آسیانیوز ایران؛ سرویس سلامت و زیبایی:
همجنسگرایی سالهاست به یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات در جوامع با پیشینه مذهبی و سنتی تبدیل شده است. با وجود پیشرفتهای علمی، هنوز باورهای نادرست و قضاوتهای اجتماعی زیادی حول این مسئله وجود دارد. علم امروز به وضوح ثابت کرده که همجنسگرایی یک بیماری نیست، بلکه بخشی از طیف طبیعی تنوع گرایشهای جنسی انسان است. سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۰ و انجمن روانپزشکی آمریکا در سال ۱۹۷۳، آن را از فهرست بیماریهای روانی حذف کردند. این گزارش با نگاهی علمی و بیطرفانه، به بررسی ریشههای همجنسگرایی، چالشهای پیش روی افراد همجنسگرا و راههای حمایت از آنان میپردازد. همچنین به این پرسش پاسخ میدهد که آیا همجنسگرایی قابل "درمان" است یا خیر. در ادامه، با استناد به منابع معتبر علمی، به شکافتن ابعاد مختلف این موضوع میپردازیم.
همجنسگرایی، که در ادبیات علمی با عنوان «هوموسکشوالیتی» شناخته میشود، یکی از انواع گرایشهای جنسی است که در آن فرد تمایل عاطفی و جنسی به همجنس خود دارد. این موضوع، بهویژه در جوامعی با زمینههای سنتی و مذهبی، به یکی از چالشبرانگیزترین مسائل روانشناختی و خانوادگی تبدیل شده است. هموسکشوالیتی با باورهای نادرست، قضاوتهای اجتماعی و پرسشهای فراوانی همراه است: «آیا همجنسگرایی ریشه ژنتیکی دارد؟»، «آیا تجربههای کودکی نقش دارد؟» و مهمتر از همه: «آیا درمانی برای آن وجود دارد؟» در ادامه با ما همراه باشید تا با نگاهی علمی، دقیق و بدون پیشداوری به این موضوع بپردازیم
این توضیح لازم است که همجنسگرایی در این مقاله فقط از لحاظ اختلالات جسمی و روانی شایع، برای افزایش اطلاعات علمی خوانندگان محترم وبسایت، مورد بررسی قرار می گیرد و در مورد عوامل مذهبی و فرهنگی در مورد افراد همجنسگرا در جهان، هیچ سوگرائی مثبت و یا منفی خاصی ندارد. همچنین از اهداف این مقاله به هیچ عنوان به چالش کشیدن این مسائل در مورد این افراد نیست و فقط مقالات علمی و نتایج علمی که مشخص شده برای خوانندگان محترم سایت مطرح می شود.
همجنس گرایی یا هموسکشوال چیست؟
همجنسگرایی (Homosexuality) یک گرایش جنسی است که با کشش پایدار عاطفی، عاشقانه و جنسی به افراد همجنس خود تعریف میشود. این گرایش بخشی از طیف طبیعی تمایلات جنسی انسان است. اصطلاح «هموسکشوال» نیز معادل همین واژه است. همجنسگرایی صرفا یک رفتار نیست، بلکه بخشی عمیق از هویت و احساسات یک فرد را تشکیل میدهد.
گی کیست؟
اصطلاح گی (Gay) به طور مشخص به مردی گفته میشود که گرایش عاطفی، عاشقانه و جنسی به مردان دیگر دارد. این رایجترین و پذیرفتهشدهترین واژه برای اشاره به همجنسگرایی مردانه است. اگرچه گاهی اوقات کلمه «گی» به صورت کلی برای اشاره به تمام افراد همجنسگرا (اعم از زن و مرد) نیز به کار میرود، اما کاربرد اصلی و دقیقتر آن برای مردان است.
لزبین یا همجنسگرایی زنانه چیست؟
اصطلاح لزبین (Lesbian) به زنی گفته میشود که گرایش عاطفی، عاشقانه و جنسی به زنان دیگر دارد. در واقع، لزبین به همجنسگرایی زنانه اشاره دارد. همچنین عبارت «طبق زنی» یک ترجمه کمتر رایج و غیر مصطلح برای این مفهوم است.
