؟
در صورت ادامه این نزاع و گسترش احتمالی آن، بدبینانهترین سناریوهای محتمل کدامند؟ پاسخ کوتاه به این سوال این است که در حال حاضر چند سناریوی بدبینانه وجود دارد. نخست این که دامنه حملات ایران و یا گروههای نیابتی این کشور در عراق و یمن چنان گسترش یابد که آمریکا و دیگر متحدان غربی اسرائیل همچون بریتانیا و فرانسه را نیز وارد میدان کند؛ رخدادی که عواقب طولانیمدت و بالقوه ویرانگری برای ایران و خاورمیانه خواهد داشت.
البته دامنه نزاع میتواند گستردهتر هم بشود. برخی مقامهای ایرانی طی سالهای اخیر بارها کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را به حمله موشکی تهدید کردهاند. در عمل نیز، حوثیهای تحت حمایت ایران، در سال ۲۰۱۹ به تاسیسات نفتی عربستان سعودی و در سال ۲۰۲۲ به نفتکشی در سواحل امارات عربی متحده حمله کردند. هر چند این روزها روابط ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس حسنه به نظر میرسد، ولی ناکامی این کشور در هدف قراردادن اهداف مهمی در خاک اسرائیل میتواند گزینه حمله به تاسیسات نفتی کشورهای منطقه و پایگاههای آمریکا در خاک این کشورها را فعال کند. در این صورت، ایران با جبهه متحد گسترده و بیسابقهای علیه خود مواجه خواهد شد. این رویارویی که میتواند به اخلال در روند انتقال نفت و تجارت از طریق تنگه هرمز و دریای سرخ منجر شود. رخدادی که با جهش قیمت نفت و تورم جهانی، تبعات بینالمللی خواهد داشت.
اما در مقابل، این احتمال هم وجود دارد که اسرائیل در تحقق اهداف خود در خاک ایران که انهدام توان موشکی و زیرساختهای هستهای این کشور عنوان شده، شکست بخورد. در پی این اتفاق، احتمال تلاش ایران برای تولید سلاح هستهای و خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای افزایش پیدا میکند. این احتمال حتی در صورت عدم سقوط رژیم جمهوری اسلامی در پی تشدید حملات اسرائیل به زیرساختهای ایران، میتواند تقویت شود؛ چرا که با وجود کشته شدن گروهی از فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هستهای ایران و نیز انهدام بخشی از تاسیسات موشکی و هستهای این کشور، به گواه برخی تحلیلگران، دانش هستهای ایران همچنان قابل عملیاتیسازیِ مجدد خواهد بود. این احتمال به واقعیت نزدیک تر است.
در حال حاضر، درگیری میان اسرائیل و ایران به همین دو کشور محدود شده است. در سازمان ملل متحد و دیگر محافل، درخواستهای گستردهای برای خویشتنداری مطرح شده است. اما اگر این درخواستها نادیده گرفته شوند چه؟ اگر درگیری گسترش یابد و تشدید شود چه اتفاقی میافتد؟
در ادامه تنها چند سناریوی ممکن از بدترین حالتها را میخوانید:
آمریکا وارد جنگ میشود
با وجود انکارهای مکرر ایالات متحده، ایران بهوضوح معتقد است که نیروهای آمریکایی حملات اسرائیل را تأیید کرده و دستکم بهطور ضمنی از آن حمایت کردهاند. ایران ممکن است اهداف آمریکایی در سراسر خاورمیانه را هدف قرار دهد – مانند اردوگاههای نیروهای ویژه در عراق، پایگاههای نظامی در خلیج فارس و نمایندگیهای دیپلماتیک در منطقه. هرچند گروههای نیابتی ایران مانند حماس و حزبالله بهشدت تضعیف شدهاند، اما شبهنظامیان متحد ایران در عراق همچنان مسلح و فعال باقی ماندهاند. دستکم، چنین شرایطی ممکن است اسرائیل را وادار به حملات بیشتر کند—و منطقه را وارد دور باطلی از حمله و تلافی کند. اسرائیلیها برای این راهبرد، اصطلاحی بیرحمانه دارند: به آن «چمنزنی» میگویند.
شوک اقتصادی جهان
قیمت نفت همین حالا هم در حال افزایش است. اگر ایران تنگه هرمز را ببندد و حرکت نفتکشها را بیشتر محدود کند چه میشود؟ اگر در سوی دیگر شبهجزیره عربستان، حوثیهای یمن تلاشهای خود را برای حمله به کشتیرانی در دریای سرخ تشدید کنند چه؟ آنها آخرین متحد نیابتی باقیمانده ایران هستند که سابقهای در بیثباتی و تمایل به ریسک بالا دارند. بسیاری از کشورها در حال حاضر با بحران هزینههای معیشت مواجهاند. افزایش بهای نفت به تورمی دامن خواهد زد که نظام اقتصادی جهانی—که همین حالا هم زیر بار جنگ تعرفهای ترامپ در حال خم شدن است—را بیش از پیش تحت فشار قرار میدهد. و فراموش نکنیم، تنها کسی که از افزایش قیمت نفت سود میبرد، رئیسجمهور روسیه، ولادیمیر پوتین است—کسی که ناگهان میلیاردها دلار پول بیشتری روانه خزانه کرملین میبیند تا هزینه جنگش علیه اوکراین را تأمین کند.
