آسیانیوز ایران؛ سرویس علم و تکنولوژی:
مشکل قطعی گسترده آنتنهای موبایل در زمان خاموشیهای سراسری، به یکی از دغدغههای اصلی مردم تبدیل شده است. اکنون فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، در اظهارنظری رسمی، علت اصلی این معضل را "فرسودگی باتریهای پشتیبان" عنوان کرده است. به گفته وی، این فرسودگی به این دلیل رخ داده که "باتریهای مورد نیاز در فهرست اقلام تحریمی قرار دارند" و تأمین آنها با مشکل مواجه شده است. این ادعا در حالی مطرح میشود که کاربران شبکههای اجتماعی و کارشناسان بارها بر لزوم مدرن سازی و نگهداری از زیرساختهای حیاتی مانند مخابرات تأکید کردهاند. سخنگوی دولت افزود: «هماهنگیهای لازم بین وزارتخانهها تا حد امکان انجام شده» اما در ادامه این موضوع را به عنوان یک "پیشنهاد رسمی" به وزارتخانهها عنوان کرد تا "بررسیهای بیشتری صورت گیرد." این اظهارات واکنشهای گستردهای را در فضای مجازی به دنبال داشته است، چرا که بسیاری معتقدند تحریمها نمیتواند توجیهی برای عدم برنامهریزی و سرمایهگذاری در زیرساختهای اساسی کشور باشد. اظهارات سخنگوی دولت را میتوان از چند منظر مورد نقد و بررسی قرار داد:
تحریم به عنوان یک عامل همیشگی، نه یک بهانه
استناد به تحریمها برای توجیه مشکلات داخلی، به یک روایت تکراری و فرسوده تبدیل شده است. در حالی که تحریمها بدون شک فشار ایجاد میکنند، اما مدیریت این فشارها و یافتن راهکارهای جایگزین (از جمله تولید داخل، واردات از مسیرهای جایگزین یا استفاده از فناوریهای بومی) از وظایف ذاتی حکمرانی خوب است. این سؤال مطرح است که برای سالها چه برنامهای برای جایگزینی یا نوسازی این باتریهای حیاتی وجود داشته است؟
ضعف در مدیریت بحران و برنامهریزی
باتریهای پشتیبان در دکلهای مخابراتی یک قطعه مصرفی با عمر مفید مشخص هستند که نیاز به تعویض دورهای دارند. فرسودگی گسترده آنها در سطح ملی نشان از یک شکست مدیریتی و برنامهریزی بلندمدت دارد. این امر حاکی از آن است که هیچ برنامه مدونی برای نگهداری پیشگیرانه این زیرساخت حیاتی وجود نداشته است.
تضاد ادعا با واقعیتهای فنی
نکته قابل تأمل این است که ایران دارای صنایع باتریسازی داخلی است. این سؤال پیش میآید که آیا واقعاً تمام انواع باتریهای مورد نیاز مخابرات (مانند باتریهای سیلد لید اسید یا Lithium-Ion) در زمره کالاهای دوکاربردۀ تحریمی قرار میگیرند که امکان تولید یا واردات آنها کاملاً مسدود شده است؟ یا این که ضعف در تخصیص بودجه، اولویتبندی و مدیریت منابع مانع از نوسازی شده است؟
از دست رفتن اعتماد عمومی
بیان چنین توجیهاتی از سوی مقامات رسمی، به جای ایجاد اعتماد، به بیاعتمادی دامن میزند. مردم که هر روز با اختلال در خدمات ضروری مانند ارتباطات تلفنی دست و پنجه نرم میکنند، به دنبال راهکار و پذیرش مسئولیت هستند، نه شنیدن بهانههای تکراری. این موضوع به بحران اعتماد عمومی دامن میزند.
پیشنهاد به جای اقدام
عبارت «میتوان این موضوع را به عنوان پیشنهادی رسمی به وزارتخانهها ارائه داد» نشان از یک رویکرد غیرفعال و بروکراتیک دارد. در شرایط بحرانی، انتظار میرود دولت به جای "پیشنهاد دادن"، با اقتدار و دستورالعمل قاطع، وادار به "اقدام فوری" کند.
جمعبندی
این اظهارات بیشتر از آن که یک توضیح فنی باشد، نشاندهنده عمق ضعف در حکمرانی زیرساخت و مدیریت بحران است. حل این مشکل نه با اشاره به تحریم، که با یک عزم ملی برای سرمایهگذاری، برنامهریزی و اولویتبندی صحیح در نوسازی زیرساختهای حیاتی ممکن خواهد بود.