آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
در یکی از تاریکترین صحنههای خیابانهای تهرانسر، جنایتی رخ داد که ریشه در انتقامی دیرینه داشت. سه مرد با محاصره یک تبعه افغانستانی، ضربات چاقو را به جان او فرو بردند و قصهای تلخ را آغاز کردند. اما آنچه این پرونده را از هزاران پرونده قتل متمایز میکند، پایانی غیرمنتظره بود: گذشتی که چرخه خونخواهی را شکست. تصاویر دوربینهای مداربسته، چهره متهمان را آشکار کرد؛ مردانی که خود را قربانیان یک دشمنی خانوادگی میدانستند. مراد، عامل اصلی قتل، پس از دو سال فرار به افغانستان، با تصور فراموشی ماجرا به ایران بازگشت، اما دست عدالت او را گرفت. اعترافات او پرده از انگیزهای قدیمی برداشت: انتقام کشته شدن داماد خانواده در افغانستان.
در دادگاه، خانواده مقتول ابتدا بر قصاص پای فشردند، اما ناگهان همه چیز تغییر کرد. پدر مقتول، با شرطی تاریخی، از خون فرزندش گذشت: «بازگشت مراد به افغانستان، آتش انتقام را دوباره روشن میکند!» این تصمیم، نه تنها یک زندگی را نجات داد، بلکه شاید پایانی بر یک دشمنی چندنسله باشد. اکنون، این پرونده وارد مرحله جدیدی شده است: محاکمه مراد از جنبه عمومی جرم. آیا این گذشت، الگویی برای پایان دادن به خشونتهای قومی-خانوادگی خواهد بود؟ داستانی که از چاقو شروع شد، شاید با صلح به پایان برسد.
شرح واقعه
در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۴۰۰، گزارش یک درگیری منجر به قتل در پشت یکی از فروشگاههای بزرگ واقع در خیابان تهرانسر به پلیس اعلام شد. در بررسیهای اولیه مشخص شد که سه مرد، سوار بر یک خودرو، مسیر مقتول را سد کرده و یکی از آنها با وارد آوردن چند ضربه چاقو، مردی تبعه افغانستان را به قتل رسانده است. تصاویر بهدستآمده از دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه، سرنخی مهم در روند تحقیقات شد. خانواده مقتول پس از مشاهده این تصاویر، مهاجمان را که از هم ولایتی هایشان بودند، شناسایی کردند.
دو سال فرار و بازگشت به صحنه جنایت
با شروع روند رسیدگی، دو نفر از متهمان دستگیر شدند. آنان در بازجویی ها عنوان کردند که عامل اصلی جنایت مردی به نام مراد است؛ برادر ناتنی یکی از متهمان. تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی نشان داد مراد پس از وقوع قتل به طور غیرقانونی از کشور خارج شده و به افغانستان گریخته است.
اما پس از دو سال، مأموران اطلاع یافتند که مراد مخفیانه به ایران بازگشته و در تهران حضور دارد. پس از شناسایی و دستگیری، وی در اعترافات خود گفت: «قصد کشتن نداشتم. فقط میخواستیم از مقتول انتقام بگیریم، نه اینکه او را بکشیم. سالها پیش خانواده مقتول، داماد ما را در افغانستان به قتل رساندند و سپس به ایران فرار کردند. زمانی که در یکی از مراسمها در تهران او را دیدیم، با برادرم درگیر شد و کتکش زد. از همان زمان در فکر انتقام بودیم.» مراد در ادامه افزود: «چند شب او را زیر نظر گرفتیم و شب حادثه او را دوره کردیم. چند ضربه چاقو زدم و فرار کردم. مدتی در افغانستان در خانه یکی از دوستانم پنهان شدم و بعد از دو سال، با تصور اینکه موضوع فراموش شده، به ایران بازگشتم.»
گذشت مشروط و جلوگیری از ادامه خونخواهی
پس از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. مراد در جلسه محاکمه ضمن ابراز پشیمانی، از اولیای دم تقاضای بخشش کرد. اما خانواده مقتول بر اجرای حکم قصاص تأکید داشتند. دادگاه نیز با توجه به شواهد، رأی به قصاص داد که این حکم در دیوان عالی کشور تأیید شد. با ارجاع پرونده به واحد اجرای احکام، دادیار شعبه دوم اجرای احکام جنایی، قاضی سیدمحمد رضوی، چندین جلسه با خانواده مقتول برای جلب رضایت برگزار کرد. سرانجام، پدر مقتول با طرح یک شرط، از اجرای حکم قصاص گذشت. او گفت: «اگر مراد اعدام شود، ممکن است درگیری بین دو طایفه ادامه یابد. برای پایان دادن به این چرخه خونخواهی میبخشم، اما به شرط آنکه مراد هیچگاه به افغانستان بازنگردد؛ چرا که بازگشتش میتواند دوباره آتش انتقام را شعلهور کند.» اکنون، با گذشت رسمی اولیای دم، متهم باید بهزودی در دادگاه کیفری استان تهران از جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
تحلیل اجتماعی آسیانیوز ایران
این پرونده از چند منظر قابل بررسی است:
-
روانشناسی انتقام
:خشونتهای قومی-خانوادگی اغلب در چرخهای بیپایان تکرار میشوند. تصمیم پدر مقتول، نمونه نادری از درک تبعات اجتماعی قصاص است.
-
حقوقی
شرط "عدم بازگشت به افغانستان" میتواند به عنوان یک الگوی جایگزین مجازات در پروندههای مشابه مطرح شود.
-
امنیتی
فرار مراد به افغانستان و بازگشت مخفیانه، ضعف کنترل مرزها و خطرات مهاجرت غیرقانونی را نشان میدهد.
-
جامعهشناسی
این پرونده بازتابی از چالشهای همزیستی مهاجران افغانستانی در ایران است، جایی که اختلافات محلی گاه به خاک ایران کشیده میشود.