سقوط حکومت ایران و خلأ قدرت
اگر اسرائیل در رسیدن به هدف دیرینهاش برای سرنگونی رژیم انقلابی اسلامی ایران موفق شود چه خواهد شد؟ نتانیاهو مدعی است هدف اصلیاش نابودی توانایی هستهای ایران است. اما او در بیانیه دیروز خود بهروشنی اعلام کرد که هدفی گستردهتر، یعنی تغییر رژیم، را نیز دنبال میکند. او خطاب به «ملت سرافراز ایران» گفت که حملهاش «راه را برای شما هموار میکند تا به آزادی برسید» و حکومت کنونی ایران را «رژیمی شیطانی و ستمگر» توصیف کرد. سرنگونی حکومت ایران ممکن است برای برخی در منطقه، بهویژه برخی از اسرائیلیها، جذاب باشد. اما این تغییر چه خلأیی بهجا خواهد گذاشت؟ پیامدهای پیشبینینشده آن چه خواهد بود؟ بحران داخلی در ایران چه شکلی خواهد داشت؟
بسیاری هنوز بهخاطر دارند که پس از سقوط حکومتهای مرکزی قدرتمند در عراق و لیبی چه اتفاقی افتاد. بنابراین، بسیاری از مسائل به این بستگی دارد که در روزهای آینده این جنگ چگونه پیش خواهد رفت. ایران چگونه و با چه شدت پاسخ خواهد داد؟ و ایالات متحده تا چه حد و آیا اصولا میتواند اسرائیل را به خویشتنداری وادارد؟
پاسخ به این دو سوال، تعیینکننده بسیاری از تحولات خواهد بود. در حال حاضر، وضعیت درگیری میان اسرائیل و ایران به شدت نگرانکننده است و چندین سناریو میتواند به وقوع بپیوندد که هر یک عواقب جدی برای منطقه و جهان خواهد داشت.
تحلیل تخصصی آسیانیوز ایران؛
1. ورود آمریکا به جنگ
اگرچه ایالات متحده بهطور رسمی از درگیریها فاصله گرفته است، اما ایران بهوضوح معتقد است که آمریکا بهطور ضمنی از حملات اسرائیل حمایت میکند. در صورت تشدید درگیریها، ایران ممکن است به اهداف آمریکایی در منطقه حمله کند، که این امر میتواند ایالات متحده را به طور مستقیم درگیر جنگ کند. این وضعیت میتواند به دور باطلی از حملات و تلافیجوییها منجر شود که به شدت اوضاع را پیچیدهتر خواهد کرد.
2. شوک اقتصادی جهانی
افزایش قیمت نفت و احتمال بسته شدن تنگه هرمز میتواند به یک شوک اقتصادی جهانی منجر شود. در صورتی که ایران بهطور جدی اقدام به محدود کردن حرکت نفتکشها کند، بهای نفت به طور چشمگیری افزایش خواهد یافت و این امر میتواند به بحران هزینههای معیشت در بسیاری از کشورها دامن بزند. این وضعیت میتواند تأثیرات منفی بر نظام اقتصادی جهانی داشته باشد و به نفع کشورهایی مانند روسیه تمام شود.
3. سقوط حکومت ایران و خلأ قدرت
اگر اسرائیل موفق به سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران شود، پیامدهای این تغییر رژیم میتواند به شدت غیرقابل پیشبینی باشد. تاریخ نشان داده است که سقوط حکومتهای مرکزی قدرتمند مانند عراق و لیبی به بحرانهای داخلی و بیثباتی منجر شده است. این وضعیت میتواند به افزایش تنشهای داخلی و بحرانهای اجتماعی در ایران بیانجامد و عواقب آن نه تنها بر ایران، بلکه بر کل منطقه تأثیر خواهد گذاشت.
نتیجهگیری
در نهایت، پاسخ ایران به حملات اسرائیل و واکنش ایالات متحده به این درگیریها، تعیینکننده تحولات آینده خواهد بود. این دو سوال کلیدی میتواند مسیر آینده منطقه و جهان را شکل دهد و نیاز به دقت و توجه ویژه در مدیریت این بحران دارد. در این شرایط حساس، خویشتنداری و دیپلماسی میتواند بهترین راهکار برای جلوگیری از تشدید درگیریها و کاهش تنشها باشد.