آسیانیوز ایران؛ سرویس افغانستان:
گروهک تروریستی طالبان در جدیدترین اقدام محدودکننده خود، تراشیدن ریش مردان را به طور رسمی "حرام، گناه و جرم" اعلام کرد. این حکم در نامهای رسمی به بیمارستان ولایتی فراه ارسال شده و بلافاصله در شبکههای اجتماعی جنجال به پا کرده است.
دلیل عجیب طالبان
آن ها ادعا میکنند مردان بیریش شبیه زنان میشوند! در این نامه تأکید شده: "ریش یک سنت دینی و تاریخی است که حفظ آن واجب و تغییرش گناهی نابخشودنی محسوب میشود."
نکته هشداردهنده
این اولین بار نیست که این گروهک تروریستی آزادیهای فردی را محدود میکند. پیش از این هم حجاب اجباری برای زنان، ممنوعیت موسیقی و تفکیک جنسیتی در دانشگاهها را شاهد بودیم. آیا افغانستان به دوران تاریکتری بازمیگردد؟
جزئیات حکم جدید
- ارسال نامه رسمی به تمام مراکز درمانی
- توصیف تراشیدن ریش به عنوان "تشبه به زنان"
- تهدید به "عذاب اخروی" برای متخلفان
پیشینه محدودیتهای طالبان
- ممنوعیت اصلاح صورت برای نیروهای امنیتی (۱۴۰۰)
- اجبار معلمان به ریش گذاشتن (۱۴۰۱)
- جریمه نقدی برای مردان بیریش در کابل (۱۴۰۲)
واکنشهای بینالمللی
- هشدار نهادهای حقوق بشری
- سکوت کشورهای اسلامی
پیامدهای اجتماعی
- افزایش فشار بر مردان جوان
- ترویج افراطگرایی دینی
- فرار مغزها از افغانستان
بررسی سابقه گروهک تروریستی طالبان در سواستفاده از احکام دینی
گروهک تروریستی طالبان، پس از به قدرت رسیدن، در سال 1379 شمسی، بیانیه ای منتشر کرد و کارهای ممنوع را در آن مشخص کرد:
ممنوعیت تراشیدن ریش
از یک ماه و نیم بعد از صدور این اعلامیه، هر کس ریشش را بتراشد یا کوتاهش کند دستگیر خواهد شد، و در بازداشت نگاه داشته خواهد شد تا ریشش رشد کند.
اجباری بودن خواندن نماز در مساجد
هنگام که اذان نمازها بلند شود، بر همه لازم است برای انجام فریضه واجب به مساجد بروند. و باید مغازهها و داد و ستد پانزده دقیقه پیش از وقت اذان قطع شود. و اگر کسی [در این زمان] در مغازهاش پیدا شود، زندانی خواهد شد و وقتی آزاد خواهد گردید که پنج نفر ضامن او شوند وگرنه بازداشتش ده روز ادامه خواهد یافت.
پرورش کبوتر و پرنده بازی ممنوع است
بعد از ده روز هر کس از این دستور تخطی کند، خودش زندانی و پرندگانش ذبح خواهند شد.
ممنوعیت استفاده از مواد مخدر
اگر مصرفکنندهی مواد مخدر دستگیر شود، به زندان خواهد افتاد و بعد جستجو برای یافتن کسی که مواد مخدر را از او گرفته ادامه خواهد یافت و فروشنده هم مجازات خواهد شد و مغازهاش تعطیل خواهد گردید.
ممنوعیت بازی با بادبادک
یا شرطبندی روی آن ها ممنوع است؛ به دلیل مشکلاتی که برای بچهها ایجاد میکند و آنها را از درسشان میاندازد. و مغازههایی که این بادبادکها را میفروشند باید تبلیغ آن را متوقف کنند.
ساختن بت
مغازهدارها و هتلدارها و رانندگان ماشین باید هرگونه مجسمه یا تصاویر اشخاص را بردارند، و هر کس تخطی کند خود را در معرض مجازات قرار داده است.
قمار بازی ممنوع است
و هر کس در حال قماربازی دستگیر شود یک ماه زندانی خواهد شد.
بلند کردن مو به مدل انگلیسی یا آمریکایی
و هر کس از این دستور تخطی کند بازداشت خواهد شد و مسئولین امر به معروف و نهی از منکر وظیفه دارند مویش را بتراشند و از او دستمزد تراشیدن مویش را هم بگیرند.
گرفتن سود از قرض یا هر معامله مالی دیگر
چرا که این مسئله مخالفت با دستورات صریح اسلامی است و هر کس از این دستور تخطی کند، مدت زمانی طولانی زندانی خواهد شد.
شستن لباسها در کنارهی رودخانهها توسط زنها ممنوع است
و هر زنی که از این دستور تخطی کند با رعایت احترام متناسب با اخلاق اسلامی به منزلش بازگردانده خواهد شد، اما همسرش یا ولیاش به شدت مجازات خواهد گردید.
استفاده از موسیقی یا رقصیدن در مجالس عروسی
در صورت تخطی، بزرگ خانواده دستگیر و مجازات خواهد شد.
استفاده از موسیقی طبل [و سازهای سنتی کوبهای]
ممنوع است و هر کس تخطی کند، علما چگونگی رفتار با او را تعیین خواهند کرد.
دوختن لباس زنانه توسط مردها
و اندازهگیری بدن زنان توسط خیاط مرد، ممنوع است و تخطیکننده به زندان خواهد افتاد.
فعالیت در کار رمالی
ممنوع است و رمالها به زندان خواهند افتاد تا توبه کنند، و کتابهای [مرتبط با کار]شان آتش زده خواهد شد.
اما این اعلامیه به نوعی بیشتر «اعلام نیت» بود تا یک سری دستورالعمل قاطع برای تغییر کیفیت زندگی در پایتخت؛ نه فقط به این دلیل که در اعلامیه، تخلفها را به مجازاتهای نامشخص تهدید کرده بود، بلکه همچنین به دلیل این که بسیاری از این دستورات یا اجرایش از نظر عملی ممکن نبوده و یا آنکه در جریان اجرایش سستی به وجود آمد. از جمله دستوراتی که اجرایش عملا ممکن نبوده، یکی دستور توقف زندگی و حرکت در شهر در مواقع نماز است. البته این مسئله عملا چند وقتی رخ داد؛ وقتی که راههای اصلی با ایستهای بازرسی حکومتی بسته میشد و مغازهها [اجبارا] تعطیل میگردید. اما در نتیجهی سختیهای عملی که به این دلیل حادث شد، بستن راهها و مغازهها [توسط طالبان] متوقف گردید و اجازه داده شد تا مردم خودشان بدون فشار زیادی به نماز جماعت ملحق شوند.
از جمله دستورهایی که در اجرایش سستی به وجود آمد، مسئله ممنوعیت بیرون آمدن زنان از خانه بدون حضور یک محرم در کنارشان بود، یا مثلا دستور ممنوعیت خیاطی زنانه توسط مردان، یا دستورالعمل مدل موی سر مردان. از این مهمتر، وقتی نیروهای جماعت طالبان وارد شهر شدند (بعد از خرابیهایی که بر سر شهر آمده بود) مشکلات بزرگ شهر را ندیدند و حواسشان به این قبیل جزئیات جلب شد؛ در نتیجه دروازهای که برای شروع اصلاحات در نظر گرفتند. البته بطور کلی، جهتدهی و تربیت و صبر فراوانی برای تغییرات آرام اجتماعی وجود نداشت، بلکه صرفا زور و اجبار بود و ممنوعیت و تهدید به مجازات! نتیجه هم آن شد که رفتند سراغ مشکلات کوچک و [برای آن مشکلات] راهحلهای سادهتر زورمدارانه را انتخاب کردند.