آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
یک هشدار تاریخی که چون زنگ خطری در فضای رسانه ای ایران به صدا درآمده است. خسرو معتضد، پژوهشگر نام آشنای حوزه تاریخ، با مقایسه وضعیت کنونی ایران با دوران افول سلسله های بزرگ ایرانی، گفته ای را مطرح کرده که بسیاری را بهت زده کرده است. او با صراحتی کم مانند ادعا می کند که کشور در شرایطی مشابه پایان حکومت صفویان قرار دارد؛ دورانی که ایران آماج هجوم همزمان ترکان عثمانی، ازبکان و روسیه تزاری قرار گرفت و تمامیت ارضی آن به شدت به خطر افتاد.
معتضد با عبور از تحلیل صرفا تاریخی و ورود به عرصه هشدار سیاسی-امنیتی، هدف اصلی دشمنان را چیزی جز «تکه تکه کردن ایران» نمیداند. این اظهارات که از زبان یک مورخ بیان می شود، وزنی متفاوت و قابل تأملی پیدا کرده است. این مقایسه تاریخی تلخ، پرسش های بزرگی را درباره امنیت ملی و چالش های پیش روی کشور در عرصه بین المللی به وجود آورده و واکنش های گسترده ای را برانگیخته است. اظهارات خسرو معتضد را می توان از چند منظر تاریخی، گفتمانی و امنیتی تحلیل کرد:
۱. تحلیل تاریخی و استفاده از قیاس های تاریخی
قدرت قیاس های تاریخی
معتضد از یک تکنیک بلاغی استفاده می کند. او با مقایسه زمان حال با دوره های افول سلسله های بزرگ (ساسانیان، خوارزمشاهیان، صفویان)، می خواهد حس فوریت و خطر را به حداکثر برساند. این قیاس ها برای مخاطب ایرانی که به تاریخ خود حساس است، بسیار تأثیرگذار و هشداردهنده است.
دقت تاریخی یا ساده سازی
در حالی که این قیاس ها از نظر احساسی قدرتمندند، از نظر آکادمیک میتوانند مورد چالش قرار گیرند. تاریخ دقیقا تکرار نمی شود و شرایط ژئوپلیتیک امروز ایران با گذشته کاملا متفاوت است. این اظهارات بیشتر یک «هشدار» است تا یک «تحلیل تاریخی دقیق». معتضد احتمالا می خواهد با اغراق در مقایسه، توجه ها را به خطراتی که به نظر او جدی هستند، جلب کند.
۲. تحلیل گفتمانی و ایدئولوژیک
-
گفتمان «محاصره» و «تجزیه طلبی»
این اظهارات کاملا در چارچوب گفتمان سیاسی ای قرار می گیرد که بر «محاصره دشمنان»، «توطئه برای تجزیه ایران» و «تکرار تاریخ» تأکید دارد. این گفتمان معمولا توسط جناح های محافظه کار و امنیتی در ایران برای بسیج افکار عمومی و توجیه سیاست های سختگیرانه استفاده می شود.
-
هدف مخاطب
این هشدار احتمالا نه برای دشمنان فرضی، که برای مخاطب داخلی است. هدف ممکن است هوشیار کردن جامعه، انتقاد غیرمستقیم از دیپلماسی حاکم یا تلاش برای تغییر اولویت های سیاست گذاری به سمت مسائل امنیتی باشد.
۳. تحلیل امنیتی و ژئوپلیتیک
-
تهدیدهای واقعی یا اغراق شده
ایران بدون شک با چالشهای امنیتی متعددی در مرزهای خود (از شرق، غرب و شمال) و نیز تحت فشارهای بینالمللی قرار دارد. اما آیا این تهدیدها واقعا در سطح «تجاوز ازبکان و عثمانی» هستند؟ بسیاری از کارشناسان معتقدند ماهیت تهدیدات امروز بیشتر اقتصادی، نرم و سایبری است تا نظامی و مرزیِ سنتی.
-
پروپاگاندا و روانشناسی سیاسی
چنین هشدارهای شدیدی می توانند بخشی از یک جنگ روانی یا پروپاگاندا باشند، چه از سوی گوینده و چه توسط رسانه هایی که آن را پوشش می دهند. هدف می تواند ایجاد وحدت ملی حول پرچم در مقابل یک دشمن فرضی خارجی باشد.
۴. واکنش های پیش بینی شده
-
حامیان
کسانی که به گفتمان «محاصره» باور دارند، از این اظهارات استقبال خواهند کرد و آن را نشانه بینش عمیق معتضد خواهند دانست.
-
منتقدان
منتقدان داخلی و خارجی، این اظهارات را افراطی، غیرکارشناسی و دارای انگیزه سیاسی خواهند خواند. آن ها احتمالا استدلال خواهند کرد که این گونه مقایسه ها بیشتر ایجاد ترس می کند تا اینکه راه حلی ارائه دهد.
نتیجه گیری
اظهارات خسرو معتضد را نباید صرفا یک تحلیل تاریخی دانست، بلکه باید آن را یک «بیانیه سیاسی-ایدئولوژیک» در پوشش تاریخ تفسیر کرد. قدرت این اظهارات نه در دقت علمی آن، که در توانایی برای ایجاد حس ترس و فوریت در مخاطب عام است. این هشدار، آیینه ای از نگرانی های عمیق بخشی از نخبگان و جامعه ایران درباره امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور است، حتی اگر با قیاس های تاریخیِ قابل بحث بیان شود.