آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
طبیعت بکر مازندران، که همیشه مأمن آرامش و تفریح بوده، دیروز شاهد یک تراژدی غمانگیز بود. «مبینا موسوی»، دختر ۲۳ ساله اهل آمل، در اوج جوانی و در حالی که از چشمهای در منطقه «لاریج چمستان» آب مینوشید، به ناگاه مورد اصابت سنگی مرگبار قرار گرفت و جان خود را از دست داد. این حادثه که در چشمه معروف به «حرام او» رخ داد، در کسری از ثانیه روی داد و فرصت هیچ واکنش و نجات دیگری را برای این دختر جوان و همراهانش باقی نگذاشت. گفته میشود سنگ بزرگ که از ارتفاعات اطراف رها شده بود، مستقیماً به سر مبینا برخورد کرد و موجب فوت فوری وی شد.
منطقه لاریج چمستان با چشمهها و مناظر طبیعی خود، یکی از مقاصد گردشگری مردم محلی و مسافران است، اما این فاجعه نشان میدهد که حتی در آرامترین لحظات در آغوش طبیعت، خطری مرگبار میتواند در کمین باشد. این اتفاق دلخراش، جامعه محلی و کاربران فضای مجازی را در بهتی عمیق فرو برده است. حادثه ای که برای مبینا موسوی رخ داد، نه تنها یک تراژدی شخصی برای خانواده اوست، بلکه زنگ خطری است برای همه مسافرانی که به دل طبیعت میزنند و ضرورت توجه بیشتر به مسائل ایمنی در این مناطق را پررنگ میکند. این حادثه غمانگیز را میتوان از چند منظر مورد بررسی قرار داد:
۱. مخاطرات طبیعی و مدیریت ریسک
این رویداد، نمونهٔ غمانگیزی از خطرات ذاتی در محیطهای طبیعی و کوهستانی است. فرسایش طبیعی، باد، باران و فعالیت جانوران میتوانند باعث رها شدن ناگهانی سنگ شوند. این پدیده، که به آن «سقوط بهمن سنگ» (Rockfall) میگویند، یکی از مخاطرات شناختهشده در مناطق کوهستانی است. سؤال اصلی اینجاست که آیا نهادهای متولی مانند سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و اداره منابع طبیعی، برای اینگونه مخاطرات در مکانهای پرتردد طبیعی ارزیابی خطر انجام دادهاند؟ آیا تابلوهای هشداردهنده در مکانهای پرخطر نصب شده است؟
۲. فقدان زیرساختهای ایمنی برای گردشگری طبیعتگردی
ایران دارای جاذبههای طبیعی بکر و بینظیری است، اما زیرساختهای ایمنی برای گردشگران در بسیاری از این مناطق به شدت ضعیف یا اصلاً وجود ندارد. این حادثه بر ضرورت موارد زیر تاکید میکند:
- نصب تابلوهای هشدار در مورد خطرات احتمالی مانند سقوط سنگ، سیل ناگهانی و غیره.
- ایجاد مسیرهای ایمن و مشخص برای دسترسی به چشمهها
- ایجاد پناهگاههای ایمن در مناطق پرخطر
- آموزش همگانی به گردشگران درباره نحوه شناسایی محیطهای پرخطر (مانند تشخیص سنگهای نا ایمن مسیرهای بهمنخیز و غیره).
۳. نقش رسانه و آگاهیبخشی
این حادثه میتواند بهانهای برای یک کارزار آگاهیبخشی ملی درباره «سفر ایمن به دل طبیعت» باشد. رسانهها میتوانند با همکاری سازمانهای مربوطه، محتوای آموزشی درباره نحوه ارزیابی خطرات محیطی، وسایل ضروری برای سفرهای کوهستانی (مانند کلاه ایمنی کوهنوردی) و اقدامات اولیه در مواجهه با حوادث طبیعی تولید کنند.
۴. مسئولیتپذیری اجتماعی و پاسخگویی نهادها
پس از چنین حوادثی، معمولا این سؤال مطرح میشود که «مسئول کیست؟». آیا مسئولیت با فرد است که به منطقه خطر وارد شده، یا با نهادهایی که در قبال ایمنسازی اماکن عمومی طبیعی مسئولیت دارند؟ پاسخ احتمالاً ترکیبی از هر دو است. اما نمیتوان از مسئولیت حکومتی برای ایجاد حداقلی از استانداردهای ایمنی در مکانهای شناختهشده و پرتردید غافل شد.
جمعبندی
مرگ غمانگیز مبینا موسوی یک هشدار تلخ است. این حادثه نشان میدهد که توسعه طبیعتگردی در ایران نیازمند نگاهی سیستماتیک و ایمنمحور است. نمیتوان تنها بر جذابیتهای طبیعی تاکید کرد و از مخاطرات آن غافل ماند. این حادثه باید بهانهای برای بازنگری جدی در مدیریت مناطق طبیعی و آموزش عمومی شود تا از تکرار چنین حوادث دلخراشی جلوگیری گردد.