پنج شنبه / ۱۶ اَمرداد ۱۴۰۴ / ۱۹:۳۰
کد خبر: 31453
گزارشگر: 432
۳۵۶
۰
۰
۳
دکتر حسین چناری متخصص مدیریت آموزشی

بحران بی‌مهارتی با لباس مدرک‌گرایی

بحران بی‌مهارتی با لباس مدرک‌گرایی
کاهش گرایش جوانان به مهارت‌آموزی، ریشه در نظام آموزشی تئوری‌محور، فرهنگ عمومی مدرک‌گرا و قطع ارتباط با بازار کار دارد.
به گزارش آسیانیوز ایران ؛ با گسترش بیکاری و ناتوانی نظام دانشگاهی در پاسخ به نیازهای بازار کار، مهارت‌آموزی به‌عنوان راهکاری حیاتی برای کاهش فاصله بین آموزش و اشتغال مطرح شده است. با این حال، بسیاری از جوانان تمایلی برای ورود به دوره‌های مهارتی ندارند. این وضعیت نه‌تنها یک بحران خاموش است، بلکه تهدیدی جدی برای آینده شغلی و اقتصادی کشور محسوب می‌شود. در این مقاله، با نگاهی آموزشی و جامعه‌شناختی، به ریشه‌های این بی‌انگیزگی می‌پردازیم.
بخش اول: تحلیل ریشه‌های بی‌انگیزگی جوانان برای یادگیری مهارت
۱. نظام آموزشی تئوریک‌محور و گریز از عمل
سیستم آموزشی رسمی ایران، به‌ویژه در مقاطع دبیرستان و دانشگاه، عمدتاً بر یادگیری نظری متمرکز است. مهارت‌های عملی، کارگاهی و تجربی معمولاً در حاشیه قرار دارند. دانش‌آموزان از کودکی به‌گونه‌ای آموزش می‌بینند که موفقیت را فقط در عبور از کنکور و ورود به دانشگاه می‌بینند، نه در یادگیری عملی و مهارتی.
۲. فرهنگ عمومی جامعه و دیدگاه منفی به مشاغل مهارتی
در بسیاری از خانواده‌ها، مشاغل مهارتی (مانند نجاری، تعمیرات، آرایشگری، مکانیکی و...) در رده شغل‌های درجه‌دو تلقی می‌شوند. این دیدگاه که مهارت‌آموزی مخصوص کسانی است که «درسی نخوانده‌اند»، در ذهن نوجوانان ریشه دوانده و موجب شرم یا بی‌میلی به سمت مهارت‌آموزی شده است.
۳. ضعف رسانه‌ها در الگوسازی مثبت
رسانه‌های رسمی و حتی شبکه‌های اجتماعی، کمتر به معرفی جوانان موفق در مشاغل مهارتی می‌پردازند. در مقابل، چهره‌های دانشگاهی یا اداری اغلب به‌عنوان الگو معرفی می‌شوند. این بی‌توجهی به قهرمانان مهارتی، پیام خطرناکی برای نسل جوان دارد: موفقیت فقط از مسیر دانشگاه می‌گذرد.
۴. نبود ارتباط واقعی بین آموزش مهارتی و بازار کار
جوانان زمانی به آموزش مهارتی رغبت نشان می‌دهند که بدانند مهارت آن‌ها منجر به شغل، درآمد، یا کارآفرینی می‌شود. اما اغلب مراکز مهارتی از بازار واقعی فاصله دارند. آموزش‌های کلیشه‌ای، تجهیزات قدیمی و مدرسین غیرکارآزموده باعث می‌شود جوانان آموزش‌دیده، همچنان بیکار بمانند.
۵. بی‌ثباتی اقتصادی و نگرانی از آینده شغلی
در شرایط اقتصادی پرنوسان، مشاغل مهارتی نیز تضمین‌کننده درآمد پایدار نیستند. نبود بیمه، حمایت‌های دولتی، و قراردادهای قانونی، نگرانی‌هایی جدی برای جوانان ایجاد کرده است. وقتی امنیت شغلی وجود نداشته باشد، انگیزه یادگیری مهارت نیز کاهش می‌یابد.