معنی لز چیست؟
کلمه «لز» (Lez) یک اصطلاح عامیانه و کوتاه شده برای «لزبین» است. این کلمه ممکن است در گفتگوهای غیررسمی استفاده شود، اما در متون علمی و رسمی، اصطلاح کامل «لزبین» استفاده میشود.
Lgbt چیست؟
LGBT یک کلمه مخفف شده انگلیسی است که برای اشاره به گروهی از گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی مختلف به کار میرود. هر کدام از این حروف نشان دهنده کلمات زیر هستند:
- L (Lesbian): لزبین یا زنان همجنسگرا.
- G (Gay): گی یا مردان همجنسگرا.
- B (Bisexual): دوجنسگرا (افرادی که به هر دو جنس زن و مرد گرایش دارند).
- T (Transgender): تراجنسیتی (افرادی که هویت جنسیتی آنها با جنسیتی که در بدو تولد به آنها نسبت داده شده، متفاوت است).
گاهی اوقات حروف دیگری مانند Q (برای Queer یا پرسشگر)، I (برای Intersex یا بیناجنسی) و A (برای Asexual یا بیجنسگرا) نیز به این سرواژه اضافه شده و به شکل LGBTQIA+ در میآید تا شامل تمام تنوعهای هویتی و گرایشی باشد.
علتهای همجنسگرایی چیست؟
این یکی از پیچیدهترین سوالات است. علم امروز به این نتیجه رسیده است که هیچ علت واحدی برای شکل گیری گرایش جنسی وجود ندارد. همجنسگرایی نتیجه یک تعامل پیچیده از عوامل ژنتیکی، هورمونی پیش از تولد، و عوامل محیطی، رشدی و تجربه های کودکی است. مهمترین نکته این است که بر اساس تمام شواهد علمی معتبر، گرایش جنسی یک انتخاب نیست. همانطور که یک فرد دگرجنسگرا انتخاب نمیکند که به جنس مخالف گرایش داشته باشد، یک فرد همجنسگرا نیز گرایش خود را انتخاب نکرده است.
تجربههای کودکی و نقش آن در شکلگیری گرایشهای همجنسگرایانه
یکی از مهمترین عوامل محیطی که میتواند در شکلگیری این گرایشها نقش داشته باشد، تجربههای دوران کودکی است. کودکانی که در معرض برخی الگوهای رفتاری ناسالم قرار میگیرند، ممکن است در روند رشد جنسی خود با انحراف، سردرگمی یا تثبیتهای ناهوشیارانه روبهرو شوند. تجربههایی مانند سوءاستفاده جنسی، فقدان محبت والد همجنس، تحقیرهای مکرر در مورد ویژگیهای جنسیتی، یا ارتباطات ناسالم با همسالان همجنس، ممکن است در ذهن کودک نوعی کشش ناهشیار ایجاد کنند که در بزرگسالی به شکل تمایل همجنسخواهانه بروز پیدا کند. همچنین، برخوردهای تربیتی خشن، نبود الگوی سالم جنس مخالف، یا مواجهه زودهنگام با محتوای جنسی نیز از دیگر عواملی هستند که ممکن است ریشههای این گرایش را در ناخودآگاه فرد شکل دهند.
آیا همجنسگرایی یک اختلال روانی است؟
پاسخ قاطع و روشن تمام سازمانهای معتبر بهداشت و روان در سراسر جهان «خیر» است. در گذشته به دلیل عدم آگاهی، همجنسگرایی به اشتباه به عنوان یک بیماری یا اختلال روانی در نظر گرفته می شد. اما این دیدگاه دهههاست که منسوخ شده است:
-
انجمن روانپزشکی آمریکا (APA)
در سال ۱۹۷۳، همجنسگرایی را به طور کامل از فهرست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM) حذف کرد.
-
سازمان بهداشت جهانی (WHO)
در سال ۱۹۹۰، این کار را در طبقهبندی بینالمللی بیماریهای خود (ICD) انجام داد.
امروزه، تمام نهادهای بزرگ پزشکی جهان متفقالقول هستند که همجنسگرایی یک بیماری، انحراف یا اختلال روانی نیست، بلکه بخشی از تنوع طبیعی در روان و گرایش جنسی انسان است.
درمان همجنسگرایی با دارو
از آنجایی که همجنسگرایی یک بیماری نیست، هیچ «درمان» دارویی برای آن وجود ندارد و نمیتواند وجود داشته باشد. گرایش جنسی یک ساختار پیچیده روانی و بیولوژیک است و با هیچ قرص یا دارویی قابل تغییر نیست. هرگونه ادعا مبنی بر وجود دارویی برای تغییر گرایش جنسی، کلاهبرداری و فاقد هرگونه اعتبار علمی است.
مشکلات روانی و اجتماعی افراد همجنسگرا
تحقیقات نشان میدهد که افراد همجنسگرا نرخ بالاتری از افسردگی، اضطراب و اقدام به خودکشی را تجربه میکنند. علت این مشکلات خود همجنسگرایی نیست، بلکه «اقلیت هراسی» (Minority Stress) است؛ یعنی استرس مزمنی که به دلیل تجربه موارد زیر به فرد تحمیل می شود:
- انگ و تبعیض اجتماعی
- طرد شدن از سوی خانواده و دوستان
- خشونت کلامی و فیزیکی
- پنهان کردن مداوم هویت خود
در واقع، این واکنش منفی جامعه است که به سلامت روان این افراد آسیب میزند، نه خود گرایش جنسی آن ها.
عوامل مرتبط با سبک زندگی افراد همجنس گرا مانند سو استفاده از الکل و مواد مخدر نیز خطر ابتلا به بیماری های روحی روانی و نیز اقدام به خودکشی را در فرد افزایش میدهد. در این افراد “رفتارهای صدمه به خود عمدی”، مسمومیت با مواد مخدر، افکار خودکشی و رفتارهای خودکشی، آسیب عمدی به خود در موارد مبتلا بودن به بیمای افسردگی عمده بیشتر است. با این حال با افزایش روند آگاهی از وضعیت افراد هم جنس گرا، شواهدی از کاهش اقدام به خودکشی در کشورهای توسعهیافته از سال ۲۰۰۰ وجود دارد اما همچنان میزان خودکشی و آسیب به خود در افراد هم جنس گرای مرد و زن در کشورهای فقیر و جهان سوم بالا است.
البته شواهد در مورد مشکلات سلامت روانی افراد ال جی بی تی (LGBT) متناقض است چون در کشورهایی که از نظر اجتماعی و فرهنگی پذیرای افراد با گرایش هم جنس بازی نیستند، بر اساس تحقیقات متعدد احتمال ابتلا به اختلالات روانی مثل بیماری افسردگی ماژور، اسکیزوفرنی، بیماری اضطراب منتشر، بیماری دو قطبی، سوء استفاده از مواد مخدر، مورد خشونت جنسی و تجاوز واقع شدن، اختلالات شخصیت مرزی، خودشیفته، پارانوئید و نمایشی بیشتر افراد دیگر است. فرض بر این است که در اقلیتهای جنسی مثل افراد همجنس گرا که گرایش همجنسگرایی مردانه و همجنسگرایی زنانه دارند، به علت تحمل تنشهای روانی مزمن مربوط به هویت انگ خورده خود، تعصب و تبعیض میزان کلی “سلامت روانی” کمتر است. از مهمترین اقدام هایی که در روند روان درمانی همجنس گرایان مرد و زن نیاز به انجام است این می باشد که از طریق روانکاوی فرآیندهای روانی درون فردی مثل مکانیسم های دفاعی و مقابله ای، تنظیم هیجانی، آسیب های کودکی و عوامل استرس زای بیرونی و محیطی بر روی آسیبشناسی روانی این افراد تمرکز کرد. بنابراین بهتر است که به سلامت روانی افراد جوان تر با گرایش به هم جنس بیشتر توجه کرد تا از اقدام به خودکشی و یا وخیم شدن وضعیت سلامت روانی پیشگیری شود. همان طوریکه ذکر شد، تحقیقات نشان داده اند افراد همجنسگرا بیشتر در معرض ابتلا به بیماری ها و مشکلات روانی هستند که در این میان تمایز و تفاوت این افراد با دیگران خطر بروز مشکلات روانپزشکی را بیشتر می کند.
بیماری های روانپزشکی شایع در افراد همجنسگرا
بر اساس تحقیقات دیگری نیز مشخص شده که میزان افسردگی، اضطراب، اختلال وسواسی -فکری، ترس و وحشت، آسیب زدن به خود، فکر به خودکشی و اعتیاد به الکل و مواد مخدر در همجنسگرایان به طور چشمگیری بیشتر از دیگر افراد است. به طور مثال در مطالعه ای که در انگلستان در مورد مشکلات روحی و روانی افراد همجنس گرا انجام شده مشخص شد که میزان اعتیاد به الکل در بین همجنسگرایان ۱۰ درصد و در بین دگرجنس گرا حدود۵ درصد است.
میزان رضایت از زندگی در افراد هم جنسگرای مرد و زن
مسئله رضایت داشتن از شرایط زندگی در افرادی که گرایش جنسی متفاوت دارند نیز مسئله بسیار مهمی است که می تواند در افزایش بروز بیماری روانی در این افراد تاثیر زیادی داشته باشد. به طور مثال براساس تحقیقی که سلامت روحی و روانی زنان و مردان همجنسگرا را مورد بررسی قرار داده مشخص شد که تنها حدود ۳۰ درصد از افراد همجنسگرا ابراز شادی و رضایت از زندگی دارند، در حالیکه این رقم در بین افراد دگر جنس گرا بیشتر است. یافته های این بررسی، تمام یافته های قبلی مربوط به پژوهش های انجام شده در امریکا، انگلیس و هلند را تایید کردند. این پژوهش ها هم نشان دادند که افراد همجنسگرا به طور قابل توجهی در معرض ابتلا به بیماری های روانی مانند اختلالات روحی، تمایل به خودکشی، سوء مصرف مواد مخدر و آسیب رساندن به خود هستند. در یک تحقیق دیگر آمار دقیق تری از جمعیت همجنس بازان زن و مرد به دست آمد که این آمار به شرح زیر هستند:
- میزان بالاتری از ابتلا به افسردگی اساسی، اختلال اضطراب عمومی و سوء مصرف یا اعتیاد به مواد مخدر در بین جوانان همجنس باز زن و مرد وجود دارد.
- میزان بالاتری از افسردگی در بین همجنس بازان مرد گزارش شده است.
- میزان بالایی از اختلالات اضطراب، اختلالات خلقی، سوء مصرف مواد و فکر یا اقدام به خودکشی در بین افراد ۱۵ تا ۵۴ ساله که تمایل همجنس گرایانه مرد دارند، گزارش شده است.
علل افزایش بیماری های روانی در جنسیت همجنسگرا
محققان و پزشکان مهم ترین علت بروز این مشکلات روانی در بین افراد همجنسگرا را تجربه متفاوت آنها می دانند. این افراد به دلیل تفاوتی که با دیگر افراد جامعه دارند به خودی خود منزوی می شوند و این انزوا اولین عامل بروز مشکلات روحی است. نکته مهم دیگر در رابطه با همجنس بازی این است که تا قبل از قرن بیستم همجنس بازی را به عنوان یک بیماری روحی و روانی مورد بررسی قرار می دادند، اما برخی مستندات تجربی نشان داد که مقوله همجنس گرائی با بیماری های روحی متفاوت است. بعد از دهه ۱۹۷۰ محققان همجنسگرایی و همجنس بازی را به عنوان یک شاخه سالم از گرایش های جنسی در انسان مورد بررسی قرار دادند که البته از لحاظ فرهنگی و مسائل قانونی این مسئله در کشورهای مختلف متفاوت است.
همجنسگرایی و اعتقادات مذهبی
تضاد بین همجنسگرایی و باورهای مذهبی سنتی یکی از بزرگترین منابع رنج و پریشانی برای افراد مذهبی همجنسگراست. بسیاری از تفاسیر سنتی متون مذهبی، روابط همجنسگرایانه را گناه آلود میدانند. این موضوع میتواند فرد را در یک بحران عمیق هویتی و معنوی قرار دهد. با این حال، در سالهای اخیر بسیاری از متکلمان، رهبران مذهبی و جوامع ایمانی در سراسر جهان در حال بازخوانی و ارائه تفاسیری جدید و فراگیرتر هستند که تلاش میکنند فضایی برای پذیرش افراد همجنسگرا در چارچوب دین ایجاد کنند. حل این تضاد یک سفر عمیقا شخصی است و مشاوره با یک روانشناس آگاه و همدل میتواند در این مسیر کمک کننده باشد.
ازدواج با وجود همجنسگرایی
گاهی اوقات افراد همجنسگرا تحت فشار خانواده یا جامعه با یک فرد دگرجنسگرا ازدواج میکنند، به این امید که گرایششان «تغییر» کند یا بتوانند یک زندگی «عادی» داشته باشند.این نوع ازدواجها اغلب با چالشهای بسیار جدی و دردناکی همراه هستند، زیرا فقدان کشش واقعی جنسی و عاطفی میتواند منجر به نارضایتی عمیق، خیانت و فروپاشی روانی برای هر دو طرف شود. متخصصان سلامت روان به شدت توصیه میکنند که هیچ فردی نباید تحت فشار یا با امید واهی به تغییر، وارد چنین رابطهای شود.
آدمها یا هویت مردانه و یا هویت زنانه دارند؛ به لحاظ کروموزمی نیز آدمها یا XX و یا XY هستند. به لحاظ هورمونی، هورمون غالب آنها یا تستوسترون و یا استروژن است. در تقسیم بندی دیگری هم میتوانیم بگوییم که اندام جنسی زنانه درونی و اندام جنسی مردانه بیرونی است. پس در حالت عادی همه آدمها یا مرد و یا زن هستند؛ اما دسته سومی هم وجود دارند و آن به افرادی اطلاق میشود که دچار اختلال هویتی میشوند و این اختلال ریشه در جسم و یا ریشه در روان دارد.
اگر ریشه این اختلال جسمی باشد، در واقع شخص دارای کروموزوم XO است و ممکن است که در بخش اندام جنسی دچار مشکل شود و هر دو اندام جنسی زنانه و مردانه را با هم داشته باشد. چنین افرادی در گذشته هم وجود داشتند و موضوع برای دیروز و امروز نیست و به چنین افرادی در گذشته «خنثی» گفته میشد.باید به این موضوع هم توجه داشت که در زمان قدیم آزمایش کروموزوم و ژنتیک وجود نداشت و صرفا با توجه به معاینه اندام جنسی برای این افراد تعیین تکلیف میشد.در واقع در جهان مدرن مطالعه و بررسی این موضوع راحتتر است. در جهان جدید چیزی که شاید بیشتر از آن صحبت میشود، دسته پررنگتری است که مشکل اندامی و ژنتیکی ندارند؛ بلکه به لحاظ روانی دچار اختلال هویت جنسی شدهاند. البته این گروه هم به چند دسته تقسیم میشوند. دسته اول افرادی هستند که هویت جنسی خود را انکار میکنند؛ در واقع آنها از نظر جسمی هیچ مشکلی ندارند و در حالی که فرد از نظر جسمی کاملا دختر است، میگوید که من پسر هستم! دسته دوم «هموسکشوال»ها یا همجنسخواهان هستند که جسم و هویتشان مشکلی ندارد؛ یعنی خود شخص هم قبول دارد که از نظر ژنتیکی کاملا سالم و یک پسر در بدن پسر است اما میگوید به جای دخترها نسبت به پسرها گرایش جنسی دارد و این افراد بیمار محسوب میشوند. در نهایت هم به دسته سومی میرسیم که با هیچیک از ابعاد وجودی خود در چالش نیستند اما دچار انحراف اخلاقی شده و به همجنسبازی روی میآورند.
ترانسجندرها وقتی در کودکی و نوجوانی درمان نشوند در بزرگسالی نسبت به هویت خود احساس رضایت نخواهند داشت. خیلی وقتها این افراد به پزشک مراجعه میکنند و پزشک فرآیند هورمونتراپی را برای چنین افرادی آغاز میکند که باعث رشد موهای بدن و تغییر صدای فرد میشود؛ بعد نوبت همان عمل تغییر و یا تطبیق جنسیت است که بنده به شدت با استفاده از این عناوین مخالفم! اصلا این حرف یعنی چه که یک انسان میتواند جنسیت انسانی دیگر را تغییر دهد؟ هیچکس نمیتواند جنسیت کسی دیگر را عوض کند. در این جراحیها برای یک مرد پروتز سینه میگذارند، اندام جنسیاش را حذف میکنند و با کمک انتهای روده بزرگ یک فرورفتگی به جای «واژن» درست میکنند. اما این شخص نه میتواند رحم داشته باشد و نه اینکه بچهدار شود؛ حتی با این اندام جنسی ساختگی رابطه جنسی خوبی هم نخواهد داشت.
اگر هم یک خانم متقاضی این جراحی باشد، سینههایش را حذف میکنند و با تخلیه رحم و تخمدان و کشیدن پوست واژن برای او آلت مردانه درست میکنند. حالا به نظر شما این شخص یک مرد کامل است؟ خیلی از افراد با انجام این عمل حتی در ادرار کردن دچار مشکل می شوند و از آنجا که اصلا نعوذ ندارند، نمیتوانند رابطه جنسی درستی داشته باشند. از طرفی این بدن اصلا اسپرمی تولید نمیکند. حالا ما با خودمان چطور فکر میکنیم؟ تصورمان این است که یک زن وارد اتاق عمل میشود و یک مرد از آن بیرون میآید. این کار بیشتر یک ناقصسازی جنسی است! کسی با جراحی همه هویتش تغییر نمیکند.
ماجرای فتوای آیت الله خمینی درباره تغییر جنسیت
حکم شرعی آیت الله خمینی مربوط به «خنثی»هاست. اگر یک بچهای با ابهام جنسی به دنیا بیاید، با یک آزمایش ژنتیک خیلی راحت میتوان جنسیتش را تطبیق داد. اما مگر میشود، انسانی هورمون، اندام جنسی و ژنتیک سالم داشته باشد و بخواهد با یک جراحی پلاستیک هویتش را تغییر دهد؟! با یک جراحی، آدمی را ناقص میکنند و فرصت ازدواج و فرزندآوری را از او میگیرند. حتی چند وقت پیش یک مستند خارجی معروف در این باره ساخته شد که فردی پس از جراحی اظهار پشیمانی میکرد و میگفت جنسیت مرا به من برگردانید!
موضوع از جایی شروع میشود که فرد هویت خود را دوست نداشته باشد. رفتار پدر و مادر خیلی مهم است. اگر دختربچهای در خانوادهای زندگی کند که مادر همیشه از سوی پدر تحقیر شده است، این کودک از جنس زن بدش میآید و ترجیح میدهد که هویتش را انکار کند. احساس تبعیض در خانواده نیز یکی از عوامل آن است. مثلا شخصی بعد از تولد 4 دختر دلش پسر میخواسته اما بچه پنجمش هم دختر میشود و دائم این ماجرا را برای فرزندش تعریف میکند و به او حس بد میدهد. یا مثلا فرض کنید، دختری زمخت و قویهیکل است و صدای متفاوتی دارد و دائم اطرافیان به او میگویند که تو دختر نیستی! و این باعث شده که آن دختر به خودش شک کند و فکر کند که واقعا پسر است. خیلی وقتها هم دیده شده که مثلا خانمی سمت ورزش بدنسازی رفته و آنقدر هورمون مصرف کرده که به مرور دچار چالش هویتی شده است!
انتخاب درست پزشک و رواندرمانگر نیز یکی دیگر از وظایف مهم والدین است. درمانگر خیلی مهم است؛ انتخاب درمانگر اشتباه میتواند فردی را از چاله به چاه بیندازد. اگر درمانگر درستی انتخاب کنیم و در این مسیر همراه فرزندمان باشیم، میتوانیم به سلامت از این مسیر عبور کنیم.
خانواده چگونه می تواند به فرزند دگر جنسگرای خود کمک کند؟
واکنش خانواده پس از آشکارسازی فرزندشان، نقشی حیاتی در سلامت روان و آینده او دارد. بهترین راه برای کمک به فرزندتان این است که به جای تلاش برای «درمان» یا «تغییر» او، از او حمایت کنید:
-
گوش کنید
به داستان، ترسها و احساسات فرزندتان بدون قضاوت گوش دهید.
-
عشق بی قید و شرط خود را نشان دهید
به او اطمینان دهید که عشق شما به او تغییری نکرده است. این مهمترین پیام است.
-
اطلاعات کسب کنید
از منابع معتبر و علمی (مانند همین مقاله) در مورد همجنسگرایی اطلاعات کسب کنید تا باورهای غلط را کنار بگذارید.
-
از او حمایت کنید
در مقابل قضاوت دیگران یا قلدری، حامی و مدافع فرزندتان باشید.
-
صبور باشید
پذیرش این موضوع ممکن است برای شما زمان بر باشد. به خودتان و فرزندتان زمان بدهید.
-
در صورت نیاز از مشاور کمک بگیرید
اگر کنار آمدن با این موضوع برایتان دشوار است، از یک روانشناس یا مشاور خانواده کمک بگیرید تا به شما در مدیریت احساساتتان کمک کند.
تحلیل علمی همجنسگرایی: از تابو تا واقعیت
۱. تعریف و انواع همجنسگرایی
-
همجنسگرایی (Homosexuality)
کشش پایدار عاطفی و جنسی به افراد همجنس
-
گی (Gay)
اصطلاح رایج برای مردان همجنسگرا
-
لزبین (Lesbian)
اصطلاح برای زنان همجنسگرا
۲. علل و ریشهها
-
عوامل ژنتیکی
مطالعات نشان میدهد ژنها در شکلگیری گرایش جنسی نقش دارند
-
عوامل هورمونی
سطح هورمونها در دوران بارداری ممکن است تاثیرگذار باشد
-
عوامل محیطی
تجربیات کودکی و تربیتی میتوانند در شکلگیری گرایش موثر باشند
-
نکته کلیدی
گرایش جنسی یک انتخاب نیست و فرد کنترل چندانی بر آن ندارد
۳. وضعیت تشخیصی
-
حذف از DSM
انجمن روانپزشکی آمریکا در سال ۱۹۷۳ همجنسگرایی را از فهرست بیماریها حذف کرد
-
حذف از ICD
سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۰ این اقدام را تکرار کرد
-
اتفاق نظر علمی
تمام نهادهای معتبر پزشکی جهان همجنسگرایی را بیماری نمیدانند
۴. چالشهای افراد همجنسگرا
-
استرس اقلیتی
فشار ناشی از انگ اجتماعی و تبعیض
-
مشکلات روانی
نرخ بالاتر افسردگی، اضطراب و خودکشی به دلیل فشارهای اجتماعی
-
طرد خانوادگی
از دست دادن حمایت خانواده و دوستان
-
پنهانکاری
نیاز به مخفی کردن هویت واقعی
۵. راههای حمایت
-
آموزش و آگاهیبخشی
جایگزینی باورهای نادرست با اطلاعات علمی
-
حمایت خانوادگی
پذیرش بیقید و شرط و عشق ورزیدن
-
حمایت اجتماعی
ایجاد فضای امن و عاری از تبعیض
-
مشاوره تخصصی
کمک به افراد و خانوادهها برای سازگاری با این وضعیت
۶. باورهای نادرست
- "همجنسگرایی درمان دارد": فعلا درمان دارویی یا روانشناختی برای تغییر گرایش جنسی وجود ندارد
- "یک انتخاب است": عموما افراد گرایش جنسی خود را انتخاب نمیکنند
- "ناشی از سوءاستفاده است": اگرچه تجربیات ترومایی میتوانند تاثیرگذار باشند، اما علت واحد نیستند