آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
منوچهر خردمندی - روز 27 شهریور مصادف با سالروز درگذشت استاد شهریار شاعر معاصر ایران در تقویم ملی به نام روز ملی شعر و ادب پارسی نامگذاری شده است. ادبیات، هنر بیان احساسات، افکار، تجربیات و تصورات به وسیلهی زبان است. این هنر در قالبهای مختلفی همچون شعر، داستان، نمایشنامه و نثر پدیدار میشود. ادبیات به واقع پلی است میان دنیای خیالی و واقعی که به وسیله نویسندگان بیان می شود. ادبیات روایی، غنایی،حماسی ، دراماتیک و تعلیمی را می توان به عنوان انواع ادبیات بر شمرد.
استاد میرجلال الدین کزازی در باره ادب و ادبیات نظری اینچنین دارند« سخن ما از زبان و ادب فارسی است. آیا «ادب» بگوییم درست تر است یا «ادبیات». بنا براین بهتر است این گفتگو را با واکاوی این دو واژه بیاغازیم. ادبیات بر ریخت و ساختاری جمع است. واژه ای خوشاهنگ و دلپذیر هم نیست. در طنزهایی به پاس ساختار آن را با لبنیات هم آهنگ می دانند، حال آنکه ادب واژه ای کوتاه، خوش آهنگ، خوش نواست و از سویی دیگر به گمان بسیار ادب با آنکه واژه ای است که امروز در زبان تازی به کار برده می شود در بن واژه ای ایرانی است.»
در بخش دیگری از این مصاحبه که با خبرگزاری شبستان صورت گرفته است استاد کزازی بیان نمود: ادب از «دب» با پیشاوند ( ا ) ساخته شده است و در نگاشتن این ریشه باستانی که گویا از زبان ایلامی به یادگار مانده است درریخت «دب» آمده و نمونه دیگراین ریخت «دبستان» است در واژه «دبیر» نیز این ریشه را می بینیم دبیر از دب با پساوند (ایر) ساخته شده است و در واژه «زریر» آنچه به زر می ماند، زرفام است. همین واژه را در "دپتر" یا "دفتر" می بینیم یا در دیوان. «دیوان» هم به معنی سخن نامه یا کتاب شعر است و هم به معنی نهادی دولتی است؛ چون در این نهادها دانش آموختگان به کار می پرداختند.
شکر شکن شوند همه طوطیان هند
زین قند پارسی که به بنگاله می رود
زبان پارسی زبان عشق و زبان سعدی و مولانا و حافظ است؛ زبانی که به لطف اینان سخن می گوییم. زبانی که شعر و عشق تا پایان هستی مدیون اوست. زبان عشق و محبت؛ این پرسش همیشه مطرح بوده است چرا با وجود شاعرانی همچون فردوسی، سعدی، حافظ و دیگران، قرعه به نام استاد شهریار درنامگذاری این روز آمده است؟!
علی اصغر شعردوست نماینده پیشین مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی، سیاستمدار و محقق ایرانی و طراح اصلی روز ملی شعر و ادب فارسی در مصاحبه با ایرنا در این خصوص گفته است: «اول اینکه چه ضرورتی داشت روزی برای شعر و ادب فارسی و بهویژه شعر در تقویم رسمی سالانه کشور وجود داشته باشد و چرا این روز با استاد شهریار پیوند داشته باشد؟! تا زمان طرح و تصویب این پیشنهاد ما هیچ روزی را به عنوان روز شعر و ادب در تقویم کشور نداشتیم؛ در حالیکه نزد ما ایرانیان شعر همواره عالیترین و نابترین صورتی بوده است که در هنر کمال مجال بروز مییابد.
در فرهنگ ایرانیان، زندگی با شعر آغاز و با شعر بدرقه می شود. کودک در گاهواره، لالایی می شنود و از همان آغاز به شعر اُنس می گیرد و پس از مرگ نیز آرایه مزارش، شعری است که برایش می سرایند و چه بسا خود پیش از مرگ برای خویش شعری می سُراید. این آمیختگی ما با شعر و تأثیری که شعر بر فرهنگ و روحیات و رفتار ما می گذارد، ضرورت پرداختن به آن و ضرورت پاسداری از حریم این عنصر اعجاز آفرین را بیشتر میکند.»
ایشان در بخش دوم با بهره گرفتن از نام استاد شهریار اینچنین توضیح می دهند: «اما در این انتخاب و پیشنهاد من به معاصرت توجه داشتم؛ به عبارتی برای توجه بایسته به شعر و شاعران امروز باید شاعر مورد نظر مناسبتی با دوران ما می داشت، از سوی دیگر همگاهی این مناسبت با هر کدام از شعرای متقدم گذشته بحث برانگیز بود، همان پیش بینی که بعد از تصویب این موضوع در انتقادها مطرح بود. عده ای معتقد بودند مناسبت شعر و ادب فارسی باید پیوند با حکیم ابوالقاسم فردوسی داشته باشد و عده ای از منتقدان به تناسب آن به حافظ یا سعدی اعتقاد داشتند، به همین ترتیب برخی به همگاهی روز شعر و ادب با مولوی معتقد بودند و هرکدام استدلال هایی داشتند که به فرض پیشنهاد هر کدام، باز هم جای مجادله و مباحثه باز بود. اما به دلایل گفتهشده و بسیاری دلایل دیگر به شاعر بزرگی از شاعران همروزگار نظر داشتم و در میان شاعران و بزرگان شعر معاصر کشور استاد سید محمد حسین شهریار، به گواهی بسیاری منتقدان و محققان برجسته و به تصریح همگنانش، همچنین تأیید ذوق عمومی، درخشان ترین چهره شعر معاصر ایران است.»
ادبیات به عنوان هنری که با زبان سروکار دارد، یکی از قدرتمندترین ابزارهای بشر برای بیان و انتقال احساسات، افکار و تجربیات بوده است. از گذشتههای دور تا به امروز، ادبیات توانسته است نه تنها به عنوان یک وسیلهی سرگرمی، بلکه به عنوان یک ابزار آموزشی، فرهنگی و اجتماعی نیز نقشآفرینی کند. با درک و شناخت انواع مختلف ادبیات و بررسی دیدگاههای گوناگون دربارهی آن، میتوانیم به ارزش واقعی این هنر پی ببریم و از آن برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی خود بهرهمند شویم.» ادبیات و شعر پارسی توشه ای از گذشتگان است که امروزه به دست ما رسیده و بایستی در حفظ و پاسداشت آن کوشا و این امانت و دُر گرانبها را به نسلهای آتی انتقال دهیم:
کی گفت که آن زندهٔ جاوید بمرد؟!
کی گفت که آفتاب امید بمرد؟!
آن دشمن خورشید در آمد بر بام
دو دیده ببست و گفت خورشید بمرد!
(مولانا)