۶. کم‌توجهی نظام راهنمایی تحصیلی-شغلی
در بسیاری از مدارس، فرآیند هدایت تحصیلی بیشتر بر پایه نمره و ظرفیت دانشگاه‌ها انجام می‌شود تا کشف استعدادها. این در حالی است که استعداد برخی نوجوانان در مهارت‌هایی چون طراحی، ساخت، تعمیرات یا فناوری است، نه لزوماً در ریاضی یا علوم نظری.
بخش دوم: آثار و پیامدهای این بی‌انگیزگی
۱. انباشت بیکاری در بین تحصیل‌کردگان بدون مهارت کاربردی
۲. گسترش مدرک‌گرایی و کاهش ارزش واقعی آموزش
۳. افزایش مهاجرت نخبگان به کشورهای دارای فرصت مهارتی
۴. ناتوانی کشور در تولید کالا و خدمات با نیروی کار ماهر
۵. افزایش نابرابری شغلی میان افراد دارای مهارت و فاقد آن
بخش سوم: راهکارهای پیشنهادی با رویکرد آموزشی و فرهنگی
۱. نهادینه‌سازی فرهنگ مهارت‌آموزی از سنین پایین
باید از مقطع ابتدایی، آموزش‌های مهارتی ساده، خلاقیت‌محور و کارگاهی به عنوان بخش جدی از برنامه درسی وارد شود. تجربه دست‌ورزی با ابزار، ساخت پروژه‌های ساده، کارهای تیمی، و آشنایی با مشاغل می‌تواند نگرش کودکان را دگرگون کند.
۲. ارتقای کیفیت مراکز مهارتی و اساتید
ضروری است مراکز فنی‌وحرفه‌ای و آموزشگاه‌های آزاد از نظر تجهیزات، برنامه‌های آموزشی، و نیروی انسانی به‌روز شوند. آموزش باید بر اساس نیاز واقعی بازار کار و با مشارکت صنعت طراحی شود.
۳. پیوند آموزش مهارتی با اشتغال پایدار
اجرای الگوی «آموزش ضمن خدمت»، «کارآموزی تضمینی»، و ایجاد شبکه کارفرمایان حامی مهارت‌آموزان، می‌تواند نشان دهد که این مسیر منجر به درآمد و رشد شغلی می‌شود.
۴. الگوسازی رسانه‌ای برای مشاغل مهارتی
مستندسازی زندگی کارآفرینان مهارتی، مصاحبه با استادکاران موفق، و ساخت سریال‌های انگیزشی می‌تواند فرهنگ جامعه را متحول کند.
۵. گسترش مشاوره تحصیلی-شغلی با رویکرد انگیزشی
مشاوران مدارس باید از ابزارهای جدید مانند آزمون‌های استعدادیابی، جلسات مشاوره فردی، و بازدید از کارگاه‌ها استفاده کنند تا نوجوانان را به مسیرهای غیر دانشگاهی نیز هدایت کنند.
نتیجه‌گیری
اگر انگیزه جوانان برای مهارت‌آموزی کاهش یافته است، این نه ناشی از تنبلی آن‌ها، بلکه نتیجه مستقیم ساختارها و پیام‌هایی است که نظام آموزشی، رسانه‌ها، و خانواده‌ها به آن‌ها منتقل کرده‌اند. ما در یک بحران پنهان به‌سر می‌بریم: بحران بی‌مهارتی با لباس مدرک‌گرایی.
هیچ کشوری بدون نیروی کار ماهر و با انگیزه نمی‌تواند توسعه پایدار داشته باشد. اگر آموزش‌های مهارتی را صرفاً برای طبقات خاص یا افراد خاص در نظر بگیریم، در آینده‌ای نزدیک با بحران جدی اشتغال، کارایی پایین و نارضایتی اجتماعی روبه‌رو خواهیم شد.
بنابراین اکنون وقت آن است که مهارت‌آموزی را از حاشیه به متن نظام آموزشی و فرهنگی کشور بیاوریم؛ نه به‌عنوان یک جایگزین، بلکه به‌عنوان یک ضرورت ملی برای ساختن آینده‌ای توانمند، مستقل و پایدار.
دکتر حسین چناری متخصص مدیریت آموزشی
https://www.asianewsiran.com/u/h3e
اخبار مرتبط
تعرفه جدید آموزش فنی و حرفه‌ای با واکنش‌های منفی گسترده‌ای روبه‌رو شده و کارشناسان آن را مغایر با عدالت آموزشی و توسعه اشتغال می‌دانند.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید