آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده - تصور کنید در یک روز سرد و برفی، تنها با یک لایه لباس نازک و شلوارک از خانه بیرون بزنید. همین تصویر کافی است تا بدنتان به شما هشدار دهد: «این کار خطرناک است، برگرد!» یا تصور کنید سه روز پشت سر هم هیچ غذایی نخورید. خیلی زود بدنتان با نشانههای گرسنگی به شما میفهماند که ادامه این مسیر ممکن نیست. حتی اگر یک هفته بیوقفه و بیمحابا هرچه پیدا کنید بخورید، باز هم خیلی زود بدنتان معترض میشود.
ما هیچوقت این خط قرمزها را نادیده نمیگیریم. چرا؟
چون غریزه بقا بهطور طبیعی ما را وادار میکند به جسممان رسیدگی کنیم. سرما، گرسنگی، بیماری و تهدیدهای مشابه در طول تاریخ به ما آموختهاند که سلامت جسم شرط بقاست. از همین روست که وقتی هوا سرد میشود، بخاری را روشن میکنیم، وقتی گرسنه میشویم به دنبال غذا میرویم و وقتی احساس میکنیم بدنمان در خطر است، برای نجات آن دستبهکار میشویم. اما این فقط پرده اول ماجراست.
پرده دوم: ذهنی که ماسک ندارد
ما برای قلبمان رژیم غذایی تنظیم میکنیم. برای ریههایمان سیگار را کنار میگذاریم یا دستکم تلاش میکنیم کمتر در معرض آلودگی قرار بگیریم. در روزهایی که آلودگی هوا به اوج میرسد یا وقتی ویروس کرونا به زندگی ما حمله میکند، به سرعت ماسک میزنیم.
ولی پرسش اصلی اینجاست:
آیا برای ذهنمان هم چنین لیستی داریم؟ آیا تا به حال به این فکر کردهایم که همانطور که برای قلب و ریه مراقبتهای مشخصی در نظر میگیریم، برای ذهن هم باید سپر دفاعی داشته باشیم؟ واقعیت این است که اغلب ما در این زمینه نمره قبولی نمیگیریم. ما یاد گرفتهایم جسممان را از خطرهای آشکار محافظت کنیم، اما وقتی نوبت به ذهن میرسد، اغلب بیدفاع و رها هستیم. روزی که هوا آلوده است، برای ریه ماسک میزنیم؛ اما روزی که اخبار مسموم، استرسهای بیپایان یا افکار منفی به ذهنمان هجوم میآورند، چند نفرمان یادمان میافتد برای ذهن هم ماسکی لازم است؟
چرا ذهن نیازمند مراقبت است؟
ذهن انسان همانند قلب و ریه، یک عضو حیاتی است. شاید نتوان آن را لمس کرد یا در عکس پزشکی دید، اما اثراتش در زندگی ما از هر عضوی آشکارتر است. ذهن آشفته میتواند کل بدن را بیمار کند، کیفیت خواب را از بین ببرد، انرژی روزانه را تخلیه کند و روابط انسانی را تحت تأثیر قرار دهد. برعکس، ذهن سالم میتواند حتی در شرایط سخت، بدن را مقاومتر، تصمیمها را منطقیتر و زندگی را قابل تحملتر کند. به همین دلیل است که روانشناسان، متخصصان سلامت و حتی پژوهشهای پزشکی سالهاست بر این نکته تأکید میکنند: سلامت روان جداییناپذیر از سلامت جسم است.
چه چیزهایی ذهن ما را فرسوده میکنند؟
اگر بخواهیم واقعبین باشیم، ذهن ما هر روز با تهدیدهایی روبهروست که کمتر به آنها توجه میکنیم. از جمله: بمباران خبری و شبکههای اجتماعی: انبوه اطلاعات متناقض و اغلب منفی، ذهن را خسته و مضطرب میکند.
- استرسهای روزمره
نگرانی مالی، فشار کاری، مشکلات خانوادگی و ترافیکهای طولانی میتوانند ذهن را تحت فشار مداوم قرار دهند.
- بیتوجهی به استراحت و آرامش
ذهن هم مثل عضلات بدن به زمان بازیابی نیاز دارد، اما ما اغلب بیوقفه آن را درگیر میکنیم. انزوای اجتماعی یا ارتباطات مسموم: نبود روابط انسانی سالم یا حضور در جمعهایی که پر از تنش و انرژی منفی هستند، ذهن را فرسوده میسازند.
چگونه میتوان از ذهن مراقبت کرد؟
این پرسش مهمی است. مراقبت از ذهن قرار نیست کاری پیچیده یا دستنیافتنی باشد. درست مانند مراقبت از جسم، کافی است اصول ساده اما مداومی را رعایت کنیم:
1. تغذیه سالم ذهنی
همانطور که برای بدنمان غذا انتخاب میکنیم، برای ذهن هم باید انتخابگر باشیم. مصرف بیش از حد اخبار منفی، محتوای خشونتآمیز یا شایعات بیپایه همانقدر آسیبزاست که خوردن غذای ناسالم برای قلب.
2. تنفس آگاهانه در دنیای پرهیاهو
ورزش ذهنی مثل مدیتیشن، یا حتی چند دقیقه نفس عمیق میتواند به ذهن آرامش بدهد و فشارهای روزانه را کاهش دهد.
3. ارتباطات سازنده
گفتوگو با دوستانی که به ما انرژی مثبت میدهند، میتواند مانند دارویی برای ذهن باشد.
4. استراحت واقعی
خواب کافی، دوری از تلفن همراه پیش از خواب و اختصاص دادن زمانهایی برای قطع ارتباط با فضای مجازی، ذهن را بازسازی میکند.
5. نوشتن و بیان احساسات
گاهی نوشتن نگرانیها یا گفتن آنها به کسی که گوش میدهد، بزرگترین خدمت به ذهن است. ذهنی که بارش را تقسیم میکند، سبکتر ادامه میدهد.
کلام آخر: ذهن را رها نکنیم
ما هیچوقت جسممان را به حال خود رها نمیکنیم. سرما که میآید لباس گرم میپوشیم، گرسنگی که سراغمان میآید غذا میخوریم، بیماری که تهدیدمان میکند به پزشک مراجعه میکنیم. پس چرا ذهن را که فرمانده اصلی همه این واکنشهاست، بیپناه میگذاریم؟ شاید وقت آن رسیده باشد که یکبار برای همیشه بپذیریم: ذهن هم مثل قلب، ریه و تمام اعضای بدن نیازمند مراقبت است. اگر از امروز برای ذهنمان سپرهایی ساده اما مؤثر نسازیم، فردا شاید حتی توان مراقبت از جسممان را هم نداشته باشیم. ماجرا روشن است؛ مراقبت از ذهن یک انتخاب لوکس یا تفننی نیست، بلکه ضرورتی حیاتی برای ادامه زندگی سالم است.